رئیس فرهنگستان علوم:
اگر به “فساد” هماندازه “حجاب” حساس بودیم، اوضاعمان بهتر میشد
رضا داوری اردکانی
رئیس فرهنگستان علوم گفت: اگر آن مقدار که بعضی دست اندرکاران به مسائلی چون حجاب یا فلان طرح عادی سازمان ملل و یونسکو حساسیت نشان میدهند، به فساد بزرگ موجود و منتشر در همه جا حساس میشدند، وضع حجاب و آموزش و پرورش هم تا حدودی بهبود مییافت.
به گزارش ایسنا، رضا داوری اردکانی در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم، تاسیس این انجمن و دیدارها و نشستهای آن را امیدبخش دانست و اظهار کرد: هرچند که تکنولوژی وظیفه تفکر را نیز به عهده گرفته و مخصوصا گسترش فناوری اطلاعات دیگر مجالی برای تفکر نمیگذارد، اما این وضع حتی اگر پایان دوران مدرن باشد، آن را پایان تفکر نمیتوان دانست و باید به آینده امیدوار بود.
رئیس فرهنگستان علوم با بیان این که تفکر و امید به هم بستهاند، گفت: گرچه سیاست امر مهمی است؛ اما سیاست از عهده همه کارها و حل همه مسائل برنمیآید. تفکر نه فقط بر سیاست، بلکه بر علم هم تقدم دارد و در حقیقت تفکر است که علم و سیاست را بنیاد میکند و راه میبرد. تفکر در حکم روح در تن علم و سیاست و اقتصاد است و به اینها جان میبخشد. مگر نه اینکه قرآن روحی تازه در تاریخ دمید و مبدأ تاریخ دیگری شد. اکنون در دیار ما چنانکه باید به تفکر اعتنا نمیشود و ظاهراً در این اواخر از تفکر فاصله گرفتهایم که دچار تفرقه شدهایم. باید ببینیم چه پیش آمده است و چه میتوانیم و باید انجام دهیم.
وی افزود: ما غرب و جهان جدید را چنانکه باید، نمیشناسیم و درنمییابیم. در تاریخ فلسفه تا دوره جدید، بشر را با اراده تعریف نمیکردهاند. اصلاً در فلسفه تا دوره جدید مسئله اراده مطرح نبود و این معنی از رنسانس وارد فلسفه شد و از آن زمان تمام تاریخ تجدد با اراده پیوند خورد. اروپا و تجدد هر چه دارد اعم از بد و خوب، از تفکر است. تفکری که با اراده در تکنولوژی و سیاست و فرهنگ متحقق شده است. کاش کشورهای توسعهنیافته بکوشند به سرّ پیشرفت غرب پی ببرند؛ اینکه میگویند غرب فکر و فرهنگ ندارد و فقط صنعتگر است و ما صاحب فرهنگیم و فرهنگ خود را حفظ میکنیم و از صنایع غربی بهره میبریم، حرف بدی نیست؛ ولی کاش، شدنی بود اما چه کنیم که این مسیر رفتنی نیست.
داوری اردکانی ادامه داد: اکنون فرهنگی که کسانی آن را فرهنگ نمیدانند، پوچ و فاسدش میخوانند، سراسر روی زمین را تسخیر کرده است و ما نه فقط تکنولوژی غربی بلکه این فرهنگ را نیز مصرف میکنیم. در دهههای اخیر کشور ما از حیث توسعه کمی آموزش عالی پیشرفتهایی داشته است، ولی این پیشرفتها چون بر طبق برنامه و متناسب با شرایط و نیازهای کشور نبوده، احیاناً ناهماهنگیها را بیشتر کرده است. ما اکنون قریب به ۱۵۰ هزار دانشجوی دکتری داریم و قاعدتاً باید سالانه ۴۰ هزار رساله و مقاله داشته باشیم که به رفع مشکلاتمان کمک کند، اما این رسالهها و مقالهها ناظر به مسائل جامعه و زندگی نیست و تنها فایدهاش این است که در مجلات خارجی درج شود و آمار آثار و مقالات را بالا ببرد. ما چهلهزار فارغالتحصیل دکتری در سال برای چه میخواهیم؟ و چرا نمیکوشیم که توسعه آموزش عالی هماهنگ با شئون دیگر کشور صورت گیرد.
رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به ضرورت توسعهیافتگی در ایران، گفت: در جهان توسعهنیافته، توسعه معمولاً از پایین شروع نمیشود، بلکه حکومت باید اراده توسعه داشته باشد و اگر این اراده باشد، مردم همکاری میکنند و چه بسا که در این همراهی و همکاری بعضی پراکندگیها به وفاق تبدیل میشود. باید توجه داشت که توسعه امری همهجانبه و به اصطلاح پایدار است و باید در همه زمینهها اعم از فرهنگ و آموزش و پژوهش و اقتصاد و مدیریت با هماهنگی صورت گیرد. پیداست که یک حکومت انقلابی نمیتواند تمام همّ خود را صرف توسعه کند، ولی وقتی اعراض از توسعه یا بیاعتنایی به آن، منشأ مفاسد و گرفتاریها میشود باید به نحوی انقلاب و توسعه را با هم جمع کرد. بخصوص که مقابله با فساد اداری و مالی و اخلاقی و روحی نه فقط با انقلاب منافات ندارد، بلکه باید از لوازم آن باشد. در مورد انقلاب و توسعه، مشکل، مشکلِ اولویت است. باید این هر دو را در عرض هم قرار داد. به نظر میرسد ما هنوز تکلیف و نسبت خود را با این امر مهم روشن نکردهایم و حداقل اولویت مسائل در نظرمان روشن نیست. بیاعتنایی به توسعه و برنامه آن منجر به بروز مشکلات بسیار برای مردم و کشور میشود. البته تدوین برنامه توسعه هم کار آسانی نیست و ما هنوز توانایی خود را در این راه نیازمودهایم.
