به نظر می رسد که ترامپ و همکاران نظامی و امنیتیش در دولتی که به دستان خود او چیده شده اند خوب می دانند که در قبال جمهوری اسلامی چه می خواهند بکنند.
در حالی که هنوز مواضع اصلی و سیاستهای واقعی و مقاصد دونالد ترامپ رئیس جمهور تازه بر اریکه قدرت نشسته ایالات متحده آمریکا به درستی برای خود مردم آمریکا روشن نشده، تندروهای ایرانی چه در جبهه حکومت اسلامی و چه در آن طرف خط چنان سنگ ترامپ را به سینه می زنند که گوئی بر سر دعوت از پرزیدنت آمریکائی برای حمله به ایران با هم مسابقه گذاشته اند.
دو حرکت مرتبط با ایران که دونالد ترامپ در این چند هفته اول ریاست جمهوری خود انجام داد، از نظر عملکرد بسیار متفاوت بوده اند و برای آنها می توان نتایج متفاوتی را پیش بینی کرد.
فرمان اجرائی منع ورود
امروز دیگر کمتر کسی وجود دارد که قبول نداشته باشد امضای فرمان اجرائی آقای ترامپ در مورد منع مدت دار ورود پناهندگان و اتباع هفت کشور از جمله ایرانی ها به آمریکا، چقدر شتابزده و حساب نشده بود. تا آنجا که با عکس العمل شدید جامعه مدنی آمریکا مواجه شد و حالا حتی اگر با شیوه های حقوقی هم دولت ترامپ این فرمان را نجات دهد و به اجرا بگذارد، بازهم چنین فرمانی مقتدر نخواهد بود و اجرای آن با اگر و اماهای زیادی روبرو خواهد شد.
اکنون معلوم شده در نوشتن فرمان اجرائی جنجالی دونالد ترامپ از کارشناسان خبره وزارت امورخارجه و سازمانهای امنیتی آمریکا هرگز استفاده نشده است. گویا نوشتن متن به این مهمی به شخصی سپرده شده بود که آشنائی خوبی با قوانین و مقررات و مسائل مهاجرتی و مرزبانی آمریکا نداشته است.
این فرمان که حداقل در بین ایرانیان خارج از کشور بسیار با آن مخالفت شد و از این ره آورد دوستان و مزدوران جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا سوء استفاده های فراوان به نفع اربابشان کردند، نشان داد که ترامپ و همکارانش هنوز خوب نمی دانند در قبال موضوع ایران چه کارهائی را نباید بکنند.
گفته شده بود که هدف این فرمان اجرائی مبارزه با اسلام سیاسی و افراطی و ترور و تروریست است. اما بهتر است برای یک بار هم که شده با چشمانی باز همچون عقاب به قضیه نگاه کنیم . همه این کارها و تبلیغات برای کسب قدرت بیشتر و چپاول ملتهاست . همه سیاستمداران به دنبال معامله هستند. آنها بازیگرانی هستند که میخواهند ملتها را با حرکات خودشان شیفته و مبهوت کنند.
برخورد تند با آزمایش موشکی سپاه
حرکت دوم دونالد ترامپ که به ظاهر در قبال آزمایش موشکی سپاه در منطقه سمنان بود از جنس دیگری است. به نظر می رسد که ترامپ و همکاران نظامی و امنیتیش در دولتی که به دستان خود او چیده شده اند خوب می دانند که در قبال جمهوری اسلامی چه می خواهند بکنند.
این حرکتها که هدفشان تحقیر و ترساندن جمهوری اسلامی بود، برخلاف فرمان اجرائی منع ورود هرگز با مخالفتی جدی در داخل جامعه آمریکا روبرو نشد. لحن حملات مقامات آمریکائی به خصوص ژنرال فلین مشاور امنیت ملی و خود پزیدنت ترامپ چنان بی سابقه و سخت بود که تصوری جز زدن بر طبل جنگ نام دیگری نمی توان بر آنها گذاشت.
اینجا بود که بسیاری از تندروها چه در جبهه حکومت اسلامی و چه در جبهه مخالفان حکومت اسلامی به تعریف و تمجید از این حرکات دست زدند. تندروهای سپاه پاسداران و سایر نهادهای ضد مردمی که دستی در موشک هوا کردن اخیر داشتند خوشحالند از این که بدین ترتیب برجام بر هم می خورد و این یعنی شکست حسن روحانی در انتخابات پیش رو و سوار شدن دوباره آنها بر خر مراد برنامه اتمی مشکوک و پر هزینه بی حاصلشان برای ملت ایران و البته سود آور و جیب پرکن برای خودشان.
از آن سو عناصری تازه به دوران رسیده در خارج کشور که هیچ تجربه ای از وقایع سال پنجاه و هفت ندارند و گمان می کنند که تاریخ با موتور جستجوگر گوگل شروع شده است، چنان دست به توجیه تئوریک اقدامات و حرفهای رئیس جمهور آمریکا می زنند که گمان نمی رود استدلالهای آنها به عقل خود جناب ترامپ و استراتژیستهای او هرگز رسیده باشد.
مصاحبه ترامپ با فاکس
هردو این گروههای افراطی در شرایط خطیر حاضر در اشتباه بزرگی هستند و هرکدام به نوعی دارند پرزیدنت آمریکائی را دعوت می کنند که به ایران حمله کند. حمله ای که نوع و عواقب آن معلوم نیست و نمی توان پیش بینی کرد که تا چه حد رژیم جمهوری اسلامی را ضعیف می کند و تا چه اندازه به مردم ایران آسیب می زند. در حرفهای این دو گروه افراط گرا صحبتی از حساب سود و زیان نیست و هردو گروه فقط برای منافع شخصی خود چانه می زنند و به فکر مردم ایران نیستند.
