در پاسخ به تیتری که آقای عبدالستار دوشوکی برای نوشته خود علیه من انتخاب کرده اند باید بگویم اتفاقا دوزاری ایشان است که سالها بعد از روی کارآمدن رژیم جهل و جور و فساد (از توصیفات من از رژیم از چهل سال پیش ) افتاده است ورنه در همان مقاله ایندپندنت فارسی من به تفصیل نوشته ام از کی شمشیر قلم را علیه رژیم برداشته ام . جناب دوشوکی بعد از بیرون آمدن از ایران به پاکستان به یاری دکتر رضا حسین بر ، باز به خانه پدری بازگشتند در معیت غلام …خان که قرار بود در اولین دوره مجلس رژیم انتخاب شود ، شد ولی مثل مرحوم ابوالفضل قاسمی نمایندگیش را لغو کردند . دوزاری ایشان نه در بازگشت به وطن و نه حتی در دوران اقامت در دبی هم افتاده بود ؛ وگرنه ….(بگذارید حداقل پرده ای بین ما باشد )
شگفتا که من هنوز زنده ام و ایشان مثل حسین بازجو برایم پرونده میسازد . حضرت اگر به عنوان دبیرسیاسی روزنامه اطلاعات به کمک مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی به بام مدرسه رفاه نرفته بودم و شرح آن فاجعه را نمینوشتم چه کسی میدانست در آن پنجشنبه شب / بامداد جمعه چه گذشت ؟ بدون آنکه مثل آقای دوشوکی مزه پراکنی کنم و از آقای مصداقی شاهد بگیرم به ایشان یادآور میشوم آنچه در باره زنده یاد فرخ رو پارسا نوشتم به گواه خانواده ایشان در کتاب ماندگار دوست و همکارم منصوره پیرنیا تأیید شده است . راستی را این کینه ورزی حضرت دوشوکی آیا ادامه دشمنی ایشان با جناب حسین برنیست . اودوست ۵۰ ساله من از روزگار تحصیل در ایران است و در همه این سالها به جز مهر و شرافت و آزادگی از اوندیده ام. این چه کینه ای است که حالا پای مرا میگیرید .؟ بارها در باب ایشان از من گله کرده اید .!چرا ؟ حسین بر که بجز مبارزه برای تحقق خواستهای برحق هموطنان بلوچ و همه ایرانیان ، کاری نکرده ست ؟
حضرت دوشوکی تیتر روزنامه مارا زنده یاد سردبیر و دو معاونش حسین شمس ایلی و زنده یاد علی باستانی میزدند .تیتر مورد استفاده شما در یاب اعدامها را نیز آنها زدند . اما لابد حضرتعالی در سومین روز انقلاب با مخالفان خمینی مجلس بحث و جدل داشتید ؟ لابد دانشجوی ساده ای بوده اید که در خیابان فریاد مرگ برخمینی سرداده بودید . یاللعجب آقای مصداقی درپی موضوعی که ربطی به امروز ندارد مطلبی را نوشت. این چه ربطی به مقوله دوزاری دارد ؟ لینک گذاشته اید که من چیزی بگویم و آقای مصداقی پاسخی دهد و به جای آنکه امروز همه ما پشت و پناه او در مورد حمید نوری و به زندان انداختنش باشیم ، مشغول جنگ و جدال برسر امری شویم که هیچ ربطی به مقاله من ندارد . آقاجان از میان آنهمه مطلب دوزاری و لینک جناب ایرج مصداقی را یافتی ؟
من این روزها در کلاب هاوس و از آماری که از شمار بینندگان تلویزیونم “ایران فردا ” دارم ، آنقدر از چهل سال مبارزه خود راضی ام که سخنان امثال شما نومیدم نمیکند . چنان از من در چهل و سه سال پیش نوشته اید که انگار آن روز پنجاه ساله بودم و چنان از خود فرموده اید که انگار کودک معصوم شیرخواره ای بوده اید که به علت نبوغ ره دانشگاه گرفته اید . آقاجان به کارت برس ، پزشکی را دنبال کن ، دل از کینه حسین بر بشوی و با دادن لینک مطلب آقای مصداقی تلاش نکن در مطالب من تشکیک کنی . آقای مصداقی هیچوقت ادعا نکرد عین حقیقت را همیشه میداند . هرکسی میتواند نظری داشته باشد . ایشان هم روزی مطلبی نوشتند که من فراموش کرده ام کما اینکه ایشان هم مطلبی را که من در باره کتاب ارزنده شان نوشتم و دور از انصاف بود فراموش کرده اند . این روزها بهترین خدمت به مقام معظم به جان هم انداختن مبارزان است ، در کلاب هاوس زیر کلاه شرعی دفاع از وحدت ایران با متهم کردن اقوام به تجزیه طلبی وسفید شوئی کردن من ، و در بیرون با عدم درک صحیح از عنوان “تازه معنای هیچی را فهمیدیم ” – که من از فردای انقلاب فهمیدم – و عکس هزار بار منتشر شده من در آغاز انقلاب ، تیتر اطلاعات و لینک مطلب جناب مصداقی را پشت هم ردیف کردن ، تلاش شود بعد از نیم قرن نوشتن و گفتن ، شأن و جایگاه مرا تخریب کنند و احسنت حسین بازجو را نصیب برند و مرا با ایرج مصداقی درگیر کنند . بازی شناخته شده ای است اما من مسئولیتهای مهمتری دارم که یکی از آنها حمایت از تلاشهای ایرج مصداقی در بدام انداختن و محاکمه حمید نوری از دژخیمان رژیم ولایت فقیه است .
جناب دوشوکی اینکه با تحریف و کذب در باره من ، قصد کسب شهرت و جنجال به پا کردن داشته باشید ، از نظر من تلاش بی ثمری است .من هنوز زنده ام پس از رفتنم هم ؛
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد . زمانه را قلم و دفتری و دیوانی است .
*من دیگر وقت خود را برای پاسخگوئی به سخنان شما به هدر نخواهم داد بدرود آقای عبدالستار دوشوکی برای همیشه .