انتشار یک نوار صوتی ۴۰ دقیقه ای از مرحوم آیت الله منتظری که تاریخ آن به روزهای خونین پس ار خرداد ۶۷ بازمیگردد آشکار ساخت آنچه وی در کتاب خاطرات خود بازمیگوید عین حقیقت است و او با أنکه میداند اعتراضش به اعدامها و انتقاداتش از احمد خمینی و موسوی اردبیلی و قضات رژیم میتواند عواقب وخیمی از جمله برکناری او از قائمقامی آیت الله خمینی داشته باشد سکوت نمیکند و به ندای وجدانش پاسخ میدهد .
وبسایت رسمی آیت اﻟله حسینعلی منتظری، فایل صوتی از سخنان او را درباره اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ منتشر کرده فاش میکند که مرحوم آیت الله منتظری اعدام های آن سال را بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی از هنگام پیروزی انقلاب نام برده شده است.
در شرحی که همراه با فایل صوتی صحبتهای آیت الله منتظری منتشر شده، آمده است که چون «دانستن حق مردم است»، این فایل منتشر میشود و پیشتر هم اسناد مکتوب مربوط به اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ ارائه شده است: «آیتالله منتظری پس از اطلاع از این اعدامها و در جهت توقف آن، علاوه بر نگارش دو نامه به آیتالله خمینی، در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ دیداری با آقایان نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده اطلاعات در اوین) داشتند که شرح آن در پیوست شماره ۱۵۵ کتاب خاطرات آمده است. اینک فایل صوتی این دیدار با امانتدارى و بدون هیچ ویرایشی برای اولین بار منتشر مىگردد.»
اعدامهای سال ۶۷ در پی انجام عملیات موسوم به فروغ جاویدان توسط سازمان مجاهدین خلق ایران و حمله اعضای این سازمان از خاک عراق به داخل ایران، صورت گرفت.
تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر است
در آغاز این فایل صوتی که حدود ۴۰ دقیقه است آیتالله منتظری خطاب به حاضران میگوید که چون نسبت به آنان شناخت دارد این حرفها را میزند: «اگر غیر شما بود، من اصلا کار نداشتم.»
خطاب به مسئولان حاضر، که به «هیئت مرگ» شهرت یافته، میگوید که «بزرگترین جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی» را انجام میدهند.
او میگوید که آنچه آنها انجام دادهاند در نظر او بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی است که از اول انقلاب تا آن زمان انجام شده و در عین حال افراد حاضر را به عنوان مسئولان این اقدام، چهرههای خوب و متدین دستگاه قضایی میداند.
منتظری خطاب به حاضران میگوید که نامشان در آینده و در تاریخ جزو جنایتکاران نوشته خواهد شد و اضافه میکند که شاید این استراتژی آنها باشد.
او از رئیس وقت دستگاه قضای جمهوری اسلامی (عبدالکریم موسوی اردبیلی) هم انتقاد میکند و میگوید: «متاسفانه بدبختی ما این است که در راس دستگاه قضایی ما کسی قرار گرفته که خودش با این چیزها مخالف است و بعد میآید در نماز جمعه آن جور شعار میدهد و وقتی هم میخواهد از امام سوال بکند {…} میپرسد که اعدامها را در شهرستان شروع کنیم یا در استان؟»
آیتالله منتظری که در آن زمان، قائم مقام رهبری بوده، میگوید که از مراجعه یک مقام مسئول قضایی از یکی از استانهای کشور خبر داده که از شرایط پیش آمده ناراضی و ناراحت بوده و به او گفته است که در ادامه سوالها برای تشخیص بر سر موضع بودن زندانی از او پرسیدهاند که آیا حاضری روی مین بروی؟ زندانی هم در جواب گفته است که مگر همه مردم حاضرند روی مین بروند و این سوالها که از من تازه مسلمان میکنید، وارد نیست.
به گفته آیتالله منتظری «به دنبال این پاسخ با زندانی مورد نظر معامله بر سر موضعی کردهاند و او اعدام شده است».
