خبر کوچ ابدی سیمین بهبهانی به جهان دیگر؛ با گستره ی وسیعی در مطبوعات غربی بازتاب پیدا کرد؛
در همین باب؛ بیشینه ی روزنامه های تراز اول بریتانیا علاوه بر ذکر خبر، گزارشی از زندگی و آثار و احوال غزل بانوی ایران را هم برای خوانندگانشان مهیا کردند.
یادداشت پیش رو، ترجمه ی مقاله ای از روزنامه ی تایمز لندن است که در شماره ی روز بیست و پنجم اوت این نشریه به چاپ رسیده است. لطفعلی خنجی، مترجم کهنه کار ساکن لندن، زحمت این ترجمه ی شیوا را عهده دار شده و با دقت و وسواس همیشگی اش این مطلب را برای استفاده ی مخاطبین فارسی زبان؛ آماده کرده و به دست ما سپرده. ” خلیج فارس ” ضمن سپاس از لطف او؛ این مطلب را در ضمیمه ی فرهنگی اش به چاپ می رساند…
دوران زندگی حرفه ای اش کوتاه بود. بسیار کوتاه. اما او در همین مجال اندک، تاثیری شگرف بر موسیقی محلی و مردمی کشورش گذاشت و بسیاری از ترانه های همیشه سبز تاریخ را برای صندوق خانه ی فرهنگ آدمیزاد باقی گذاشت.
حرف از پتسی کلاین، بانوی موسیقی محلی و مردمی آمریکاست که در میانه های سومین دهه ی زندگی اش، و با حادثه ی سقوط هواپیما دنیای زنده ها را بدرود گفت و رفت.
ترانه ی اخیر از جمله ی شیرین ترین و دلنشین ترین عاشقانه های اوست که علاوه بر صدای زنانه و مهربان، از نعمت ترانه ی ناب و موسیقی تاثیر گذار هم بهره گرفته تا این طور یکی از برترین و فاخر ترین عاشقانه های دنیا را بسازد.
متن ترانه، ترجمه ی فارسی و ویدئوی اجرای او، همه در زیر آورده شده اند. بخوانید و ببینید و گوش کنید و با ساده ترین و ممکن ترین حیلت به جنگ ناملایمات زندگی روید، که به قول شاعر ما نی خوش نغمه و مرغ خوش آهنگ؛ اندوه می برند از خاطر تنگ.
دیگر اینکه، مجله ی موسیقیایی چمتا در برنامه ای این هفته اش به سراغ زندگی و آثار و احوال این خواننده ی بزرگ رفته و ترانه های ماندگار او را معرفی کرده. وقت اگر یارتان بود؛ لذت شنیدن موسیقی او را از روح و جانتان دریغ نکنید.
این برنامه، عصر شنبه به وقت بریتانیا به روی آنتن تلویزیون جهانی ایران فردا می رود. شما همچنین می توانید ویدئوی این برنامه و بایگانی تمام برنامه های پیشین را در صفحه ی مربوط به چمتا در سایت ایران فردا و همین طور صفحه ی رسمی این برنامه در شبکه ی ارتباط اجتماعی فیس بوک پیدا کنید.
I fall to pieces
من خرد می شم
Each time I see you again
هر دفعه که تو رو دوباره می بینم
I fall to pieces
من خرد می شم
How can I be just your friend?
آخه چطور من می تونم فقط یه دوست معمولی تو باشم
You want me to act like we’ve never kissed
تو می خوای که من یه جوری رفتار کنم انگار که ما هیچ وقت همدیگه رو نبوسیدیم
You want me to forget (to forget)
تو می خوای که همه چی رو فراموش کنم
Pretend we’ve never met (never met)
وانمود کنم که هیچ وقت تو رو ندیدم
And I’ve tried and I’ve tried, but I haven’t yet
و من هی سعی کردم و سعی کردم اما هنو نتونستم
You walk by and I fall to pieces
تو که از کنارم رد می شی من خرد می شم
I fall to pieces
من خرد می شم
Each time someone speaks your name (speaks your name)
هر بار که یکی اسم تو رو می آره
I fall to pieces
من خرد می شم
Time only adds to the flame
و زمان فقط کارم رو زارتر می کنه
You tell me to find someone else to love
تو بهم گفتی که یه یار تازه پیدا کنم
Someone who’ll love me too (love me too)
یکی که من رو دوست داشته باشه
The way you used to do (used to do)
همون جوری که تو داشتی
But each time I go out with someone new
اما هر بار که با یه آدم تازه می رم بیرون
You walk by and I fall to pieces
تو از کنارم رد می شی و من تیکه نیکه می شم
You walk by and I fall to pieces
تو رد می شی و من داغون می شم
روزهای پایانی آگوست مصادف است با زادروز “خورخه لوییس بورخس” نویسنده و شاعر برجسته ی آرژانتینی. کسی که خود درباره ی زادگاه اسرار آمیزش چنین می گوید:
“در بوینوسآیرس زاده شدم؛ درست در دل آن شهر؛ به سال ۱۸۹۹؛ در خیابان توکومان؛ میان خیابانهای سوییپاچا و اسمرالدا؛ در خانهای کوچک و نامشخص که به والدین مادرم تعلق داشت. حتماً خیلی زود به محله پالرمو نقل مکان کرده بودیم؛ چون خاطرات نخستینٍ من از آنجا، از خانه دیگری است با دو حیاط خلوت؛ باغی با تلمبهای بادی و تکهزمینی بایر، در طرف دیگر باغ. پالرمو در آن زمان -پالرمویی که ما در آن زندگی میکردیم – در حاشیه بیبرگ و بار شمالی قرار داشت و بسیاری از مردم، شرمندهتر از آن که بگویند در آنجا سکونت دارند، بهطور گنگ میگفتند که در شمال شهر زندگی میکنند. در پالرمو، مردمی بیچیز و معمولی زندگی میکردند؛ اما عناصر نامطلوبتری هم بودند. پالرموی اراذل هم بود که کومپادریتوس خوانده میشدند و به سبب چاقوکشیهایشان مشهور بودند؛ اما فقط بعدها پالرموی آنان تخیل مرا به خود مشغول داشت؛ چون منتهای سعی خودمان را میکردیم – سعی بلیغمان را- تا آن را نادیده بگیریم. برخلافِ همسایه مان اواریستوکاریهگو، که نخستین شاعر آرژانتینی بود که امکانات ادبی موجود در آنجا را کشف کرد.”
