«امسال را سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری میکنیم». اقتصادی بهخاک افتاده، فرهنگی که ۳۵ سال است علیهش شمشیر کشیدهاید، عزمملی که در سال ۸۸ آن را با خونبارترین شکل ممکن سرکوب کردید و مدیریتی که کشور از وجودش تهی شد. جملهی علی خامنهای بیش از آنکه حامل محتوایی باشد، سخت از محتوا تهی شده و این جمله بجز ضمیرهای جمع آن، «ما.. اعلام میکنیم ..که نایب امام زمان هواره از این طریق سخنهای یکطرفه میگوید) حقیقتی ندارد.
سهشنبه تا پنجشنبه: شب چهارشنبهسوری
مراسم جشن چهارشنبه سوری امسال هم با تاریکی هوا در ایران در این روز آغاز شد و تا پاسی از شب هم ادامه یافت. چهارشنبه سوری، بزرگترین گردهمایی همگانی و خیابانی ایرانیان، «سور» یا عیش و جشنی باستانی است که در آن، آتش بزرگی بر افروخته میشود. اما ۳۵ است است که حاکمان ایران علیه آن اقدام میکنند و هربار ناکامتر از قبل با آن مواجه میشوند. ریز و درشت آیتاللهها هم از اندکی قبل از این مراسم به تلویزیون آورده میشوند تا فتاواهای کلان بدهند و از حرام بودن و «پوچ» بودن آن بگویند. اما یاوهسراییهای رژیم هیچگاه راه بهجایی نبرده و هرچند صندوق لعنت ضرغامی هم میکوشد «استثنائا» در شب چهارشنبهسوری فیلمهای بهاصطلاح مهیج از سرای «شیطان بزرگ» پخش کند، و نیز اگرچه پلس هم دائما خط و نشان میکشد و آمارهای کذایی برای ترس از مردم میدهد؛ ولی باز هم این مردمند که رسوم خود را فراموش نکرده و نمیکنند. آنها امسال هم پس از روشن کردن آتش و پریدن از روی آن در گوشه و کنار ایران رقص کنان سرود «زردی من از تو سرخی تو از من» خواندند. آنها در این شب آش رشته درست کردند و در کوچهها و حیاط خانهها نیز صدای موسیقیهای غربی بلند بود.
اما سالهاست که برگزاری رسم چهارشنبهسوری با حواشی روبرو بوده است. حاشیههایی که اگرچه ابتدائا فقط یک «حاشیه» بود، ولی رفتهرفته و در سالهای اخیر به متن این رسم آمده و جای اصل کار را گرفته است. موضوع همان ترقه زدن است. پرتاب ترقه و سیگارکهای کوچک، در ذات خود بد نیست، بلکه حتی میتواند به برگزاری مراسم «سور» شب چهارشنبه نیز بیفزاید. اما در این سالها و بهگواه شاهدان، در شبهای منتهی به چهارشنبهسوری، صداهای ترقه آرام آرام شنیده میشود و تا سهشنبهشب که صداها به مرز وحشتناکی میرسد. تو گویی به کشور حمله شده و در هر شهری این صدای خمپاره و کاتیوشاست که بهگوش میرسد. گاها خطرناک هم میشود و چندین نفر هم آسیب میبینند. اما با این همه ادامه مییابد. علت چیست؟ بهنظر میرسد علت نوعی صدای در بغض مانده است، نوعی فوران هیجان یک جوان است. فردی که در طول سال رنج بسیار دیده، نمیخواهد مراسم سادهی چهارشنبهسوری با همان چند بته آتش و رقص و آشرشته برگزار شود، (چه این را میداند پلیس مانع از این کار است). او اکنون مجوزی ملی در دست دارد که حکومت نتوانسته طی ۳۵ سال مانع آن شود، از اینرو حالا که «دشمن» یا همان حکومت اجازهی برپایی یک مراسم سنتی ساده و رقص و آواز کناریاش را به او نمیدهد و نیز از آنجا یکسال فریادهای او شنیده نشده، اجرای این مراسم هم متفاوت میشود. ترقهبازی در کنار شعلههای آتش و رقص پنهانی .. و هر چه صداها مهیبتر، تو گویی دهنکجی آشکارتر به حکومت.
نوروز ۹۳ همراه با پیامهای ملالآور و تکراری دیکتاتور
هنوز ساعاتی مانده به آغاز سال جدید و نوروز که موج لطیفهها در فضای مجازی آغاز شد و در شبکههای اجتماعی توئیتر و فیسبوک، همگان منتظرند تا نایب امام زمان نام مضحک سال جدید را اعلام کند تا از کنار آن دریای جدیدی از طنز بهروی مردم باز شود. باری! مردم سالهاست که با اینگونه شعارها و اسامی لطیفهسازی میکنند و فرامین و اسمی سالها و شعارها بجز این اثر یعنی ساخت یک لطیفه؛ هیچ تاثیر دیگری نزد مردم ندارد.
