سکینه الماسی نماینده جم دیروز در مجلس غوغا کرده!!!
🔵بعد از هزار و چهارصد سال همچنان طبل حسین می غرد
🔻آیا صدای طبل حسین عدالت را بیدار میکند یا عدالت را خفه میکند؟
🔻آیا طبل حسین باعث شد که مداحان با عرق جبین ارتزاق کنند یا با تولید خرافه و گسترش دروغ در اطراف منابر ، دکانداری کنند؟
🔺پنجاه و یک میلیون نفر زیر خط فقر رفتهاند و حقوق بازنشستگان فرهنگی
کمتر از دو میلیون تومان است و طبل حسین همچنان میغرد.
🔺معادن کشور همه به بخش خصوصی که همان خاندان روحانیون و سرداران نظامی
است رسیده و دریای خزر به روسیه واگذار شده تنها سهم اندکی بجا مانده و
طبل حسین همچنان میغرد.
🔺کارخانهها و کارگرانش با قیمت پایین به بخش خصوصی خودیها رسیده و
یکصد و پنجاه میلیارد دلار پول آزاد شده و تنها بیست میلیارد آن به صورت
جنس به کشور بازگشته و بقیه به حسابهای بانکی دیگران رفته و طبل حسین
میغرد.
🔺خونبهای مردم ایران در سوریه و یمن و عراق و لبنان و فلسطین و بحرین و
سومالی و…. هزینه میشود در صورتیکه شرافتمندان ایرانی با فروش کلیه
و اعضای پیکر خود به پاکی زندگی میکنند و طبل حسین همچنان میغرد.
🔺آوای اختلاس حکومتیان کشور رکورد گینس را شکسته، ولی مسئولین کشور
همچنان در ایام محرم عزادارند و پیراهن سیاه و انگشتر عقیق و موی بلند بر
صورت را تبلیغ میکنند و طبل حسین همچنان میغرد.
🔺دو سوم مدارس ایران نا امن است و در حال ریزش اما مکتبخانههای
روحانیون با بالاترین ضریب استحکام و آسایش در حال آموزش علوم بیهوده که
نه سودی به دنیای مردم دارد و نه آخرتشون ، خیابانها پر شده از پرچم و
پارچههای سیاه ، و شربت نذری و پلوی نذری دولتی و یا سهم برندگان دولتی،
اما دخترکان با روپوشی مندرس به مدرسه میروند و طبل حسین همچنان میغرد.
🔺تکایا پر شده از صلیبهای بزرگ و غول پیکر که هیبت عزاداران مسیحی را
به رخ میکشاند و زنجیرها و قمههای وارداتی همچنان پیکرها را خونین و گل
مالی صورت انسان آزاده را سرافکنده و حقیر میسازد و طبل حسین همچنان
میغرد.
درد وطنم اینست
اگر هنوز هم فکر میکنید سیاسی نیستید نخوانید و بازپخش نکنید.
بگذارید سرتان در برف بماند و با شما هرآنچه میخواهند بکنند
ندانستن حقیقت نشان نا آگاهی است
انکار حقیقت تبه کاریست!!. ه
رقص به روایت عبدالحسین زرینکوب
ﭘیش ﺍﺯ یورش اعراب، می رقصیدیم
ﺑﺎﺭﺍﻥ که ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ… ﻩ
ﺑﺎﺩ که ﻣﯿﻮﺯﯾﺪ، ﺑﻪ ﺧﺮمنگاﻩ میرﯾﺨﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ… ﻩ
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ که ﻣﯿﺸﺪ، ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ… ﻩ
ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ که ﻣﯿﺸﺪ، ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ… ﻩ
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺭﺍ ﺩﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ و میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ میکاﺷﺘﯿﻢ و میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ… ﻩ
میخواستیم دفع بلا کنیم، جشن ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ… ﻩ
ﻣﺎﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﺸﺪ…میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ
ﻣﺎﻩ به ﭘﺎﯾﺎﻥ میرسید…میرﻗﺼﯿﺪیم. ﻩ
به زبان ساده ﻭ گوهر گویا: ه
ﺟﺸﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻗﺺ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩ و ﺷﺎﺩﯼ. ﻩ
ﺗﯿﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻬﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺎﻧﮕﺎﻥ،ﻩ
آﺫﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﻤﻦﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺪﮔﺎﻥ،ﻩ
ﻭ ﻓﺮﻭﺭﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖﮔﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﺩﺍﺩﮔﺎﻥ.ﻩ
ﺳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﻮﺭﯼ ﻭ ﺳﺮﻭﺵ. ﻩ
تنها…ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ!. ﻩ
آنهم ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺮﮔﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﻭ سنگدﻟﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﻭ ﺳﻮﮒ ﺳﯿﺎﻭﺵ. ﻩ
ﻣُﺮﺩﮔﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺳﻮﮔﻨﺎﻣﻪ ﺳﯿﺎﻭﺵ ﮐﻪ
ﻧﻤﺎﺩ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﺎﮎ میسپرﺩﯾﻢ. ﻩ
تا اینکه…شمشیر اندوه، ترس وهراس عرب از راه رسید!. ﻩ
شادی رخت بربست و سوگواری و زاری و اندوه و کینه
و دشمنی و دروغ....آغاز شد!. ﻩ
—————————— ————————
عبدالحسین زرینکوب خوانساری ( اسفند ۱۳۰۱، بروجرد – شهریور، ۱۳۷۸ تهران) ادیب، تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجستهٔ ایران معاصر است. آثار او بهعنوان مرجع عمده در مطالعات تصوف و مولویشناسی شناخته میشود. وی از تاریخنگاران برجستهٔ ایران است و آثار معروفی در تاریخ ایران و نیز تاریخ اسلام دارد. این آثار بهدلیل بیان ادبی و حماسی تاریخ از آثار پرفروش در میان ایرانیان هستند. ه
در سالهای ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در آمریکا بهعنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت.
پژوهش و ویرایش…جواد ض…تیر ۱۳۹۶