خانه » هنر و ادبیات » یادواره ای بر زندگی و مرگ احسان نراقی
یادواره ای بر زندگی و مرگ احسان نراقی

یادواره ای بر زندگی و مرگ احسان نراقی

عاشق واقعی وطن بودن…
رهیار شریف

احسان نراقی

احسان نراقی

دو سال پیش در چنین روزهایی “احسان نراقی” نویسنده، جامعه شناس و پژوهشگر ایرانی بعد از یک دوره ی طولانی بیماری در سن هشتاد و شش سالگی، در تهران و در منزل شخصی اش در گذشت.
احسان نراقی در سال ۱۳۰۵ در کاشان و در خانواده ای مذهبی متولد شد، وی که از نوادگان “ملا احمد نراقی” و “ملامهدی فاضل نراقی” از روحانیون برجسته ی دوره ی قاجار بود، پس از اتمام تحصیلات مقدماتی اش در کاشان و دارالفنون تهران، راهی اروپا شد و موفق به اخذ مدرک لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه ژنو و مدرک دکترا از دانشگاه سوربن شد. نراقی در دوره ی دانشجویی هم چون بسیاری دیگر از جوانان هم نسل خود، به تفکرات چپ روی آورد و برای مدتی هوا دار حزب توده بود و حتی در سوییس اقداماتی جهت کمک به تشکیلات کمونیستی انجام می داد. اما این هوا داری با گذر زمان جای خود را به دل زدگی و سرخوردگی از این حزب داد.
نراقی در سال ۱۳۳۱ و در بحبوحه ی جنبش ملی شدن صنعت نفت به ایران بازگشت ، او که به علت زمینه ی مذهبی و همچنین روابط خانوادگی با مواضع آیت الله کاشانی نزدیک بود، نقش سخنگوی این روحانی را در مواجهه با خبرنگاران ایفا می کرد.
این جامعه شناس ایرانی در سال ۱۳۳۷ همزمان با تدریس در دانشگاه تهران به همراه دکتر غلامحسین صدیقی ” و “دکتر علی‌اکبر سیاسی”، “موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی” را پایه گذاری کرد، موسسه ای که در حقیقت زیر مجموعه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و علاوه بر انتشار کتاب های متعدد بخصوص در زمینه علوم اجتماعی، در تهیه و تدوین طرح جامع کلان شهرهایی همچون تهران و شیراز نقش داشت. نراقی به مدت دوازده سال مدیریت این موسسه را به عهده داشت.
نراقی در طول زندگی خویش همواره با بانیان و صاحبان قدرت سیاسی در تعامل بود، ازاین جمله می توان به ارتباط نزدیکش با دربار سلطنتی پهلوی اشاره کرد، او به علت روابط خانوادگی اش با فرح پهلوی، سالها به عنوان مشاور وی فعالیت می نمود و به خاطر مقابله با افکار چپ در برهه ای از حمایت قاطع حکومت پهلوی برخوردار بود. احسان نراقی هم چنین در روزهای پایانی رژیم پهلوی طی هشت نشست خصوصی با محمدرضا شاه پهلوی به مشاوره ی او پرداخت و پیشنهاداتی را برای اصلاح امور و جلوگیری از وقوع انقلاب مطرح کرد.
از دیگر مسوولیتهای او در سالهای پیش از انقلاب می توان به تصدی ” اداره جوانان” سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد “یونسکو” و ریاست “موسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی کشور” اشاره کرد.
از احسان نراقی آثار متعددی برجای مانده است، او که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ چند بار بازداشت شده و دو سال را نیز در اوین گذرانده بود، پس از آزادی و مهاجرت به فرانسه کتاب ” از کاخ شاه تا زندان اوین” را نوشت که شرحی ست بر خاطرات وی در این دوران .

