خانه » مقاله » خاتمی و روحانی آخرین رقبا

خاتمی و روحانی آخرین رقبا

نوبت رفتن کی میرسد ؟

ایندپندنت فارسی

                 علیرضا نوری زاده

*آیا اخراج لاریجانی ها از دایره قدرت ، به همینجا ختم خواهد شد و سید علی اقا ، سراغ دیگر ستونهای انقلاب خمینی نخواهد رفت ؟
آیت الله خمینی کوتاه زمانی پیش از مرگش (به گفته مرحوم صادق طباطبائی ) در حضور فرزندش سید احمد به شمس وزیر و قمر وزیرش گفته بود اگرره نفاق گرفتید و به جان هم افتادید ، فاتحه جمهوری اسلامی و حکومت را بخوانید . ۱۴ قرن حسرت وبعد حلاوت پیروزی . این شیرین کامی را با وحدت و همدلی ، ابدی کنید .
مرحوم طباطبائی در چند نوبتی که در لندن باری که در برایتون در منزل دوستی مشترک نیمروزی را ، حرفها زدیم ، هربار میگفت این سید (خامئه ای ) خیلی طمعکار است و چشم و رو و وفا سرش نمیشود و بعد پس پرده کدورت بین او و خانم ( مرحومه خد یجه بتول ثقفی تهرانی ) همسر آیت الله خمینی را باز گفت که منجر به قطع هرگونه ارتباط بین أنها شده بود .

داستان به نخستین روز بازگشت حسین فرزند آقا مصطفی و نواده خمینی و خانم از یکسو و نوه ی علامه حاج شیخ مرتضی حائری یزدی از سوی مادر ، از سفر چندماهه به عراق و آمریکا ، بازمیگردد . او در آمریکا در مصاحبه با من رژیم را فاسد و خامنه ای را بدون شایستگی برای مقام رهبری دانست و ولایت فقیه را نیز نفی و ردکرد . از این مهمتر دیداری جانانه با شاهزاده رضا پهلوی داشت . اصغر حجازی رئیس امنیت خانه خاصه خامنه ای طرحی وحشت آور برای عقاب حسین ریخته بود . حسین برغم جوانی بسختی بیمار و درعین حال گرفتار بود ! قرار بود بعد از بازداشت موقت مثل عمویش احمدآقا باسموم خطرناکی که وارد داروهایش میکنند ، با درد و تشنج به لقاء الله فرستاده شود . کسی از دفتر خامنه ای طرح سربه نیست کردن نوه محبوبش را به اطلاع او رساند. خانم محمدی گلپایگانی را احضار کرده بود “به ایشان بگوئید اگر جسارتی به نورچشمنی من بشود یا خدای ناکرده موئی از سرش کم ، در چهارمردان قم سر برهنه بیرون میروم و فریاد میزنم و به عالمیان میگویم با احمد م چه کردید و حالا قصد سوء به حسینم دارید.

رهبر رژیم وحشتزده همه طرحهای ضد حسین را لغو کرد وخانم خجسته همسرش را به دلجوئی خانم فرستاد .( پایان گفته های مرحوم طباطبائی )
همسر امام ، روابط با خامنه ای را بکلی قطع کرد . و تازمان مرگش در سال ۱۳۸۸ خانم اگر خواستی داشت از طریق هاشمی رفسنجانی به مسئولان ابلاغ میکرد .
در واقع میتوان گفت حذف ستونهای انقلاب و یاران نزدیکان آقای خمینی که با قتل احمد خمینی آغاز شده بود ، در ابعاد وسیعتری با قهر همسر آیت الله خمینی ، حصر موسوی و رهنورد و کروبی و سپس قتل هاشمی رفسنجانی ادامه یافت أنهم در ابعادی به مراتب خشن تر و دور از همه پیوندهائی که سید علی أقا را با یاران و پیروان و نزدیکان آیت الله خمینی مربوط میکرد .

