
داعش خصم آئین دادرسی است. آئین دادرسی هم پلی است که عصر سیاهچال و مجازات های بی محاکمه را از عصری که در آن “حقوق متهم” در مراحل تحقیقات و رسیدگی تضمین شده است، جدا می کند.

باری، داعش های ما فقط نمی زنند. فقط نمی کشند، غنیمت هم بسیار گرفته اند و می گیرند. وزیر نفت به راحتی می گوید میلیارد ها دلار گم شده. رقم ها در حافظه ی ریاضی ما دیگر جا نمی گیرد. وزیر دادگستری که در هدم و حذف شهره است می گوید بابک زنجانی همکاری نمی کند تا بفهمیم پولها را کجا قایم کرده است. مانده ایم حیران، این وزیر که اگر رستم دستان هم به تورش می خورد، از او اقرار می گرفت، هشت ماهی هست که با بابک زنجانی سروکار دارد و هنوز دست خالی است. راستی چرا؟ خودش با بابک سر و سری دارد یا به راستی بابک پهلوان پهلوانان است. اگر بابک تا این اندازه مقاوم است، دم اش گرم و به درد ملتی می خورد که از بس اقاریر زورکی در آرشیو امنیتی ها تلنبار شده، اعتماد به نفس از کف داده و نمی خواهد با داعش مثلا متمدن شده و تثبیت شده در بیافتد. ایکاش حوصله ای باقی بود و از داعش ۳۵ ساله خودمان که زبل است و خوش شانس و شرایط جهانی هم در تمام سالها کمک به حالش بوده است، بیشتر می گفتیم.
ایکاش سخنان داعش های متمدن شده ی خودمان را گاهی مرور می کردیم و نمی گذاشتیم حافظه ی تاریخی فرسوده بشود. ۳۵ سال با داعش های خودی همزیستی داشته ایم . اندکی به راهشان آورده ایم و تازه از ترس فرو افتادن در دام داعش های بیگانه، به هر زبان می گوئیم “زنده باد داعش خودمان”. هرچه باشد مصاحبه های مطبوعاتی ترتیب می دهند. یک گام پیش رفته اند و از ترجیع بند “ضد انقلاب” به “فتنه” رسیده اند. کم پیشرفتی نیست. سخنگو دارند تا سر بریدن و شلاق و قطع عضو و فساد را توجیه کند. کم پیشرفتی نیست. زن ها را سریع به غنیمت نمی گیرند. ذره ذره کار را پیش می برند. زنان مجلس شان دارند ترتیب کار را می دهند تا قانونگذاری کنند به گونه ای که زنان در خانه ها به غنیمت گرفته بشوند. کم پیشرفتی نیست.
تازگی ها عموما شیک و پیک شده اند. قاره امریکا را هم که دارند دوباره کشف می کنند. فرزندانشان در بهترین دانشگاههای جهان بدون صنار وام دانشگاهی درس می خوانند. اخیرا مثل بلبل انگلیسی حرف می زنند. در محافل جهانی از ضرورت برخورد با داعش می گویند. اصلا به روی مبارک نمی آورند که با جان و مال و شرافت و کرامت انسانی این مردم چه اندازه داعشی برخورد کرده اند. سرزمینی را به مالکیت خود در آورده اند که فرد فرد ایرانیان نسبت به آن مالکیت مشاع دارند. به این مالکیت مشاع بی اعتنا بوده و هستند. از پشت بام مردم بالا می روند تا دیش ها را جمع آوری کنند. در پاسخ به یک پرسش حقوقی که چرا وارد حریم مالکانه مردم می شوید، با وقاحت می گویند این بخش های ساختمان مشاع است. نمی فهمند مفهوم مشاع این است که مثلا پله ها و آسانسور و پشت بام برای مالکان همان ملک حکم مشاع را دارد، نه برای دیگران و دزدان و راهزنان و متجاوزان. داعشی که در بستر تاریخی ایران معاصر سر بر کشید ، غریبه نیست، از کشور دیگری نیامده. حکومت شام را در همین سرزمین که زاده شده بنا نهاده است. این همه لشگریان داعش خودی که جهاندیده و درس خوانده هم شده اند، نسبت به قوانین داعش داخلی نقدی ندارند و اساسا نمی پرسند “قانون مجازات اسلامی” که همان قوانین داعش است و مثل تیغ داعش روی شریان روزنامه نویس است. چرا زیر و زبر نمی شود؟ به خیال شان هم نمی گذرد که عقل و منطق حکم می کند تا پیش از ورود به جنگ با داعش که در سوریه فربه شده ، سر وقت قانونگذاران داعش مسلک خودمان برویم. به نظر می رسد، حساب سود و زیان را کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که جنگ با داعش خودمان، تلفاتش بیشتر از تلفات جنگ با داعش بیگانه است.
شاید همین روزها بیرق هوا کنیم و شعار سر دهیم: زنده باد داعش خودمان، مرگ بر داعش بیگانه!
چرخ روزگار عجب ناجوانمردانه می چرخد.
خبرنامه خلیج فارس تازه ترین مقالات و اخبار سیاسی، فرهنگی، هنری و اقتصادی