و اما شگفتتر و طنز تاریخ هم اینجاست که هربار دیکتاتور نامی برای یک سال انتخاب میکند (سنتی که از چندین سال پیش در جمهوری اسلامی آغاز شد)، در پایان آن سال، مضمون آن «نام» به سخیفترین شکل ممکن جامهی عمل پوشیده است. نایب امام زمان شعار سال ۹۲ را «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» اعلام کرده بود اما ماحصل آن فقط فسادهای میلیاردی و نجومی بود که توسط سرداران فاسد سپاه و دیگر مقامات رژیم اتفاق افتاد. اوضاع به لحاظ فساد اقتصادی در سال گذشته بهحدی بود که خود علی خامنهای هم در پیام نوروزی امسالش اعتراف کرد که «در سال گذشته حماسه اقتصادی مورد انتظار محقق نشد». در سال گذشته تقریبا همهی مقامات ایران از «فساد سیستماتیک» سخن گفتند و با فریاد «آی دزد آی دزد»، هر یک دیگری را با انگشت نشان داد که اوست فاسد بزرگ. اما کیست که نداند سرمنشاء اصلی فساد کجاست و کیست که نداد بابک زنجانیها و مهآفرید خسرویها و محمدرضا رحیمیها و سعید مرتضویها و سرداران فاسد سپاه و دیگران و دیگران، همگی از گنداب ولایتفقیه است و از دولتی دیکتاتور بیمار روانی است که میبرند و میدرند و میخورند.
باری، نتیجهی شعار پارسال دیکتاتور که تورم پنجاه درصد و بهگفتهی احمد توکلی «فساد سیستماتیک» بود، و نتیجهی شعار سالهای دیگر که با عناوین مضحکی چون: «انضباط اقتصادى و مالی»، «وجدان کاری» و .. نامیده شد هم که بوضوح مشخص است. پس میتوان سرانجام و غایت شعار امسال هم که «سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» را دید.
پیام متفاوت هاشمی
ملای زیرک امسال که از فرح میپرد پیامی متفاوت صادر کرد. هاشمی رفسنجانی که گویی بهتازگی از مریخ بازگشته و بیش از دو دهه فرد قدرتمند ایران نبوده نخست در «عیدانهای» به مردم برخی از حقوق قانونی اساسی را روی سایتش گذاشت و نوشت: «سال نو را به همه ایرانیان در داخل و خارج تبریک میگویم و به عنوان هدیهام به آنان، چند اصل قانون اساسی مربوط به حقوق شهروندی را با هم مرور میکنیم تا یادمان باشد در جمهوری اسلامی، نگاه حکومت به مردم چگونه است.» رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام امام زمان همچنین در پیامی متفاوت هم نوشت: «سال نو مبارک.. بر سر آنم که گر زدست برآید، دست به کاری زنم که غصه سرآید».
مجموع حرکات و اقدامات این ملای زیرک حاکی از این است که آب گلآلوده است و باید ماهی گرفت. یعنی که جناب هاشمی میفرمایند حالا که مشخص شده من از ابتدا آزادیخواه بودهام! و مردم هم اینک گذشته را فراموش کردهاند بیایید علیه حاکم ظالم اقدام کنیم و من هم همین وعده را میدهم، دست به کاری خواهم زد تا غصه سرآید و مردم بدانند در پشت پرده هوایشان را دارم!
باید به جناب هاشمی گفت مردم ما اگرچه سینهای بس فراخ دارند و در بخشیدن ظالمان دریغ نمیکنند، اما آن چنان هم نیست که گذشته را بهیکباره کناری نهند. نیز، داستان آمدن شما بسوی مردم، هم بیش از آنکه خجستهباد داشته باشد، تداعیگر همان حکایت معروف «توبره آخور» خوری است. یعنی در کنار «معظم، معظم» خواندن نایب روانی امام زمان، با خود میگویید هر جا مجال بود از حقوق مردم میگوییم و هر جا هم هوا پس بود سکوت میکنیم و فوقش میشویم «خواص بیبصیرت»! جناب هاشمی. ممنون از عیدی شما! فقط یک پرسش؟ آیا این حقوقی که از ابتدا در قانون اساسی بوده و حالا شما منت گذاشته آن را به ما عیدی میدهید: تازه دیدهاید؟ یا جدیدا «مردم»، «مردم» شدهاند؟ یا مگر اخیرا ظلم آغاز شده است؟ و یا موضوع چیز دیگری است که ما بیاطلاعیم؟ نکند بحث منافع باشد و حکایت وزیدن باد؟
اقتصادی ویران، فرهنگی برخاک افتاده
نوروز در حالی آغاز شد که فرهنگ برخاک افتاده و اقتصاد هم دوران احتضارش را میگذراند. در این میان علی خامنهای در نخستین سحنرانی خود در سال ۹۳ باز هم برموضوع مضحک خود یعنی «اقتصاد مقاومتی» دمید. او اساسا گوش شنوایی ندارد تا سخن کارشناسان را بشنود که به هزار بانگ فریاد میآورند این اقتصاد مقاومتی که دائم میگویی فقط یک خیالپردازی رمانتیک است.
