شماری از وبسایتهای داخل ایران با انتشار یک تحقیق قدیمی مبنی بر اینکه «فشردن سینهی زنان، احتمال سرطان سینه» را کاهش میدهد، در تایید این موضوع دو حدیث از «امامان شیعه» نیز منتشر کردهاند! این وبسایتها که به «اصولگرایان» نزدیک هستند و از معروفترین آنها میتوان از «پارسینه» و «اعتدال» نام برد، در حالی این گزارش را با عنوان «کشف جدیدترین حقایق علمی در باره سینه زنان» منتشر کردهاند که تحقیق مربوط به آن در دسامبر ۲۰۱۲ از سوی دانشگاه کالیفرنیا (برکلی) منتشر شده و در همان زمان در رسانههای انگلیسیزبان بازتاب یافته بود.
در این گزارش از قول «پروفسور دانیل فلچ» استاد دانشگاه برکلی و «مینا ببسل» محقق مولکولشناس آمریکایی آمده که «اگر سلولهای غیرعادی در سینه زنان تحت فشار انرژی بیرونی قرار گیرند، شانس کوچکتر شدن و حتی متوقف شدن آنها وجود دارد».
اما نکتهی قابل توجه اضافه کردن دو «حدیث شیعی» به این گزارش علمی از سوی وبسایتهای «اصولگرا» است که منبع آنها «سفینه البحار» ذکر شده است. در یکی از آنها از قول امام اول شیعیان آمده است: «با همسرت تا زمانی که خوب بازی نکردهای و او را به هیجان نیاوردهای اقدام به جماع نکن. پستانهایش را به آرامی فشار بده تا شهوتش تحریک شود و در آن هنگام که زن ترغیب و آثار میل شدید در چشمانش ظاهر شد، به جماع بپرداز. در این صورت است که هر دو از جماع و نزدیکی کردن لذت خواهید برد و شهوت هر دو اقناع خواهد شد.»
و در «حدیث» دوم، این توصیهها به امام هشتم شعیان نسبت داده شده است: «با همسرت آمیزش مکن، مگر این که با او بازی کنی و زیاد هم بازی کنی و دو پستان او را بفشاری؛ چون چنین کنی شهوت از صورت و چشمان او نمایان میشود و از تو همان میطلبد که تو از او میخواهی.»
در این زمینه آنقدر جمهوری اسلامی ید طولایی دارد که موضوعی را از «دینی کردن» فرو نگذاشته است. از ازدواج با دخترخوانده گرفته، تا همآغوشی با عمه هنگام زلزله! از مزایای بیشمار پزشکی! روزه گرفته تا فشردن سینهی زنان! و نسل جوان هم چه مشتاقانه آن را دنبال میکند، البته نه برای باور و ایمانش، که خوراکی برای طنز! کافی است در اینترنت گشتی بزنید و ببینید علیرغم موج گستردهی فیلترینگ چه صفحات عجیب و سکسی از «دین و امامان پورنو استار» ساخته شده که جملگی دستاورد جمهوری اسلامی و حکومت ملایان است.
در هفتهی گذشته بازهم علی مطهری (که به گفتهی خودش بهجهت فرزند مرتضی مطهری بودن نوعی رانت مصونیت دارد والا تا بهحال دهها بار به قتل رسیده بود) بازهم دربارهی ماجرای حصر میرحسین و کروبی اظهارنظر کرد. سخنانی که بیگمان سخت برسیدعلی گران تمام خواهد شد و او را در وضعیتی آچمز قرار خواهد داد، چراکه نمیداند با علی مطهری چه کند.
ماجراهم از آنجا آغاز شد که پس از آنکه غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور، گفت که «دلیلی برای رفع حصر» رهبران جنبش سبز وجود ندارد، علی مطهری، نماینده تهران، در نامهای خطاب به محسنی اژهای نوشت: «معلوم میشود مساله اصلی این است که آنها باید تعظیم عرض کنند تا آزاد شوند و اصولاً منتقد نظام یا باید در زندان باشد و یا در حصر، نمیشود کسی به نظام انتقاد یا اعتراضی داشته باشد و آزاد باشد..این منطق نه با قانون اساسی ما، نه با شرع مقدس و نه با سیره اولیاء دین سازگار است. خلاصه حرف شما این است که اگر توبه کنند، بخشیده میشوند. این منطق نه با عقل سازگار است و نه با شرع. توبه مربوط به رابطه انسان با خدا و جبران حقالله است و با توبه، حقالناس جبران نمیشود.»
