خانه » مقاله » امیر تتلو: گوشتِ نذریِ “انتخابات ۹۶”/ مسعود نقره‌کار

امیر تتلو: گوشتِ نذریِ “انتخابات ۹۶”/ مسعود نقره‌کار

• کیست و چه کرده است این جوانِ هنرمندِ”ریتم اند بلوز” خوانِ سراپا خالکوبی شده و جاهل مسلک که ابتدا لِه اش می کنند و بعد رای اش را اصولگرایان روی چشم می گذارند و اصلاح طلبانِ حکومتی هم برای منکوب کردن مخالفان حکومت اسلامی از جمع زدن ِرای او به رای خود اباء نمی کنند.

 

انتخابات” تمام شد:

۱
غریب نبود آنچه در این انتخابات دیده شد. شبه روشنفکریِ ایرانی از زمانۀ عباس میرزا تا به حال بارها وجدان واژه ها و مفاهیم را درملاء عام اعدام کرده است. مستند است که عقلانیت سیاسی و بلوغ سیاسی بار نخست نیست که آونگِ دارِ التقاطی گری و تذبذبِ شبه روشنفکری و پاره هائی ازکوشندگان سیاسی و فرهنگیِ این سرزمین می شوند

۲
من باردیگرهوشیاری آیت الله خامنه ای را تحسین می کنم . این جنایتکارِهوشمند سنجیده، با برنامه و مهندسی شده حرف می زند و عمل می کند. در بارۀ ” انتخابات” گفت: “مهم نیست به چه کسی رأی می‌دهیم، مهم این است که همه بیایند و باشند و نشان بدهند که حاضرند از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کنند.”

او و حکومت اش با ۴۰ میلیون رای برنده انتخابات شدند. (البته با استناد به آمار حکومتی)

علیرغم اینکه پیروی ازتودۀ خمیری وسیلابی را کاری نادرست می دانم، وتجربه نیز شهادت مظلومانه و ذبح شرعی وغیرشرعی ِشعور در پای بساط شور نشانمان داده است، رخداد ” انتخابات” ۹۶ را یک پیروزی بزرگ برای مردم آگاه و شریف وطنمان می دانم. سال ۱۳۵۸ حدود ۹۹ درصد مردم واجد شرایط به حکومت اسلامی رای دادند وآری گفتند، امسال پس از گذشت نزدیک به چهاردهه، طبق آمارحکومتی حدود ۷۰ درصد تودۀ مردم به این حکومت آری گفتند، و این افت حدود ۳۰ درصدی یک پیروزی برای مخالفان حکومت اسلامی ست.
البته تا یادم نرفته این نکته هم بگویم که ” انتخابات” های حکومتی ویژگی ها دارند که باید به آن ها عنایت کرد. برای نمونه یکی شان این است که اصلاح طلبی حکومتی اگردر” انتخابات” های حکومتی برنده شود، همۀ آمارها و ارقام حکومتی در باره “انتخابات” درست و صحیح خواهند بود و مو لای درزشان نمی رود، اما اگر اصلاح طلبی حکومتی برنده نشود تقلب شده و آمارها و ارقام حکومتی دستکاری شده اند.( نمونه اند تجربه سال ۸۸ و سال ۹۶)

۳
دراین ” انتخابات” باز تجربه شد منطق آخوندی با قیاس آخوندی پیوند می خورد. این منطق را درفرمایش حیرت انگیزو فیلسوفانه و شبان وارفیلسوف شهیر اصلاح طلبان دیدیم که فرمودند: ” ما از دموکراسی فقط همین انتخابات را داریم ، بروید رای بدهید” و یا درمقایسه کردنِ مضحکانۀ انتخابات امریکا و فرانسه با انتصابات در حکومت اسلامی درخشید.

۴
دل ام اما یک جا خیلی سوخت. می دانیم زنان میهنمان، همچون گذشته فقط یک جا به طوررسمی و”قانونی” از حقوقی مساوی با مردان برخوردارند، و آن جا پای صندوق رای دادن به تداوم و تحکیمِ حکومت اسلامی ست. چه شادمانه برخی از زنان سرزمین مان از این تساوی حقوق پاسداری کردند.

۵
” لقب سازی ژورنالیستی” به عنوان یکی از ویژگی های اصلاح طلبی حکومتی، در”انتخابات” ها باب شده است. دراین عرصه حزب توده همان اوان انقلاب با لقبِ مثلث” بیق” ( بنی صدر، یزدی و قطب زاده) شروع کرد. یکی از روزنامه نگاران اصلاح طلبِ حکومتی، ادامه دهندۀ همان روش شده است، با عالیجناب سرخپوش (هاشمی رفسنجانی از رهبران اصلاحات) و عالیجنابان خاکستری شروع کرد تا به امروزکه با مثلث “جیم” و آیت الله قتلِ عام و آیت الله خون آشام ادامه داده است. این لقب سازی ها نوعی ” ایزگم کردن” و مخدوش کردن واقعیت با خود داشته و دارند. برای نمونه: آیت الله خمینی آمراصلی و فتوی دهندۀ ” قتل عام ها و خون آشامیدن ها” حساب شده از قلم انداخته می شود و لقبی از این لقب ساز حرفه ای و لقب سازی های هیچکاکی- دراکولائی نمی گیرد ودرمعرکه ” انتخابات” هم هیچ اشاره ای به نقش این جانی در کشتارسال ۶۷ نمی شود. البته لقب ساز به روی خود هم نمی آورد هنوز مرکب رای دادن اش به چند دراکولای اصلاح طلب، مثل ری شهری و دری نجف آبادی خشک نشده است. اصلاح طلبی حکومتی حتی برای حذف رقیبان خودی تن به مخدوش کردن و خاک پاشیدن به چشم واقعیت داده است، و خود را به فراموشی زده است که رئیسی ها و پورمحمدی ها یکی دو تا از مُطلا های دوران طلائی جنایت هستند.