خامنهای در نخستین سخنرانی خود متفرعانه گفت: «باید اقتصاد کشور را به شکلی در بیاوریم که کسی در آن سوی دنیا نتواند با یک نشست و برخاست بر معیشت مردم ما تاثیر بگذارد.»
تو گویی نایب امام زمان یا بهکلی مشاعر خود را از دست داده و یا اساسا نمیداند دنیای مدرن امروز چگونه میچرخد! مگر دیکتاتور نمیداند اقتصاد متکی به نفت ایران یعنی چه که چنین اراجیفی میگوید؟ وقتی ۹۰ درصد درآمد یک کشور از فروش نفت باشد، این سخن او که گفت: «نباید چشممان به دست دشمن باشد که کی تحریم را برمیدارد؛ به درک؛ باید ببینیم خودمان چکار میتوانیم بکنیم» چه معنی میدهد؟ مگر اقتصاد هم با دستورات ملوکانه و فرامین نایب امام زمانی میچرخد که وی میخواهد نگاه به غرب نباشد. مگر رژیم میتواند حتی یک روز بدون نفت سپری کند؟ همینمقدار کاهش فروش نفت که به دلیل جاهطلبیهای اتمی «آقا» در سال گذشته رخ داد، ببینید چه به روز کشور و اقتصاد آورد. تنها میتوان گفت یا دیکتاتور خوابنما شده یا مشاعرش را، بهکل، از دست داده و یا باز هم برای مصارف داخلی و اندک خودیهای باقیمانده «طنازیهای امامزمانی»! میکند.
حمله دیکتاتور به فرهنگ؛ لبیک جنتی
رهبر جمهوری اسلامی همچنین به فرهنگ هم حمله کرد و از مسئولان فرهنگی خواست تا «مراقب رخنه فرهنگی باشند که بسیار خطرناک است.»
وی گفت: «اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه زدن ایمان جوانان دارند تلاش میکنند نمیشود آن را با اسم آزادی تماشا کرد و بیتفاوت نشست.. نمیشود تماشا کرد کسانی با استفاده از پول و هنر و بیان ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند و در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند.. مسئولان فرهنگی به وظیفه خود در برخورد با این افراد عمل کنند و از هوچیگری رسانههای بیگانه نهراسند.»
بهدنبال این سخنان بود که علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با «ستودن بینش فرهنگی خامنهای» یک بار دیگر به دعوت او مبنی بر گسترش سانسور به همه شئون زندگی «لبیک» گفت و این یعنی مشخص است که وضعیت فرهنگ در دولت حسن روحانی چگونه خواهد بود
تپس از انتشار پیام نوروزی خامنهای و نیز سخنرانی او که در هر دو رهبر مالیخولیایی ایران به «فرهنگ» حمله کرد، عقبهی او هم به میدان آمدند. خبرگزاری امنیتی فارس گفتگوهای متعددی از برخی فعالان فرهنگی محافظهکار منتشر کرد و احمد خاتمی٬ امام جمعه موقت تهران هم روز جمعه در این خصوص از مسئولان دولت روحانی خواست «از لیبرالیسم فرهنگی و تساهل و تسامح فرهنگی دوره اصلاحات دوری کنند.»
روحالله قرهی هم گفت: «فرهنگ غربی باعث میشود که دشمن از انسان سواری بگیرد و منافع و منابع کشور را یک عدهای خاص به خصوص خارجیها غارت کنند.»
ابراهیم فیاض نیز اظهار کرده سینمای کنونی ایران «به شدت سیاهنما شده و رادیو و تلویزیون هم معرفتشناسی صحیح ندارد.»
مرتضی مقتدایی٬ قائم مقام رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم در این خصوص گفت: «در امور فرهنگی امروز یک نابسامانی به نظر میآید» و «اباحهگری» در دولت کنونی «قطعاً به ضرر کشور است.»