یکی نکتههای قابل توجه در صحبتهای منتشر شده از آیتالله منتظری این است که احمد خمینی فرزند رهبر وقت ایران، خواهان اعدام گسترده زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده و وزارت اطلاعات هم این مساله را برنامهریزی کرده است: «اطلاعات رویش نظر داشت و سرمایهگذاری کرد و شخص احمد آقا هم از سه، چهار سال پیش میگفت که مجاهدین از روزنامهخوان، مجلهخوان و اعلامیهخوان، همه باید اعدام شوند. اینها چنین فکری میکردند و حالا فرصت را مغتنم شمردند و این جریانی که منافقین به ما حمله کردند، این را جا انداختند پیش امام، حالا هر جوری و … بالاخره از امام نوشته گرفتند و دادند دست افراد و حالا این به کجا منتهی میشود و در آینده چه میشود …»
او تاکید میکند: «بیش از همه من از اینها ضربه خوردهام. هم در زندان، هم بعد زندان. پسر من را هم اینها به شهادت رساندهاند، بزرگان ما را اینها به شهادت رساندهاند. اینها را همه من میدانم. ولی معذالک آنچه برای من مهم است آبروی اسلام و انقلاب و آینده کشور و آینده شخص آیتالله خمینی{ست} و اینکه تاریخ چه قضاوتی میکند.»
آیتالله منتظری در صحبتهای خود به نامههایی هم که درباره این موضوع به روحالله خمینی نوشته است اشاره دارد و به جزییات مطرح شده در این نامهها میپردازد و میگوید که همه رفقایش با نامه نوشتن به امام مخالف بودهاند.
در میانه صحبتهای حسینعلی منتظری، پورمحمدی ( وزیر دادگستری فعلی ) شرحی از روند محاکمه و اجرای احکام صادر شده میدهد و میگوید که در مواردی چندین بار با افراد اعدام شده صحبت شده است: «ما تک تک اینها را آوردیم توی اتاق. مورد داشتیم که چهار بار با او صحبت کردیم. کرارا داشتیم که سه بار با او صحبت کردیم.»
در این صحبتها گفته میشود که افراد تا در مورد بر سر موضع بودن زندانی به قطعیت ۱۰۰درصد نرسیدهاند، {حکم اعدام} امضا نکردهاند.
آیتالله منتظری میپرسد که فکر کردید چطور شده که او بر سر موضع شده که این سوال بیپاسخ میماند: «الان خدمتتان عرض میکنم. مواردی که تا به حال اجرا کردهایم، تماما مواردی بوده که به اتفاق آرا بود … و حتی در برخی از موارد جناب حاج آقا اشراقی احتیاط میکردند و با برخی از برادران دیگری که در زندان بودند مشورت میکردند. الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارند و ما اصلا اجرا نکردیم … و از این بالاتر حدود ۴۰ مورد داریم که به اتفاق آرا امضا کردهایم و فقط به لحاظ اینکه اینها یا تنها فرزند خانه بودند، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده {اجرا نکردهایم} و حدود ۲۶ نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶، ۱۷ سالشان بوده و الان حدود ۲۳، ۲۴ سالشان شده …»
به گفته این فرد عضو شورای سه نفره قضایی،، در مواردی حکم اجرا نشده است تا با افراد اتمام حجت بشود و در روز آخر تکلیف آنها را معلوم کنند.
در میان این صحبتها،آیتالله منتظری در صحبتهای خود نسبت به اعدام زنان اعتراض میکند و پاسخ میشنود که «در مورد دخترها» در مواردی التماس میکردهاند که دو خط بنویسند و برگردند زندان که گویا این اتفاق نمیافتاده است.
آیتالله منتظری در واکنش به این صحبتها، میگوید: «آقا (خمینی) و شما خیال میکنید که با این کار انقلاب را تضمین میکنید اما من فکر میکنم که اگر یک نفر هم در اینها بیگناه کشته بشود انقلاب ما شکست میخورد».
او در پایان صحبتهایش هم میگوید: «من آنچه را میفهمم نمیتوانم نظرم را نگویم. به انقلاب هم کمتر از شما اعتقاد ندارم. دلم برای انقلاب میسوزد. به احمد آقا گفتم که دلم برای شخص آقای خمینی میسوزد که در تاریخ آقای خمینی اینجوری بوده، در آینده مینویسند. مردم از ولایت فقیه چندششان میشود. من دلم نمیخواست ولایت فقیه به اینجا برسد.»
آیتالله منتظری در پایان میگوید میل نداشت تصویر آقای خمینی در تاریخ یک چهره سفاک خونریز باشد.