اسکار ۲۰۱۹
ـــــــــــــــــــــ
در دقایقی که این مطلب را می نوشتم، مراسم اسکار ۲۰۱۹ در حال برگزاری بود. هنرپیشه های بزرگ جهان، با لباس های فاخر و شکوهمند از روی فرش قرمز عبور می کردند، و باعث خیرگی چشم چند میلیارد انسان در سرتاسر جهان می شدند.
بسیاری این مراسم را نقد می کنند. بسیاری از تنزه طلبان، نه تنها این مراسم، بلکه سینمای شکوهمند امریکا را از دم تیغ می گذرانند و در آن صرفا بازاری برای ارائه کالایی به نام فیلم می بینند.
اما بی گمان همین منتقدان، بسیاری از فیلم های انتخاب شده در اسکار را با لذت به تماشا نشسته اند و محصول این بازار «سرمایه دار پسند» را با پرداخت مقدار اندکی پول دیده اند.
سینما اگر بر دو پایه ی «صنعت» و «هنر» استوار باشد، هر دوی این ها لازم و ملزوم یکدیگرند.
بدون پول هنگفت چگونه می توان فیلم عظیم و متکی به فن آوری پیش رفته مانند «آواتار» را ساخت، و بدون هنر اسپیلبرگ بزرگ، که کارش را با «دوئل» ساده و کم خرج آغاز کرد چگونه می توان به فیلم های عظیم با سودهای میلیون دلاری دست یافت.
روش فرهنگ امریکایی، ترکیب عوامل لازم برای رسیدن به سودی ست که اگر جیب عده ای خاص را پر پول می کند، به هنر و رشد آن نیز بهره می رساند.
البته جهان سرمایه و هنر به قدرشناسی امثال ما نیاز ندارد. وقتی می تواند بر قلب و روح و ذهن ما تاثیر بگذارد، و ما را نیازمند خود نگه دارد، قدرشناسی به چه کار می آید.
*****
امریکا را به برجام بر می گردانم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانم «الیزابت وارن»، نامزد حزب دمکرات، برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ امریکا، اخیرا گفته است که:
«رییس جمهور شوم، امریکا را به برجام بر می گردانم.»
البته این حق خانم «وارن» یا هر کس دیگر است که برای منافع کشورش، با جنایتکاران جهان، از درِ معامله وارد شود.
برجام، فریبی بود که پرزیدنت ترامپ، مثل بچه ای که برهنه بودن پادشاه را فریاد زد، بدون تعارف، کنار گذاشت، و دستکم با این کار، حس بلاهت و حماقت را از ما ایرانیانی که تصور می کردیم واقعا در این برجام چیزی وجود دارد که ما نمی فهمیم دور کرد.
ما هم پادشاه حکومت اسلامی و وزیر خارجه اش را برهنه می دیدیم، اما هر روز، آن قدر مزیت فوق العاده در برجام نشان داده می شد که ما هم کم کم گمان می کردیم چیزی در آن هست که ما متوجه اش نیستیم.
پذیرش سیاست ترامپ در مورد برجام، به معنای پذیرش تمام سیاست های او نیست. سیاست های داخلی امریکا، برای ما ایرانیان خارج از امریکا و متمرکز بر مسائل کشورمان ایران اگر نگوییم اصلا اهمیت ندارد، دستکم باید بگوییم اهمیت دست آخر دارد.
قبولِ واقعیت های نظام اسلامی حاکم بر ایران هم به معنای جنگ خواهی نیست. فریب فریب است و عوارض مخرب فریب امروز هم نه، بعدها آشکار خواهد شد.
در جایی نوشتم، اگر قرار باشد خانم وارن نامی رییس جمهور امریکا شود، اگر من تابعیت امریکا را داشته باشم، نه صد در صد بلکه دویست در صد به ترامپ رای خواهم داد.
ما در طول ۴۰ سال گذشته به قدر کافی زجر کُش شده ایم. این تغییر دائم سیاست های کلان بین المللی، عاملی شده است برای زجر کش شدن بیشتر ما. مرگ یک بار، شیون یک بار خواسته ی کسانی ست که هر روز به قول زنده یاد فردین می میرند، و حال که پذیرش برجام در عرصه ی سیاست امریکا خط خورده، همان بهتر که خط خورده باقی بماند.