خورخه لوییس بورخس
پدر و مادر بورخس با آن که هر دو از افراد تحصیل کرده و اهل کتاب آن روزگار به شمار می رفتند، اما نمادی از تقابل ایدئولوژی ها، فرهنگ ها و عقاید متضاد بودند. تضادهایی که منجر به شکل گیری شخصیت خاص بورخس گشت و “افسانه ی زندگی” او را رقم زد. او از سویی تاریخچه ی خانواده ی مادری کاتولیک و متعصبش را ورق می زد و خاطرات حماسه گونه ی آنان درباره ی شرکت در فتوحات نظامی، جنگهای داخلی و مبارزات استقلالطلبانه ی آرژانتین را مرور می کرد و از سوی دیگر با خاندان انگلیسی تبار و پروتستان پدری اش رو به رو بود که از سوی کاتولیک های قشری به ارتداد و بی خدایی متهم می شدند.
پرورش در این دنیای سراسر ماجرا و همهمه ، رویارویی با این ایدئولوژی های دوگانه و آموزش همزمان دو زبان انگلیسی و اسپانیایی، زمینه ی اصلی رشد فکر و شکل گیری تخیلات قوی بورخس را فراهم ساخت و او را از همان کودکی به دنیای پر رمز و راز و پیچیده ی ادبیات علاقه مند نمود.
او تفکرات ذهن متلاطم و عاری از تعصبش را با تجربه های زندگی خویش ترکیب کرده و با زبان شاعرانه اش آراسته است، به گونه ای که خود او بعدها در مصاحبه هایش این دوگانگی فرهنگی و ذهنی را دستمایه ی خلق آثار خود عنوان کرد.
بورخس، در سال ۱۹۰۸ زمانی که نه سال بیشتر نداشت، ترجمه ی اثری از “اسکار وایلد” با نام ” شاهزاده ی خوشبخت” را در روزنامه ای محلی به چاپ رساند . او سپس در سن پانزده سالگی به همراه خانواده اش عازم اروپا شد و در سویس به ادامه ی تحصیل مشغول شد. این سفر که موجب آشنایی او با زبان فرانسه و فراگیری زبان آلمانی بود، او را به مطالعه ی آثار فیلسوفانی چون نیچه و شوپنهاور علاقه مند ساخت. بورخس پس از آن در سال ۱۹۱۹ و درطی اقامتی یک ساله در اسپانیا موفق به چاپ شعر “سرودی برای دریا” در مجله ی گارسیا شد و دو کتاب دیگرش که یکی شامل مقالاتی سیاسی و دیگری مجموعه شعری با نام “سرودهای سرخ” بود را پیش از به چاپ رساندن نابود کرد.
اما بازگشت بورخس به آرژانتین مصادف بود با شعله ور شدن آتش قلم شور انگیزش. تا جایی که او در بین سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۰ علاوه بر چاپ هفت کتاب – مشتمل بر چهار جلد مقالات و سه مجموعه شعر” موفق به تاسیس سه مجله و همکاری منسجم و منظم با دوازده نشریه شد.
آغاز کار بورخس به عنوان داستان نویس به حدود سن چهل سالگی او باز می گردد، داستان های کوتاهی چون تلون، اوکبار، اوربیس ترتیوس، کتابخانه بابل، بختآزمایی بابل، ویرانههای مدور و…که انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کردند و او را به نویسنده ی پست مدرن را ملقب ساختند. خود او در باره ی علاقه اش به داستان کوتاه و گریزش از رمان نویسی چنین می گوید:
“در طول یک دوره زندگی که وقف کتاب شده است، من فقط معدودی رمان خواندهام و بیشتر موارد هم تنها از سر وظیفه خودم را به صفحات آخر رمان رساندهام. در عین حال، همیشه خواننده و بازخواننده داستانهای کوتاه بودهام… با اینحال در مقام نویسنده، سالها فکر میکردم که نوشتن داستان کوتاه از من ساخته نیست و تنها پس از یک سلسله تجربههای خجولانه، طولانی و بسته، در زمینه هنر روایت بود که نشستم تا داستان واقعی بنویسم. شش سال از ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۳ طول کشید تا از طرح بسیار خودآگاهانه مردان جنگیده به نخستین داستان کوتاه سرراستم، مردی از گوشه خیابان برسم… روی هر صفحه حسابی عرق میریختم؛ هر جمله را با صدای بلند میخواندم…”
“هرگز رمان ننوشتهام. چه به نظر من رمان برای نویسنده نیز همچون خواننده در نوبتهای پیدرپی موجودیت مییابد. حال آن که قصه را میتوان به یکباره خواند. به قول پو: چیزی به نام شعر بلند وجود ندارد”
خورخه لوییس بورخس از جمله مخالفان سرسخت فاشیسم و از منتقدین جدی پرون – دیکتاتور آرژانتین- بود، مخالفتی که در سال ۱۹۴۶ منجر به برکنار شدن وی از سمتش در کتابخانه ی شهرداری و انتقال او به شغل سطح پایین بازرس ماکیان و خرگوشها دربازارهای عمومی شد.