خانم در ماههای آخر زندگی

نگرانی های رهبر
آقای خامنه ای در درجه اول نگران زندگی فرزندان و همسرش به ویژه مجتبی در پی غیبت خویش است . در این یک مورد نه میشود از حسن نصرالله مدد گرفت نه از ملابرادر و نه از حشد الشعبی . سرنوشت محتومی است که هم علی بدان گردن مینهد و هم عباس و حسین و زین العابدین . هم سراغ معاویه میرود هم چنگیز نه به ناپلئون رحم میکند نه به چرچیل . در عین حال از یاد نبریم که ولایت آقای خامنه ای ، بر مواردی استوار شده که هر یک از این موارد خود یک جعل و دروغ و در نتیجه کل ولایت رهبر رژیم ؛ جعلی و دروغ و غیرشرعی است. مدعیات کذب درباره ویژگیهای سید علی حسینی خامنه ای از این قرار است ؛
۱ ـ خامنه‌ای کشف و نه انتخاب خبرگان است.
(اگر تا پریروز این حرف را نوکران مستقیم آقا به صورت غیر رسمی و در گعده ـ نشستهای آخوندی ـ خود مطرح می‌کردند با ذکر این مطلب از سوی محمدرضا مهدوی کنی رئیس پیشین و در گذشته مجلس خبرگان معلوم شد که مهر ولایت (یعنی یک بدعت جعلی در مذهب تشییع ) در لحظه ولادت در کف دست آقا ؛ حک شده است .
البته تولیت حضرت معصومه نیز از قول خواهر ناتنی ایشان که هنگام ولادتشان حاضر بوده اند ، ادعاکرد ؛ آقا به محض خروج از رحم مادر فریاد میزد یاعلی ، یاعلی !!
۲ ـ اگر آقای خمینی با رهبری یک انقلاب به مقام ولایت رسید سید علی آقای با لطف ویژه آقا ـ اینجا آقا دیگر معنی خاص دارد، یعنی امام زمان ـ به ولایت رسیده است. این دروغ را نخستین بار محسن قمی نماینده ولی فقیه در دانشگاه تهران عنوان کرد و بعد دار و دسته مصباح راحل به ترویج آن پرداختند.
آقا (خامنه‌ای) با آقا (امام زمان) ارتباط مستقیم دارد و معجزاتی که از رهبر در سرکوبی فتنه‌ها و افشال ـ خنثی کردن به شکست کشاندن ـ توطئه‌های داخلی و خارجی، دیده‌ایم مؤکد این است که ایشان از خود حضرت مدد گرفته اند که توجیهات لازم را به مقام معظم رهبری داده‌اند.
این مقوله را که محمدی گلپایگانی دئیس دفتر رهبر به دفعات به این و آن گفته، محور یک سلسله مدعیات است که در سایتها و نشریه‌های دستگاههای تبلیغاتی ولی فقیه عنوان شده و می‌شود. این أخریها که مرحوم سرلشگر بسیجی ( با ۱۱ سال قدمت بر دیگر أمراء ) حسن فیروزآبادی گفته بود ، آقا همان آقاست . خمینی وقتی تعبیری چنین را از فخرالدین حجازی خاصه مداحش شنید ، چنان در دهان اوزد که تا پایان عمر لالمونی گرفت و خیلی زود شوکران الهی را سرکشید .
۴ ـ آقای خامنه‌ای احاطه کامل بر امور و پیامدهای آن دارند، از همین رو از ابتدای کار خاتمی با او مخالف بودند چون می‌دانستند او مصدر فتنه خواهد بود.با احمدی نژاد مداراکردند ولی وقتی رویش زیاد شد خدمتش رسیدند . روحانی نیز که نوکر ابد مدت بود تا عمامه کج نهاد و اطوار در آورد که این منم طاووس علیین شده ، مثل سلفش بی حرمت شده ، از کاخ شهری و قصر سعدآباد راهی خانه پدری در سمنان کردند . نباید ایشان را با دیگر رهبرانی مقایسه کرد که دارای قدرت ویژه نیستند و الهام از عالم بالا نمی‌گیرند. این مدعا نیز به دفعات در سخنرانی‌های آدمهائی چون احمد خاتمی، ومحمد یزدی و شاگردانش و نوکران سرشناس ولی فقیه مطرح شده است.
از سوی دیگر اصل انتخاب آقای خامنه‌ای نیز زیر سؤال است چون دیگر ماجرای گزینش او توسط مجلس خبرگان نکته پر رمز و رازی نیست. به این معنا که
الف: در زمان انتخاب به مقام رهبری، علی‌رغم حذف صفت مرجع برای رهبر در تعدیلات قانون اساسی توسط شورای بازنگری، مجتهد بودن رهبر دیگر جای چون و چرا نداشت، و با توجه به اینکه آقای خامنه‌ای به هیچ روی دارای درجه اجتهاد نبود و اصولاً حضور کمرنگ سه چهارساله ایشان در حوزه مجال نمی‌داد که حضرتش چیزی فراتر از حداکثر دروس سطح را خوانده باشد. همین مصباح یزدی که تا قبل از مرگش ، با دریافت سالی ۱۴ میلیارد تومان جزو نوکران و عتبه بوسان سید علی آقا شده بودو حتی خود را روی پای او انداخت ، در زمان انتخاب آقا به رهبری گفته بود ایشان اگر توانست سه صفحه از کتاب «کفایه» را روخوانی کند من او را قائد امت اسلام خطاب خواهم کرد.