این استاد فلسفه با بیان اینکه مشکلاتی مانند بحران آب، آلودگی هوا، فقر و فساد را جز با برنامهریزی دقیق نمیتوان تعدیل کرد، گفت: اما چه کنیم که به این مسائل حیاتی اعتنا نمیشود. ما مسائل اجتماعی و فرهنگی را هم بد مطرح میکنیم. در مورد زنان، گروهی صرفاً به حجاب توجه دارند و گروه دیگر میگویند زنان باید وزیر شوند. البته وزیر شوند اما صرف وزیرشدن کافی نیست، چنانکه حجاب هم به فرض اینکه محقق شود، کفایت نمیکند. طبیعی است اگر این اولویتها مشخص نشود، نمیتوان با مسائل مواجههای اندیشمندانه داشت. اگر آن مقدار که بعضی دستاندرکاران به مسائلی چون حجاب یا فلان طرح عادی سازمان ملل و یونسکو حساسیت نشان میدهند، به فساد بزرگ موجود و منتشر در همه جا حساس میشدند، وضع حجاب و آموزش و پرورش هم تا حدودی بهبود مییافت.
داوری با اشاره به آسیبشناسی نظام آموزش و پرورش کشور و با بیان این نکته که ۵۰ سال است به این مساله فکر میکند، افزود: نه در میزان اندیشه اسلامی و نه در میزان فکر متجددان، وضع فعلی آموزش و پرورش مطلوب و مناسب نیست. شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی موافقت کرد که بنیاد نظام آموزشی دگرگون شود و برای این امر شورایی به نام “شورای تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش” تشکیل داد. این شورا ۱۲-۱۰ سالی برای تدوین نظام جدید آموزش و پرورش کوشید، اما به نتیجه نرسید و البته نگفت که به نتیجه نرسیده است و کاش گفته بود؛ زیرا تا شکست را نپذیریم از آن درس نمیآموزیم.
وی اظهار کرد: هنوز نتوانستهایم راهحل موثری برای کارآمدی در نظام آموزشی ایجاد کنیم و نمیدانیم چه باید بکنیم که پرورش نظام آموزشی اهل فکر، کتابخوانی و مسئلهاندیشی شوند. مدرسه زمان ما باید فرزندان کشور را برای زندگی و کار در جامعه آماده کند و اگر از عهده این مهم برنیاید اتلاف وقت میکند. مسائل زندگی جدید بسیار پیچیده است و مدرسه باید کسانی را تربیت کند که بتوانند با آن مسائل و پیچیدگیها مواجه شوند. اگر کتابخوانی در کشور ما جایی ندارد، یکی از جهات آن را در نظام آموزش و پرورش باید جستوجو کرد. وقتی فرزندان کشور ۱۵-۱۰ سال همه وقتشان باید صرف خواندن کتاب درسی شود، به مطالب معمولی و عادی عادت میکنند و در بهترین صورت اطلاعاتی به دست میآورند بیآنکه رغبت به مطالعه و فکر کردن و طرح و حل مسائل داشته باشند.
داوری اردکانی با اشاره به برخی شبهات مطرح شده درخصوص ارادت وی به احمد فردید و همچنین تغییر نظراتش درباره غرب، گفت: مرحوم فردید فیلسوف بود و بر گردن من و امثال من حق استادی دارد. اما ایشان اهل سیاست نبود. البته یک استاد صاحبنظر حق دارد در سیاست هم اظهارنظر کند. اما توجه من به مسئله غرب مربوط به امسال و پارسال نیست؛ من ۲۷ سال قبل از انقلاب در فضای دانشگاهی بهعنوان دانشجو و معلم زندگی کردهام و از آغاز جوانی به قدرت غرب به عنوان قدرتی که خواسته یا ناخواسته بر زندگی ما تاثیرگذار است، میاندیشیدهام. من نقد غرب را از انقلاب آغاز نکردم، بلکه انقلاب را عکسالعملی در قبال قدرت غرب یافتم و با آن همراه شدم. از آن زمان تا کنون زیربنای نظر من درباره غرب تغییری نکرده است.