۶
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اصلاحات دولت خاتمی، اگر چه دراین انتخابات انگشت هوا نکرد تا شهامتِ انگشتی نشان دهد، اما نوشت کسانی که در انتخابات شرکت نکردند از استقبال ۴۰ میلیونی مردم درس بگیرند و برای اینکه طعنه ای هم زده باشد با آوردن بیتی از مولانا، آن دست اش ازاین دنیا کوتاه را هم عذاب داد. پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی روشن و تکراری است، یعنی: اگرحساب روکم کردن مخالفان حکومت باشد ما رئیسی وتتلو و ۱۵ میلیون رای شان را هم ازآنِ خود می دانیم و با مالِ خود جمع می زنیم . پیش تراین پیام را به صراحت هاشمی رفسنجانی در یکی از نمازجمعه ها خطاب به مخالفان حکومت اسلامی و تحریم کنندگان انتصابات نعره کرد که: ( نقل به معنی) ” بیخودی روی اختلاف های ما حساب باز نکنید، ما آخوندهای معمم و مکلا گوشت همدیگررا می خوریم اما استخوان یگدیگر را دورنمی ریزیم”.

۷
بزرگان اصلاح طلبی حکومتی و مغزهای اتاق ها وحجره های فکر، و بسیارانی از رای دهندگان به آقای روحانی، خطاب به رئیس جمهور منتخب شان می گویند ” ما رای مان را دادیم جناب دکترحسن روحانی، حالا نوبتِ شماست.” یعنی آقای روحانی اگرشما خراب کنید به ما که به شما رای دادیم مربوط نمی شود، همۀ تقصیرها گردن شما خواهد بود. این منطق هم همان منطق ” انتخابات”ِ دموکراتیک اسلامی و گام برداشتن در مسیرِ دموکراسی ست. کسانی که رای دادند و عوام الناسی را به رای دادن تلقین کردند، مسؤل اند.

۸

این”انتخابات” با نام و زندگی و هنرِ یک هنرمند جوان به نام امیرتتلو گره خورد. می گویند این هنرمندِ قربانی آخوندیسم، درسال ۸۸ حامی جنبش سبزبود، دراین فاصله منصرف از اصلاح شدن، و نیزِفشارِهای ددمنشانۀ حکومت اسلامی سرازحمایت ازجنایتکاری همچون رئیسی درآورد. روزهای مبارزات “انتخابات” ی مخالفان اش دیوارنویسی کردند که: ” امیر تتلو سبزی که زرد کرد!” و…

چندروزی کارمن این شد که بنشینم و زندگی و هنرامیرتتلو، ” سبزی که زرد شد” را دنبال کنم، وکارهایش را ببینم وگوش کنم. ازروی دلسوزی و کنجکاوی، می خواستم ببینم کیست وچه کرده است این جوان که بیش از۴ میلیون جوان ایرانی درمیهنی اسلامی ای که همۀ کارهای این هنرمند قبیحه و جرم انگاری ست، برایش” لایک”می زنند و طرفدارش هستند. برایم مهم بود ببینم کیست این یکی از ۱۵میلیون هم وطنی که به رئیسی رای داده است، همان۱۵میلیونی که به اضافه آن ۲۵ میلیون می شوند رقم ۴۰ میلیون ادعائی ای که بازحماسه آفریدند ومی باید امثال من به آراء و نظرشان احترام می گذاشتیم و دنبال شان ریسه می شدیم.

باری، بسیاری ازکارهای تتلو به چشم و گوش من زیبا، دلنشین و هنرمندانه آمدند. ودلم بیشتر به حال اش سوخت. بارها یواش و بلند گفتم : حیف از این همه استعداد:

“مردمان بی‌عشق کبوترارو پردادند
من دوباره بی‌عشق نگران فردامم
من خُب آره بی‌حس با اینکه کلی درد دارم
اما مردمان بی‌عشق دیگه حتی رحم نمی‌کنن به پَــر وبالم”.

و بالاخره این که کنجکاو بودم وهستم دریابم اصلاح طلبانِ حکومتی که دنبال تغییررفتارحکومتیان هستند، تغییررفتاررئیسی ازیک آخوندِ مرتجعِ قاتل به آخوندی که درکناریک خواننده مدرن رَپ و” ریتم اند بلوز”می نشیند، و با اودرباره هنرش حرف می زند وازاوبه خاطر شرکت اش درانتخابات و حمایت اش ازحکومت اسلامی تشکرمی کند راچگونه تعبیر می کنند؟، آیا ربطی بین اصلاح طلبی حکومتی وتغییررفتاررئیسی دیده می شود؟. آیا تغییر واصلاحِ آخوندی ازاین مدرن تروعمیق ترسراغ دارند؟ وچه تفاوت کیفی ای میان اصلاح طلبی خلخالی وهادی غفاری و ری شهری و دری نجف آبادی و مشابهین شان با تغییر رفتارِرئیسی وجود دارد؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*