شباهتهای پزشکیان و بازرگان و رجائی
تنور سردی که اصلاح طلبان هیزم بیارش شده اند
چرا پزشکیان تأیید صلاحیت شد و آمد؟
علیرضا نوری زاده
نگاهش که میکنمم بلافاصله دو چهره در برابرم زنده میشود مرحوم مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر پس از انلاب و مرحوم محمد علی رجائی دومین رئیس جمهوری بعد از انقلاب در پی عزل مرحوم ابوالحسن بنی صدر (حالا دیگر همه اش از مرحومین یاد میکنم ) بازرگان از دانشجویان فرنگ رفته عهد پهلوی اوّل بود که بگفته زنده یاد دکتر شاپور بختیار تنها دانشجوئی بود که آفتابه اش را به فرنگ برده بود. مرحوم بازرگان فردی تحصیلکرده و ملی بود اما تا پایان عمر گرفتار سر پل صراط و رویاروئی نگاه علمی و نگاه دینی بود و سرانجام باغلبه نگاه دینی ( دنیارا به نگاهی به سید روالله مصطفوی ملقب بخمینی فروخت و آخرتش را هم مغشوش کرد تا آن روز که در نخست وزیری در حضور برادزاده اش ابوالفضل گفت پیش از انقلاب هم دنیارا داشتم ولو در زندان و هم آخرت را خالا نه دنیا را دارم نه آخرت را ) من این گفته را منتشر کردم او نه تنها گللایه ای نکرد بلکه به شوخی گفت شماا سیدها همگی کمی خل تشریف دارید ) رجائی دانش بازرگان را نداشتت ناظم مدرسه کمال نارمک بود که بازرگان و سحابی و دیگر یارنشان تأسیس کرده بودند.وبسیار آدم ساده و درست و به معنای آزار دهنده اش متعصب در مذهب بود.
او از آبدارچی باشی خمینی در مدرسه رفاه شروع کرد(چون طرف اعتماد بود و در مقام ریاست کشور با بمب مجاهدین به قتل رسید) بازرگان بعد از نخست وزیری در مجلس از اوباشی مثل خلخالی و هادی غفاری ناسزا شنید و بی حرمتی دید. آخرین تماسم با او نامه ای بود که توسط یکی از شاگردانش بدستم رساند تا به یاسر عرفات بدهم در این نامه او قتل ابوجهاد (خلیل الوزیر ) معاون عرفات را در تونس بدست کوماندوهای اسرائیلی تسلیت گفته بود.چندی بعد برایی معالجه برای روزی نه بل ساعاتی به اروپا آمد اما دو روز بعداز درگذشتش توسط … باخبرشدم وبرای بازماندگانش تسلیتی فرستادم و در کیهان لندن مطلبی .نوشتم .رجائی را نیز مثل دکتر مسعود پزشکیان نمیشناختم فقط دوسه چای بدستم داده بود . حالا جمع او و بازرگان را در پزشکیان میبینم. آندو جان و جهان به خمینی باختند و اعتبار و منزلت یکی و زندگی دومی به باد رفت .هردو فریب خمینی و انقلابش را خوردند وحالا پزشکیان آبرو و اعتبارش را برخی بازی زشت و آلوده خامنه ای کرده است. او هیچ تغییری با دو دوره ای که رد صلاحیت شد نکرده است و شگفتا که از خود نپرسیده است راستی را چرا اینبار حضرت نایب امام زمان با همه ارادت و ذوب شدگیش در او؛ تغییر رأی داده و تأیید صلاحیت جناب دکتر را پذیرا شده بلکه دستورش را به جنتی داده است. بگذارید کوتاه سخنی را از فردی مطلع نقل کنم ( شورای نگهبان ده تن را تأیید کرده بود جهانگیری و محمد شریعتمداری و لاریجانی هم بودند .سید بر بعضی نامها خط کشید.محمد صدر فرزند علامه رضا صدر برادر آقا موسی صدر و معاون سابق وزارت خارجه نزد خاتمی رفته بود که مادر همسرش عمه محمد است .از او خواسته بود که سیدنا این آقای دکتر مسعود هنوز جوهر تأییدش خشک نشده قصد جازدن دارد. ساعتی بعد اذرخانم منصوری رئیس جبهه اصلاحات و الباقی حضرات که دلشان برای میز و مقام لک زده بر سر پزشکیان ریخته بودند که حضرت فرصتی تاریخی باردگر فراهم آمده آقا –خامنئی –در فکر نجات خود و نظام است به رأی مردم محتاج است مثل قصه دوم خرداد. شما فداکاری کن ما هم همه جور درخدمتیم .جالب اینکه حضور ظریف در میزگرد با او با کسب اجازه از بیت انجام گرفت پیمان جبلی مدیر صدا و سیما و کمیته نظارت بشدت مخالف بودند پزشکیان تهدید کرده بود بدون ظریف در میزگرد حاضر نمیشود از بیت آقا سوأل شده بود فرموده بودند باشد. بعد داستان رفتن ظریف و پزشکیان به دانشگاه اصفهان مطرح شد رئیس دانشگاه مخالفت کرده بودو در نهایت ۵۰۰ ملیون تومان برای کمک به دانشگاه پول خواسته بود نه پزشکیان این پول را داشت و نه رفقایش ؛ اما دستی از غیب درآمد و پول پرداخت شد. این موضوعات را اقطاب جبهه اصلاحات میدانند بنابراین من رازی را فاش نمیکنم اما هدف من باز کردن سناریو زشت و فریبکارانه خامنه ای و مجتبی است که با بی آبروکردن ، بلکه قربانی کردن پزشکیان امیدوارند نتایج مطلوب را از سناریو زشت و آلوده خود بگیرند.
