«در مذاکرات ویتنام، دونالد ترامپ نشان داد که به دنبال معامله خوب و مصالح پایدار است و نه سود یکشبه».
مذاکرات ظاهراً از هدف بازمانده دونالد ترامپ با کیم جونگ اون در هانوی، مانند هر رویداد تاریخی دیگر، شامل درسهایی است که تنها بعد از پایان ماجرا و «خبر دیروز» شدن آنها آموخته و هر یک به نسبت اهمیت و تأثیرگذاری، حتی برای سالها در مراکز نظامی، سیاسی و دانشگاهی مورد مطالعه و آموزش قرار گرفته، یا از سوی پژوهشگران مستقل تعقیب میشوند.
جنگ دو کره که روز ۲۷ ژوئیه سال ۱۹۵۳ با اعلامیه آتشبس مابین فرماندهان دو طرف متوقف شد، جنگ ویتنام که ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۷۳ تصمیم به پایان حضور نیروهای کشور خود را در آن طی یک بیانیه تلویزیونی اعلام داشت، جنگ هشت ساله ایران و عراق که با قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در روز ۲۲ اوت ۱۹۸۸ به برقراری آتشبس مابین طرفین انجامید، جنگهای اعراب و اسرائیل، مذاکرات اسرائیل و فلسطینیان از زمان توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ تا توافق اسلو در سال ۱۹۹۵ و آخرین مرحله مذاکرات آنها که جان کری دومین وزیر خارجه اوباما ابتکار آن را به دست گرفت –مسئولیتی که اینک به جرد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ سپرده شده، از جمله این رویدادها محسوب میشوند.
مذاکرات روز ۲۸ فوریه ترامپ رئیسجمهور آمریکا با کیم (سوم): جونگ اون «رهبر قانونی کره شمالی» از این قاعده مستثنی نیست. (رئیسجمهور اسمی و تشریفاتی کره شمالی کیم (اول): ایل سونگ، پدر بزرگ رهبر کنونی و پدر کیم (دوم): جونگ ایل، است که در سال ۱۹۹۴ فوت شد و چهار سال بعد طی تصمیمی بیسابقه «رئیسجمهور همیشگی» کشورش نامیده شد و به این دلیل، به فرزند و جانشین او تنها عنوان رئیس کمیته اجرایی شورای خلقی کشور داده شد –عنوانی که جونگ اون، رهبر کنونی نیز یدک میکشد- در کره، مانند چین، نام خانوادگی افراد و اشخاص ابتدا، و نام کوچک افراد بعد از آن آورده میشود.
درسهای ترامپ برای کره شمالی
حتی با وجود نداشتن سابقه کار در سیاست و یا تحصیل دانشگاهی در رشته تاریخ، سیاست یا حقوق …، رئیسجمهور آمریکا با کمک کادرهای حرفه ای در وزارت خارجه، دفاع، سازمانهای اطلاعاتی آن کشور و اتاقهای فکر، پیش از داخل شدن در مذاکرات جمعی و یا دوجانبه، تا حدود لازم با سوابق ماجرا، هدفهای تعیین شده و انتظارات عملی از مذاکرات آشنا میشود، اگر چه اتخاذ تصمیم نهایی با او است.
طی مراحل فراهم آوردن آمادگیهای مقدماتی که با کمک کادرهای حرفهای (civil servant) صورت میگیرد، تمام نکات و جزئیات ضروری، از جمله پیشنهاد محل دیدار و توافق پیرامون آن، پیشنگری رفتار طرف متقابل، نتایج محتمل مذاکرات و عکسالعمل متناسب به هر از آنها، بررسی میشود.
دور اول مذاکرات ترامپ با رهبر جوان کره شمالی در سنگاپور برگزار شد که گذشته از جغرافیا، از هر لحاظ دیگر به آمریکا نزدیکتر از کره شمالی است و از این جهت میزبانی متناسب با «ارزشهای آمریکایی» محسوب میشد.
دور دوم مذاکرات در هانوی، پایتخت و دومین شهر بزرگ ویتنام در نظر گرفته شد که با سرعت در حال رسیدن به اقتصاد و رفاه شهر هوشی مین (سایگون سابق) است.
ویتنام بعد از پایان جنگ با آمریکا در سال ۱۹۷۵ و متحد شدن شمال و جنوب همچنان سرمست پیروزی نظامی و اسیر عقیده گرایی سوسیالیستی بود. بعد از مرگ هوشی مین، رهبر سابق کره شمالی در سال ۱۹۶۹، ویتنام تا مدتی دنبالهرو «رهبر کبیر» بود و مانند «برادر بزرگتر» – چین کمونیست، در ورطه فقر تدریجی گام میزد.
در چین، بعد از مرگ مائو و سپرده شدن مهار اقتصاد در حال از هم پاشیدن آن کشور به دنگ شیائو پینگ در سال ۱۹۷۸، و معرفی «فکر نو» توسط رئیس تازه، که تلفیقی از سوسیالیسم با اقتصاد رقابتی و استقبال از سرمایهگذاری خارجی بود، نه تنها پرجمعیتترین کشور جهان در مسیر تازهای قرار گرفت، که فکر دنبالهروی از نظریه دنگ شیائو پینگ در دیگر کشورهای کمونیست شرق آسیا، بخصوص ویتنام، نیز هواخواهان جدی یافت.