در تایید سخنم مبنی بر این که هردو گروههای افراطی طرفدار و مخالف جمهوری اسلامی در اشتباه محاسباتی هستند، نظر شما را به مصاحبه اقای ترامپ با فاکس نیوز جلب میکنم. دقت بفرمایید پرزیدنت ترامپ چه فرمودند. خلاصه کلام ایشان این بود: اگر قرار بود با ایران توافقی شود باید معامله خوبی انجام میشد و اگر جمهوری اسلامی در جبهه ما بود ما با همین توافق بد هم کنار می آمدیم.
دونالد ترامپ در گفت و گوی اخیر خود با «بیل اورایلی» مجری شبکه فاکس نیوز آمریکا به آزمایش موشکی، تهدیدهای هفته اخیر و توافق هسته ای ایران و جامعه جهانی اشاره کرد. پرزیدنت ترامپ گفت: اگر ایران می گفت خیلی خوب ما الان در کنار هم هستیم، من با این توافق کنار می آمدم اما برعکس شد، آنها جسورتر شده اند.
آقای ترامپ در همان گفتگو درباره توافق هسته ای با جمهوری اسلامی از دولت قبل آمریکا انتقاد کرد و گفت: این یکی از بدترین توافق هایی بود که من تا حالا دیده ام. فکر می کنم این توافقی بود که نباید هرگز مورد مذاکره قرار می گرفت. اگر قرار بود با ایران توافقی شود باید معامله خوبی انجام میشد.
سونامی ناسیونالیسم افراطی
جهان اکنون با مشکل دیگری نیز دست و پنجه نرم می کند. وجود افرادی مانند رودریگودوترته در فیلیپین، رجب طیب اردوغان در ترکیه، دونالد ترامپ در آمریکا، بوریس جانسون در انگلیس که در بالاترین سطوح حکومت حاضرند و ملی گرایان افراطی مانند ماری لوپن در فرانسه، خرت ویلدرس در هلند، بپه گریلو در ایتالیا و نوربرت هوفر در اتریش که همه برای به دست گرفتن قدرت در کشورشان خیز برداشته اند، همه نمونه های بارزی از سونامی بزرگی می باشد که باید دید در آینده چه می کنند.
یکی از ویژگیهای بارز این سونامی بازگشت نوعی از دیکتاتوری آشکار و نهان همراه با ایجاد نوعی از جّو خفقان و جّو رعب و وحشت در این کشورها میباشد. همه اینها در یک چیز مشترکند و آن نابودی و برچیدن بساط اتحادیه اروپاست. از این نظر آمریکای ترامپ نیز حامی آنها به شمار می رود.
آمریکا هیچ موقع از شکل گیری اتحادیه اروپا راضی نبوده، خواهان متلاشی شدن یا تضعیف آن می باشد. آمریکا تنها خواهان شکل گیری اتحادیه ی نظامی ناتو با بودجه حمایتی خود اروپائی ها بصورت بازوی نظامی آمریکا در منطقه بوده است. آمریکای ترامپ فکر می کند که در صورت نبود اتحادیه اقتصادی و حقوقی سیاسی اروپا بمراتب راحت تر توسط آمریکا قابل کنترل و هدایت می باشد. از این رو برای حفظ اتحادیه نظامی ناتو، آمریکا و دستگاه های تبلیغاتی آن همیشه و با تمام قدرت باید بر طبل “دشمنی مجازی” که اروپا را بشدت تهدید میکند می کوبند.
وظیفه نیروهای ملی
همانطور که در شرح بالا گذشت ملت ایران اکنون فقط با فاشیستهای مذهبی داخلی طرف نیست. بلکه تندروهای جنگ طلب داخل و بیرون از حاکمیت ایران و شوونیستها (ناسیونالیستهای افراطی) که در سراسر جهان هر روز بیشتر قدرت می گیرند نیز می توانند زیانهای فراوانی برای ایران داشته باشند.
ما با روشنگری و اتحاد میتوانیم کشور را با دستهای خود و مردم ایران از چنگال این فاشیستهای مذهبی در ایران و همچنین از گزند ناسیونالیستهای افراطی تازه به دوران رسیده غربی نجات دهیم. اردوغان همان زرهی را اکنون به تن دارد که ولادیمیر پوتین آن را بر علیه ما پوشیده و خامنه ای نیز از آن استفاده می کند.
استراتژی تبلیغاتی فاشیستهای مذهبی و نیروهای ملی گرای افراطی که بعضی از آنها این افراطی گری را را با اسلام و برخی دیگر با مسیحیت افراطی ادغام نموده اند، برایجاد ترس، شایعه پراکنی و تولید جو تشنج استوار است و نه بر تبلیغ برنامه های سیاسی اجتماعی سازنده و مردمی. اولویت آنها این است که استراتژی تبلیغاتی خود را توسط رسانه های غیر مستقل که وابستگی های عمیق به جریان های سیاسی دوگانه دارند جهت حفط یا کسب قدرت به پیش ببرند.
در مقابل این سیاست مزورانه نیروهای ضد ملی، وظیفه اصلی نیروهای ملی در شرایط خطیر فوق روشنگری و دادن تحلیل درست به مردمی است که هر روز هدف رسانه های وابسته داخلی و خارجی قرار دارند که می خواهند کشور عزیز ما ایران را به سراشیبی تجزیه و سقوط بکشانند.
Attachments area