احسان نراقی

احسان نراقی

علاوه بر این کتابهای “پایان یک رویا”، “علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن”، “آئین جوانمردی” (ترجمه از هانری کُربن)، “اقبال ناممکن”، “آن حکایت‌ها”، “غربت غرب”، “در خشت خام”، “طمع خام” و “نظری به تحقیقات اجتماعی در ایران” از جمله آثار منتشر شده از احسان نراقی در ایران به شمار می روند.
اما یکی از آثار چالش بر انگیز نراقی کتابی ست با نام “آنچه خود داشت”. کتابی که برخی آن را برآمده از موج غرب ستیزی و پرهیز از “غربزدگی ” و بازگشت به ریشه ها می دانند که در دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی و با سردمداری متفکرانی چون “جلال آل احمد” و “علی شریعتی” آغاز شده بود و حتی گاه آن را هم ردیف کتاب “آسیا دربرابر غرب” داریوش شایگان” نیز به شمار می آورند.
احسان نراقی در دهه ی نود میلادی مشاور فدریکو مایور، مدیر کل وقت یونسکو بود و در حقیقت تنها فرد ایرانی ست که موفق به کسب این مقام گشته است. این جامعه شناس ایرانی که در سالهای پایانی عمرش به تناوب میان تهران و پاریس گذران عمر می کرد ، دو بار موفق به کسب جایزه ی “لژیون دونور فرانسه” از روسای جمهور این کشور شده بود.
مرگ این جامعه شناس و نویسنده ی ایرانی در آذر نود ویک، بسیاری از اهل قلم ایرانی را به تکاو انداخت و هر کدام از ظن خودشان یار او کرد. جالب اینکه در سوگ رفتن او، از مذهبی و سکولار تا هنرمند و روزنامه نگار شریک شدند و هر یک با نوشتن چند خطی موضعشان را در باب او اعلام کردند.
به عنوان نمونه و در همان ایام، ” محمد علی ابطحی” معاون و رییس دفتر محمد خاتمی ، رییس جمهور پیشین ایران در صفحه ی فیس بوکش طی یادداشتی کوتاه چنین از نراقی یاد کرد: ” احسان نراقی هم از این دنیا رفت. پیگیر بود. نا امید نمی شد. این رژیم و آن رژیم برایش فرق نداشت. سعه صدر داشت. این اخلاق هایش را خیلی دوست داشتم. خدا رحمتش کند”
“ابراهیم نبوی” نویسنده و طنز پرداز ساکن بلژیک ( که حالا چند صباحی هست به آمریکا مهاجرت کرده ) هم طی مطلبی مبسوط با عنوان ” احسان نراقی، آخرین ناصح قدرت شرقی” او را مردی معتدل و دانشمند توصیف کرد، وی در جایی از یادداشتش آورده است:
“او [ نراقی] تا آخرین لحظه ها تلاش می کرد تا مانع تندروی و هیجان و سخت سری در میان نیروهای سیاسی شود. می گفت: ” دموکراسی چیز خوبی است، اما در کشور ما که همیشه یک پادشاهی هست، یک آدمی باید باشه که این پادشاه را نصیحت کنه که مردم رو نکشه.” و معتقد بود تا زمانی که تغییرات سیاسی عمیق رخ نداده است، یک مصلح سیاسی باید از طریق ارتباط با قدرت مانع اشتباهات بیشتر قدرت حاکم شود.”
دیگر از اینها “علی دهباشی” نویسنده، روزنامه نگار و سردبیر مجله ی بخارا نیز، در مطلبی با تیتر” مردی برای تمام فصول” به شرح زندگی و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی احسان نراقی پرداخته است، در بخش پایانی این مطلب آمده است:
” از ویژگی های دکتر نراقی، صفت ایران دوستی او بود که به غایت در تمامی زندگی او به چشم می خورد به ویژه در عرصه بین المللی . هنگامی که سرزمین ما آماج حملات زمینی و هوایی صدام حسین بود، او یونسکو را بر آن داشت تا به خاطر حفظ میراث فرهنگی این حملات را محکوم کند و چندین بار مدیرکل وقت یونسکو به اهتمام دکتر نراقی از ایران دفاع کرد. و در سایر موارد که صحبت از منافع ملی ایران بود همواره در صف اول حاضر می شد. بسیار خوش قلب ود . هیچگاه بدخواهی کسی را از او ندیدم . اگر ناراحتی و گرفتگی و آزردگی برایش پیش می آمد به سرعت فراموش می کرد. بسیار اهل “دستیگری” بود. به خصوص برای دانشجویان و اگر استعدادی می یافت دست به هر کاری می زد که آن دانشجو به جایگاهی که باید برای ادامه تحصیل پیدا کند برسد. غالباً به داد و یاری کسانی می رفت که به هر دلیلی دیگر مورد توجه نبودند و در این کار اصرار می ورزید.خودش این حال را بیش از هر کس تجربه کرده بود و این هنر را داشت که زبان آنها را می فهمید. هیچ استاد پیری را ندیدم که به اندازه دکتر نراقی با جوانان نشست و برخاست داشته باشد. انعطاف پذیری یکی دیگر از ویژگی های دکتر نراقی بود. تحمل شنیدن نظر مخالف خود را داشت و به همین دلیل علاقمند به گفتگو بود و از شنیدن انتقاد و نظرهای متفاوت با خود هراسی نداشت و از آن استقبال می کرد. فروتنی ذاتی و واقعی او آنقدر جذابیت داشت که محفل گرم و دلنشین او را همواره ترجیح بدهیم. یادش گرامی باد و خاک بر او گوارا”

dassssa4r

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*