رئیس فرهنگستان علوم افزود: اخیراً از من پرسیدهاند آیا پدید آمدن غرب مکر الهی نیست؟ پاسخ من این است که غرب در ۴۰۰ سال اخیر بر اساس اندیشه و تفکر و با ظهور اراده به قدرت پدید آمده و بر جهان مسلط شده است. اسم مکار هم گمان نمیکنم در این دوران اسم غالب الهی باشد و یک تاریخ دو هزار و پانصد ساله یا پانصد ساله نمیتواند حاصل مکر خداوندی باشد. “هایدگر” هم نه معتقد به لیبرالیسم بود و نه با کمونیسم سازگاری داشت. او بر این اساس که غرب همه آنچه را که در قوه داشته به فعلیت رسانده است، به پایان تاریخ غربی فکر میکرد. اگر “هایدگر” از پایان غرب سخن میگفت، دیدگاه او ناظر به شعارها و آرمانهای اروپای قرون ۱۸ و ۱۹ یعنی آزادی، لیبرالیسم، صلح، عدالت و رفاه بود که با کشتار پنهان ۱۰۰ میلیون انسان در قرن نوزدهم که بهترین دوران تاریخ تجدد بود و کشتار آشکار ۵۰ میلیون انسان در جنگهای جهانی در قرن ۲۰ بر باد رفت و از این نظر، سخن “هایدگر” درست بود. اما این بدین معنا نیست که اراده به قدرت و تکنولوژی عظیم غربی را ناچیز بینگاریم. این قدرت و تکنولوژی ناگهان به وجود نیامد، بلکه ۲۰۰ سال طول کشید تا آنچه در فکر و هنر و فرهنگ ظاهر شده بود، در شیوه زندگی و سیاست و تکنولوژی نیز ظاهر شود. این اواخر کار ما بیشتر نفی غرب بوده است، اما چون نفی و اثبات با هم هستند، وقتی نفی میکنیم باید به فکر اثبات هم باشیم. غرب وقتی نفی میشود که چیز دیگری بیاید و جای آن را بگیرد. پستمدرنها هم هنوز در افق آینده طرحی را نیافتهاند که با آن تاریخ دیگری آغاز شود و ما هم باید به آینده فکر کنیم.
داوری اردکانی تصریح کرد: ما انقلاب کردیم چراکه وضع آن زمان را عین ظلم میدانستیم، دانشگاهها بیرونق بود و سایه سنگین اختناق بر جامعه حاکم شده بود. ما قصد داشتیم با انقلابمان جامعهای بسازیم که در آن مهر، دوستی، آزادی و در یک کلام حق و عدل حاکم شود و مردم به حقوق خود برسند. اکنون هم باید برای نظامی که در آن دوستی و وفاق و همداستانی و راستی و حقدوستی و آزادی و عدالت حاکم باشد، بکوشیم. ما که با نام امریکا دشمنی نداریم. ما با ظلم امریکا مخالفیم و به این جهت خود باید در عین مخالفت با ظلم در تحقق عدل بکوشیم.
وی افزود: ما در انقلابمان دنبال جامعهای بودیم و هنوز هم هستیم که کسی در آن گناه نکند. اما اکنون باید بترسیم که مبادا به جایی رسیده باشیم که دیگر رذائل، رذیلت شناخته نشود و قبح گناه و خلاف از میان رفته باشد.
داوری اردکانی در پایان درباره نظراتی که اخیراً از وی درباره ذکاالملک فروغی نقل میشود، گفت: فروغی فیلسوف نبود. سیاستمدار و دانشمند بود. او هشتاد سال پیش کتابی در تاریخ فلسفه نوشت که هنوز هم تنها کتاب تاریخ فلسفهای است که یک ایرانی نوشته است. به سیاستش کاری ندارم؛ اما به سلامت طبع و درک و فهم و دانشش احترام میگذارم
بیانیه ۱۶ چهره شناخته شده اصلاح طلب
بی اعتنائی به مطالبات مردم .یعنی اعتراضات پر هزینه آینده
۱۶ تن از چهره های شناخته شده اصلاح طلب که بسیاری از آنها زخم کودتای ۸۸ و دادگاه های کودتا و زندانهای پس از کودتا را بر تن دارند، درباره اعتراضات اخیر مردم ایران بیانیه در ۸ بند صادر کردند که در ادامه می خوانید:
چه در روزها و هفته های اخیر در شهرها و مناطق دور و نزدیک کشور گذشته است همه آنان را که دل در گرو ایرانی آزاد و آباد و مستقل دارند حساس و نگران کرده است.
اتفاقات و رویدادهای این ایام نشان داد که دغدغه ها، تحلیل ها و هشدارهای مستمر افراد علاقه مند به اسلام، ایران و انقلاب اگر از منظر خیرخواهی، و توجه به مصالح و منافع آنی و آتی کشور تلقی می شد به صواب نزدیکتر بود.
بویژه هنگامی که بسیاری از افراد و جریان هایی که در این سالها دچار ناملایمت هایی نیز شده اند، منافع و مصالح ملی را بر هرگونه مصلحت اندیشی و عافیت طلبی ترجیح داده و مسئولانه برای دفاع از راه دشوار دموکراسی، آزادی، امنیت و آرامش پایدار کشور وارد میدان شده اند. در این فرآیند آنان که به تاریخ و به حوادث و رویدادهای مشابه در جوامع دیگر توجه و تأمل داشتند، ضمن آگاهی از مسائل و مطالبات مردم و دفاع از حق اعتراض مسالمت آمیز شهروندان، موضع انتقادی خود را نسبت به هرگونه اقدامات خشونت آمیز و آشوب طلبانه ابراز نموده اند.
