نقد تند شماری از نویسندگان عرب را علیه سخنان رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه خواندم. او در جمع شماری از رهبران اسلامی در آمریکا که به استانبول دعوت کرده بود، گفت مسلمانان بودند که آمریکا را کشف کردند نه کریستوف کلمب!
برای من و شاید برای غیر از من هم، سخنان اردوغان سرگرمی فرهنگی به شمار میآید. اما شاید این سخنان، خشم انسانهای بی مایهای که عقده کمبود دارند را افزایش دهد و اقدام به سرزنش دیگران بکنند و بگویند غرب همه چیز را ربوده، حتی اکتشافهای مسلمانان را! ممکن است هم سخنانش از سوی دیگرانی همچون روشنفکران عرب، به سخره گرفته شود.
به احتمال زیاد اردوغان با خلع نکات مثبت دیگران و پوشاندن آنها به خود، «با مردم به اندازه فهمشان سخن میگوید»!
آیا تکرار روایت اینکه چه کسی آمریکا را کشف کرد، میتواند تاریخ را تغییر دهد؟ به طور حتم حال را تغییر نخواهد داد. امروز ملتهایی خارج از دوران وجود دارند که ما هستیم و ملتهایی در مقدمه دوران. جالب اینکه در همان روزهایی که اردوغان با مخاطبان خود از گذشته سخن میگفت، اروپاییها، با خبر اولین فرود سفینه فضائیشان بر روی «دنباله دار» جشن میگرفتند؛ سفینهای که ۱۰ سال پیش آن را به فضا پرتاب کرده بودند و به دنبال سفری ۱۰ ساله بودند تا درباره «دنباله دار» در دالانهای فضا، تحقیق کنند.
آیا اردوغان به ما میگوید در این ده سال گذشته، با خود چه کردیم؟ از ترور حریری گرفته، تا غارت دهها شهر، کشتن هزاران انسان و برکناری دیکتاتورها و جانشین کردن بدتر از آنها.
با تکرار داستانهای قذافی، اردوغان از تجربه موفق رنسانس ترکیه خارج میشود و به شعبده بازان و دلقکان سیاست میپیوندد که برای راضی کردن مردم ناتوان، قهرمانیهای دیگران را به عاریه میبرد. آنچه استاد حازم صاغیه در مقاله خود درباره اشکالهای رهبران سیاسی نوشت که اختلافهای سیاسی را به سمت تنشهای تاریخی و فرهنگی سوق میبرند، صحت دارد. اینگونه از همه چیز در لحظه اختلاف همچون ابزار استفاده میشود.
چه کسی آمریکا را کشف کرد؟ اگر سوال به این معنی است که نخستین کسی که پایش به قاره آمریکا رسید چه کسی است، دانشمندان تاکید میکنند که از هزاران سال پیش، آنجا نه عربی بود و نه مسلمانی. اگر منظور این باشد که کدام قوم آمریکا را فتح کرد، شاید مسلمانان همچون دیگر دریانوردان اقیانوس اطلس به سواحل شرقی آنجا رسیده باشند، اما این مساله اهمیتی ندارد. هیچ کسی بر سر اینکه بقیه اماکن ناشناخته کره زمین را کشف کرد، دعوای ندارد چرا که این مساله نه ارزشی دارد و نه افتخاری در پی دارد. ایالات متحده آمریکا، امتداد تمدن اروپا است که خود دنباله تمدنهای پیش از خود است.
افتخارهای دروغین نزد ما تنها به روایت تاریخ باز نمیگردد بلکه جعل اصل شکسپیر، اختراع پرواز، بزرگ نمایی خود در اصل علوم شیمی، فیزیک را نیز شامل میشود که به کسب کنندگان درجه دکترا نیز رسیده است. اینگونه و با این اندیشه که به علم و علوم اهمیت نمیدهد بلکه با نصب مدارک تحصیلی بر روی دیوار و به دست آوردن حقوق ماهیانه دولتی جشن میگیرد، وضعیت ما نه تنها تغییری نمیکند، بلکه عقبگرد نیز میکند.
افتخار به گذشته همانگونه که اردوغان انجام میدهد و خوابیدن بر روی بالش گذشته همچون نظریه پردازان اصولگرایی دینی، سوء استفاده از نا امیدی مردم و ناتوانی آنها در خروج از حرفهای به شمار میآید که از قرنها پیش در آن زندگی میکنند.
اردوغان تجربه ترکیه را دارد که از دیگر رهبران این کشور بهتر است. با این تجربه میتواند نمونهای از حال ارائه دهد نه اینکه از فلکلور بی ارزش گذشته مایه بگذارد. این که مسلمانان به قله کوهی در منطقهای که امروز کوبا نامیده میشود رسیدهاند اما در پیشرفت آن نقشی نداشتند، چه ارزشی دارد؟
رابطه مسلمانان با آمریکا تنها صفی است که در آن برای دریافت ویزا از کنسولگریهای آمریکا میایستند تا از کشورها و دولتهای خود فرار کرده و به دنبال پناهگاهی برای فرزندان خود، شغلی برای گذران زندگی، بیمارستانهایی برای معالجه بیماران خود و دانشگاههایی برای آموزش بگردند. این معادله کنونی است.