عربستان طی اجلاس اخیر اوپک با نادیده گرفتن توصیه جمهوری اسلامی، و چند عضو دیگر، مانع از کاهش تولید سازمان تولیدکنندگان نفت شد.
در نتیجه تصمیم ریاض دایر بر حفظ سقف تولید، روند کاهش قیمتهای نفت در بازار ادامه یافت بهطوریکه قیمت نفت اینک به زیر هر بشکه ۶۵ دلار رسیده و روند نزولی قیمتها هنوز متوقف نشدهاست.
طی تابستان سال جاری قیمت نفت در بازارهای جهانی پیرامون ۱۱۰ دلار در بشکه نوسان داشت.
کاهش ۴۰ درصد بهای نفت در کمتر از ۶ ماه، تنها در میانه دهه هشتاد دیده شده بود. در آن زمان عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت با افزایش عرضه نفت بیش از قدرت جذب بازار، روند کاهشی قیمتهای جهانی را کلید زد.
سقوط امپراتوری کمونیستی اتحاد شوروی در انتهای دهه هشتاد، در نتیجه بازماندن امکانات (مالی) شوروی سابق نسبت به تعهدات داخلی و خارجی آن نظام، به نتیجه جنگ نفت یادشده نسبت داده شدهاست.
جمهوری اسلامی اینک مدعی است که همراه با روسیه، هدف «توطئه سیاسی» قرار گرفته و کاهش قیمت نفت تنها ناشی از واکنش طبیعی بازار نیست.
دلایل سیاسی
نفت باارزشترین کالای استراتژیک در جهان بشمار میرود و نوسانات قیمت، امنیت توزیع و منابع و کنترل بازارهای آن متاثر است از آمیزه عوامل سیاسی، امنیتی، طرحهای سری، جنگ سرمایهها، رقابت شرکتهای چندملیتی و البته عوامل طبیعی و همچنین تحولات علمی و فناوریهای نوین در جهان.
نفت در تاریخ معاصر عامل اصلی رفتن و آمدن دهها رژیم سیاسی و نظام حکومتی، و آغاز دهها جنگ و کودتا بودهاست. قدرت تأثیرگذاری نفت در روند مناسبات جهانی با وجود تغییر چهره جهان و ماهیت مناسبات بینالملل کاهش نیافتهاست.
۳۵ سال پیش سیاستهای نفتی اوپک (قیمتهای جهانی) تا جایی که به تولیدکنندگان نفت مربوط بود و با مشارکت و اقدامات ایران و عربستان، دو تولیدکننده و صادرکننده بزرگ نفت جهان، صورت میگرفت. جهانگیر آموزگار وزیر دارایی وقت ایران و شیخ احمد ذکی یمانی وزیر نفت عربستان چهرههای شناخته شده نفتی جهان در دهه هفتاد بشمار میرفتند.
۳۵ سال بعد، علی نعیمی وزیر نفت عربستان عنصر چیره در اوپک و کشور متبوع او دارای نقش تعیینکننده در تغییر روند قیمتهای جهانی نفت است در حالی که بیژن زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی دارای نقشی موثرتر از چرخ پنجم در سازمان صادرکنندگان نفت نیست، و ایران قدرت کمترین تاثیرگذاری بر بازارهای نفت را از دست دادهاست.
دلیل اصلی تغییر وضعیت ایران در بازارهای جهانی نفت و عدم تغییر نقش عربستان، کاهش محسوس سهم ایران در بازارهای جهانی نفت است: نقشی که عربستان بطور مستمر طی چهل سال اخیر حفظ کرده و مصمم به حفظ آن تا آینده قابل پیشبینی است.
عربستان قدرت صادرات نفت را موثرترین اهرم سیاست خارجی خود تلقی میکند و مصمم است در جهت حفظ منافع درازمدت خود این اهرم را بهکار گیرد.
مؤلفههای بازار نفت
عربستان سعودی تنها تولیدکننده بزرگ اوپک بشمار میرود. ریاض خوب میداند که در صورت کاهش ظرفیت تولید به میزان یک تا یک و نیم میلیون بشکه در روز، دیگر تولیدکنندگان، ازجمله عراق، این ظرفیت را بدون تاثیر بر قیمتهای جاری پر خواهند کرد. در نتیجه، عربستان تنها سهم خود را در بازار کوچکتر ساخته و چوب و پیاز را با هم خواهد خورد.
کاهش داوطلبانه تولید نفت از سوی ریاض میتوانست آمریکا را در دادن امتیازهای بیشتر به جمهوری اسلامی و لغو بعضی از تحریمهای یکجانبه تشویق و در نتیجه نفت بیشتری را از سوی ایران راهی بازار بسازد. ظرفیت اخیر نیز عملا از کیسه عربستان خارج میشد.