در همین چارچوب، ما امضاءکنندگان زیر، بر حسب وظیفه اخلاقی، انسانی و ملی خود اعلام می داریم که:
۱- مشکلات و نارضایتی های موجود در جامعه به نسبت عمیق و نیز گسترده و در ابعاد مختلف است. بخش مهمی از مردم از کمبودهای اقتصادی و معیشتی، بیکاری و کمبود درآمد در رنج هستند. بخشی نیز نسبت به محدودیت های اجتماعی و سیاسی معترض اند. البته ریشه بسیاری از این مسائل و مشکلات در ناکارآمدی و نظارت ناپذیری، فساد و انحصارگری است. مردم بارها صادقانه و امیدوارانه اقدام به مشارکت در انتخابات کرده و با رای خود مهر مقبولیت و مشروعیت را بر حکومت زده اند، ولی متأسفانه پاسخ سنجیده و به موقعی به رفتار مدنی مردم داده نشده و حتی مکررا واکنشهایی صورت گرفت که بخشهایی از جامعه احساس تحقیرشدگی و یأس کردند.
۲- فقدان تفاهم و توافق بر سر مسائل اساسی کشور و ضعف انسجام سیاسی و اجتماعی، موجب تشدید گسستهای سیاسی و اجتماعی و دوگانگی در مدیریت اجتماعی کشور شده است. در این شرایط جناح تندروی مخالف دولت با تکیه بر تریبون ها و رسانه های خود، به ویژه صدا و سیما، مستمراً یأس و ناامیدی نسبت به نهادهای برآمده از رأی مردم را به جامعه تزریق کرد. غافل از آنکه موج ناامیدی و بی اعتمادی تنها به نهاد دولت محدود نشده و نه تنها همه ارکان و نهادهای دیگر حکومت، بلکه حتی میراث مدنی، دینی و تمدنی ایران را هم در بر می گیرد. امیدواریم که این رویداد موجب تأمل و تغییر جدی در سیاست های جاری و رویکرد تصمیم گیران کشور شود.
۳- این اعتراضات و تداوم خشونت آمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان و یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی و شیوه های مسالمت آمیز ابراز اعتراض و به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض. ما از حق اعتراض شهروندان و هر گروهی از مردم دفاع می کنیم و طرح مطالبات و حتی اعلام معترضانه نارضایتی ها را به نفع حکومت و جامعه می دانیم. آنچه جامعه، نظام و کشور را در معرض خطر قرار می دهد نارضایتی و نقد و ابراز رسمی و قانونی آنها نیست. خطر آنجاست که ناامیدی، بی اعتمادی، نفرت و خشونت به جای هرگونه اظهارنظر و ارتباط و گفتوگو بنشیند.
۴- هر چند وجه اقتصادی اعتراضات عمومی تر است، ولی ریشه حل مشکلات اقتصادی در اصلاحات سیاسی و گسترش و تقویت نظارت های مردمی و کارآمد شدن و استقلال نهادهای نظارتی رسمی و آزادی های مدنی و رسانه ای است. ما معتقدیم بدون پذیرش چنین اصلاحاتی نمی توان به تغییرات اساسی و حل مسائل اقتصادی و کاهش نا رضایتی ها دست یافت.
۵- در عین حال که اعتراض را حق عمومی مردم می دانیم، پرهیز از خشونت و افراطی گری و تبری از آن را لازمه می دانیم.
۶- دخالت بیگانه در هر سطحی بدون وجود زمینه داخلی میسر نیست؛ و تمرکز روی عوامل خارجی، علاوه بر توهین به جامعه ما، باعث غفلت و یا تغافل از ریشه های اعتراض و نارضایتی و درمان آن ها می شود.
۷- دخالتهای آمریکا و به ویژه رئیس جمهوری آن، دونالد ترامپ، را در امور ایران به شدت محکوم می کنیم.
۸- در پایان یاد آور می شویم که نا رضایتی در میان مردم همچنان ادامه دارد و اگر اقدام اساسی در جهت برطرف کردن زمینه های این اعتراضات به عمل نیاید و به اعتراض های به حق پاسخ مناسب داده نشود این گونه حوادث می تواند در آینده، و چه بسا با هزینه های بیشتر، تکرار گردد. از همه مسئولین کشور میخواهیم در جهت گشایش فضای گفت و گو، اظهار انتقاد و ابراز اعتراضات و رعایت حرمت و کرامت همه شهروندان اقدامات عملی صورت دهند و در گام اول همه دانشجویان و افرادی را که در اعتراضات مسالمت آمیز دستگیر شده اند، آزاد نمایند.
محسن آرمین، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، رضا تهرانی، حمید جلایی پور، سعید حجاریان، محمد رضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، عباس عبدی، فیض الله عرب سرخی، علی رضا علوی تبار، آذر منصوری، محسن میردامادی، محمد نعیمی پور.
————————————————————–
حسین قاضیان
🔲 اقتصاد سیاسیِ اعتراضات اخیر در ایران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد اعتراضات اخیر در ایران، صاحبنظران هم به جنبههای اقتصادی اشاره کردهاند هم به جنبههای سیاسی. گاهی عدهای برای تاکید بر بُعد اقتصادی این اعتراضات، جنبهی سیاسی آن را منکر شدهاند و برخی با تاکید بر جنبههای سیاسی، کوشیدهاند ابعاد اقتصادی آن را ناچیز جلوه دهند.
به نظر من، وجه پررنگتر این اعتراضات، جنبهی «اقتصادِ سیاسی» آن است. از این رو بد نیست اقصادِ سیاسی این اعتراضات اندکی شکافته شود.
