سخنرانی آیت الله خامنهای در روز نخست سال جدید در مشهد هفتاد دقیقه به طول انجامید. او در این سخنرانی کوشید تا نیروهای افراطی اش را کنترل کرده و به حمایت از دولت در موضع هسته ای- در چارچوبی که خود تعیین میکند – وا دارد.
محورهای سخنرانی او به شرح زیر بود:
تحریم یعنی براندازی
خامنهای تأکید کرد که هدف دشمنان از تحریمهای اقتصادی فشار بر مردم و تحریک آنان برای مقابله با جمهوری اسلامی بوده و هست. تحریمها اگر چه صدماتی بر اقتصاد کشور وارد آورده، اما میتوان آن را به فرصتی برای رشد اقتصادی تبدیل کرد.
او گفت که تحریمهای اقتصادی “تنها” ابزار دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی است. اما از طریق اقتصاد مقاومتی میتوان ابتدا پیامدهای آن را کاهش داد و در مرحله بعد، “بی اثر” کرد.
بدین ترتیب، گویی تهدید نظامی را به کلی منتفی به شمار آورده و گمان میکند که میتوان در برابر تحریمهای اقتصادی ایستاد و پیشرفت کرد. شاید هم منطق مذاکره ایجاب میکند که این گونه قلمداد کند؟
نگاه درون گرا و برون گرا
آیت الله خامنهای به دو دیدگاه در حل مسائل کشور اشاره کرد:
دیدگاه اول نگاهش به ظرفیتهای درونی است یعنی به نیروی کارآمد انسانی، همراهی مردم و جوانها با نظام، رشد صنعتی و نظامی در شرایط تحریم ها، سرمایه گذاری بر روی تولید داخلی، کاهش خام فروشی، بنگاههای دانش بنیاد، مبارزه با قاچاق و مصرف گرایی، عدم خرید کالاهای خارجی، پرهیز از اسراف، و… اما نگاه دوم، به دنبال حل مسائل با کمک بیرون مرزهاست. مطابق این دیدگاه باید سیاست خارجی ضد استکباری را تغییر داده، با آمریکا کنار بیاییم و تحمیلهای او را در بخشهای گوناگون بپذیریم تا اقتصاد رونق بگیرد. اما “شرایط نشان میدهد این نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است”.
خامنهای سپس افزود که اوباما هم در پیام نوروزی اش همین دیدگاه را تبلیغ میکرد که شما آنچه را ما دیکته میکنیم بپذیرید، تا از طریق رفع تحریمها مشکلاتتان حل و فصل شوند.
خامنهای در نقد این دیدگاه به سه موضوع استناد کرد. الف- عملکرد آمریکا و دشمنان در طی دو سال گذشته که به هیچ امتیازی قانع نمیشود. ب- کاهش عالمانه و عامدانه قیمت نفت به نصف به منظور ضربه زدن به جمهوری اسلامی. پ- امکان ناپذیر بودن کنترل تصمیمهای دولتهای غیر قابل اعتماد غربی.
پس راهی جز درونگرایی وجود نداشته و باید “اقتصاد مقاومتی” در دستور کار قرار گیرد.
مذاکرات هسته ای
خامنهای در مورد مذاکرات هستهای چند نکته بسیار مهم را به عنوان سیاستها اعلام کرد:
یکم- دشمن با تدبیر و سیاستگذاری حرکت کرده است. آمریکا نیازمند مذاکرات است و همه گروههای به ظاهر متعارض آنها قصد دارند تا نتیجه مذاکرات را به سود خود تمام کنند.
دوم- اوباما در پیام نوروزی اش گفت که در داخل ایران نیز گروههایی هستند که با مذاکرات دیپلماتیک هستهای مخالفند. خامنهای گفت که این مدعا دروغ است و در ایران “هیچ کس” مخالف مذاکره و حل مسئله هستهای نیست. مخالفان، مخالف زورگویی آمریکا- یعنی گرفتن همه امتیازات و ندادن هیچ امتیازی- هستند. این امری است که “مطلقاً” مردم، دولت و هیأت مذاکره کننده زیر بار آن نخواهند رفت.
سوم- آمریکا میگوید که لغو تحریمها را به عنوان نتیجه توافق و به عنوان پدیدهای که در طی سالهای طولانی رخ خواهد داد، دنبال میکند. به تعبیر دیگر، به عمل ایران به توافق نهایی نگریسته و به طور مرحلهای تحریمها را لغو خواهند کرد. اما ایران زیر بار این “خدعه” نمیرود: مسئولان ما نیز صریحاً گفتند که رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن توافق انجام شود.
چهارم- مذاکرات ایران و آمریکا منحصر به مذاکرات هستهای است و “لاغیر“. برای این که سیاستهای منطقهای ایران و آمریکا در برابر هم قرار دارد. آمریکا و متحدانش به دنبال بی ثباتی کلیه کشورهای منطقه و نابودی بیداری اسلامی هستند.