مسعود پزشکیان نیم کرد نیم آذری متولد مهاباد در سال ۱۳۳۳ است . مدرسه در مهاباد و ارومیه ؛ دیپلم کشاورزی دررشته غذا و سپس دوران سربازی در زابل بخش نخست زندگی اوست . در بازگشت به آذربایجان او به دانشکده پزشکی تبریز میرودودر رشته پزشکی در دانشگاه تبریز فارغ التحصیل میشود و سپس تخصص در جراحی قلب میگیرد(سال ۱۳۶۹ ) همزمان همسرش نیز در رشته جراحی زنان تخصص میگیرد. زندگی سیاسی او بعد از این مرحله با معاونت و سپس وزارت بهداشت در کابینه دوم خاتمی ؛ آغاز میشود. مرگ همسر و یکی از پسرانش در اثر تصادف مدتها اورا در حالت دردناکی قرارمیدهد..
یوسف و مهدی پزشکیان، فرزندان مسعود پزشکیان درباره حادثهای که برای مادرشان رخ داد و دلیل ازدواج نکردن دوباره پدرشان گفتهاند (نقل به مضمون )
ما در آن زمان کوچک بودیم تا جایی که یادمان میآید قصد داشتیم از شهری که به آن سفر کرده بودیم به سمت شهر تبریز بازگردیم، همه اعضای خانواده در یک ماشین بودیم که ناگهان تصادف اتفاق افتاد.
پدرمان هیچ خاطرهای از لحظه تصادف ندارد ما تا جایی که یادمان میآید ماشین چپ کرد و ناگهان به سنگی برخورد نمود، اصابت ناگهانی ماشین با سنگ باعث شد تا مادر و برادر کوچکمان جانشان را در این حادثه از دست بدهند.
پدرم به خاطر ما و مسئولیتی که در قبال ما داشت تصمیم گرفت تا ازدواج نکند، ایشان میترسیدند که ازدواج دوباره شان به ما آسیب بزند… تا اینجا میتوان تصور کرد پزشکیان مردی اخلاقمند و دلبسته همسر و فرزندانش بوده است او سپس از سال ۱۳۸۷ تا کنون نماینده تبریز و آذر شهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی بوده است. البته حرفه پزشکی اش را از زمان جنگ در جبهه و بیرون جبهه دنبال کرده است . یادمان باشد که این جناب پزشکیان ذوب شده در ولایت سید علی است .
با این مقدمه میرسیم به اصل مطلب، اینکه یکبار دیگر سید علی با فریبکاری و آوردن یک گربه مصاحب بابا به صحنه که نام بدی هم در شهر و دیار خود به ویژه بسبب عملکردش در دانشگاه تبریز در زمان ریاستش در دانشگاه ندارد ، بر آن است که از او بعنوان هیزم برای گرم کردن تنورر انتخابات استفاده کند. پزشکیان میتوانست بله نگوید و فریب محمدین (صدر و خاتمی )را نخورد. میتوانست یکباره هول نشود که نائب امام زمان لابد برآن است دوم خرداد دیگری را با او رقم زند.
پزشکیان در درجه اول بخود و بعد به ملت ایران بد کردو طبق سناریوی خامنه ای آشکار است هدف او کشاندن درصد بیشتری از رأی دهندگان به پای صندوقهای رأی است. معجزه ای در کار نیست و تکرار دوم خرداد غیرممکن ، آنچه میماند معرکه ای است که تنورش را پزشکیان گرم میکند و خاتمی و آذر خانم و محمد صدر و ألباقی منتظرالوزارها هیزم کش آنند.بگذارید بعنوان یک روزنامه نگار قدیمی فرض محال راهم در نظر آوریم. نتیجه اش سرکوبی سنگینتر زنان ؛ آزاد اندیشان ؛ بستن سایتها و حتی همین روزنامه های سرتا پا یکی که روز به روز شبیه تر به کیهان حسین بازجو (شریعتمداری ) میشوند.