میدانیم که اقتصاد سیاسی، به شاخهای از دانش اقتصاد اطلاق میشود که به بررسی توزیع ثروت و درآمد در میان مردم از طریق شیوههای تخصیص منابع میپردازد. مثلاً این که در بودجهی کشور چه مقدار منابع صرف امور نظامی یا سازمانهای عقیدتی – سیاسی میشود و چه مقدار صرف آموزش یا بهداشت، یا این که چه مقدار صرف حمایت از کشورهای دیگر میشود و چقدر صرف عمران کشور، همه و همه از موضوعات دانش اقتصاد سیاسی است.
با این نگاه، میتوان رد پای این اقتصاد سیاسی را در اعتراضهای اخیر، خواه اعتراضات سیاسیتر ده روز گذشته، خواه در اعتراضات اقتصادی و صنفیِ این سالهای اخیر به خوبی دید.
مثلاً در تظاهرات سیاسی روزهای اخیر به این دو شعار (به عنوان نمونه) توجه کنید:
۱- آقا خدایی میکند/ملت گدایی میکند
روشن است که این شعار تنها بعد اقتصادی ندارد، یعنی فقط به گدایی ملت اشاره نمیکند، بلکه به این اشاره دارد که گدا بودن ملت، ناشی از تملک بیش از اندازهی منابع (یا همان «خدایی») نزد رهبر است. طبعاً وقتی پای شعار در میان باشد و ایجازی که باید در شعار رعایت شود، «آقا» در این شعار معنایی فراتر از شخص رهبر پیدا میکند و به همهی افراد و نهادهای مرتبط با رهبری مربوط میشود.
۲- سوریه رو رها کن / فکری به حال ما کن
بر خلاف شعار قبل که اشاره به تخصیص نامتعادل منابع کشور در داخل (به سود دستگاه رهبری و به زیان مردم) داشت، در این شعار به تخصیص نادرست منابع (از نظر مردم) در ارتباط با کشورهای دیگر اشاره میشود. به عبارت وسیعتر، سیاست خارجی حکومت مورد حمله قرار میگیرد که چرا به جای تخصیص منابع به داخل (یعنی فکری به حال ملت کردن) آن را به کشورهای دیگر (سوریه، به عنوان نمونه ایجازی در شعار) میدهد.
رد پای این نوع اقتصاد سیاسی را میتوان در تظاهرات این سالهای مالباختگان صندوقهای اعتباری، کارگاران بیکار شده، بازنشستگان و کارگران حقوق نگرفته و مانند آنها دید.
از این جهت میتوان گفت که گویی مردم معترض، به ابعاد سیاسی مشکلات اقتصادی بیش از گذشته وقوف پیدا کردهاند. پیش از این، هر تلاشی برای نشان دادن این که ریشهی قابل حلِ مشکلات اقتصادی کشور در نحوهی حکمرانی صاحبان قدرت است، ناموفق بود. در واقع این نوع از تلاشها از سوی بسیاری از همین مردم نوعی «سیاسیکاری»، «سیاستبازی» و «همه چیز را سیاسی کردن» و مانند آن قلمداد میشد. اکنون خود همان مردم به مرور دارند متوجه میشوند که مشکلات اقتصادی (صرف نظر از دلایل اقتصادی و اجتماعی آن) چه ریشههایی در ساختار حکومت و نحوهی کار و روش آن دارد.
چیزی که به رشد این باور کمک کرده است، ارقام باور نکردنی اختلاسها و حیف و میلها و سوءاستفادههایی است که مقامات گوناگون در این سالها مرتکب شدهاند، اختلاسها و سوء استفادههایی که تنها به پشتوانهی نزدیکی به مرکز حکومت امکان پذیر شده است.
🔘 علاوه بر این موضوع، در مورد جنبش بودن یا نبودن اعتراضات اخیر نیز در یک مصاحبه با تلویزیون ایران اینتنرنشنال توضیحاتی داهام. اگر مایلید میتوانید در این لینک ببینید یا گوش بدهید: https://t.me/hghazian/341
همچنین در یوتیوب:
#تظاهرات_سراسرى #خشم_ایران #اعتراض #فقر #طبقه_متوسط #جنبش_سبز #شورش #شورش_شهری #جنبش_اجتماعی #اقتصاد #اقتصادسیاسی #رهبری #آقا #ملت #اقتصادی
#سوریه #سیاست_خارجی #ایران_اینترنشنال
https://www.instagram.com/hghazian/?hl=en
https://plus.google.com/u/0/110864597246369747428
https://www.facebook.com/ghaaziaan
https://t.me/hghazian
.
معاون ترامپ: قانونی جدید جایگزین #برجام میشود
مایک پنس:
🔹دولت ترامپ واعضای کنگره در حال کار بر روی تحریم های جدید هستهای و موشکی ایران هستند که جایگزین توافق هستهای ۲۰۱۵ خواهد شد
ماکرون: نباید راههای گفتوگو با ایران مسدود شود/ رویکرد آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه ایران خطر جنگ را تداعی میکند
رییس جمهور فرانسه با تاکید بر لزوم حفظ راههای گفتوگو با ایران نسبت به پیامدهای اظهارات خصمانهٔ آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان علیه ایران هشدار داد.
به گزارش ایسنا به نقل از رویترز امانوئل ماکرون، رییس جمهور فرانسه روز چهارشنبه گفت: باید تعادل در ارتباط با ایران حفظ شود.