پنجم- بر خلاف آمریکا که سخنان متعارضی بیان کرده و عدم صداقت خود را نشان میدهند، ایران به همه تعهدات خود عمل کرده و صدای واحدی دارد.
ششم- آمریکا به دنبال “بازگشت ناپذیر” کردن صنعت هستهای ایران است. این امر هم قابل قبول نیست. صنعت هسته ای، بومی و مردمی است و باید پیش برود و این پیشرفت جزو ذات هر صنعت و فناوری است.
امید و نا امیدی
بسیاری از افراد و گروهها امیدوار بودند و هستند که تا ۱۱ فروردین توافق سیاسی هستهای حاصل شود و ایران از این مرحله بسیار خطرناک گذر کند. حمایت همه جانبه خامنهای از مذاکره و توافق، مثبت و امیدبخش است. چرا که افراطیترین نیروهای رژیم را فقط او میتواند کنترل و به حمایت از نتیجه مذاکرات وادار کند.
آیت الله خامنهای واقعاً به دنبال توافق نهایی هستهای است. او در برابر همه امتیازاتی که داده و میدهد، فقط و فقط یک چیز را میخواهد: لغو کلیه تحریمهای اقتصادی. اما این مطالبه به دو صورت میتواند محقق شود:
الف- لغو کلیه تحریمها به طور مرحلهای و طی یک دوره چند ساله و شاید هم دو رقمی.
ب- لغو یک باره کلیه تحریم ها. یعنی طرفین یک باره به کلیه تعهدات خود عمل کنند.
در سخنرانی امروز خامنهای به گونهای سخن گفت که گویی خواهان لغو یکباره کلیه تحریمهای اقتصادی است. اگر واقعاً لغو یکباره همه تحریمهای اقتصادی شرط آیت الله خامنهای برای توافق نهایی هستهای باشد، چنان توافقی منتفی خواهد بود. برای این که اوباما حتی اگر بخواهد (که نمیخواهد)، نمیتواند همه تحریمها را لغو کند. بسیاری از تحریمها قانون مصوب کنگرهاند که لغو آنها فقط و فقط به دست کنگره و نیازمند قانونگذاری کنگره است. اوباما به غیر از تحریمهای مصوب قوه مجریه، حداکثر میتواند بسیاری از تحریمها را اجرا نکند، نه این که آنها را ملغی سازد.
نکته دیگری که بر نا امیدی خواهد افزود، طرح موضوع “برگشت ناپذیری” از سوی آیت الله خامنهای بود. او توضیح چندانی پیرامون این اصطلاح ارائه نکرد. مطابق توافق هستهای ایران از حق خود در چارچوب قوانین آژانس بین المللی انرژی هستهای برای یک دوره تاریخی میگذرد.
به تعبیر دیگر، ایران حتی محدودیتهای بسیار بیش از ان پی تی را میپذیرد تا اثبات شود که به دنبال سلاح هستهای نیست. اما پس از این دوره تاریخی و اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران، شرایط عادی شده و با ایران رفتاری مشابه دیگر اعضا به عمل خواهد آمد.
محل نزاع طول دوره راست آزمایی است. ایران به دنبال محدودیت زمانی تک رقمی است، اما طرفهای غربی به دنبال محدودیت زمانی دو رقمی هستند. محدودیتهایی که اگر ایران بخواهد اقدام به تولید سلاحهای هستهای کند، یکسال طول خواهد کشید تا موفق به تحقق خواست اش شود. و از همان روز اول دولتهای غربی قادر به مقابله با ایران خواهند بود.
اگر منظور خامنهای این باشد که این محدودیت برای یک دوره محدود (یک رقمی یا دو رقمی) پذیرفته شده و سپس باید ایران به وضعیت عادی بازگشته و از حق استفاده صلح آمیز در چارچوب قوانین آژانس برخوردار باشد، توافق دست یافتنی خواهد شد. اما اگر منظور دیگری داشته باشد، شاید توافق منتفی شود.
احتمالاً خامنهای نگران آن است که دولتهای غربی به دنبال دائمی کردن محدودیتها باشند. عدم اعتمادش را بدین صورت بان کرده است. شاید هم مطالبات بیشتری مطرح میسازد تا قدرت چانه زنی تیم مذاکره کننده را بالا ببرد.
اگر آیت الله خامنهای گمان میکند که میتوان با “اقتصاد مقاومتی” در برابر شدیدترین تحریمهای طول تاریخ که علیه کشوری وضع شده، ایستاد و نه تنها بر بیکاری، تورم، فقر، رکود اقتصادی، و…فائق آمد، بلکه رشد اقتصادی بالایی داشت، آب در هاون میکوبد و در چنبره توهم اندیشی اسیر شده است.