بورخس از همان آغاز شکل گیری گروه های فاشیستی و ضد یهود در آرژانتین به نهضت هایی پیوست که در جهت تقبیح جنگ با یهود و مخالفت با نازیسم مبارزه می کردند. از جمله ی این فعالیت هامی توان به رایزنی او در کمیته ی مخالفان جنگ علیه یهود و قبول عضویت در تشکیلات “نخستین کنگره مبارزه با نژادپرستی” اشاره کرد. اما بورخس به همان اندازه که از این نژاد پرستی رنج می برد، از هرج و مرج و آشوبی که گریبان گیر آرژانتین شده بود نیز آزرده خاطر و بیزار بود، تاجایی که به علت مخالفت جدی اش با مبارزات مسلحانه در آمریکای لاتین – به رهبری چه گوارا – از سوی سوسیالیستها “نویسنده ی راست گرا” لقب گرفت و ازطرف منتقدان نویسنده ای نام گرفت که گرچه ناسیونالیست نبود اما به دموکراسی هم اعتقاد نداشت. بورخس در این دوران علاوه بر انتشار مقالات سیاسی و جدلی، آثار متعدد خود اعم از شعر و داستان را نیز منتشر ساخت. آثاری که در آنها مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود را به نمایش کشید و زشتی و پلشتی توتالیتاریسم، نازیسم و نژاد پرستی را عیان کرد:
وقتی به صلیبم میکشند، من باید صلیب و میخ ها باشم
وقتی جام را به دستم میدهند، من باید دروغ باشم
وقتی در آتشم میافکنند، من باید دوزخ باشم.
من باید هر لحظهی زمان را نماز بگزارم و سپاسگزارش باشم
من از همهی اشیاء تغذیه میکنم.
وزن دقیق کائنات، تحقیر، هیاهو
من باید مدافع زخم های خود باشم.
نه شفا میطلبم و نه بیماری
من شاعرم.
در سال ۱۹۴۴ بورخس مجموعه داستان “موجودات تخیلی” را چاپ کرد، کتابی مشتمل بر هفده داستان که به خوبی سبک خاص بورخس را به نمایش در می آورد. سبکی ادبی و فلسفی که با وهم و عناصر مابعد الطبیعه آمیخته شده و با استدلالهایی فریبنده خواننده را حیرت زده می کند. او در این کتاب از موجودات اساطیری و متون قدیمی یهود سخن می گوید که زاییده ی ذهن انسانها در طول اعصار متمادی هستند.
لیلا سامانی – نویسنده مقاله
بورخس در سال ۱۹۵۰ به ریاست کانون نویسندگان آرژانتین انتخاب شد؛ اما این کانون نیز از آنجا که به یکی از معدود سنگرهای ضد دیکتاتوری بدل شده بود، بسته شد.
پس از وقوع انقلاب در سپتامبر سال ۱۹۵۵ و به قدرت رسیدن ژنرال ادواردولوناردی بورخس به ریاست کتابخانه ملی آرژانتین منصوب شد و درست یک سال بعد، نامزد احراز کرسی استادی ادبیات انگلیسی و امریکایی در دانشگاه بوینوسآیرس شد و در آن دانشگاه استخدام گشت.
از دیگر آثار این نویسنده آرژانتینی میتوان به کتابهای “الف و چند داستان دیگر”، “هزار توهای بورخس”، “کتابخانه بابل”، اطلس “، “ویرانههای مدور” و “اولریکا وهشت داستان دیگر” اشاره کرد. آثاری که به علت غنای فرهنگ و اندیشه ی نویسنده اش در زمینه های فلسفی، اساطیری و ادبیات کهن عبری، مسیحیت و اسپانیایی آنها را مبدل به آثاری اسطوره ای ساخته است:
اعمال ما، راه خود را دنبال میکنند
راهی که بی پایان است.
من شاه خود را کشتم
تا شکسپیر بتواند تراژدی آن را بسراید.
* کتاب اول موسی. باب چهارم. آیه ی هشتم
در نخستین صحرا بود
دو بازو، سنگی بزرگ را پرتاب کرد.
فریادی نبود، خون بود.
آنجا نخستین مرگ بود.
من نمیدانم، هابیل بوده ام یا قابیل.
