بعضی از پژوهشگران و نویسندگان در تعریف توتالیتر و مقایسه آن با استبداد آنرا به مراتب از استبداد خطرناکتر و مهلکتر میدانند آنچنانکه «باربر» پژوهشگر آمریکایی میگوید: توتالیتریسم برآیندی است که پدر و مادرش معلوم نیست و در خدمت همه کس است.
برای شروع بحث ابتدا باید تعریفی کوتاه اما کافی از توتالیتر و نظام توتالیتر ارائه دهیم: واژه توتالیتر در منابع علوم سیاسى،دست کم به سه صورت آمده است:
– توتالیتر (Totaliter)؛
– توتالیتاریسم (Totalitarisme)
– توتالیتاریانیسم (Totalitarianism)
اصطلاح توتالیتر از ریشه لاتینى «Totus» به مفهوم «همه» مشتق شده است و در لغت به معناى «جامع، فراگیر، کل گرا، همه گیر، یکه تاز» است. در اصطلاح علوم سیاسى به رژیمها و حکومتهایى گفته مىشود که خواهان فراگیر شدن نقش حکومت در همه جنبههاى زندگى جامعه هستند. همچنین توتالیتر، ایدئولوژى یا جنبشى است که طرفدار گسترش این نوع سیطره باشد. در برخى از نوشتهها، توتالیتاریسم صفت نگرش و گرایش قرار گرفته و توتالیتر صفت حکومت و رژیمها.
یک نظام توتالیتر از همه ابزارها برای هدایت و قرار دادن یک جامعه در چهار چوبی از پیش تعیین شده و نه بر اساس مقتضیات روز استفاده میکند.
نظامهای توتالیتر سعی میکنند حتی دایره اعمال قوانین از پیش تعیین شده را به محدوده زندگی خصوصی افراد جامعه نیز گسترش داده و علاوه بر حوزه اقتصاد و سیاست و اجتماع زندگی و اخلاق خصوصی افراد را نیز در کنترل خود داشته باشند.
چنین نظامی تمام تلاش خود را برای شکل دادن به جامعه بر اساس ایدئولوژی مورد نظر خویش به کار میبرد. هسته اولیه چنین نظامی از رهبری، الهام میگیرد که خود و اندیشه های ایدئولوژیک خود را عین قانون میداند.
بعضی از پژوهشگران و نویسندگان در تعریف توتالیتر و مقایسه آن با استبداد آنرا به مراتب از استبداد خطرناکتر و مهلکتر میدانند آنچنانکه «باربر» پژوهشگر آمریکایی میگوید: توتالیتریسم برآیندی است که پدر و مادرش معلوم نیست و در خدمت همه کس است.
البته ذکر همه تعاریف در حوصله این بحث نیست آنچه که مد نظر ماست این است که تمامی مشخصات یک نظام توتالیتردر وجود و ساختمان نظام جمهوری اسلامی به وضوح قابل دیدن است که از برجستهترین این صفات بهره گیری نظام اسلامی از یک ایدئولوژی مذهبی و تلاش برای بسط این ایدئولوژی در تمام شئون زندگی اجتماعی، سیاسی؛ اقتصادی و حتا اخلاق خصوصی مردم میباشد.
نظامهای توتالیوتر به دلیل آنکه مبتنی بر قوانینی ثابت و از پیش تعیین شده هستند که بر اساس ایدئولوژی معینی پی ریزی شدهاند، نه امکان اصلاح را دارند و نه اساسا خود را قابل نقد میدانند چرا که اساس توتالیتریزم بر مدینه فاضلهگرائی و اوتوپیا قرار دارد که برای رسیدن به مدینه فاضله تنها راه را تبعیت از ایدئولوژی میداند که ارائه میدهد.
نظام اسلامی حاکم بر ایران نیز به عنوان یک حکومت توتالیتر مذهبی تنها راه سعادت مردم را تبعیت از شریعت اسلامی و ایجاد قوانینی بر اساس کتاب آسمانی اسلام یعنی قرآن عنوان و مردم را مجبور به اطاعت از قوانینی میداند که قرنها پیش در کتابی نوشته شده است و اساساً در چنین نظامی رای و نظر مردم اهمیتی ندارد و مردم صلاحیت لازم برای داوری در مورد سر نوشت خویش را ندارند.
