روشنفکران گروهی از نخبگان جامعه می باشند که نقش انتقادی نسبت به قدرت سیاسی دارند و با الگوی روایی و بازنمایی و روشن سازی، مفهوم تازه می آفرینند تا به چالش های دوران و جامعه خود بپردازند. روشنفکر آزاد اندیش است و برای آزادی سخن می گوید و برای تاثیر گذاری می نویسد. روشنفکران در جامعه های گوناگون یکسان نیستند و متناسب با دوره تاریخی و ویژگی جامعه تعریف مشخص پیدا می کنند. روشنفکران و فیلسوفان سده هیجدهم فرانسه در مبارزه علیه کلیسا و ضد استبداد مطلقه و توسعه خردگرایی نقش برجسته داشتند. امیل زولا در پایان سده نوزدهم مبارزه علیه دروغ دولت و دستگاه دادگستری و دفاع از دریفوس در فضای یهودستیزانه را به پیش برد و به این خاطر نقش روشنفکری در شجاعت روشنفکرانه تعریف می شود. در سالهای ۵۰ و ۶۰ میلادی موضع گیری و مبارزه علیه توتالیتاریسم استالینستی معیار برجسته روشنفکری بود و ژان پل سارتر در دفاع از شوروی به روشنفکری پشت کرد و آلبر کامو نمونه برجسته جسارت روشنفکرانه و آزاد اندیشی بود.
روشنفکر ایرانی در زمان مشروطه، با مبارزه علیه خرافه پرستی و مشروطه خواهی تعریف می شود. روشنفکر در دوران پهلوی با نهاد سازی مدرن و رویکرد به ادبیات غرب و توجه به نظریه مارکسیستی مشخص می گردد. و بالاخره روشنفکر در زمان جمهوری اسلامی با چالش ها و پارادایم یا الگوواره های تازه مواجه است. بدنبال یک تجربه چهل و پنجساله فاشیسم اسلامی، جامعه ایران در مسیر یک گسست تاریخی و فرهنگی و هویتی و جامعه شناختی و روانشناختی قرار گرفته است و در محور این گسست، طرد توتالیتاریسم اسلامی و همه ارزش های ناشی از آن و پیشروی در مدرنیته است. نقش روشنفکر ایرانی امروز، در بستر این گسست و چالش های بزرگ آن تعریف می شود. تاریخ ایران، ۴۵ سال دشمنی قدرت سیاسی اسلام علیه جامعه و مبارزه اجتماعی زن زندگی آزادی، این گسست را در دستور کار قرار داد. روشنفکر محوری واقعی معنای این دوران و پارادایم آن را درک می کند و پرسش گری اساسی خود را روی این محور گسست قرار می دهد. با توجه به دوران و سد اصلی جامعه ایران، رجوع به مارکسیسم فقط یک «ایدئولوژی زدگی» خطرناک است. روشنفکری که درمانده است و در مورد اسلام سکوت مماشات جویانه می کند، به بیماری بیهوشی ضدروشنفکری دچار شده است. روشنفکری در ایران امروز مشروط به مبارزه علیه اسلام و فرهنگ قرآنی است زیرا راه گشایی در جامعه مستلزم بیرون آمدن از بن بست و پوسیدگی اسلامی است.
چالش های روشنفکرانه
یکم، چالش تاریخی. روشنفکر نمی تواند نگاه انتقادی به تاریخ سرزمین خود نداشته باشد. نظریه های اسلامی و مارکسیستی تاریخ ایران را تحریف نمودند. تاریخ یک علم برای درک پیدایش و توسعه و تحلیل از داده های واقعی است. درک تمدن ایرانیان پیش از تجاوز اسلام و نظام فرهنگی و سیاسی آن دوران، یک ضرورت است. ایدئولوژی اسلامی و کینه ورزی اسلامگرایان، برای توجیه حقانیت اسلام تمام گذشته تاریخی را مورد قضاوت خصمانه و نفی گرایانه قرارداده اند. همه ملت ها دارای تاریخ هستند و آنچه اسلامگرایان با تاریخ ما کرده اند، نفی تاریخ بوده است. روشنفکر نمی تواند در برابر این تحریف ساکت بماند.
دوم، چالش فرهنگی. فرهنگ ایرانیان دربرگیرنده: دین ها و آئین هایی مانند مهرپرستی و آئین مانی و آئین زرتشت، و نیز زبان فارسی و دیگر زبانهای ایرانی، و نیز جشن های ملی نوروز و شب یلد، و نیز هنر و ادبیات و شعر و معماری، و نیز فرهنگ های اقوام ایرانی و موسیقی سنتی، و نیز شیوه زندگی و خوراکهای ایرانیان، و نیز فلسفه و دانش اندوزی، می باشد. در تمام این زمینه ها ضربه های اسلام مهلک بوده است زیرا استعمار اسلامی و امامپرستی و مرده پرستی جای فرهنگ شادمانه ایرانی قرار گرفت. روشنفکر ایرانی فقط با نقد اسلام و سنت های شیعه گری می تواند فرهنگ خود را حفظ نموده و یا گسترش بدهد.