با عدم تغییر سقف عرضه نفت به بازار و در نظر داشتن قیمتهای جاری، آمریکا برای برداشتن تحریمهای ایران (دست کم در جهت حمایت از منافع ملی خود به عنوان یک تولیدکننده) سختگیرتر است.
عامل دیگری که تصمیم عربستان را مبنی بر عدم کاهش تولید و حفظ سهم خود در بازارهای جهانی نفت توجیه میکند، افزایش تولید نفت آمریکا است. آمریکا در سال جاری با استفاده از فناوریهای تازه، تولید نفت خود را فراتر از ۹ میلیون بشکه در روز برده و از روسیه و عربستان در تولید پیشی گرفتهاست.
هزینه تولید هر بشکه نفت خام از سنگهای نفتزا در حدود ۵۳ دلار برای هر بشکه است. کاهش قیمت نفت تا حدود ۵۰ دلار در هر بشکه، افزایش سرمایهگذاری برای تولید بیشتر نفت شن (نفت شِیل) را در آمریکا متوقف خواهد ساخت و در نتیجه سهم عربستان در بازار جهانی نفت مورد تهدید بیشتر قرار نمیگیرد.
در اتخاذ سیاست خودداری از کاهش تولید اگر چه عربستان ابتدا به حفظ سهم خود در بازار نفت میاندیشد و در مرحله بعد به افزایش تولید نفت آمریکا، از وضعیت آسیبپذیر اقتصادی روسیه و ایران نیز در نتیجه کاهش قیمت نفت بخوبی مطلع است.
عربستان در جبهه سوریه، خود را در تقابل با روسیه میبیند. در تقابل با جمهوری اسلامی این جبهه بسیار گستردهتر است و دامنه رقابت ریاض با تهران از دمشق تا بغداد و از لبنان تا منامه و صنعا کشیده شدهاست.
عربستان با استفاده از اندوختههای ارزی قابل ملاحظه قادر است نفت بشکهای ۵۰ دلار را نیز بدون وارد آوردن کمترین فشار به بازار داخلی و اقتصاد ملی خود تحمل کند در حالی که تحمل فشار مالی بیشتر برای روسیه و جمهوری اسلامی بسیار دشوار خواهد بود.
عربستان سعودی بودجه سال جاری خود را بر اساس نفت هر بشکه ۸۵ دلار تنظیم کرده بود. جمهوری اسلامی سال گذشته بر پایه درآمدهای ناشی از فروش هر بشکه نفت حداقل ۱۱۰ دلار حساب باز کرده بود و قیمتهای مطلوب برای تهران ۱۳۴ دلار در هر بشکه بود.
جمهوری اسلامی نه تنها سهم ایران را در بازارهای جهانی نفت و در نتیجه موقعیت استراتژیکی ایران به عنوان یک صادرکننده بزرگ نفت خام و بازیگر با اهمیت در صحنه بین المللی را عملا به صفر کاهش داده که سهم نفت در رونق سفره مردم را نیز با کوچکتر کردن آن از میان بردهاست.
در بودجه سال جاری «دولت تدبیر و امید» درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت ایران بر اساس هر بشکه ۷۰ دلار در حدود ۲۰ میلیارد دلار در نظر گرفته شده.
این میزان برای نخستین بار سهم نفت را در مجموع درآمدهای ارزی کشور به کمتر از ۲۵ درصد تقلیل میدهد که البته بروی کاغذ تغییر مثبتی است. در عمل، و به دلیل جایگزین نشدن سهم مفقود نفت در میزان درآمدهای ارزی کشور با منابع دیگر، عمق فاجعه اقتصادی نمودار میشود: سرعت گرفتن فقر عمومی و محروم ماندن از منابع طبیعی که تاکنون گردش چرخ اقتصاد ملی را ممکن میساخت.
کاهش احتمالی قیمت نفت به حدود ۵۰ دلار در هر بشکه، به کاهش سرمایهگذاری در استخراج نفت شن در آمریکا، مقرون به صرفه نبودن بهرهبرداری از سنگهای نفتزا در کانادا، کاهش درآمدهای نفتی روسیه و بیارزشتر شدن روبل، و همچنین سرعت گرفتن انهدام زیرساختهای اقتصادی کشورهای دیگری مانند الجزایر، نیجریه و ایران منجر خواهد شد، در حالی که عربستان با حفظ سهم سقف تولید و سهم در بازار نفت، موقعیت استراتژیک خود را در منطقه و صحنه جهانی حفظ خواهد کرد؛ تفاوت آشکار داشتنِ قدرت تاثیرگذاری در روند تحولات با ضعف و به حاشیه رانده شدن و متهم ساختن این و آن به طرح «توطئه سیاسی» علیه خود.