« اهورامزدا؛ این سرزمین را از دشمن، خشکسالی و دروغ دور بدارد»
داریوش بزرگ
رقم واقعی شرکت کنندگان در انتخابات مجلس فرمایشی دوم اسفند، نه چهل ودودرصد اعلام شده توسط وزارت کشورجمهوری اسلامی، بلکه طبق
برآوردهای هموطنان داخل کشور، حدودا بیست تا بیست یک درصد بوده
است.
لازم به یاد آوری است که بخشی از این رای دهندگان هم کسانی بودند که با اتوبوس از یک حوزه به حوزه ای دیگر برده میشدند، برای نشان دادن حضورجمعیت در حوزه هایی که خبرنگاران خارجی در انجاها حضور داشتند.
بدلیل پایین بودن شمار رای دهندگان که اعلام آمار آن نشان از عدم حمایت اجتماعی از رژیمی که ادعا میکرد نظام ولایت فقیه دارای پایگاه مردمی است میشد، تصمیم گرفنند که این بار نه پنجاه در صد بلکه صد درصد بر آمار رای دهندگان بیافزایند وعدد چهل و دو درصد را اعلام نمایند.
اعلام تعداد واقعی شرکت کنندگان که عددی حدود بیست تا بیست یک درصد بود نه تنها باعث سرشکستگی نظام استبداد مذهبی در افکار عمومی مردم کشورهای صاحب دمکراسی میشد، بلکه بر ترس و وحشت رهبر جمهوری اسلامی نیز دامن میزد.
همانگونه که در نوشتار پیشین اشاره شده بود «در انتخاباتی که مردم و مخالفان بر آن نظارت نداشته باشند آمارهای اعلام شده و انتخاب شدگان نمیتواند واقعی بوده باشد.»
رقم نادرست چهل ودو درصد شرکت کنندگان در رای گیری تنها میتواند مورد قبول هواداران خارجی وطرفداران ایرانی جمهوری اسلامی در خارج از کشور باشد و بس .
شمار ناچیز شرکت کنندگان در نمایش انتخابات فرمایشی نشان دهنده این واقعیت است که حدود هشتاد در صد مردم ایران با جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه مخالف هستند، همچنین نمایانگرآنست که که رهبر جمهوری اسلامی نه تنها واجد پایگاه ملی ومردمی نیست، بلکه به ویژه فاقد پایگاه مذهبی است.
او دو بار از مردم دعوت کرد که اگر مخالف جمهوری اسلامی هم هستید بخاطرمنافع ایران در انتخابات شرکت نمایید. آمارها نشان می داد که این
درخواست ها کوچکترین تاثیری دراراده مردم در تحریم انتخابات نداشته است، از این رو ناچاراز موقعیت مذهبی خود استفاده کرد وفتوا داد که شرکت در انتخابات وظیفه شرعی ومذهبی است، واز مردم خواست به وظیفه شرعی خود عمل کرده، در انتخابات شرکت نمایند.
هیچ یک از این دو درخواست که از سر ناتوانی و نیاز بود تاثیری در سرنوشت و شکست دردناک انتخابات فرمایشی نکرد، ولی نشاندهنده این واقعیت بود که رهبر اسلامی فاقد پایگاه مذهبی است.
کسی که در تنها کشور شیعی مذهب جهان فاقد پایگاه مذهبی است چگونه میتواند خود را رهبر شیعیان جهان بنامد؟
بزرگترین ترین نتیجه ای که از نرفتن مردم در پای صندوق های رای گیری به دست آمد این بود که بیشتر رای دهندگانی هم که بهر دلیل ـ زور یا نیاز ویا هر دلیل دیگر ـ صدای ناقوس مرگ استبداد مذهبی را شنیدند ومتوجه شدند نظام ولایت ساقط شدنی است و آنکه پایدار میماند مردم یعنی صاحبان اصلی مملکت هستند، تردید نیست که از این پس به صف مخالفان نظام خواهند پیوست و بهتر خواهند دانست که چه زودتر از حمایت جنایت کاران و چپاولگران دست کشیده و بصف آزادیخواهانه وعاشقان ایران به بپیوندند.
نتیجه دیگر آنکه مردم فرصت یافتند در سایه همبستگی ملی بزرگ در یک حرکت آرام صدای اعتراض خود را نه تنها به گوش سردمداران جمهوری اسلامی بلکه به افکار عمومی مردم صلح دوست جهان برسانند.
بی تردید مردمی که در سایه همبستگی به این پیروزی بزرگ دست یافته اند از این پس نیزبه پیکار آزادیخواهانه خود از راه های بدور از خشونت، برای تحقق سایر خواست های انسانی و ملی خود ادامه خوهند داد و تا رسیدن به پیروزی نهایی برای برقراری فرمانروایی قانون و پایان دادن به خودکامگی از پای نخواهند نشست.
آزادی زندانیان سیاسی و لغوه حجاب اجباری از خواست های بعدی ایران دوستانی است که در انتخابات فرمایشی شرکت نکردند و با ماندن در خانه ها خشم کوبنده و مخالفت قاطع خود را با جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه نشان دادند.
پاینده ایران.
هوشنگ کردستانی
۱۱ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۱مارس ۲۰۲۰