سوم، چالش فلسفی. فلسفه نور و روشنایی و فلسفه پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک، از آئین های مهر زرتشتی و مانوی و زروانی و مزدکی ریشه گرفته اند. تلفیق انها با فلسفه یونان منجر به برآمد اندیشه فارابی و رازی و ابوعلی سینا و فردوسی و خیام گردید. تهاجم قوم عرب در سال ۶۵۱ میلادی و مغولها در سال ۱۲۲۱ میلادی پهنه فراخی از اندیشههای فلسفی را پوشاند و یا نابود کرد. دین اسلام با احکام ارتداد و تکفیر علیه اندیشه فلسفی به جنگ پرداخت و با تقدس کور و دگماتیسم ویرانگر خود ذهنیت ایرانی را بطور وسیع از خردگرایی و اندیشیدن بازداشت. روشنفکر ایرانی برای باروری فلسفه باید علیه قرآن و اسلام و شیعه گری، شورش فکری را گسترش بخشد.
چهارم، چالش علمی. تئوری بیگ بنگ یا مه بنگ یا انفجار بزرگ معتبرترین نظریه علمی جهان شناختی است که پیدایش جهان بی انتها را از زمانی نزدیک به ۱۴ میلیارد سال پیش نشان می دهد. شکل گیری اتم های اولیه تا میلیاردها ستارگان و میلیاردها کهکشانها اجزای یک روند پیچیده هستند. تئوری فرگشت چارلز داروین راه کشف های علمی و تحول در مورد گیاهان و حیوان ها را نشان داد و سپس دانش ژنتیک و فسیل شناسی ها و دیرینه شناسی روشن ساختند که انسان از تیره حیوان هستند. بیش از شش میلیون سال پیش تیره انسان از میمونهای بزرگ جدا می شود و دانش نشان می دهد تفاوت ژنتیکی انسان و شامپانزه فقط یک درصد است. در جامعه ایران اسلام و خرافه پرستی مانع گسترش علم است و روشنفکر برای هموار سازی دانش علمی و رفتار سکولار و پژوهش علمی باید علیه اسلام و تمامی شگردهای پروپاگاند مذهبی مبارزه کند.
پنجم، چالش سکولاریستی جامعه و قدرت. فرهنگ اسلامی، رفتارها و ارزش ها و ذهن ها را با مضمون و محتوای دینی عجین ساخت. این فرهنگ منحط، پست ترین و خرافه ترین باورها را مقدس جلوه داد و پیوسته همه آخوندها و نواندیشان دینی، روند گیتی مداری را کند کردند. باوجود عوامل بازدارنده دینی، روند گیتی مداری حرکتی را که از دوران مشروطه آغاز کرده بود ادامه داد. ولی آسیب ها و زیانهای مهلک ناشی از دین فراوان بوده است. امروز تمام قدرت سیاسی و نظام قضایی و نظام آموزشی و ساختار اداری و نظامی زیر منگه اسلام قرار گرفته است. توتالیتاریسم دینی در ساختار ایدئولوژیک خود، اسلامی و شیعه است. روشنفکر ایرانی با مبارزه علیه دین اسلام و اسلام سیاسی می تواند هموار کننده توسعه گیتی مداری و استقرارقدرت سیاسی لائیک باشد.
ششم، دمکراسی و حقوق بشر. اسلام و قرآن یک کلیت توتالیتر تبعیض گرا می باشد. در این نظام دینی حقوق شهروندان پایمال شده، پلورالیسم منحل شده و شخصیت زن منکوب شده است. هرگز اسلام با دمکراسی و آزادی و حقوق بشر خوانایی ندارد و ایدئولوژی دینی ضد اومانیسم و حقوق بشر است. دمکراسی به همه شهروندان باورمند و ناباور حقوق برابر ارائه می کند ولی قرآن فقط مومنان را برسمیت شناخته و فرمان به قتل و شکنجه دیگران می دهد. توسعه فرهنگ شهروندی و دمکراسی در تضاد با فرهنگ امتی و ضد مدرن اسلام است. روشنفکر ایرانی در دفاع از حقوق برابر شهروندی و در دفاع از اخلاق لائیک و مداراجویانه باید تمام ایدئولوژی های تبعیض گرای توتالیتاریستی و دین توتالیتر اسلام را مورد انتقاد و طرد قرار دهد.
جلال ایجادی
جامعه شناس، دانشگاه فرانسه
—————————————————–
جلال ایجادی در کتابهای گوناگون در باره جنبش های اجتماعی در جهان و انقلاب های ایران و جنبش های روشنفکری نوشته است. آخرین کتاب او «انقلاب برای گسست، جامعه شناسی انقلاب زن زندگی آزادی»، ۳۳۰صفحه انتشارات فروغ. این نویسنده تا کنون کتاب «نواندیشان دینی، روشنگری یا تاریک اندیشی»، ۳۱۰ صفحه، نشر مهری، کتاب «جامعه شناسی آسیبها و دگرگونیهای جامعه ایران»، ۴۰۰ صفحه، انتشارات نشرمهری، کتاب «بررسی تاریخی، هرمنوتیک و جامعه شناسی قرآن»، ۳۸۰ صفحه، و کتاب «اندیشه ورزیها در باره جامعه شناسی، فلسفه، زیستبومگرایی، اقتصاد، فرهنگ، دین، سیاست»، ۷۲۰ صفحه، چاپ نشر مهری، منتشر شده است. جلال ایجادی هر هفته پنج برنامه تلویزیونی در زمینه انقلاب، لائیسیته، دمکراسی، فلسفه، جامعه شناسی و نقد قرآن و اسلام، تهیه و پخش می کند. این برنامه ها را در یوتوب میتوانید مشاهده کنید. ایجادی آخرین اثر خود را بنام «بحران بزرگ زیستبوم جهان و ایران» در ۴۸۰ برگ، انتشارات فروغ، منتشر نمود.