بورخس به علت یک بیماری ارثی خانوادگی ، حدود نیمی از عمر خود را در نابینایی به سر برد، او تا شصت سالگی نزد مادرش زندگی کرد و در کسوت “هومر” زمانه بخش بزرگی از آثار خود را در تاریکی خلق کرد. او که سی سال پایانی عمرش را با چشمانی بی نور گذراند، در همین سالها به اوج شهرت و محبوبیت رسید، جوایز مختلف گرفت (جایزه ادبی ناشران اروپایی- ۱۹۶۱) و برای ایراد سخنرانی مدام به اروپا و امریکا دعوت میشد، اما اغلب آه میکشید و از این که دیگر نمیتوانست کتاب بخواند، رنگها را تشخیص دهد و هرم ، ساعت شنی و نقشههای جغرافیایی را ببیند اندوهگین بود، خودش می گفت:
“شهرت نیز همچون کوری بهتدریج به سراغم آمد. هرگز آن را انتظار نداشتم. هرگز آن را نجسته بودم. نستورایباررا و روژهکایوا که در نخستین سالهای دهه ۱۹۵۰ جرئت کردند و آثار مرا به زبان فرانسه ترجمه کردند، نخستین حامیان من بودند. به گمان من، اقدام پیشاهنگانه آنان راه را برایم هموار ساخت تا در سال ۱۹۶۱ با ساموئل بکت در جایزه فورمانتور شریک شوم”
این نویسنده کمی پیش از مرگش با “ماریاکوداما” همبازی و دوست دوران کودکی اش ازدواج کرد و سرانجام در ۱۴ ژوئن ۱۹۸۶ در ژنو در گذشت:
حتی یک ستاره در شب نمی ماند
شب نخواهد ماند
من می میرم، و با من، وزن ،
جهان بی تحمل نیز.
من پاک می کنم ، اهرام را ،
مدالهای عظیم را،
جهان و چهره ها را.
من باید گذشته ی انبار شده را پاک کنم.
باید از تاریخ غبار بسازم، غبار از غبار.
هم اکنون به آخرین غروب می نگرم.
آخرین پرنده را می شنوم.
پوچی را به کسی نمی دهم.
مراسم به خاکسپاریش را نگاه میکنم بسیاری از آنها ئی که دوستشان دارم آنجایند. دولت آبادی، مجابی، استاد شجریان و همایونش، شهرام جان ناظری، پوری بنائی عزیز، باباچاهی، فخرالدینی، علی دهباشی و … رژیم مجال دفن اورا در امامزاده طاهر نداده بود و خیلی از یارانش در اعتراض به اینکار به بهشت زهرا نرفتند. نوبت بعدی کیست ؟ اینهمه عشق را در خانه پدری به خاک می سپارند و ما چشم انتظار بعدی تا کی وقتمان برسد.
هرروز یکیشان میرود. مرگ معصوم پانزدهم، مادر بزرگم را میگویم، یکسال از من پنهان داشتند و بعد یکی پس از دیگری. خانم رفت، میرزا عبدالله خان چیتگر نیای مادری، مریم خانم عزیمی مهاجر باکو که بزرگمان کرده بود، محمد برادرم و بعد همه آنها که دوستشان داشتم. اخوان ،سعیدی سیرجانی، جعفر رائد ، شاملو، آتشی ، مشیری ، نگهبان، فروغی، گلشیری، فروهرها، حسنعلی خان صارم کلالی ،احمد اللهیاری که سرافکنده رفت، احمد کسیلا و… و در غربت تبعید، قاسملو، بختیار، بنی احمد، مدنی، نزیه، شرفکندی، مظلومان ، فرخزاد، برومند، پورداد و …حالا سیمین بانو رفته است. نخستین بار من با این لقب خطابش کردم و چقدر به دلش نشست. همه جا میگفت به آشنا و غیر که علیرضا مرا سیمین بانو خواند، مادرایران را که افزودم سرور گرفت، زیباتر شد. در هتل هیلتون اولمپیای لندن اقامت داشت، با جمال بزرگزداه رفتیم و همراه علی پسرش که مهربانترین و فداکارترین پسر بود برش داشتیم و به سفره خانه ای رفتیم. آنشب آنقدر خواند و سرود که سپیده سر زد و ما در هوای شب بودیم.
درزمانهای گذشته وقتی به کنار دریای خزر میرفتیم در خود نوعی احساس آرامش و مالکیت داشتیم که این دریای ماست . ولی اکنون ساحل آن که حق مسلم سربازان گمنام امام زمان شده که نه تنها حق شنا کردن را ازتو گرفته اند، بلکه پاسدارهای گردن کلفت چهارچشمی مواظبند تا از نظر آنها خطایی بکنی تا حسابت را برسند. ولی قسمت بسیار تراژدی قضیه در آنجاست که تو بعنوان ایرانی که زمانی نیمی از این کوچکترین دریا و یا بزرگترین دریاچه جهان را در مالکیت خود داشتی و جولان میدادی الان حق خروج از محدوده باریکی که برایت تعیین کرده اند را نداری.
این دریای زیبا با طول حدود ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۰۰ کیلومتر و در مجموع مساحتی حدود ۳۸۰ هزار کیلومترمربع. خط ساحلی دریای خزر حدود ۶/۷۹۷کیلومتر که بین ایران و شوروی سابق مشاع بود اکنون با پنج پاره کردن آن بین ارباب بزرگ روسیه و سپس فقمارش ترکمنستان، قرقیزستان و آذربایجان و تخصیص باریکه ای هم از روی صدقه سری برای ایران تقسیم غنائم کرده اند . اینکه تصور شود موضوع فقط یک تقسیم بندی جغرافیایی بخاطر ایجاد شرائط جدید بعد از فروپاشی شوروی بوده ، نگاهی ساده انگارانه به قضیه است. دریای مازندران یکی از غنی ترین دریاهای جهان در اشل خودش بشمار میرود. بنا براین نگاه روسیه و سه کشور دیگر نگاهی صرفا اقتصادی است، درحالیکه حکومت اسلامی به بعد اقتصادی دریا اصولا توجهی ندارد و در واقع غریبه است .
