دیروز جمعه و امروز شنبه ۴۲ نفر فعال سیاسی در یک “تمرین سخنرانی” یا به عبارتی همایش مجازی در زمین بازی جمهوری اسلامی (یعنی همان کلاب هاوس ـ که بنده در مورد آن بارها مقاله نوشته ام) گرد هم آمده اند تا برای نجات ایران گفتگو و یا بگو مگو داشته باشند. ظاهرا برای خالی نماندن عریضه از یک کرد و یک مشروطه خواه سابق دعوت نیز شده است. اگرچه اکثر مدعوین از طیف اصلاح طلب, ملی مذهبی, نواندیش دینی, چپ و جمهوریخواه هستند.
بنده یک سوال اعتراض گونه یا اعتراض استفهامی از برگزارکنندگان این همایش دارم. پنل های متعددی در این همایش گنجانده شده است از جمله پنل “رنگین کمان ایران”. در این رنگین کمان یک کرد دیده می شود و یک مشروطه خواه سابق که اکنون بیشتر به اصلاح طلبان حکومتی نزدیکتر است تا به مشروطه خواهان برانداز. در نتیجه آن چهل نفر دیگر که برای اکثر آنها احترام قائلم و حرجی بر حضور آنها نیست, تقریبا از یک جنس می باشند. اما سوال معقول و مشروع بنده این است: با توجه به اینکه آنگونه که دیروز بعد از نماز جمعه زاهدان نیز شاهد بودیم, جنبش در بلوچستان همچنان با شعارهای انقلابی ادامه دارد. مضاف بر اینکه بلوچستان بیشترین تعداد نسبی قربانیان را برای جنبش زن زندگی آزادی داده است و مظلوم ترین و محروم ترین منطقه ایران است؛ اما همچنان می خروشد و هزینه می دهد. چرا یک نفر بلوچ به این همایش دعوت نشده است؟ چــرا؟ البته این سوالی است که بقیه نیز که در این همایش نمایندگی ندارند محقا می توانند بپرسند.
در طی هفته ها و ماه های گذشته همایش و سمینار و نشست های فراوانی برگزار شده است که عاید اکثر آنها را می توان با این گفته فردوسی توصیف نمود: “آمدند و نشستند و گفتند و برخاستند و رفتند”. ولی بهرحال اکثر این نشست ها یک همنوع یا همجنس خودی تحت نام بلوچ (از جدایی طلب گرفته تا افراد مطیع و سلطه پذیر که به تازگی از ایران آمده اند و حتی مدرک دیپلم هم ندارند و در زندگی کوتاه سیاسی اش حتی توانایی نوشتن یک پاراگراف تحلیل سیاسی را هم ندارند) را دعوت کردند. تا واسطه ها و میانجیگران برگزار کننده این نوع سمینارهای پرسود از دلارهای نفتی ادعا کنند رنگین کمان آنها کامل بوده .
و اما این همایش مجازی بگو مگو برای نجات ایران از طرف اصلاح طلبان و برخی از طرفداران نظام نمونه بارز تبعیض قومی, دینی و مذهبی از طرف “ازمابهتران” می باشد. البته تعجب آور نیست. چون احتمالا برخی از برگزارکنندگان این همایش برای دهه های طولانی سر سفره جمهوری اسلامی بزرگ شده اند و همان نگاه نخوت آمیخته با نفرت, خودبزرگ بینی و انحصارطلبی تبعیض آمیز نهادینه شده در رژیم کودک کش در برخی از اینان نیز درونگیر گشته و با خصلت و ضمیر ناخودآگاه آنان عجین شده است. لذا از نظر ما بلوچها (و دیگران) این نوع همایش های انحصاری که توسط عوامل سابق جمهوری اسلامی با این نوع اعمال تبعیض های آشکار و بی پروا برگزار می گردد قاعدتا نمی تواند باعث نجات ایران شود. شاید هدف پنهان بر ما عیان نباشد. مخصوصا عطف به اینکه توسط برخی از رسانه های طرفدار رژیم پخش مستقیم می شود.
جمهوری اسلامی در جمعه خونین زاهدان بیش از صد نفر بیگناه را کشت و بیش از سیصد نفر را زخمی و معلول کرد. و حدود هزار معترض به این کشتار را دستگیر و زندانی و شکنجه نمود. درست مثل آن مرغی که سر ببرند و تپیدن نگذارند. بعد از چندین ماه اعتراض, رژیم فقط دو نفر مامور دون پایه را به جرم “افراط و تفریط” دستگیر کرده است. این رژیم سفاک و خونریز و دزد و فاسد و جنایتکار نمی تواند و یا نمی خواهد عمق رنج تبعیض و اندوه جانکاه مردم ستمدیده بلوچ را درک کند. لذا هر نوع سوال و اعتراضی را هم نامشروع و نابجا می داند. احتمالا برگزارکنندگان این همایش که در همان فرهنگ تبعیض آمیز جمهوری اسلامی بزرگ شده اند, این سوال یا اعتراض بنده را نیز نامشروع و نابجا بدانند, که در آنصورت برای بنده ذره ای قابل تعجب نخواهد بود.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
شنبه ٢ اردیبهشت ١۴٠٢