وی هشدار داد که اظهارات خصمانهٔ آمریکا، اسراییل و عربستان در مورد اعتراضات اخیر در ایران میتواند باعث وقوع جنگ با ایران شود.
ماکرون باز هم با تکرار مواضع ضد ایرانی خود تاکید کرد که حفظ فشار بر ایران باید ادامه یابد اما نباید راههای گفتوگو با ایران مسدود شود.
وی ادامه داد: باید یک استراتژی منطقهای در برابر ایران برای محدود کردن این کشور انجام شود اما در صورت نبود امکان گفتوگو منطقه میتواند وارد بحران جدیدی شود.
به گزارش ایسنا، طی روزهای اخیر دونالد ترامپ و برخی مقامات این کشور در مواضعی مداخله جویانه از اعتراضات در ایران حمایت کردند که این موضوع با واکنش منفی کاربران شبکههای اجتماعی رو به رو شده است.
منبع: ایسنا
https://www.derstandard.de/story/2000071443574/iran-macron-warnt-usa-israels-und-saudi-arabiens
Iran: Macron warnt USA, Israel und Saudi-Arabien
Frankreichs Präsident befürchtet Aufbau einer neuen “Achse des Bösen” Paris – Der französische Präsident Emmanuel Macron hat den Ton der USA, Israels und Saudi-Arabiens im Umgang mit dem Iran kritisiert. Die drei Länder seien “in vielerlei Weise” Verbündete Frankreichs, sagte Macron am Mittwoch vor Journalisten. Ihre “offizielle Linie” sei jedoch “fast eine, die uns in den Krieg führt”, warnte er.
Es sei wichtig, den Dialog aufrecht zu halten. Frankreich wolle ein Gleichgewicht wahren. “Sonst bauen wir am Ende schleichend eine ‘Achse des Bösen’ wieder auf”, sagte Macron in Anspielung auf eine Äußerung des ehemaligen US-Präsidenten George W. Bush. Dieser hatte den Begriff auf den Iran, den Irak und Nordkorea angewendet. (APA. Reuters.
۳.۱.۲۰۱۸)
«نه» سازمان ملل به تلاش ضدایرانی ترامپ
درخواست امریکا برای برگزاری نشست اضطراری «شورای امنیت» بامحور حمایت از معترضان رد شد
ادعای حمایت از مطالبات مردم ایران و ایستادن در کنار معترضان در شرایطی از سوی دولتمردان امریکایی مطرح شده است که برخی مقامهای این کشور احتمال دادهاند ترامپ برای تقویت موضع حمایت جویانهاش از معترضان ایرانی، از امضای فرمان تعلیق تحریمهای هستهای ایران خودداری کند.
اقدامی که چنانچه به واقعیت بپیوندد، حیات توافق هستهای را نشانه رفته و زمینه را برای بازگشت تحریمهای گزنده اقتصادی علیه مردمی که او مدعی حمایت از آنهاست، فراهم خواهد کرد. در چنین شرایطی بود که محمد جواد ظریف بیانیههای مقامهای امریکایی درباره آشوبهای اخیر کشور را مغرضانه توصیف کرد و گفت:«امنیت و ثبات ایران به مردمی متکی است که بر خلاف مردم دوستان راستین ترامپ در منطقه، از حق رأی و اعتراض برخوردار هستند. از این حقوق که به سختی به دست آمدهاند محافظت خواهد شد و به نفوذیها اجازه داده نخواهد شد با خشونت و ویرانگری آنها را تخریب کنند.» با وجود هشدار مقامهای ایرانی به واشنگتن برای پرهیز از مداخله در امور داخلی ایران، نیکی هیلی، نماینده امریکا در سازمان ملل در یک سخنرانی ضمن تکرار ادعاهای اثبات نشده درباره ایران بار دیگر به حمایت از ناآرامیها در برخی شهرهای ایران پرداخت.
او با بیان اینکه «ما نباید ساکت بمانیم؛مردم ایران در تلاش برای رسیدن به آزادی خود هستند»، از شورای امنیت سازمان ملل و شورای حقوق بشر خواست برای بررسی تحولات اخیر ایران، تشکیل جلسه فوری دهد. درخواستی که با واکنش کنایهآمیز سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه رو به رو شد. ماریا زاخارووا با بیان اینکه «تردیدی وجود ندارد امریکا نیز چیزهای زیادی برای گفتن به جهان دارد»، افزود:«بهعنوان مثال، هیلی میتواند تجربه کشورش درباره پراکنده کردن معترضان را به اشتراک بگذارد و بگوید که چطور دستگیریها و سرکوبهای گستردهای در جریان اعتراضات جنبش وال استریت انجام داده است و اینکه چطور با اعتراضهای شهرفرگوسن برخورد شد.» این در حالی بود که رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل درخواست امریکا برای برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت در خصوص تحولات اخیر ایران را رد کرد. فرحان حق، سخنگوی سازمان ملل نیز با رد گزارشهایی که مدعی بودند در اعتراضات اخیر در ایران «زندگی مردم به خطر افتاده»، ابراز امیدواری کرد که از تشدید خشونتها در ایران جلوگیری شود.