اگربخواهیم مزایای اقتصادی خزر را برشمریم باید از ماهی اوزون برون که خاویارساز است شروع کنیم که نه تنها مرغوبترین خاویار جهان بلکه بیش از ۹۰% ذخیره آنرا هم داراست . تا قبل از فروپاشی شوروی صید ماهی از دریای خزروصدور خاویار و حدود ۲۵ نوع ماهی دیگرشغل سنتی قرنها مردم ساکن کناره دریای مازندران بود . این امتیاز دیگر در اختیار صیاد ایرانی نیست . پیش از فروپاشی ایران سالانه بیش از ۳۰۰ تن خاویار صادر میکرد که در زمان خود رکردی بود. اکنون رقم صادراتی خاویار ایران از یک تن تجاوز نمیکند و جالبتر اینکه برای سازماندهی آن حدود ۱۳ هزار نفر شاغلند.
مهم ترین ویژگی اقتصادی خزر، ذخایر اثبات شده نفت آن است که حدود ۳۲ میلیارد بشکه تخمین زده میشود و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمیانه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز در حدود ۱۶۳ میلیارد بشکه دیگر برآورد شدهاست . برای اولین بار در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) نفت باکو کشف شد. تولید روزانه نفت از این حوزه نفتی اکنون به روزانه ۸۹۰ هزار بشکه نفت رسیده است . پیشبینی میشود با ادامه فعالیتهای اکتشافی، به ظرفیت بهرهبرداری نفت این منطقه یکمیلیاردو۳۰۰هزاربشکه و به ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳هزارمیلیارد فوتمکعب افزوده شود . بخشی از نفت دریاچه که از میدان نفتی باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برداشت میشود از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان به سواحل مدیترانه منتقل میشود.
در رتیههای بعدی ترکمنستان با ۴۶ هزار بشکه، روسیه با ۶ هزار بشکه و قزاقستان با ۳ هزاربشکه نفت، به خود اختصاص داده اند. این در حالی است که کشور ایران، در این منطقه هیچگونه برنامه عملی در خصوص برداشت نفت و گاز تدوین نکرده است و تنها به مطالعه و نقشهبرداری اکتفا کرده است. درواقع درحال حاضر سهم ایران از منابع نفت . گاز دریای خزر صفر مطلق است. این درحالی است که ایران از سال ۱۳۴۶ در رژیم شاهنشاهی فعالیت خود را برای اکتشاف نفت در دریای خزر آغاز کرده بود. بعد از انقلاب سهچاه اکتشافی در سالهای ۱۳۶۸تا ۱۳۷۶در این دریا حفر شد اما بهدلیل آنچه اقتصادینبودن پروژه نامیده شد، این عملیات رها گردید. ولی پس از مدتی فعالیتهای نفتی دوباره شروع شد . عملیات ساخت دستگاه های حفاری ۹ سال طول کشید و پس از آن شرکت حفاری شمال توانست در میدان سردارجنگل چاههایی با عمق ۷۲۰متر حفر کند و در نهایت در سال۹۱ بعد از ۱۰۴سال از قدمت حفاری در ایران نخستین چاه در دریای خزر به نفت رسید و شعله آن در سطح دریا روشن شد ولی اینکه قابل استخراج شود هنوز کارهای زیادی در پیش است که نیاز به زمان دارد.
هرچند که کشف انرژی فسیلی در دریای مازندران خبر خوشی است ولی همراه با خ.د آلودگی محیط زیست را آورده که بشدت آزار دهنده شده است. بنا بر گزارش منتشره سالانه ۱۲۲هزارو۳۵۰تن آلودگی نفتی، ۳۰۴تن کادمیوم و ۳۴تن سرب در دریای خزر انباشته میشود. آمارهای انستیتو دریای خزر نشان میدهد ایران با سهم آلودگی پنجمیلیونتن در سال کمترین آلودگی را برای این دریا دارد، اما کشور آذربایجان سالانه ۲۸۵میلیونتن آلودگی، روسیه ۶۷۸میلیونتن و قزاقستان ۳۵میلیونتن آلودگی در سال وارد این دریای بسته میکنند. نکتهای که نباید فراموش کرد این است که بیشترین آلودگی نفتی از سوی همسایگان شمالی به دلیل شیب خزر به سمت ایران سرازیر میشود. این یگ زنگ خطر جدی است برای حکومت ایران که تا دیر نشده فکری کند ، چونکه دیری نخواهد گذشت که سطح آلودگی نسل ماهیهای خاویار را منقرض کند، توجه به گردشگری کم شود بخش ساحلی ایران تبدیل به لجنزار گردد.
ازقرار طی قراردادی زباله های شهر محمود آباد طی قراردادی در زبالهدانی شهر آمل دفن میشد اخیرا گویا بین شهردارهای دو شهر اختلاف بروز کرده و شهرداری آمل زباله های محمود آیاد را نمیپذیرد. درنتیجه شهر محمود آباد انباشت زباله گردیده. دراین میان شهرداری محمود آباد هم راه آسانی پیدا کرده و آنهم چه محلی بهتر از ساحل دریا. درنتیجه بخشی از ساحل تبدیل به زباله دانی و مرکز انواع بیماریها و آلودگی محیط زیست شدت است.
