محسن رضایی از سپاه بیرون آمد تا از طریق فعالیت سیاسی رئیس جمهور شود. منتها هر بار که نامزد ریاست جمهوری یا مجلس شد، مردم با رأی خود او را پس زدند. این فرد متوهم وقتی با چنین واقعیت سختی مواجه شد، دوباره به سپاه بازگشت تا شاید از این راه به مدارج بالای قدرت دست یابد. درباره توهمات و مجیزگویی های او پیش از این مقاله هایی منتشر کرده ایم( به عنوان نمونه رجوع شود به مقاله های “عمله خامنهای”، “جنگ: کودتای سپاه، زدن برجک آیتالله منتظری و رهبران فتنه”، “کودتای فرماندهان متوهم سپاه” ، “محسن رضایی؛ نماد نظام مجیزگویی فقیه سالار”).
او تاکنون حداقل دوبار خاطره مهمی نقل کرده که مطابق آن، آیت الله منتظری به آیت الله خمینی خطر کودتای سپاه را گوشزد کرده است. محسن رضایی در ۲۳ تیر ۱۳۸۹ به مسئولان واحد اطلاعات سپاه در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ گفته است :
“آقای منتظری خدمت امام رفته و به امام گفته بود شما اینهمه از سپاه حمایت نکنید. امام فرموده بود: چرا شما این حرف را میزنید؟ آقای منتظری گفته بود: اینها ممکن است کودتا کنند…آقای منتظری چنین حرفی به امام می زند که اینهمه شما دارید از سپاه حمایت میکنید، فردا ممکن است کودتا کنند. امام به آقای منتظری گفته بود: خوب چه اشکال دارد؟ اینها بچههای خودمان هستند، جای دوری نمیروند! احمد آقا چند روز بعد برای من که تازه از جبهه برگشته بودم، تعریف کرد. در حقیقت، احمد آقا میخواست بگوید که امام چقدر شماها را قبول دارد و چقدر دوستتان دارد. به من گفت: دیروز آقای منتظری آمد و چنین حرفی زد. امام هم اینطوری با وی برخورد کرد”.
محسن رضایی در مهر ماه ۱۳۹۳ در سیمای جمهوری اسلامی گفت :
“سال ۱۳۶۳، بعد از عملیات خیبر، انتهای ۶۲ و آغاز ۶۳، یکی از دوستان ما پیش یکی از ائمه جمعه کشور میرود، ایشون در مییاد به ایشون میگه که شما فکر میکنید ما نمیدانیم شما دنبال چی هستید؟ حالا وسط درگیری و جنگ و زد و خورد، میگوید حاج آقا مگر ما دنبال چی هستیم؟ میگوید خوب شما دنبال این هستید که محسن رضایی را رئیس جمهور کنید، مگر از روی خون ما رد بشوید. آقای منتظری رفته خدمت حضرت امام، به امام گفته بودند که شما چرا این قدر از فرماندهان سپاه دفاع میکنید؟ امام گفته بود برای چی دفاع نکنم؟ آقای منتظری گفته بود آخه اینها ممکن است کودتا بکنند. امام یه کمی بهش نگاه کرده بود، [سپس] گفته بود: حالا چون اینها بچههای خودمان هستند، جای دوری نمیرود. زده بود تو برجک آقای منتظری”.
محسن رضایی سخنان خصوصی سال ۱۳۸۹ در منزلش را در ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ در وبسایتش تحت عنوان “ماجرای واگذاری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات چه بود؟ تحویل آش با جاش!” منتشر کرد. سایت راست افراطی رجانیوز در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ همان را تحت عنوان “آش را با جاش تحویل دادیم!/ آقای منتظری در سال ۶۰ می گفت ممکن است سپاه کودتا کند” باز نشر داد، که قابل تأمل بسیار است.
تکرار بیان این خاطره و عدم واکنش نسبت به آن، از منظرهای گوناگون قابل نقد و تحلیل است:
یکم- دروغ گویی محسن رضایی: مدعای اشکال نداشتن کودتای نظامی سپاه با وصیت نامه آیت الله خمینی تعارض بنیادین دارد. آیت الله خمینی در پایان وصیت نامه اش در ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ می نویسد:
“اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهاى بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آن که صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم”.
مدعای کاذب محسن رضایی با هیچ یک از این مصادیق انطباق ندارد. دروغ خود را به احمد خمینی نسبت می دهد که او هم در قید حیات نیست.