حدود هشت سال بعد از معرفی «فکر نو» در چین کمونیست، ویتنام که تورم ۷۰۰ درصد سالانه و خطر فروپاشی کامل اقتصادی را تجربه میکرد، طی کنگره ششم حزب کمونیست آن کشور فکر بازسازی اقتصادی موسوم به« دوی موی» (Doi Moi) را در پیش گرفت که با غلظت کمتر نسبت «فکر نو» و تحولات اقتصادی در چین، طالب اقتصاد رقابتی، ارتباط با دنیای آزاد و جلب سرمایههای خارجی بود.
ویتنام امروز با حفظ پوسته خارجی سوسیالیستی، از انزوای سیاسی خارج شده، مشمول تحریمهای جهانی نیست، اقتصاد خود را به بازارهای جهانی پیوند داده و ضمن تضمین رفاه تدریجی مردم، یکی از کشورهای سریعاً رو به رشد در شرق آسیا محسوب میشود.
با رشد سالانه اقتصادی ۶.۸ درصد (سال ۲۰۱۷)، برابری قدرت خرید (پول ملی) در حدود ۷۰۰ میلیارد دلار در سال گذشته و سرانه قدرت خرید بیش از هفت هزار دلار، و جلب ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار گردشگر خارجی در سال ۲۰۱۸ (۲۰ درصد رشد نسبت به سال پیش از آن) ویتنام اینک یکی از کشورهای بسیار مستعد برای جلب سرمایههای خارجی است.
کره شمالی که همچنان به عقیدهگرایی کمونیستی دوران استالین و مائو پایبند مانده، با وجود برخورداری بیشتر از زیر میراث باقی مانده از دوران تسلط ژاپنیهای بر آن کشور، در زمینه زیرساختهای شهری و صنعتی، (به نسبت کره جنوبی که بعد از جنگ عقبماندهتر از نیمه شمالی بود)، با وجود برگزاری نمایشهای میدانی رنگارنگ، در تمام زمینههای اقتصادی، فرهنگی، علمی و ورزشی در حال درجا زدن و عملاً به عقب رانده شدن است.
اقتصادی کره شمالی در سال ۲۰۱۷ رشد منفی ۳.۵ درصد را تجربه کرد و در سال بعد تولید ناخالص ملی آن کشور (۲۸ میلیارد دلار) در ردیف ۱۲۵ جهان قرار داشت.
یکی از درسهای غیرمستقیم ترامپ برای کره شمالی، با انتخاب ویتنام به عنوان میزبان مذاکرات، نشان دادن الگوی پیشرفت واقعی، حتی برای نظامهای ظاهراً پایبند مانده به عقیدهگرایی کمونیستی، و ارزش دست کشیدن از سلاحهای اتمی و موشکی و بازکردن درهای کشور به روی جوامع آزاد و دادن فرصت رشد و رفاه و آزادی به مردم بود.
در پایان مذاکرات ظاهراً از نتیجه بازمانده در هانوی، چو سون هوویی، معاون وزیر امور خارجه کره شمالی اظهار داشت: «آمریکا با نپذیرفتن پیشنهاد ما، فرصتی را از دست داد که در هزار سال فقط یک بار پیش میآید». در عمل این کره شمالی است که موقتاً، فرصت پیوند خوردن به جامعه جهانی، گریز از فقر و حرکت در مسیر توسعه و رفاه را از دست داده است؛ موضوعی که ترامپ پیش از شروع گفتوگوی دو جانبه با کیم مورد تأکید قرار داد.
درسهایی برای جمهوری اسلامی
اشتیاق ترامپ در انجام مذاکره پیرامون خلع سلاح اتمی با رهبر کره شمالی نشان داد که رئیسجمهور تاجر پیشه آمریکا برای معامله با رهبران هر نظام سیاسی (از جمله جمهوری اسلامی ایران) آماده گفتوگو و معامله است و امور داخلی کشورها را عملاً موضوعی مربوط به مردم و رهبران آنها میداند.
در عین آمادگی برای گفتوگو، دونالد ترامپ «معامله» و توافق را موضوع دیگری تلقی میکند و آن طور که توافق اتمی با ایران را که در دولت اوباما صورت گرفت «بدترین توافق تاریخ» معرفی کرد، تنها به دنبال «توافق خوب» است؛ به این معنی که نخست سهم کشور خود را طلب کند و بستاند، و بعد مورد مطالبه را به طرفهای مذاکره واگذار کند.
به این ترتیب کسانی که در ایران به گفتوگو با دولت ترامپ دل بستهاند، پیشتر باید با درس گرفتن از دو دور گفتوگوهای انجام شده با کره شمالی، در صورت داشتن اشتیاق گفتوگو خود را برای بده بستان واقعی با تاجری سختگیر آماده کنند.
دولت ترامپ پیشتر شرایط ۱۲گانه توافق با جمهوری اسلامی را منتشر ساخته و بر این باور است که زمان (مانند پیونگ یانگ) به زیان تهران است و نه به زیان واشینگتن.
درس دیگر ترامپ برای رهبران حزب دمکرات آمریکا بود که شاید تلاش میکردند در صورت رضایت دادن او به یک توافق نیمبند با رهبر کره شمالی، با انگیزه برداشت تبلیغاتی از آن برای خود، بار دیگر او را به دو چهره بودن، ضعف شخصیت و بیتجربگی در سیاست متهم کنند. در هانوی ترامپ نشان داد که به دنبال «معامله خوب» و مصالح پایدار است و نه سود یکشبه.