عیدالرضا همتی مدیرعامل بانک ملی ایران، بدهی دولت به مجموعه بانکی کشور را ۷۰ هزار میلیارد تومان برشمرد و گفت: از این میزان حدود ۱۴ هزار میلیارد تومان و با احتساب شرکتهای دولتی حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان دولت به بانک ملی بدهکار است . وی در خصوص نحوه بازپرداخت بدهیهای دولت به بانکهای کشور، اظهار داشت: رییسجمهوری درنشست افتتاحیه همایش تبیین سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج از رکود این نوید را به مجموعه بانکهای کشور داده که بخشی از بدهیهای دولت با بدهیهای بانکها به بانک مرکزی تسویه شود . وی با بیان اینکه بدهیهای بانکها به بانک مرکزی بصورت ارزی و ریالی است، افزود: در بسته سیاستی دولت برای خروج از رکود نیز پیشبینی شده تا مابقی بدهیهای دولت به بانکهای کشور بازپرداخت شود. همتی در خصوص فروش اموال بانکها نیز گفت: بانک ملی ایران برای فروش اموال مازاد خود برنامه دارد که آنرا نیز آغاز کرده است. مدیرعامل بانک ملی ایران افزود: این بانک هرماه اموال غیرمنقول خود را به مزایده میگذارد و این روند را تا پایان سال جاری ادامه خواهد داد، البته تا وقتی که بازار کشش داشته باشد و اموال را به قیمت کارشناسی خریداری کند وی سپس در مورد فروش شرکتهای متعلق به بانک ملی نیز اظهار داشت: بخشی از این شرکتها که بزرگ و حجیم هستند پیش از این توسط دولت بابت تسویه بدهیهای خود به بانک ملی واگذار شده بود، یعنی بانک ملی در این خصوص سرمایهگذاری نکرده است . همتی با بیان اینکه فرآیند فروش این شرکتها بهزودی آغاز خواهد شد، گفت: در کنار این شرکتها، شرکتهای سوددهی را داریم که براساس برنامهریزیهای به عمل آمده تا پایان سال بخش قابلتوجهی از آنها را به فروش خواهیم رساند.
70 درصد کارخانههای کشور در رکود
روحالله بیگی، نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی با اشاره به توفیقات دولت در مهار تورم اظهار کرد: روشن است که دولت تا به امروز نسبتا در کنترل تورم خوب عمل کرده است و اگر این روند ادامه داشته باشد، اثرات مثبت خود را در بدنه اقتصاد، معیشت مردم، چرخش موتور محرکه تولید و پویایی و شکوفایی آن خواهد داشت. وی با اشاره به تدوین لایحه دولت برای خروج از رکود، بدون تورم گفت: با توجه به اینکه کارشناسان صنعتی ماهها برای جمعآوری این بسته وقت گذاشتهاند و نهایتا این بسته را ترتیب دادهاند اما به هر حال این لایحه نیز نقاط ضعف و قوت خود را دارد. بیگی با بیان اینکه نقاط قوت بسته پیشنهادی دولت برای خروج از رکود بیش از نقاط ضعف آن است، افزود: رای و مصوبه از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بخشی از روند موفقیت این لایحه را تسریع میبخشد اما مهمترین رکن آن اجرا و پیاده کردن موفق آن است. نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی افزود: نمایندگان مجلس با حمایت خود از این بسته میتوانند دولت را در اجرای با صلابت و مصمم آن یاری کنند. وی بزرگترین مشکل اقتصاد کشور را فقدان تولید ملی عنوان کرد و گفت: ۶۰ تا ۷۰ درصد کارخانجات کشور در رکود به سر میبرند و همین مساله سبب شده است تا سرمایههای کلان مملکت در حالت سکون قرار گیرند و به دنبال آن بیکاری جوانان و بروز مشکلات اجتماعی و رفتارهای ناهنجار پدید آید. بیگی بیان کرد: میلیاردها تومان در شهرکهای صنعتی چه از محل تسهیلات بانکی و چه از جیب اشخاص بلا استفاده هستند و اکثر واحدهای تولیدی بسیار کمتر از ظرفیت بالقوه خود فعالیت میکنند به عنوان مثال کارخانهیی که میتواند سه شیفت کار کند، تک شیفت یا دو شیفت کار میکند.
معاون وزیر کار: ۹۰درصد قراردادهای کار موقت هستند
حسن هفدمتن معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اعلام اینکه اکنون بالای ۹۰درصد قراردادهای کارگری موقت است و علت آن به ساختار کشور برمیگردد، گفت: «اقتصاد کشور یک اقتصاد کارآفرینی و ارزش آفرینی نیست، بلکه اقتصاد کشور رانتی است.» ، وی در نشست سهجانبهگرایی تشکلهای کارگری و کارفرمایی مازندران ، تاکید کرد: «اهداف همه دولتهای جمهوری اسلامی توسعه رشد اقتصادی و ارتقای درآمد سرانه بوده و اینکه نشاط و شادمانی را در جامعه حاکم کنیم ولی بسیاری از دولتها موفق نشدند چون سیاستها و راهبردهای به کار برده صحیح نبوده است . او افزود: «اعتقاد داریم برنامههای بزرگ و سختی برای ارتقای تولید و اشتغال داریم که باید عملیاتی شود. حضور تشکلها در نهادهای تصمیمسازی دولت بسیار ضعیف است و قوانین و مقررات خوب تدوین نمیشوند.» معاون وزیر کار با اشاره به اینکه باید خانه تولید را در کنار نمایندگان کارگری داشته باشیم، تاکید کرد: «تشکلهای کارگری قدرتمند هنوز نداریم، باید ۲۰ درصد نمایندگان مجلس از تشکلهای کارگری و کارفرمایی باشند، بهدنبال مدلهایی هستیم تا ساختار تشکلها را اصلاح کنیم و باید سهم آنان را در تولید ارتقا دهیم.» او با بیان اینکه اگر بخواهیم تشکلها را قدرتمند کنیم باید توسعه آنها خالص و سهم آنها در ارزش افزوده مشخص شود، افزود: «در مورد امنیت شغلی کارگران نیز باید فکری اساسی صورت گیرد.» معاون وزیر کار با بیان اینکه بانکها در خارج به دنبال تولید و اقتصاد بوده ولی در ایران بانکها تاجر هستند، افزود: «ساختار بانکی کشور معیوب بوده و اگر اصلاح نشود، مشکل اقتصاد کشور رفع نمیشود.» او تاکید کرد: «باید تلاش کنیم اقتصاد کشور را اصلاح کنیم و شاخصهای جذب سرمایهگذاری در کشور موفق نبوده است. رابطه کار با اقتصاد یک رابطه دو سویه است و میتواند به هموارسازی توسعه اقتصاد کمک کند..»
