خانه » مقاله » محور همکاری مسکو-باکو-تهران؛ توسعه نفوذ روسیه/رضا تقی زاده

محور همکاری مسکو-باکو-تهران؛ توسعه نفوذ روسیه/رضا تقی زاده

کنفرانس سه‌جانبه سران در باکو با حضور ولادیمیر پوتین، الهام علیف و حسن روحانی، به بهانه توسعه همکاری‌های منطقه‌ای مابین سه کشور حوزه دریای خزر اجرای گام به گام طرح بزرگتری را دنبال می‌کند که هدف اعلام‌نشده و مشخص آن دور نگاه داشتن ایران از غرب و همزمان، هموار ساختن مسیر دسترسی مستقیم مسکو به حوزه خلیج فارس و شبه‌قاره هند است.

2615ولادیمیر پوتین، الهام علیف و حسن روحانی رئیسان جمهور روسیه، جمهوری آذربایجان و ایران در باکو

تن دادن روحانی به پیشبرد این طرح که همسو با سیاست نگاه به شرق و مورد حمایت رهبر و نظامیان جمهوری اسلامی است، می‌تواند اقدامی سازشکارانه به‌منظور کاهش فشارهای داخلی علیه دولت طی ماه‌های منتهی به زمان برگزاری انتخابات رییس‌جمهوری تلقی شود.

به بهانه کوتاهی‌های برجام و انتظارات برآورده نشده بعد از توافق اتمی، حملات اصولگرایان و نظامیان علیه دولت، طی ماه‌های اخیر شدت بی‌سابقه‌ای یافته است به‌طوریکه پاره‌ای گمانه‌زنی‌های داخلی از احتمال شکست روحانی در انتخابات اردیبهشت آینده حکایت دارند.

در شرایط نه چندان مطلوب جاری، دولت روحانی ظاهرا به‌دنبال جلب رضایت منتقدین و نزدیکی بیشتر با شرق است.

تلاش برای تقویت محور همکاری‌های تهران- مسکو ( و باکو) در حالی صورت می‌گیرد که دولت آمریکا همسو با اتحادیه اروپا، همچنان سیاست حمایت از میانه‌روهای حاکمیت اسلامی را دنبال می‌کند و به تعدیل تدریجی رفتارهای خارجی تهران در منطقه امیدوار است.

جان برنان رییس سازمان مرکزی اطلاعات (جاسوسی) آمریکا روز جمعه هفته گذشته ضمن شرکت در کنفرانس امنیتی اسپن-ایالت کلرادو آمریکا، با تاکید بر انجام مذاکرات گسترده با ایران، ابراز امیدواری کرد برخی عناصر میان‌ رو در داخل دولت قدرت بیشتری بگیرند (اظهاراتی که واکنش تند تندروهای نظام اسلامی تهران را برانگیخت).

جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای کرملین

با استفاده از خلا نسبی قدرت در منطقه، به دلیل کاهش محسوس حضور نظامی آمریکا، روسیه طی دو سال گذشته تحکیم موقعیت نظامی- امنیتی خود در حوزه خلیج فارس و بخش عربی خاورمیانه را با جدیت بیشتری هدف قرار داده است.

موفقیت نسبی روسیه در پیشگیری از سقوط بشار اسد بعد از شرکت مستقیم در جنگ داخلی سوریه، کرملین را در پیگیری این هدف بیش از پیش تشویق کرد.

از سوی دیگر توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با غرب، به‌خصوص همکاری در حوزه انرژی‌های فسیلی می‌تواند بازار انحصاری گاز روسیه را در اروپا مورد تهدید قرار دهد.

تشویق پیوستن ایران به محورهای محدودتر همکاری‌های منطقه‌ای مانند عضویت در پیمان شانگهای، تلاش برای تقویت محور همکاری با ترکمنستان و قزاقستان (اجلاس سه جانبه اینچه برون) و فعال ساختن کریدور شمال جنوب به منظور متصل ساختن روسیه به خلیج فارس، ضمن مشغول داشتن ایران به همکاری‌های کم‌بازده، می‌تواند به‌جای غرب، تکیه ایران به روسیه را افزایش دهد.

روسیه در گذشته نشان داده که به‌جای توسعه همکاری با دولت تهران، مصمم به استفاده ابزاری از جمهوری اسلامی است.

تعلیق تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم اس-۳۰۰ به مدت ۹ سال، علیرغم دریافت تمام هزینه‌های فروش، بدون پرداخت کمترین غرامت، نماد این سیاست است در حالی که آمریکا بعد از رسیدن به توافق اتمی با تهران نه تنها ۴۰۰ میلیون دلار باقی مانده وجوه بلوکه شده ایران را از محل پیش پرداخت خرید اسلحه از آن کشور آزاد ساخت که بابت بهره نگاهداری آنها یک میلیارد و سیصد میلیون دلار نیز نقد در اختیار دولت روحانی قرار داد.