دوم- مخالفت شدید آیت الله خمینی با دخالت سپاه در امور سیاسی: آیت الله خمینی مخالف فعالیت سیاسی نظامیان و دخالت آنان در امور سیاسی بود. این نکته را بارها اعلام کرد و حتی در وصیت نامه اش نوشت :
“وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامى در احزاب و گروه ها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قواى مسلح مطلقاً، چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازی هاى سیاسى دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون گروهى مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همۀ ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شوراى دفاع و مجلس شوراى اسلامى وظیفۀ شرعى و میهنى آنان است که اگر قواى مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملى انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بىاشکال به تباهى کشیده مىشوند ـ و یا در بازی هاى سیاسى وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شوراى رهبرى است که با قاطعیت از این امر جلوگیرى نماید تا کشور از آسیب در امان باشد”.
آیت الله خمینی به صراحت می گفت سپاه باید از مناقشات سیاسی، جهات سیاسی، امور سیاسی و…به دور باشد. به صراحت می گفت انتخابات و مجلس ربطی به شما ندارد. به سه نمونه زیر بنگرید:
“همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی می فهمند که می گویند این را؛ ما که می خواهیم که سپاه و ارتش جند الله باشند و دسته بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند برای این که اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم” (صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۱۱).
“به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این” (صحیفه امام، جلد ۱۹، ص ۱۲).
“باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود،که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می رود”(صحیفه امام، جلد ۱۸، ص ۴۵).
آیا چنین فردی با چنین افکاری، کودتای نظامی سپاه را تأیید می کرد و استدالش این بود که بچه های خودمانند و جای دوری نمی رود؟ روشن است که محسن رضایی دروغ می گوید.
سوم- شکست سیاسی مردمی: محسن رضایی از سپاه بیرون آمد و وارد فعالیت سیاسی شد تا رئیس جمهور شود. بعد از این شکست های انتخاباتی، دوباره لباس سرلشکری بر تن کرده و به سپاه بازگشته است. گویی به کلی از کسب رأی از طریق انتخابات نا آمید شده و به دنبال آزمایش راه های دیگری است. البته شخصاً بازگشت به سپاه را معلول نگرانی نسبت به “حفظ اقتدار نظام و امنیت ملی” قلمداد می کند.
او اینک با لباس نظامی فعالیت سیاسی را دنبال می کند و به تهدید گروه ها سیاسی و رقبا می پردازد. در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت سالروز عملیات بازی دراز از ضرورت حضور سپاه در کلیه عرصه ها دفاع کرد و گفت :
“در هر بعدی که دستاوردهای انقلاب تهدید شود، باید وارد عمل بشویم. سپاه و بسیج در برابر جناحی و فردی که بی قانونی کند و وارد نادرستی شود و موجب ناامنی شود ، سکوت نمی کند و اجازه نمی دهد که کسی و یا جناحی چه ازجناح چپ باشد و چه از جناح راست از رقابت های سیاسی عبور کند و وارد فاز براندازی نظام شود. ما پاسداران جناحی نیستیم ،انقلابی هستیم وخود را پاسدار انقلاب می دانیم . هرکه و هرجناحی که وارد براندازی نظام شود و یا وارد فعالیتهای ضدانقلابی شود پاسداران و بسیجیان جلوی آنها را خواهند گرفت…گروه ها وشخصیتها و سیاسیون از هم انتقاد کنند و در چارچوب قانون یکدیگر را نقد کنند ولی وارد محدوده بر اندازی نظام نشوند. هر فردی و هر جناجی باید رعایت کنند. اگر عده ای در مساله امنیت یا اقتصاد بخواهند نفوذ کنند و پای استعمار و آمریکا را باز کنند، پاسداران انقلاب سکوت نمی کنند”.
این سخنان تهدید آمیز از زبان یک فرمانده نظامی خارج می شود. این گونه سخنان تهدید آمیز همه روزه توسط سپاهیان بیان می شود. به عنوان مثال به دو نمونه زیر بنگرید:
حمیدرضا مقدم فر- مشاور رسانه ای فرمانده سپاه- در ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ گفت : “افرادی که در جریان فتنه ۸۸ جزء ارکان فتنه بودند امروز در بعضی از تصمیم گیری ها و مسئولیت های کلان کشور حضور دارند و این به معنای نفوذ سیاسی است”. او دانش آموختگان دانشگاه های غربی را هم نفوذیانی به شمار آورد که شالکه فکری شان در غرب شکل گرفته است.