آغاز مذاکرات ایران با غول نفتی سوئیس
محمود آستانه عضو هیات مدیره شرکت با اشاره به آغاز مذاکرات با شرکت ویتول سوئیس بمنظور ازسرگیری سوآپ نفت، سیاستهای جدید تشویقی برای احیای سوآپ نفت توسط شرکتهای بخش خصوصی و خارجی را تشریح کرد . وی درباره مهمترین برنامههای ایران بمنظور از سرگیری سوآپ نفت کشورهای حاشیه دریای خزر، گفت: هم اکنون مذاکرات با ۴ تا ۵ شرکت بین المللی به منظور از سرگیری سوآپ نفت آغاز شده است . عضو هیات مدیره شرکت نیکو با اعلام اینکه به منظور احیا و از سرگیری عملیات سوآپ نفت از کشورهای حاشیه دریای خزر سیاستهای تشویقی را در دستور کار قرار دادهایم و با وجود ارائه پیشنهادهای قیمتی برای از سرگیری سوآپ نفت به دنبال جنگ قیمتی نیستیم . وی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر انجام مذاکرات با ویتول سوئیس بعنوان بزرگترین شرکت سوآپ کننده نفت ایران قبل از توقف این عملیات، اظهار داشت: مذاکرات اولیه با ویتول سوئیس انجام گرفته و این شرکت هم بمنظور از سرگیری سوآپ نفت اعلام آمادگی کرده است . مشاور وزیر نفت درباره سیاستهای تشویقی ایران به شرکتهای خارجی برای از سرگیری سوآپ نفت توضیح داد: شرکتهای خارجی و بخش خصوصی برای از سرگیری سوآپ نفت به دنبال تضمین هایی از شرکت ملی نفت ایران هستند که این عملیات را به یک باره قطع نکنند.
آستانه با یادآوری اینکه عملیات سوآپ نفت خام یک تجارت نفتی بلند مدت بوده و شرکتهای داخلی و خارجی برای سوآپ نفت یک برنامهریزی چند ساله میکنند، تبیین کرد: از این رو انجام سوآپ نفت در کوتاه مدت برای هیچ شرکت خارجی و بخش خصوصی داخلی توجیه اقتادی ندارد . مشاور وزیر نفت با تاکید بر اینکه امضای هر گونه قراردادهای سوآپ نفت با شرکتهای داخلی و خارجی بر اساس منافع ملی کشور انجام می شود، خاطرنشان کرد: در قراردادهای قبلی سوآپ دستگاه های نظارتی همچون دیوان محاسبات و سازمان بازرسی بر شفافیت قراردادها صحه گذاشته بودند. جمهوری اسلامی ایران در طول ۱۳سال انجام سوآپ نفت کشورهای حاشیه دریای خزر بیش از ۲۵۴ میلیون بشکه نفت از مسیر ایران، نفت سوآپ شد که حدود ۸۸۰ میلیون دلار درآمد ارزی برای کشور به همراه داشت.
نگرانی کارگران شرکت خودروسازی از بیکاری
حدود یک ماه پیش شورای رقابت قیمت جدید خودروهای تولید داخل را مشخص و اعلام کرد که این موضوع مورد مخالفت برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت و پس از آن بود که نمایندگان مجلس با انتقاد از افزایش قیمت خودرو اعلام نمودند که پیگیر کاهش قیمت خودرو هستند . اظهارات ضد و نقیض نمایندگان مجلس که بدون پشتوانه کارشناسی اعلام شد، موجب بروز جو روانی و رکود بازار خودرو در هفته های اخیر شده است، رکودی که اگر ادامه یابد مطمئناً موجب بروز مشکلات بیشماری در صنعت خودرو سازی کشور خواهد شد . در همین خصوص کارگران میگویند: این روزها مشکلات نقدینگی در شرکت های خودروسازی به یک چالش تبدیل شده است و در صورت عدم رفع این چالش مطمئناً در آینده نزدیک به یک بحران کارگری تبدیل خواهد شد . در یک ماه گذشته و با اظهار نظرهای غیر کارشناسانه متاسفانه بازار خودرو با رکود مواجه شده است که این امر باعث کاهش شدید نقدینگی در شرکت های خودروسازی شده است به گونه ای که اگر روند ادامه یابد شرکت های خودروسازی در پرداخت حقوق کارگران با مشکل جدی مواجه خواهند شد . در رسانه ها آمده بود که واردات خودرو در چهارماه ابتدای سال جاری به بیش از دوبرابر افزایش یافته است و سودهای کلانی نصیب وارد کنندگان شده است این افزایش واردات در حالی اتفاق افتاده که صنعت خودروسازی داخلی حال و روز خوشی نداشته و نیاز به کمک و حمایت دارد. در وضعیتی که اشتغال بیش از ۵۰۰ هزار نفر کارگر شاغل در صنایع خودرسازی و قطعه سازی و صنایع وابسته در خطر قرار گرفته و این صنایع در بحران مالی و ضرر دهی به سر میبرند واردات خودرو و سودهای چند صد میلیاردی واردکنندگان با چه توجیهی انجام می شود.