کاخ سفید: شاید تحریمهای هستهای را بازگردانیم
درخواست نماینده امریکا برای تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره ناآرامیهای اخیر ایران در حالی مطرح شد که سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید از بررسی عدم تعلیق تحریمهای هستهای ایران بهعنوان واکنشی برای حمایت از معترضان ایرانی سخن گفت. ۱۵ ژانویه (۲۵ دی) تاریخی است که ترامپ، هم باید پایبندی یا عدم پایبندی ایران را دوباره اعلام کند و هم در مورد تعلیق تحریمها تصمیم بگیرد. چنانچه او از امضای فرمان تعلیق تحریمها خودداری کند، این اقدام به منزله فروپاشی توافق هستهای خواهد بود. اینک مقامهای دولت امریکا مدعی هستند به بهانه حمایت از آشوبهای داخلی ایران احتمال دارد از تعلیق تحریمهای ایران خودداری کنند.
سندرز درباره اینکه آیا تحولات اخیر در ایران تأثیری بر محاسبات ترامپ برای تصمیمگیری درباره تعلیق تحریمها علیه ایران داشته یا خیر گفت: «تحریم و تصمیمگیری درباره تمدید تعلیق تحریمها یکی از گزینههای ما است.»
سخنگوی کاخ سفید اضافه کرد: ترامپ هنوز تصمیمش را برای تعلیق تحریمهای ایران در ماه ژانویه نگرفته است. در همین حال «کلیان کانوی» از مشاوران ترامپ هم در گفتوگو با فاکس نیوز، ایران را به تحریمهای جدید به بهانه آشوبهای اخیر در برخی شهرهای ایران تهدید کرد. کانوی با مقایسه رویکرد ترامپ با دولت قبلی امریکا در واکنش به آشوبهای ایران گفت: «ترامپ نمیخواهد آنطور که خیلیها در سال ۲۰۰۹ ساکت بودند، سکوت اختیار کند.» سخنگوی کاخ سفید در حالی از احتمال بازگشت تحریمهای هستهای ایران به بهانه اعتراضات داخلی آن سخن گفته است که شبکه خبری «سیانان» در تحلیلی در خصوص تحولات اخیر ایران نوشت که «اعتراضات اخیر در ایران، مسائل را برای ترامپ و مشاورانش که گزینههای افزایش فشار به ایران را بررسی میکنند، پیچیدهتر کرده است.»
این رسانه امریکایی در ادامه احتمال داده است: «ترامپ از اعتراضات ضددولتی در ایران بهعنوان فرصتی برای لغو برجام در آستانه ضربالاجل قانونی که این ماه فرامیرسد، استفاده کرده است.»
نمایندگی ایران در سازمان ملل: اظهارات نیکی هیلی تهوع آور است
موضعگیری نماینده امریکا در سازمان ملل با واکنش مقامهای کشورمان رو به رو شد. دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل اظهارات نیکی هیلی را «اشک تمساحی تهوع آور» و حمایت از خشونتطلبی و آتشافروزی در ایران خواند و تصریح کرد: «مردم ایران اجازه نمیدهند خشونت و ویرانگری، حقوق ذاتی و دستاوردهای تاریخی آنها را تخریب کند.» در این بیانیه آمده است: «جمهوری اسلامی ایران سخنان مداخله جویانه نماینده امریکا و سایر مقامات امریکایی در حمایت از خشونت و اغتشاش را بشدت محکوم میکند.
این سخنان برای سرپوش گذاشتن بر سیاستهای شکست خورده امریکا و متحدانش در منطقه بیان شده تا از این طریق از مردم شجاع و شریف ایران انتقام بگیرد. مداخلات امریکا در ایران از کودتای ۲۸ مرداد تاکنون کارنامهای خونین و ننگین بوده است.» این بیانیه میافزاید: «تهدیدات و یاوه گوییهای نماینده امریکا در سازمان ملل، حمایت از خشونت طلبی و آتش افروزی در ایران محسوب میشود. امنیت و ثبات ایران در چهار دهه گذشته متکی به مردم خودش بوده و مردم ایران با وجود جوسازیهای اخیر از این حقوق و دستاوردهای آن حفاظت کرده و اجازه نخواهند داد خشونت و ویرانگری، این حقوق ذاتی و دستاوردهای تاریخی را تخریب کنند؛ چرا که حافظه تاریخی ملت ایران هنوز خاطره جنایات و ذلت تحمیلی توسط رژیم دیکتاتوری تحت حمایت امریکا را فراموش نکرده است.»
موگرینی: با مقامات ایران در تماسیم
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزارت خارجه فرانسه هم با صدور بیانیههایی، در قبال رخدادهای اخیر ایران موضعگیری کردند. فدریکا موگرینی در بیانیهای مدعی شده است که این اتحادیه «از نزدیک تظاهرات ایران، افزایش خشونت و کشتهشدن غیرقابل قبول افراد را پیگیری میکند.» موگرینی در ادامه عنوان کرده است که حقوق بشر همواره موضوع اصلی در روابط این اتحادیه با ایران بوده است؛ وی بر حق تظاهرات مسالمتآمیز و حق آزادی بیان بهعنوان حقوق اساسی در تمامی کشورها که ایران از آن مستثنی نیست، تأکید کرده است.