آقای خامنه‌ای در اوج اعتبارش در مشهد، یک منبری مخالف رژیم بود که در جمع کوچکی نیز گاه به گاه تفسیر قرآن می‌کرد و درس اخلاق می‌داد. (عباس سلیمی نمین و محمدباقر قالیباف و حسن فیروزآبادی دراین کلاسها حاضر میشدند ). حال چگونه می‌شود چنین آدمی که از روز اول انقلاب وارد کارهای اجرائی شده و ۸ سال در مقام رئیس جمهوری کار کرده، تبدیل به مجتهد جامع‌الشرایط بشود؟ این نوع اجتهاد از همان نوعی است که نادرشاه بعد از فتح هند در راه بازگشت با آن برخورد کرده بود. می‌گویند نادر وارد شهری شد که دید پر است از علیشاه و حسن شاه و محمد شاه و.. پرسید چه خبر است، این ولایت مگر چند شاه دارد؟ گفتند یک وقت شاهی مثل حضرت شما با فتح و مبارزه و جهانگیری شاه می‌شود، یک زمانی نیز آدمهای بنگی و چرسی روی تخته پوستی می‌نشینند و خود را شاه می‌خوانند (اشاره به اقطاب دروایش) اینها از نوع شاتوت و شاتره و شاه دانه هستند. در زمینه اجتهاد نیز یادم هست پدرم برای آنکه یکی از اقوام نزدیک را که عشق به سردفتری داشت اما با وجود داشتن تجربه کاری، لیسانس نداشت تا اجازه باز کردن دفتر اسناد رسمی بگیرد، با دو تا قالیچه نزد مرحوم سید ابوالقاسم کاشانی برد و آقای کاشانی همانجا به محررشان گفتند اجازه اجتهاد را به دست آن قوم نزدیک بدهد. او با استناد به همین ورقه، دفتر اسناد رسمی موسوی شاه عبدالعظیمی را خرید و سالها دفتر را اداره کرد. برای آقای خامنه‌ای نیز بعدها اجازه اجتهاد درست کردند. ( البته قیمت خیلی از قیمت دوتا قالیچه بالاتر بود )
ب: آقای خامنه‌ای وقتی اعلام مرجعیت کرد و نامش را در بین مراجع به‌رسمیت شناخته از سوی رژیم اعلام کردند یکی از این مراجع مرحوم میرزای تبریزی رساله‌هایش را جمع کرد و گفت وقتی آسد علی مرجع شود ما از مرجعیت استعفا می‌دهیم. آقای وحید خراسانی اعلام کرد فعلاً به استفتائات پاسخ نمی‌دهد. آقای ناصر ابوالمکارم یک کارخانه قند رشوه گرفت تا مرجعیت رهبر را به رسمیت شناسد. آقای شبیر زنجانی سر درس خارج گفت مرجعیت دولتی را به رسمیت نمی‌شناسد. و مرحوم بهجت فومنی ره به مطالبه و شوخی زد که
(من مجتهدم آخ ؛ او مجتهد است وای ، میزا قاسمی وای ، هم ترشی تره آخ ، هم باقالی قاتوق وای مرجع مرجعه ایدل ، مرجع شده ای غافل ) این شعر آبکی بود که بچه های شیطان قم ؛وقتی مرحوم بهجت گاهی از خانه بیرون میزد برایش میخواندند و او با آن طبع شوخ چیزهائی زیر لب میگفت و میخندید .
وقتی مرجعیت رهبر از سوی جامعه روحانیت پذیرا نشد چگونه می‌توان این دروغ بزرگ را که ایشان از مراجع عظام است و فتاویش لازم الاتباع، باور کرد.
ج: رساله‌های تا کنون منتشره از آقای خامنه‌ای به فارسی و چند زبان دیگر را سید محمود هاشمی شاهرودی و دو سه تن دستیارانش نوشته و تهیه کرده‌اند. اصولاً آقای خامنه‌ای، استعداد آخوندی ندارد به همین دلیل همیشه در بین آخوندها که رندان در جمعشان بسیارند، کم می‌آورد و خیلی زود به صحرای کربلا می‌زند. شما به سخنان او در دیدار با علما در قم و مشهد توجه کنید. حتی یک عبارت که بر شأن آخوندی او تأکید کند، در میان سخنانش وجود ندارد.
به این فهرست، کارنامه عملکرد آقای خامنه‌ای را در سی و دو سال اخیر اضافه کنید. در کجای این کارنامه شما، با آدمی سر و کار دارید که در بزنگاههای مهم تصمیمات صائب گرفته باشد و عملکردش به جا و درست از کار درآمده باشد. و در مسائل فقهی و مذهبی ، قرائت تازه و روایت حدیثی (نو ) را آورده باشد .؟

آقای خامنه ای نگران است ، فردای غیابش چه کسی ادامه زندگی , آقازاده سید مجتبی و نورچشمش محمد امین خان را ؛ ضمانت خواهد کرد ؟ آیا سید ابراهیم رئیسی ردای ولایت را بر شانه مجتبی خوهد انداخت ویا مدعی خواهد شد دائی جان أعلم الهدی مهر ولایت را به پر قنداقش زده اند .
آقای خامنه ای برای کوتاه شدن دست رقیبان مدعی و قدرتمند لازم است زیرآب یک به یک را بزند . هاشمی رفسنجانی جان به آب میدهد، شیخ صادق لاریجانی ، با بی آبروئی نعلین ها را برای خروج جفت میکند .فرزندان بهشتی و مطهری از صحنه خارج میشوند . خوئینی ها ی ۸۰ ساله خانه نشین میشود و پرخوانده حزب الله محتشمی پور به گورخوابی ابدی میرود . دیگر کسی نمانده جز محمد خاتمی و حسن روحانی . سرنوشت آنها نیز مقرر شده است کمی صبر داشته باشید.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*