شاید از خود بپرسید که پس چرا چنین نظامی ترتیب انجام انتخابات را داده و مردم را به دادن رای فرا میخواند؟در پاسخ باید گفت، آنچنانکه پیشتر توضیح داده شد یکی از خصوصیات نظامهای توتالیتر تکیه بر یک ایدئولوژی معین میباشد وبقای چنین نظامی در کسب مشروعیتی است که بتواند آنچه را که خود میخواهد به نام آنچه که مورد تایید مردم نیز هست عرضه کرده وافکار عمومی راتحت تاثیر این نکته قرار دهد که در متقاعد کردن جامعه نسبت به حقانیت راهی که انتخاب کرده موفق بوده است. در این مورد «بشلر»* میگوید: «توجیه و مشروعیت ایجاد شده به واسطه ایدئولوژی، به معنای مدلل کردن و ارائه منطق رفتارها و عملکردهای مربوط به این حوزه است.»
«از این روی، نظریه های سیاسی که توسط ایدئولوژی های سیاسی ارائه میشود، پیش فرضها و اصول پذیرفته شدهای است که در تحت عنوان ایدئولوژی قابل اندراج است و از اتمام عمکردها و رفتارهای سازمانی دولت در حوزه سیاست را توجیه و برهانی میکنند و در نتیجه در آنها مشروعیت و اعتبار عمومی بخشد تا بتواند مقبولیت و اقناع عمومی را کسب کند.»
«بدینسان عمر نظامهای ایدئولوژی و میزان اقبال عمومی، به میزان کارکرد مشروعیت بخشی و توجیه گری بستگی دارد و نیز سرنوشت نظام ایدئولوژیک یک جامعه با کارکرد مشروعیت آفرینی رقم می خورد، لذا اگر بخواهد کارکردهای دیگر ایدئولوژی کارگر شود، از رهگذر مشروعیت بخشی امکان پذیر خواهد بود. از این رو، در نظام ایدئولوژیکی، معقولیت رفتارها و کنش های سیاسی مشروعیت آنها را تامین می کند . مشروعیت آن نیز مقبولیت و اقبال عمومی توده ها را به همراه دارد.»
گفتیم و دلیل آن را برشمردیم که نظامهای توتالیتر قابلیت اصلاح ندارند در تمام تاریخ حتی یک نمونه نیز نمیتوان یافت که نظامی توتالیتر اصلاح شده باشد. ر مورد جمهوری اسلامی نیز، این قاعده صدق میکند. جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام توتالیتر قابلیت و پتانسیل اصلاح ندارد لذا هرگونه تلاش برای اصلاح نظام اسلامی موجب به هدر رفتن انرژی و تحمیل هزینههای سنگین بر مردم خواهد بود ، توجه فرمایید که در طی دوران به اصطلاح اصلاحات ،ملت ایران هزینه ایی به مراتب سنگینتر از ملتهایی داده اند که در صدد سرنگونی نظامهای استبدادی برآمدهاند. یعنی ما هزینههایمان با دست آوردهایمان هم خوانی ندارد. به نام اصلاح طلبی به اندازه مبارزات سرنگونی طلبی هزینه میدهیم و در آخر حتا اندکی هم در اصلاح نظام اسلامی موفق نمیشویم چون هنوز به خوبی درک نکرده ا ییم که نظام اسلامی یک نظام توتالیتر است و نظامهای توتالیتر تنها قابل سرنگونی هستند و امکان اصلاح آنها وجود ندارد.
————————————————-
پاورقی:
* ژان بِشِلرJean Baechler درسال ۱۹۳۷ در ایالت « لرن» فرانسه زاده شده است . وی تحصیلات عالی خویش را در دانشگاههای استراسبورگ و پاریس در رشته های تاریخ ، جغرافیا و جامعه شناسی به پایان رسانده است . رساله ی دکترای او که تحقیق جامعی است در زمینه ی خودکشی ، یکی از معتبرترین نوشتهها در این زمینه است و جزو مراجع ثابت تحقیقاتی است که در این باب انجام می گیرد. این کتاب که در سال ۱۹۷۵ چاپ شده است اولین اثر «بشلر» نیست. او پیش از آن با نوشتن سه کتاب در بارهی «سیاست تروتسکی » (۱۹۶۸) ، «پدیدههای انقلابی» (۱۹۷۰) و «خاستگاههای سرمایهداری» (۱۹۷۱)(این کتاب با برگردان رامین کامران به فارسی در سال ۱۳۷۰ به کوشش چاپ البرز- تهران، منتشر شده است) خود را به عنوان یک محقق جدی، تیزبین و ژرف اندیش به صاحب نظران جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد شناسانده بود. وی پایان نامهی دکترای خود را با ریمون آرون متفکر نامدار گذرانده است