در غیاب پزشکیان نتایج انتخابات ۱۴۰۰ تکرار میشود . ۷ تا ۱۰ درصد در تهران و ۱۲ تا ۱۵ درصد رأی دهندگان در باقی نقاط کشور .هرکه میآمد بی اعتبارتر از رئیسی بودو آقا نمیتوانست به بایدن یا ترامپ و اهالی قدرت در اروپا و کانادا پز بدهد “دیدید مردم مارو میخوان ، مهسا بی مهسا ، حجاب اجباری ، و توسری سکه رایج امام الزمان ، حزب الله و حماس را تقویت میکنیم به روسیه پهباد میدهیم ؛ سایه سنگین خود را بر لبنان و یمن دائمی میکنیم.حال مرد میدانید بفرمائید و اگر اهل مدارائید باز هم بفرمائید” ولی اگر با نمایش پزشکیان و اهالی ولایت اصلاحات ذوب شده در وجود مقام معظم رهبری ، حتی اگر هیچ اتفاقی نیفتد بازی انتخابات تماشاچی بیشتری پیدا میکند. افراد باشرفی چون ابوالفضل قدیانی و علیرضا بهشتی تکلیف خود را روشن کرده اند. بهشتی در نامه اش به خامنه ای به صراحت میگوید :
نتیجه آمار شرکت کننده ها دقیقا مشخص می کند که چند درصد احمق هنوز در مملکت داریم که با وجود اختلاس های چندهزار میلیاردی، نوکیسه گان خوردن زمین و کوه و بیابان جنگل و دریا و معدن توسط سردمداران سیری ناپذیر و تورم و سرکوب اعتراضات و کشتار بی محابای چند هزار نفر در طی همین امسال و هزاران کثافتکاری و خیانت و تحمیل و تزریق فقر و فلاکت و فساد به جامعه و ظلم و بیعدالتی باز هم مهر تاییدی در شناسنامه خود بزنند و تایید کنند که ما احمق هستیم !
رفراندوم فقط این نیست که برای رای آری یا نه برویم.
رای ندادن خودش بهترین رفراندوم است و اینکه به مسئولان بی مسئولیت اعلام کنیم که دیگر احمق نمی شویم و حماقت نخواهیم کرد.
بله هموطن عزیز نگذار فردا ما را افراد بیشعور و نفهم بپندارند و به ریش و ریشه ما بخندند.
نگذاریم فردا فرزندانمان ما را لعنت کنند.
جواب به فرزندانمان در مقابل این سوال که چرا باوجود اینهمه فساد و تحمیل زور و سرکوب باز هم پای صندوق رفتید چیست؟؟؟
قدیانی هم خواستارتحریم است و ضمن هشدار به قافله درمانده اصللاح طلبان میگوید : انتخابات ریاست جمهوری پیش رو باید با تمام قدرت از سوی همۀ نیروهای دموکراسیخواه تحریم بشود. قدیانی ابراز اطمینان کرده که تحریم انتخابات ریاست جمهوری تیرماه “عدم مشروعیت و فقدان پایگاه اجتماعی نظام را بیشتر عیان خواهد کرد.” و نتیجۀ این تحریم “تقویت جبهۀ مقاومت مدنی و فراگیرتر شدن کنش اعتراضی” برای به عقب راندن “استبداد دینی به سرکردگی علی خامنهای است.”
أن چهره های اپوزیسیونی که خاله وار از آلمان و دائی جان وار از آمریکا در تلویززیونهای ماهواره ای ندای لبیک به پزشکیان سر داده اند اگر از همه ملت ایران شرم نمیکنند از بهشتی و قدیانی شرم کنند که در داخل کشور مهر ابطال بر انتخابات سیدعلی+ سیدمجتبی زده اند.
یکبار دیگر در نظر آورید فردای انتخابات آیا ما باسربلندی به جهانیان خواهیم گفت ملت بزرگ ما باردیگر ثابت کرد فریب ولی فقیه و نوکرانش را نمیخورد و هرچه عروس را بزک کنند و در وصفش به منبر بروند ؛ این عروس ترشیده و ذوب شده در ولایت ؛ خواه پزشکیان نیالوده به فساد باشد یا علیرضا زاکانی غرق فساد و خیانت ، چه جلیلی جوجه تیغی سید علی باشد چه سردار همه فن فریب تبه کارش ، از ۱۴۰۰ تا امروز سه بار با پشت کردن به صندوقهای رأی ؛ حکم نهائی خود را در باره حکومت ملایان و جمهوری جهل و جور و فساد ولائی ؛ صادر کرده اند. این نظام فاسد باید برود.آنوقت سیدعلی دیگر نمیتواند باقری برادر دامادش را به مسقط بفرستد تا از دولت آمریکا دلبری کند.
اما اگر به خلاف إنتظار ما سید علی بتواند با پزشکیانش جمعی را بفریبدو جوبایدن هم در کاخ سفید دوباره مستقر شود ؛ آیندگان هرگز مارا نخواهند بخشید که با نفاق و کیش شخصیت نگذاشتیم در جبهه ای منسجم و متحد ، به مقابله با رژیمی رویم که بالقوه به قول سید حسن مدرّس منعزل است و فقط با همبستگی ما و اراده ملت بزرگمان فعلیت میپذیرد . من همچنان امید بسیار دارم.