تعطیل دفتر نمایندگی پتروبراس، غول نفتی برزیل، در تهران و واگذاری امتیازات و تعهدات آن به دولت، بدون تردید یک عقبگرد بزرگ در راه بازگشت شرکتهای نفتی خارجی به ایران محسوب میشود، هرچند که اتخاذ این تصمیم تا حدودی متاثر از وضعیت داخلی شرکت یاد شده نیز بوده است.
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت جمهوری اسلامی هنگامی که بخت دست یافتن به یک توافق جامع اتمی مابین ایران و گروه ۵+۱ در اوج بود، همراه حسن روحانی عازم گردهمایی اقتصاد جهانی در داووس-سوئیس شد و در حاشیه کنفرانس با دعوت از مدیران شرکتهای بزرگ نفتی جهان وعده فراهم ساختن زمینه بازگشت آنها را به ایران داد.
اگر چه پس از انجام دیدار تبلیغاتی یاد شده در سوئیس، تعدادی از شرکتهای دعوت شده از سوی زنگنه ( منجمله شرکت توتال فرانسه و شرکت شل) امکان بازگشت به ایران را در آینده قابل پیشبینی منتفی اعلام کردند، وزارت نفت همچنان امیدوار بود که پس از لغو تحریمهای آمریکا و اروپا، و همچنین بهبود قرار داد های پیمانکاری نفتی ایران با شرکتهای خارجی، (بیع متقابل) علاقه آنها برای بازگشت به ایران افزایش یابد.
چهار هفته پیش از اعلام تصمیم پتروبراس مبنی بر ترک ایران، سینوپک، غول نفتی چین نیز که بزرگترین خریدار نفت ایران محسوب میشود، این بار به دلیل کم کاری و با تصمیم وزارت نفت مکلف به ترک ایران شده بود.
شرکت پتروبراس که بزرگترین موسسه تجاری برزیل بشمار می آید، دارای تجارب فراوان در اکتشاف و بهره برداری از میدانهای نفتی در آبهای عمیق است. علاوه بر انجام اقداماتی برای کشف میدانهای تازه هیدرو کربوری در خلیج فارس، جمهوری اسلامی سهم بزرگی از بخت استخراج نفت و گاز در آبهای عمیق دریای خزر را نیز در سبد همکاری با غول نفتی برزیل قرار داده بود.
پترو براس بزرگترین تولید کننده و توزیع کننده فراورده های نفتی در آمریکای جنوبی است و در ردیف ۲۰ شرکت بزرگ نفتی جهان قرار دارد. این غول نفتی در سال ۱۹۵۳ با سرمایه دولت برزیل متولد شد و امروز به نسبت سرمایه و شمار کارکنان بزرگترین موسسه تجاری آن کشور محسوب میشود.
پتروبراس در بیش از ۲۰ کشور طرحهای متعدد اکتشاف، استخراج و پالایش نفت و گاز را در دست اجرا دارد. آمریکا یکی از بزرگترین کشورهای طرف معامله با این شرکت نفتی برزیلی بشمار میرود. پتروبراس قصد دارد طی ۷ سال آینده تا ۱۵ میلیارد دلار در آمریکا، آرژانتین، مکزیک و آفریقا سرمایه گذاری کند.
علاوه بر انتظار ادامه تحریمها، ترس از اعمال تبیهات مالی در نتیجه تخطی از قوانین آمریکا در رابطه با منع سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران، و همچنین دشواری های مالی ناشی از نا موفق ماندن چند طرح اکتشاف نفت در آبهای عمیق نیز از دیگر دلایل پتروبراس برای ترک قطعی ایران و تعطیل هر گونه فعالیت در امور نفت و گاز آن بشمار میروند.
پتروبراس در حدود ده سال پیش به ایران وارد شد و امیدوار بود در اوج قیمتهای بین المللی و بازار گرم نفت، با داخل شدن در فعالیتهای نفت و گاز ایران به یکی از بازیگران اصلی در صنایع نفت و گاز کشور تبدیل شود.
شرکت برزیلی نه تنها به گسترش دامنه فعالیت خود در منطقه پارس جنوبی که به گرفتن سهمی در توسعه میدان نفتی غول آسای موسوم به آزادگان در جنوب غرب اهواز نیز چشم داشت.