علی سعیدی- نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران- در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵گفت : “امروز برخی عده ای از عمامه به سرهای ما فکر می کنند برخی مشکلات را می توان با توسل به سکولاریسم غربی حل کرد…چه دلیلی دارد در عصر ولی فقیه ما شاهد کج فهمی افراد نسبت به دین باشیم؟ کج فهمی که در سه حلقه کارگزاران، اصلاح طلبان و کیان و حلقه نیاوران بروز و ظهور پیدا کرده است”.
چهارم- انتقام شکست های پیاپی و عادی سازی کودتای سپاه: حرکتی که با انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۹۲ آغاز شد و با توافق هسته ای تداوم یافت، با رأی اعتراضی مردم و حذف “مثلث جیم” در انتخابات مجلس خبرگان رهبری و تشکیل مجلسی “میانه رو” از طریق حذف محافظه کاران افراطی دنبال شد.
آیت الله خامنه ای نشان داده است که همیشه به شکست ها از راه انتقام و مقابله واکنش نشان می دهد. او به صراحت گفته است که هنوز نتوانسته ایم دولت اسلامی تشکیل دهیم و اینک وقت تشکیل دولت اسلامی است(رجوع شود به مقاله “خامنهای و سودای ناممکن اسلامی کردن دولت و جامعه و تمدن”).
آیت الله خامنه ای با مسائل عدیده ای پیش رو دارد. تعیین هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در چهارم خرداد، تعیین جانشین خود در شرایطی که قوه مجریه و مقننه، قوه مجریه و مقننه در دست محافظه کاران افراطی نیستند، طرح برجامیزه کردن داخل توسط روحانی/اعتدالیون/اصلاح طلبان، مطالبه رفع حصر، مطالبه برقراری رابطه با آمریکا و بهبود روابط با کشورهای منطقه، و…
آیت الله خامنه ای برای حل این مسائل و دیگر مسائل بزرگ، به شدت نیازمند سپاه و بسیج است. نظامیان اینک نیز حضوری گسترده در قلمرو سیاست و اقتصاد دارند، حضور ناروایی که با انقلاب و جنگ آغاز شد(رجوع شود به مقاله “جنگ ایران و عراق: ابزار قدرت و ثروت”). اما احتمالاً در شرایط غیر قابل پیش بینی آینده به دخالت بیشتر آنان نیاز باشد.
طرح مدعای دروغ بلا اشکال بودن کودتای نظامی سپاه با این توجیه مضحک که راه دوری نمی رود ، چون بچه های خودمان هستند، توسط سر لشگر محسن رضایی در رسانه هایی چون سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانه ها، برای عادی سازی اذهان عمومی است. به مردم و نیروهای سیاسی گفته می شود که “امام خمینی فرموده اند” اگر سپاه کودتا کند نه تنها بد نیست، بلکه خوب هم هست. بچه های خودمانند.
مگر آنها “برادران قاچاقچی خودمان” نیستند که به طور سازمان یافته در قاچاق ها و فسادهای بزرگ دست دارند؟ اگر هم کودتای نظامی کنند، می شوند “برادران کودتاگر خودمان”. سکوت نیروهای سیاسی در برابر این دروغ سازی های بزرگ محسن رضایی غیر قابل فهم و ناموجه است. این دروغ، دروغ کوچکی نبوده و نیست که بتوان در برابر آن سکوت کرد. خطر، خطر بزرگی است، حتی اگر احتمال آن ضعیف باشد، چه رسد به این که سپاهیان همه روزه در حال تهدید و بگیر و ببند بوده و هستند.
انسان عاقل در برابر خطرات بزرگ و مهلک سکوت نمی کند. وقتی خطرهای مهلک براساس دروغ های بزرگ در حال ساخته شدن هستند، دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر نباید سکوت کنند. نظامیان باید به کلی عرصه سیاست و اقتصاد را ترک کرده و به وظایف حرفه ای خود که حفاظت از مرزهای ملی کشور است بپردازند، نه این که با دروغ بافی برای کودتا زمینه سازی ذهنی کنند. این دروغ را جدی گرفته و با آن باید مقابله کرد.