«جریان واقفهگری راه افتاده است. احمد خاتمی»
نخست در توضیح این سخن گهربار احمد خاتمی باید گفت که واقفه به جریانی شیعی گفته میشود که در اواسط قرن دوم هجری شکل گرفت و تا قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری به حیات خود ادامه داد. بنیانگذاران این جریان از یاران نزدیک و وکلای امام هفتم شیعیان بودند که به دلیل فساد اقتصادی و منافع سیاسی مقابل امام هشتم شیعیان ایستادند. واقفه با انکار امامت و وصایت امام رضا چالش سنگینی برای آن حضرت در آغاز امامت ایجاد کردند چرا که همگی از افراد مورد وثوق امام پیشین و معتمد جوامع شیعی در عراق و حجاز و مصر بودند.
جدیدترین افاضات احمد خاتمی، یعنی، هماو که هنگامی که فرمان کلاه بردن میرسد، سر میبرد سخنانی از جنس «مدحهای جدید از علی خامنهای در ذم مخالفان» اوست. مخالفان ولی امر مسلمین جهان هم که بجز «استکبار و صهیونیست»، مشخصا هاشمی رفسنجانی و تیم اوست.
نکتهی غیرقابل باوری هم نیست، در روانشناسی هنگامی که یک توهم را مدام تکرار کنی و در گوشت تکرار کنند، رنگ واقعیت بهخود میگیرد. حال اگر فرد سلطان باشد و متملقان نیز آیتاللهها و مراجع کیلویی که دیگر برای فرد ذرهای تردید هم باقی نمیگذارد.
اما تلخی ماجرا اینجاست که در قرن بیستو یکم، این توهم نهتنها گریبان سلطان و اطرافیانش را گرفته، بلکه روی دوش مردم هم هست. مردم هم چه بخواهند چه نخواهند باید بپذیرند که در زمان حضرت علی و شعبابیطالب و بدر و خیبر! زندگی میکنند و حاکمان هم میخواهند ولو شده بازور آنها را به بهشت ببرند.
شاید امروز حوادث قرون وسطی را برای یک غربی تعریف کنید، در عین باور به امر تاریخی بودن آن، اما ته دلش میگوید یعنی این حجم از سفاهت و بربریت وجود داشته است؟! در واقع نهتنها یک فرد غربی، که هر انسانی در هر گوشهای از این جهان (بهشرط آنکه نظامش درگیر چنین استبدادهای موهنی نباشد)، در ته دل نمیتواند فجایعی که در آن زمان افتاد را تصویر و تصور کند.
اما ما در ایران و به برکت روحالله خمینی که این روزها هم بیستوپنجمین سالمرگ اوست، یک بهیک و به جزییات میبینیم که در قرون وسطی چه کسانی بودند و چه افکار و اندیشههایی داشتند و چگونه آن را فرمان میدادند.
باری! در تازهترین نمونه از این اندیشههای مسموم، داستان «بهشت و دوزخ» است که این روزها تیتر یک اخبار ایران است.
در تازهترین اظهار نظر هم غلامحسین محسنی اژهای٬ دادستان کل کشور گفته بیتفاوتی نسبت به «بهشت» و «جهنم» مردم به «سخره» گرفته زحمات مراجع٬ علما و حوزههای علمیه است.
وی گفته «برخی امروز بیان میکنند به بهشت و جهنم مردم کاری نداشته باشید اینگونه تفکرات به سخره گرفتن زحمات مراجع، علما و حوزههای علمیه است.. روحالله خمینی برای دینداری مردم و رسیدن آنها به بهشت و دوری از جهنم مشقت و مرارتهای فراوانی را متحمل شده است.»
مهدی کنی٬ رئیس مجلس خبرگان بر اثر عارضه قلبی به کما رفت. اخبار ضد و نقیضی نیز از مرگ او منتشر شده است. اما در کنار تابوت کنی که اندک اندک خبر مرگ او منتشر خواهد شد، مجلس فرمانبردار خبرگان یا خفتگان قرار دارد که جملگی و ریز و درشت آن چون گلهای مطیع خامنهای هستند، و این مجلس هیچخاطری از خیال سلطان مکدر نمیکند و تنها یک مسالهای است که اندکی موی دماغ او شده.. شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی!
واقعیت این است که هرچه سال ۸۸ سلطان علی خامنهای بهضرب خون و جنایت علنی رشته بود پنبه شد. ویدئویی که اخیرا از جناب سردار جعفری فرمانده سپاه به بیرون درز کرد بهخوبی نشان از هراس حاکمیت از جناح اصلاحطلب داشت. آنها «خط قرمزی» را ترسیم کردند که اصلاحات و اصلاحطلبان و هر مخالفی از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی را برای همیشه به حاشیه برانند. اما حکومت تک صداییشان با انتخابات ۹۲ بهاندازهی شکاف هستهی خرمایی ترک برداشت و هاشمی و هاشمیها مجددا به میدان آمدند.