پرسش این است که چرا علی مطهری به منتقد سرسخت حکومت در این خصوص تبدیل شده است؟ چرا وی هر هفته تقریبا یکبار به ماجرای حصر اشاره میکند؟ آیا او نمیداند این سخنان آزردگی خاطر دیکتاتور را فراهم میکند؟
پاسخ را باید در رابطهی خوب علی مطهری و اکبر هاشمی رفسنجانی جست. نزدیکی این دو و نیز تیم هاشمی (حسن روحانی و دولتش) باعث شده یک تقسیم کار صورت بگیرد. بدین صورت که علی مطهری در برخی موضوعات از قبیل حجاب و عفاف با هماهنگی دولتیها و هاشمی به وزیر کشور «کارت زرد» میدهد و از سوی دیگر مرتب هم به حصر و حکومت انتقاد میکند.
درواقع میتوان گفت که اعتراض چندی قبل علی مطهری به وضعیت حجاب در ایران و «کارت زرد» دادن او به وزیر کشور دولت روحانی با هماهنگی هاشمی رفسنجانی بوده است. براین اساس علی مطهری که مصونیتی نیز دارد، از یکطرف فردی اصولگرا معرفی میشود و از سوی دیگر هم بهترین تریبون برای انجام وعدهی دولت مبنی بر رفع حصر است.
معاون وزیر بهداشت و رییس سازمان غذا و داروی جمهوری اسلامی با نگرانی از مصرف گستردهی دارو بهخصوص نزد جوانان میگوید مصرف دارو در تهران بیش از دو برابر جمعیت این شهر است.
وی همچنین میگوید که ایران رتبه دوم مصرف دارو در جهان را داراست و هر ایرانی سالانه حدود ۳۴۰ عدد قرص مصرف میکند. براین اساس از نظر مصرف سرانه دارو، ایران پس از چین دومین کشور پرمصرف دارو در جهان محسوب میشود.
این همه میل مردم برای مصرف دارو برای چیست؟ آیا بیماریها فراگیرتر شده؟ البته بیماریها که با کمبود متخصص در جمهوری اسلامی بسیار افزایش یافته؛ اما راز مصرف گستردهی دارو بیش از آنکه برای درمان باشد، برای میل به فراغت است.
کارشناسان حوزهی بهداشت میگویند امروزه بسیاری از مردم و بهخصوص جوانان با همکاری و هماهنگی داروخانهها رو به سمت دارو آوردهاند تا از آن بهعنوان خلاء الکل استفاده کنند و با مصرف قرصهای مختلف، فراغتی برای خود حاصل کنند.
آمار نگران کنند از مصرف ریتالین در بین دانشجویان، آمار نگران کننده از مصرف دیکلوفناک سدیم، ترمادولها، روانگردانهای خوابآور که مصرف تعدادی از آنها حالت نشئهگی به فرد دست میدهد، داروهای توهمزا و ..همگی موید این موضوع است و صد البته خود درمانی مردم هم دلیلی بر افزایش داروست.
به هرحال این موضوع در جمهوری اسلامی نزدیک به فاجعه است و مساله بهصورتی حاد شده که مسئولان رژیم هم هر از چندگاهی از این آمارنگران کننده خبر میدهند.
وبسایت «الف» که در اختیار احمد توکلی از نمایندگان زمینخوار مجلس است چندی است علم انتقاد از حکومت را برافراشته و روزی نیست که در انتقاد از وضعیت جمهوری اسلامی مطلبی منتشر نکند. البته سراپای حکومت اسلامی انتقاد دارد، اما اینکه چطور ناگهان یک فرد زمینخوار اصولگرا، بهصورت منتقد درمیآید جای تامل و سوال دارد.
باری! این وبسایت در همین هفتهی گذشته حداقل سه مطلب تند و انتقادی نوشت. یکی با عنوان «آیتالله به چه درد مردم میخورد»، و دیگری مطلبی تند در انتقاد از بنیاد مستضعفان و سومی هم افشای زمینخواری یکی دو تن از مقامات که این سه یادداشت در کنار مقالهای تند دیگری علیه محمود احمدینژاد نوشته شد.