همکاری‌های پرهزینه و کم‌بازده

پیش از برگزاری کنفرانس سران باکو، حسن روحانی به عنوان شاه‌بیت توسعه همکاری ایران با آذربایجان از ایجاد کارخانه اتومبیل‌سازی (مونتاژ قطعات) درآن کشور یاد کرد؛ اقدامی که پیشتر با انگیزه‌های مشابه سیاسی در سوریه، عراق، روسیه سفید، سنگال، و ونزوئلا صورت گرفتن و هیچیک به نتیجه مطلوب اقتصادی نرسید.

سنگین‌تر از هزینه‌های نسبتا قابل تحمل ناشی از شکست سرمایه‌گذاری‌های نمایشی خارجی ( با وجود نیاز داخلی به دارایی‌های ارزی و کاربرد بهتر آنها در بهبود صنایع اتومبیل‌سازی داخلی که بعد از ۵۰ سال همچنان در مرحله مونتاژ به‌سر می‌برند و برای ادامه حیات نیازمند قطعات وارداتی هستند)، هزینه‌هایی است که در سایه توسعه همکاری‌های سیاسی – نظامی تحمیلی قرار گرفته و فراموش می‌شوند – منجمله دریافت بیش از یک هزار میلیارد دلار غرامت ناشی از خسارات جنگ با عراق که به دلیل دوستی تهران با دولت شیعه عراق به دست فراموشی سپرده شده است.

در رابطه با آذربایجان و روسیه، ایران با موضوع مهم تعیین حدود ملی در آبهای خزر روبرو است در حالی که روسیه مستقلا با انکار کامل ایران و مبادرت به عقد توافق‌های دوجانبه با سه دولت دیگر حوزه خزر، حدود آب‌ها و منابع کف خزر را با آنها تقسیم کرده است.

آذربایجان با قرار دادن حدود مالکیت مورد ادعای ایران در آب‌ها و منابع زیر آب‌های دریای خزر در قانون اساسی خود، حتی راه مذاکره با تهران در این زمینه را مسدود ساخته است.

در اجرای سیاستی متفاوت با امروز، ایران در ژوئن سال ۲۰۰۰ با پرواز دادن دو فروند جنگنده فانتوم بر فراز کشتی اکتشافی شرکت بی پی در آب‌های مورد اختلاف با آذربایجان در خزر، کشتی یاد شده را مجبور به ترک منطقه ساخت.

روز اول ماه اوت سال ۲۰۰۲، روسیه که تنها قدرت مؤثر دریایی در خزر است، و امروز توسعه همکاری‌های نظامی و امنیتی با آن کشور دردستور کار دولت قرار داده شده، به‌منظور حمایت از دعاوی جمهوری آدربایجان رزمایش دریایی ۱۵ روزه‌ای را در آب‌های خزر برگزار کرد که در آن ۶۰ ناو جنگی و بیش از ۳۰ فروند هواپیمای نظامی شرکت داشتند.
با حمایت روسیه، همزمان در قزاقستان نیز هم رزمایش «دریای صلح» در منطقه «مانگستان» در آب‌های ساحلی خزر با حضور یگان‌های نظامی آن کشور برگزار شد.

ایران قصد داشت سال بعد چهار ناو جنگی خود را از خلیج فارس به آب‌های خزر منتقل کند که این اقدام با مقاومت روسیه روبه‌‌رو و منتفی شد.

توسعه همکاری‌های منطقه‌ای با رهبری روسیه می‌تواند تعادل در مناسبات خارجی ایران را نامتوازن ساخته و منافع ملی کشور را وجه‌المصالحه قرار دهد.

رژیم حقوق خزر، پس از بیش از ۱۸ سال اتلاف وقت و انجام ۳۰ دور گفت‌وگوهای کارشناسی، همچنان بلاتکلیف باقی مانده، و در نتیجه ایران به طور کامل از اقتصاد انرژی این حوزه با اهمیت جغرافیایی کنار گذاشته شده است.

شرکت در کنفرانس سران باکو و قبول تعهدات مربوط به توسعه همکاری‌های سیاسی، نظامی و امنیتی با هدایت و رهبری کرملین، کمک به حفظ وضع موجود و نهادن مهر تأیید بر انزوای تحمیل شده علیه ایران در منطقه است و تنها می‌تواند به تحکیم نفوذ و حفظ منافع منطقه‌ای روسیه از آب‌های خزر تا خلیج فارس بیانجامد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*