حالا نهتنها اصلاحطلبان حذف نشدهاند و در گوشه و کنار دولت پست و مقام میگیرند (فارغ از تواناییها و آزادیخواهاییشان و صرفا از این جهت که موی دماغ خامنهای هستند)، بلکه هاشمی هم قویتر از قبل به میان آمده و ژست یک آدم آزادیخواه را گرفته است و در کنار همهی اینها حالا «مصیبت» تابوت مهدوی کنی هم هست!
و حالا در صورت مرگ مهدوی کنی، تنشها برسر انتخاب رییس مجلس خبرگان مجددا بالا خواهد گرفت. بهخصوص که انتخابات این مجلس تشریفاتی هم نزدیک است و در هفتهی گذشته تقریبا تمام مسئولین و منصوبین خامنهای نسبت به «تسخیر» آن توسط تیم هاشمی هشدار داده بودند.
همین روز گذشته بود که محمدعلی موحدی کرمانی گفت «افرادی نسبت به انتخابات مجلس خبرگان طمع کردهاند.» و پیش از موحدی هم البته احمد جنتی دبیر شورای نگهبان به همراه علی سعیدی و مشتی دیگر از روحانیون حکومتی در این باره هشدار داده بودند.
اما اطلاعاتیها و امنیتیهای رژیم که خوب منافذ مخالفان را با انواع و اقسام شنودها و روشهای غیراخلاقی رصد میکنند، از چندی قبل مرگ مهدویکنی برایشان مسجل شده بود. بهطور کلی برنامهی آنها این است که با هر ترفندی هاشمی اوج نگیرد و در همین سطح «تعمیر و مراقبت» بماند.
در واقع استراتژی آنان و سرداران فاسد سپاه این است که دورهی حسن روحانی به پایان برسد، تا هم نفسی از برداشته شدن تحریمها گرفته شود، هم کثافات احمدینژاد شسته شود و هم مردم بهکل دست به شورش نزنند و با پایان دورهی روحانی یا اندکی قبل از آن، طومار همین مخالفان منتظرالحکومت» هم برای همیشه در هم پیچیده خواهد شد.
این است که به تیم هاشمی روحانی اندک اجازههایی داده شده است، هرچند در کنار این اجازهها، حملات به تیم هاشمی روحانی توسط لجپراکنان عرصهی ولایت هم بهقوت ادامه دارد.
باری! در تازهترین این حملات علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه هم دو روز پیش گفت: «خیانت خواص» در حوادث سال ۸۸ بزرگترین ضربه را به انقلاب وارد کرد و اگر کسی از روحالله خمینی حکم داشته و در برابر علی خامنهای بایستد «فاسد» است.
سعیدی با انتقاد از موضع دوگانه «خواص» در صدر اسلام گفته «در عصر حاضر و فتنه ۸۸ خیانتی که خواص کردند بزرگترین ضربه به انقلاب وارد شد… عملکرد مثبت یا منفی خواص در جامعه تأثیرگذار است؛ به همین خاطر خواص نباید کورکورانه عمل کنند چراکه نوع رفتار خواص میتواند جامعه را منحرف کند.»
سعیدی اردیبهشت ماه نیز ایستادگی «یاران» روحالله خمینی مقابل علی خامنهای را «انحراف» خوانده و گفته بود تجربه سال ۱۳۸۸ نباید تکرار شود. وی ۱۰ اردیبهشت نیز از محافظهکاران و برخی روحانیون به خاطر امتناع از «مرزبندی» با «خواص استحاله شده» انتقاد و به موضعگیری این خواص در مقابل رهبر کنونی نظام اعتراض کرده بود.
باری! و این قصه با مرگ مهدوی کنی در روزهای آتی پررنگتر هم خواهد شد..
بشار اسد برای هفت سال دیگر رئیس جمهوری سوریه اعلام شد! آقای اسد که گویی در فضا زندگی میکند در نمایش مضحک انتخابات اخیر ریاست جمهوری با کسب ۸۸ و هفتدهم درصد آراء، به پیروزی دست یافت! رقمی همچون ارقامی که صدامحسین پیشتر به آن میرسید!
یک پیروزی قاطع با مشارکتی که رییس پارلمان انتخابات سوریه آن را بیش از ۷۳ درصد اعلام کرد.
انتخابات روز سهشنبه در مناطقی از سوریه برگزار شد که زیر کنترل حکومت بشار اسد قرار دارد و همین امر نشان دهندهی مضحک بودن این انتخابات است. یعنی کشور چند تکه شده و در این میان اما اسد برای خود قبای ریاست جمهوری میدوزد.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا این انتخابات را «یک غیرانتخابات، یک صفر بزرگ و یک امر بیمعنی» خواند و دولت آمریکا نیز این انتخابات را مایه شرمساری دانست و اعلام کرد که بشار اسد «امروز دیگر اعتبار گذشته را ندارد.»
ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا حتی گفت تصاویر منتشر شده از بشار اسد در حین رایدهی «زننده» بود. و مخالفان حکومت سوریه هم این انتخابات را «انتخابات خونین» خواندند.