طبق این بیانیه، موگرینی گفته است که «طی روزهای اخیر در تماس با مقامات ایرانی بوده است. در فضای مملو از صراحت و احترام که اساس روابط ما است همچنین براساس بیانیه دولت ایران، ما از تمامی طرفهای مرتبط انتظار داریم که از خشونت خودداری کرده و حق اظهار عقیده تضمین شود.» وزارت خارجه فرانسه نیز یک روز پیش از این در بیانیهای اعلام کرد که «وضعیت در ایران را به دقت زیر نظر دارد.»همچنین سخنگوی دولت آلمان در واکنش به آشوبهای پراکنده در برخی شهرهای کشورمان اعلام کرد: «آلمان از ایران میخواهد که واکنش مناسبی به تظاهرات داشته باشد.»
تجمعات اعتراضی ایران در شرایطی با بیانیههای مداخله جویانه کشورهای غربی بویژه امریکا رو به رو شده است که مقامات آنکارا و مسکو توصیه کردند کشورهای غربی از دخالت در امور داخلی ایران پرهیز کنند. در همین چارچوب چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه ضمن انتقاد از مواضع تند رئیس جمهوری امریکا و نخستوزیر اسرائیل در قبال ایران تأکید کرد که این یک موضوع داخلی است و آنکارا مخالف هرگونه مداخله خارجی است.
وزیر خارجه ترکیه گفت که ظریف به وی گفته است که اوضاع در ایران به بدی و گستردگی آن چیزی نیست که رسانهها به تصویر میکشند.
او تأکید کرد که «مخالف هرگونه مداخله خارجی در قضیه ایران است زیرا این یک موضوع داخلی است و ترکیه امیدوار است که ثبات و صلح بزودی در ایران برقرار شود.» پیش از این هم مسکو از کشورهای غرب خواسته بود از دخالت در امور داخلی ایران فاصله بگیرند. نوری مالکی، معاون رئیس جمهوری عراق هم ضمن محکوم کردن هرگونه دخالت خارجی در امور داخلی ایران گفت که ایرانیها از طریق انسجام ملی و رهبری حکیمانه امام خامنهای، نقشه دشمنان را نقش بر آب خواهند کرد.
abib Hosseinifard
۴ Min ·
طلاق با فرجامی خوش و با تدوام دوستیها
اول ژانویه، بیست و پنجمین سالگرد رسمیتیافتن تجزیه چکسلواکی و ایجاد دو کشور مستقل چک و اسلواکی از آن بود. تجربهای نادر در تاریخ که بدون خونریزی و با تفاهم کامل صورت گرفت و دوستیها و ارتباطات کمابیش بادوام ماندهاند.
در ۷۰ سالی که جمهوری چکسلواکی موجود بود، به رغم برخی اختلالات و اختلافات و عدم توازنها کسی دیگر به زادگاهش شناخته نمیشد، مناسبات سببی خانوادگی بسیاری شکل گرفته بود و همین حالا هم یک اقلیت صد هزار نفری اسلواک در جمهوری چک زندگی میکند، با مدرسه و رادیو و تلویزیون مخصوص به خود. هر دو کشور فیلمها و کتابهای یک دیگر را پخش و نشر میکنند، و گرچه اختلاف مختصری میان زبان دو کشور وجود دارد، برای تداوم نزدیکی و باقیماندن توانایی درک و دریافت متقابل از زیرنویس یا ترجمهکردن فیلمها و کتابها خودداری میشود. آندره بابیس، نخستوزیر پوپولیست و تازه منتخب چک زاده اسلواکی است و خانم آندره کرناچوا، شهردار پراگ نیز، و کسی هم مشکلی با این مسائل ندارد.
راست این است که جدایی در دوره تفاهم و همگرایی دو جامعه در دو بخش چکسلواکی انجام گرفت و از همین رو به رفراندوم مردم گذاشته نشد، چرا که رای نمیآورد. الیت سیاسی آن سالها در چک و چکسلواکی، چه به اعتبار تفاوتهایی که در فرهنگ و پیشینه سیاسی خود داشت، چه به اعتبار جاهطلبیها که در یک کشور واحد ارضا نمیشد و چه به اعتبار چشماندازهای مربوط به آینده راه جدایی در پپش گرفتند و چون سابقه اختلافی اساسی میان دو ملت نبود و برخلاف بالکان (بوسنی، کرواسی و …) دخالت و منافع خارجی هم تاثیر و دخالتی محسوس نداشت و نیز، به دلیل تفاهم در باره کل روند جدایی، این تجزیه به صورتی آرام و مطلوب صورت گرفت. از جمله اموال غیرمنقول به ملتی تعلق گرفت که این اموال در خاک اوست و در باره اموال منقول هم تقسیم به نسبت جمعیت انجام گرفت و …
و هنوز هم دو ملت نزدیکترین دوستان به یکدیگرند، با اقتصادهایی نسبتا کارا و بارونق که گرچه با دستمزدهای پایین و محدودنگه داشتن خدمات اجتماعی به این موفقیت رسیدهاند، ولی حالا به تدریج جامعه سهم خود را از رونق اقتصادی طلب میکند و حاضر به ادامه شرایط قبلی نیستند….
۲۵ سال پیش در همین روزها در باره زمینهها و انگیزهها و دلایل آرامی و سهولت تجزیه چکسلواکی مقالهای نوشتم که در لینک زیر قابل رویت است.
https://www.4shared.com/web/preview/pdf/yLfmfnhOca
Kein automatischer Alternativtext
verfügbar.
…
Attachments area
Preview YouTube video اقتصاد ِ سیاسی حرکتهای اعتراضی اخیر در ایران
اقتصاد ِ سیاسی حرکتهای اعتراضی اخیر در ایران