در مطلب بنیاد مستضعفان هم که زیر نظر علی خامنهای اداره میشود نوشت سالهاست هیچکس از وضعیت مالی این بنیادها اطلاعی در دست ندارد و یادداشت دیگری هم در باب زمینخواری و فساد برخی دیگر از مقامات حکومت نوشت.
بهنظر میرسد احمد توکلی شیوهی فرار به جلو را مد نظر قرار داده و سعی دارد با این روشها، اتهامات خود را لاپوشانی کند. چراکه خود توکلی به دو مورد «زمینخواری» و «رانت تحصیلی» متهم است. نیز؛ احتمال این هم وجود دارد که انتشار این یادداشتها برای زد و بندهای سیاسی و حذف رقبا باشد.
با روی کار آمدن حسن روحانی فشار بر منتقدان و مخالفان و همچنین روزنامهنگاران بسیار افزایش یافته است. از سوی دیگر تحلیلگران میگویند حسن روحانی بهجهت پیشبرد سیاست خارجیاش و مذاکرات هستهای دربرابر فشار دستگاه سرکوب عمدا سکوت کرده است. با این همه آنچه مشخص است فشاری است که بر اهل قلم و منتقد میرود و حکومت فارغالبال میتازد و میدرد و به بند و زنجیر میکشد.
در هفتهی گذشته هم موج این فشارها ادامه داشت و خانوادهی زندانیان سیاسی هم اظهارنظراتی داشتند.
پدر سراج میردامادی در اظهارنظر گفت که قاضی پرونده فرزندش مستقیما به او گفته برخوردی میکنیم که دیگران خیال بازگشت نکنند. حسین میردامادی، پدر سراجالدین میردامادی که اخیرا به شش سال زندان محکوم شد با ابراز تاسف از صدور چنین حکم سنگینی میگوید: «قاضی صلواتی در یکی از جلسات گفته بوده که برخوردی با تو میکنیم که دیگران خیال به کشور برگشتن نکنند.»
سراجالدین میردامادی، روزنامه نگار اصلاح طلب پس از نزدیک به ۳ ماه بازداشت روز یکشنبه پنجم مرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
در همین حال مادر صبا آذرپیک هم در فیسبوک خود نوشت: «امروز صبای عزیزم و تمام فرزندانم که در حصر هستند نیازمند یاری و همفکری شما مسوولین هستند و این تکلیف بر گردن شماست تا ندای حسینبنعلی کیست مرا یاری کند را پاسخ دهید. ننگ یک کشور اسلامی است که در آن زندانی اطلاعرسانی و حق و حقیقتگویی باشد. چگونه میتوانیم در جهان فریاد بزنیم و دفاع از مظلومین بکنیم و در خانه خود مظلومی در بند داشته باشیم. ای مسوولینی که خداوند بزرگ را با جایگاه و قدرت دنیوی معامله نکردید، صدای مظلومیت فرزندانمان و اشکهای مادران باشید.»
صبا آذرپیک، روزنامه نگار ایرانی هفتم خردادماه در دفتر نشریه تجارت فردا دستگیر شد و بیش از ۶۰ روز از بازداشت او می گذرد.
در رویدادی دیگر هم مصطفی فقیه و جمال قادرنژاد دو زندانی سیاسی زندان مهاباد با وجود وخامت وضع جسمی از درمان مناسب محروم هستند. مصطفی فقیه ۵۳ ساله زندانی سیاسی در زندان مهاباد با بیماری قند خون شدید روبروست و باوجود موافقت پزشک زندان با مرخصی استعلاجی ایشان مسئولان زندان و قوه قضاییه با این مهم موافقت نمیکنند. همچنین جمال قادرنژاد زندانی سیاسی ۳۸ ساله زندان مهاباد که به کمردرد شدید و دیسک کمر مبتلا شده با مخالفت مسولین زندان جهت مداوای پزشکی روبروست.
در رویدادی دیگر هم در هفتهی گذشته بهاره هدایت با وجود عمل سنگ شکن کلیه و لزوم مراقبت پس از عمل، از سوی دادستانی به زندان فراخوانده شد و به اوین رفت.