علی خامنهای اسفند ماه سال ۹۲ در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری از سیاستهای فرهنگی دولت حسن روحانی انتقاد کرده و گفته بود امیدوار است مسئولان فرهنگی بدانند چه کار دارند میکنند و حال به نظر میرسد با تاکید دوباره وی بر مسئله فرهنگ٬ فشارها و حملات محافظهکاران تندرو به دولت روحانی و سیاستهای فرهنگی آن در یک سال آینده در دستور کار آنها قرار بگیرد.
یکسال نقض حقوق بشر
سال گذشته ایران رکورددار نقض حقوق بشر بود. در این حوزه آنقدر وضعیت وخیم بود که روحانی مقداری از آرای خود را براساس وعدهای که در این راستا داد بدست آورد. اما عملا پس از روی کار آمدن او نهتنها وضعیت بهتر نشد، بلکه تعداد اعدامها افزایش و حبس و حصرها هم استمرار یافت .
سال ۱۳۹۲ و در شرایطی که تحریمهای بینالمللی وضعیت اقتصادی وخامتباری برای مردم به بار آورده بود، حکومت هم در نقض حقوق بشر علیرغم روی کار آمدن روحانی دریغ! نکرد و علیه مردم خودش دست به هر جنایتی زد. از افزایش اعدامها گرفته تا زندانی کردن بیشتر و بیشتر. جمهوری اسلامی از این موضوع دو هدف داشت، افزایش اعدام و شکنجه زیر سایه حکومت نسبتا مردمی روحانی که باعث پنهان ماندن از چشم غرب هم میشود و هدف دیگر هم دادن پیان به هواداران روحانی بود. این پیام که گمان مبرید چیزی تغییر کرده.
در ماه اسفند احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد، که جواد لاریجانی در بهمن ماه او را «احمق شریر» خوانده بود، در گزارش پایان سال خود با بر شمردن موارد نقض حقوق بشر هشدار داد که نقض حقوق بشر و آزادیهای اساسی ایرانیان به صورت مداوم و گسترده همچننا ادامه دارد و در بر همان پاشنه میچرخد.
همچنین در واپسین روزهای اسفند سال گذشته،بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد هم اعلام کرد که حسن روحانی به وعدههایی که در کارزار انتخاباتی برای بهبود حقوق بشر داده بود عمل نکرده است.
وزارت خارجه آمریکا هم در گزارش سالانه خود در مورد وضعیت حقوق بشر در دنیا، در بخش مربوط به جمهوری اسلامی همان گفتههای دبیر کل سازمان ملل متحد را تکرار کرد. یعنی که حکومت ایران همچنان حقوق مردمانش را بهصورتی گسترده و سیستماتیک نقض میکند.
با این همه در سال جدید چشمانداز روشنی برای حقوق بشر در ایران با وجود روحانی به چشم نمیخورد. تنها اتفاقی که ممکن است در سال ۱۳۹۳ بیفتد این است که ریشسفیدان دور هم جمع شوند و سرانجام دیکتاتور را وادار به رفع حصر موسوی و کروبی کنند، و البته در سایر امور به قول احمد شهید: «در همچنان بر همان پاشنه خواهد میچرخد.»
پیشبینی خسرو خوبان از سال ۹۳
اما با پشت سر گذاردن نوروز مشکلات جمهوری اسلامی تمام قد در برابر این رژیم قرار خواهد گرفت. نه بهبودی در اوضاع اقتصادی اتفاق خواهد افتاد و نه وضعیت حقوق بشر سامانی خواهد گرفت. پروندهی اتمی رژیم و تنشهای بینالمللی هم مزید برعلت است.
در این میان اما روحالله حسینیان یا همان خسرو خوبان (یار غار سعید امامی)، در کنار این موارد، یک پیشبینی دیگر هم کرده است.
او گفته در سال ۱۳۹۳ تنشهای داخلی در ایران هم بهشدت افزایش مییابد و فضا به گفتهی او مثبت نخواهد بود.
قاعدتا منظور خسرو خوبان تنشهایی میان دولت روحانی با نیروهای مذهبی٬ مجلس و و جناحهای سیاسی و همچنین شخص دیکتاتور است، اما در کل در سال ۱۳۹۳ وضعیت در جمهوری اسلامی در همهی حوزهها وخیم است و روحانی اگر میخواهد بهسرنوشت محمد خاتمی دچار نشود و تندروها و محافظهکاران در کنار «روزمرهگی»، او را از پا در نیاورند چارهای جز «صداقت» و بیان مشکلات و نهایتا استعفا ندارد. در غیر اینصورت باز هم امید کسانی که به او رای داده بودند به یاس تبدیل خواهد شد.