خانه » هنر و ادبیات » مر آن روز را روز نو خوانند… نگاهی به تاریخچه ی جشن نوروز / محمد سفریان

مر آن روز را روز نو خوانند… نگاهی به تاریخچه ی جشن نوروز / محمد سفریان

” نوروز ” بی گمان کهن ترین جشن ایرانی ست که از پس عبور سالیان همچنان پا برجا باقی مانده و همچنان در نزد ایرانیان تکریم می شود.

haftsiiindne

” نوروز ” هنگامه ی آغاز بهار است و نقطه ی تعادل ربیعی طبیعت. حکیم طوس این روز را به آغاز پادشاهی ” جمشید ” کیانی نسبت می دهد. هم آن پادشاهی که سالها در میان ایرانیان محبوب بود. می گویند روز به تخت نشستن جمشید برای ایرانیان عزیز و ماندگار شده؛ هم این نوروز امروزی. از پس این جشن هم، جمشید اسطوره ای سالیان سال به داد و انصاف در میان مردم حکومت می کند و آنها را هنر و صنعت می آموزد…. :
به‌ جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن‌ روز را روز نو خواندند
سر سال‌ نو هرمز فرودین‌
برآسوده‌ از رنج‌ تن‌ دل‌ ز کین‌
چنین‌ روز فرخ‌ از آن‌ روزگار
بمانده‌ از آن‌ خسروان‌ یادگار
بسیاری از محققین و پژوهندگان ادبیات و علوم کهن، رمز ماندگاری نوروز را در همراهی طبیعت با این جشن جست و جو کرده اند. جشنی که دقیقاً در زمان نو شدن و تازه شدن طبیعت و رویش دوباره ی نبات از پس سرمای زمستان آغاز می شود.
ایرانیان با آراستن سفره ای رنگین، این روز را جشن می گیرند. سفره ی ” هفت سین ” از جمله ی سفره ها و آدابی ست که در میان جملگی ایرانیان پاس داشته می شود. عدد هفت این سفره نمایه ای از هفت فرشته در دنیای کهن ایرانیان است. هم چنان که این عدد در تمامی دیگر آیین ها و فرهنگ ها نیز پاس داشته می شود. از همین جمله است هفت خان و هفت شهر و هفت اقلیم و هفت آسمان…
باب حرف ” سین ” نیز، بسیار گفته و نوشته شده. برخی از محققان، ” سین ” های هفت سین امروز را صورت تغییر یافته ی ” شین ” در دنیای باستان به حساب می آورند. می گویند در ایران باستان سفره ای بوده به نام هفت شین. متشکل از شهد و شراب و شیرنی و … ؛ در ادامه راه و پس از استقرار دین ، به خاطر ممنوعیت نوشیدن شراب در نزد پیروان این دین، شین به سین تغییر شکل پیدا کرده و نرم نرمک هفت سین صاحب هویت و قدمتی انکار ناپذیر شده.
مراسم سفره ی هفت سین، با تغییراتی اندک در جای جای ایران امروز برپا می شود. مردم، سبزه ی گندم، سکه ی تازه ضرب شده، سمنو، سنجد، ساعت و … را بر سر سفره ای گرد می آورند و معمولاً بر سر همان سفره به انتظار لحظه ی تحویل سال می نشینند.
در این میان برخی کتب تکریم شده نیز پای خود را به این سفره کشانیده اند. از همین جمله است، قرآن و دیوان حافظ شیرازی. در ایران امروز کمتر سفره ی هفت سینی ست که یک جلد از دیوان حافظ را در گوشه ای نداشته باشد. شعر حافظ شیراز آنچنان به زندگی ایرانیان گره خورده که هر جا حرف جشن و سرور و احترام و تاریخ باشد، بی شک نشانی هم از دیوان خواجه ی شیراز سراغ می شود. چنانچه در شب یلدا و چهارشنبه سوری و نوروز…
ایرانیان در پای سفره ی هفت سین، یک ماهی قرمز کوچک نیز در تنگ بلور می گذارند. هم آنچه در ادب عرفانی ما سمبل هستی و پویایی ست. دیگر از این، نسبت دادن ماهی به برج ” حوت ” ( اسفند) و لحظه ی وداع با آخرین ماه سال نیز، از جمله ی دیگر باورهای مورد قبول در این باب است.
ماهی اما، علاوه بر تنگ بلور و سفره ی هفت سین، در نخستین شام سال نو نیز، جایگاه ویژه ای دارد. می گویند که این ماهی، هم آنی ست که انگشتر حکمت سلیمان را بلعیده. بنا بر این باور، ایرانی ها در شب سال نو به جست و جوی حکمت و مکنت سلیمان که در نگین انگشتری اش جمع شده و توسط ماهی بلعیده شده، ماهی می خورند.
علاوه بر اینها، مراسم خانه تکانی و دید و بازدید از اقوام و زیارت اهل قبر نیز از جمله ی دیگر آیین های کهن سالی ست که هم امروز نیز در میان مردمان جاری ست.
” خانه تکانی ” و شست و شوی تمام زیر و زبر خانه که صورت تغییر شکل یافته ی غسل های مذهبی ایران باستان است، همچنان و پس از عبور صدها سال، در بستر اجتماعی زندگی مردم رایج است. بسیاری از مردم و طبقات عمومی جامعه با ” خانه تکانی ” به استقبال سال نو می روند تا تغییرو تازگی و متبلور شدن را از جمیع جهات تجربه و باور کنند.
جشن نوروز بی گمان مهمترین جشن ایرانی در نزد اقوام دیگر نیز به حساب می آید. لااقل هم اینکه این جشن به تغییر سال و نو شدن تقویم ایرانیان گره خورده، باعث شده تا بسیاری از اهل کوچه و خیابان و مردم عادی دنیا نیز از این جشن شنیده باشند.
بسیاری از غربیان اگر هم با چم و خم و چند و چون این جشن آگاه نباشند، کمینه اینقدر می دانند که بیست و یکم مارس، روز آغاز سال در تقویم ایرانی ست. می دانند که در این روز بهار آغاز می شود و سرمای سخت زمستان مغلوب آرامش و کند و کاو مجدانه ی بهار می شود.
این جشن، چون دیگر جشن های غیر مذهبی، در آغاز مورد حمایت سیستم فکری جمهوری اسلامی واقع نشد. تا انجا که بسیاری تلاش کردند از روزهای تعطیلی این جشن بکاهند و در مقابل اعیاد مذهبی را رواج و گسترش بیشتری دهند. اما خواست این عده هیچ گاه عملی نشد. نوروز عزیز و مقدس باقی ماند و به شهادت تاریخ، در ادامه نیز باقی و پابرجا خواهد ماند. چه به روایت اقوام کهن، آنچه به عمر معمول نمیرد، دیگر هرگز رنگ تباهی نمی گیرد؛ نوروز هم همین.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*