با این امید، پتروبراس علاوه بر گشودن یک دفتر در تهران سرمایه ای در حدود ۱۰۰ میلیون دلار برای اکتشاف و استخراج نفت در حدود آبهای ایران در خلیج فارس اختصاص داد. گزارشهای منابع آمریکایی حاکی است که ۸۵ میلیون دلار از اعتبارهای هزینه شده پتروبراس در ایران مربوط اوراق اعتباری ۹ صندوق بازنشستگی در آمریکا است. اسناد دیگری حاکی است که پتروبراس تنها ۳۰ میلیون دلار در آبهای ایران در خلیج فارس هزینه کرده است.
بعد از دو سال تلاش های اکتشافی و دو حلقه چاه حفر شده در منطقه ای به وسعت نزدیک به ۵ هزار کیلومتر مربع از آبهای خلیج فارس، ذخایر کشف شده اندک و فاقد ارزش برای بهره برداری تجاری تشخیص داده شد.
با وجود کندی کار و خودداری پتروبراس از سرمایه گذاری کافی برای ادامه طرح اکتشاف در آبهای خلیج فارس مطابق تعهدات پذیرفته شده، دولت ایران در سال ۲۰۰۷ قرار داد تازه ای به ارزش ۳۴ میلیون دلار برای همکاری با شرکت نفت برزیلی برای استخراج نفت در آبهای خزر به امضاء رساند.
بعد از مدتی شرکت برزیلی مدعی شد که در بلوک مورد نظر در آبهای خزر بجای نفت به گاز رسیده و از این لحاظ مایل به ادامه کار در آن منطقه نیست.
نفت یک ثروت ملی با ارزش و تمام شدنی است. در عین حال، زمانی نفت ارزش مییابد است که از دل زمین برآمده و به بازار مصرف برسد. به این دلیل کلیه کشورهای نفت خیز همزمان با تلاش برای کشف ذخایر بیشتر، هدف تولید بیشتر و فروش بیشتر نفت را تعقیب میکنند.
پیش از انقلاب ذخیره زیر زمینی نفت ایران حدود ۹۰ میلیارد بشکه و تولید روزانه نفت ۶ میلیون بشکه بود. ذخایر شناخته شده کنونی نفت ایران ۱۵۳ میلیارد بشکه و تولید نفت خام ایران در حدود ۳ میلیون بشکه است. بعد از انقلاب و در نتیجه یک تصمیم غلط سیاسی، سقف تولید نفت ایران با ۲ میلیون بشکه کاهش به ۴.۲میلیون بشکه در روز رسید.
۲۰سال پس از ارتکاب این اشتباه تاریخی، جمهوری اسلامی تصمیم به افزایش ظرفیت تولید نفت ایران گرفت و رسیدن به تولید هدف ۵ میلیون بشکه در روز را هدف قرار داد ولی هرگز قادر به عبور از ظرفیت اسمی تولید حدود ۴.۲ میلیون بشکه در روز نشد.
کاهش تولید نفت ایران از ۶ میلیون بشکه در روز به ۳ میلیون بشکه در روز نشانه غلط بودن تصمیمهای کلان سیاسی و همچنین ضعف چشمگیر مدیریت در درون حاکمیت جمهوری اسلامی است.
اینک بعد از ۳۴ سال سیاست گذاری های غلط، تجارب تلخ، و کاهش تولید و از دست دادن بازارهای صادراتی، جمهوری اسلامی افزایش تولید نفت را هدف قرار داده است. با یک برآورد کلی ، تجدید ظرفیت تولید نفت پیش از انقلاب ایران ( دوبرابر ظرفیت کنونی) دست کم نیازمند ۸ سال وقت و ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه است.
برای آغاز حرکت در این مسیر، دولت روحانی به یاری گرفتن از شرکتهای نفتی خارجی چشم دوخته بود. تعطیل فعالیتهای شرکت برزیلی پتروبراس در ایران و خودداری شرکتهای بزرگ نفتی برای بازگشت نشان داد که وضعیت بحران زده تولید و صادرات نفت ایران تا آینده قابل پیشبینی همچنان بدون تغییر محسوس ادامه خواهد یافت.