بانک جهانی خبر داد :اقتصاد ایران رو به رشد گذاشته است
بانک جهانی از بازگشت رشد به اقتصاد ایران در نیمه نخست امسال خبر داد و با اشاره به ارائه بسته خروج از رکود توسط دولت ایران نوشت: دولت ایران اخیرا بسته اقتصادی جامعی را برای تثبیت وضعیت اقتصادی و افزایش رشد اقتصادی اعلام کرده است. به گزارش تسنیم، بانک جهانی در جدیدترین گزارش خود از وضعیت اقتصادی خاورمیانه با اشاره به ارائه بسته خروج از رکود توسط دولت ایران نوشت: دولت ایران اخیرا بسته اقتصادی جامعی را برای تثبیت وضعیت اقتصادی و افزایش رشد اقتصادی اعلام کرده است. این بسته اقتصادی که شامل مجموعهیی از اصلاحات در زمینه نظارت و سیستم مالیاتی است، با هدف جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، افزایش صادرات غیرنفتی، گسترش گردشگری و بازگرداندن انضباط مالی ارائه شده است. این گزارش افزود: برخی نشانهها مشاهده میشود که نشان از بهبود فعالیتهای اقتصادی پس از افت شدیدی دارد که در پی تحریمها و برخی سوء مدیریتها در اقتصاد شاهد بودیم. آمارهای رسمی نشان میدهد که میزان ورود گردشگران خارجی در سه ماهه نخست سال شمسی جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل دو برابر شده است. نرخ تورم نسبت به ۴۵ درصد ثبت شده در جولای سال گذشته، در اوایل سال ۲۰۱۴ نصف شده و به ۲۳ درصد رسیده است. آمارهای رسمی سه ماهه اقتصادی توسط دولت ایران منتشر نمیشود، اما برآوردهای انجام شده نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی ایران در نیمه اول سال مالی ۲۰۱۵-۲۰۱۴ پس از ۲ سال متوالی انقباض، در حال بازگشت به رشد است. هرچند ریسکهای کوتاهمدت همچنان پابرجاست، اما رشدی یک تا ۲ درصدی برای ایران در سال مالی ۲۰۱۵-۲۰۱۴ برابر با ۱۳۹۳ شمسی پیشبینی شده است
براستی کدام صفت برازنده ی صدای اوست؟ زیبا؟ یگانه؟ قدرتمند؟ مخملین؟ و یا بسیاردیگرانی از همین دست که در این سالها باب صدای او شنیده ایم و خوانده ایم؟
لوئی آرمسترانگ
پاسخ، هر کدام اینها که باشد؛ او همچنان پدر معنوی موسیقی جاز و از جمله ی پیشگامان بسط این موسیقی در گوشه گوشه ی دنیاست. حرف از لوئیس ( لویی ) آرمسترانگ مرد بلند آوازه ی موسیقی سیاهان است که با تلاش بی آخرش، در اندازه و مختصات موسیقی جز تغییرات فراوانی به وجود آورد.
ترانه ای از او با ترجمه ی فارسی و لینک ویدئوی ترانه در سایت یوتیوب در ادامه ی این صفحه از پی آورده شده؛ ترانه ای که از جمله ی محبوب ترین و شهره ترین آثار اوست و نمونه ای کاملا مدرن از موسیقی جز با تجربه ی تغییرات و شکست های فراوان در ملودی و صدای خواننده. این ترانه در سالیان به نسبت دراز زندگی اش؛ همواره وسیله ای بوده برای صمیمیت بیشتر میان مردم روی زمین و یادآور زیبایی های طبیعت برای آدم های ساکن این کره ی خاکی.
متن و اجرای ” دنیای اعجاب انگیز ” را در ادامه از پی بگیرید؛ با ذکر این توضیح که مجله ی موسیقیایی چمتا در برنامه ی آتی اش؛ آثار و احوال این مرد بزرگ را سوژه کرده و از زندگی و هنر او گفته. وقت اگر یارتان بود، تماشای این شماره ی چمتا در شنبه ی پیش رو را در برنامه ی هفتگی تان بگنجانید که صدای این مرد براستی که هم زیباست، هم یگانه و هم قدرتمند و انگار که نشسته بر بستری از مخمل…
what a wonderful world…
I see trees of green,
من درختهای میون بیشه رو دیدم
red roses too.
و همینطور گل های سرخ رو
I see them bloom,
دیدم که اونها شکوفه کردن
for me and you.
( انگاری که فقط ) واسه من و تو
And I think to myself,
و من با خودم فکر می کنم
what a wonderful world.
که چه دنیای اعجاب انگیزی ئه
I see skies of blue,
من آسمون های آبی رو دیدم
And clouds of white.
و ابرهای سفید رو
The bright blessed day,
روزهای آفتابی و آروم
The dark sacred night.
و شب های سیاه و روحانی رو
And I think to myself,
و من با خودم فکر می کنم
what a wonderful world.
که چه دنیای اعجاب انگیزی ئه
The colors of the rainbow so pretty in the sky
رنگ های رنگین کمون توی آسمون خیلی قشنگ ان
Are also on the faces of people going by
همین طور صورت آدم هایی که از تو خیابون رد می شم
I see friends shaking hands saying how do you do
من دوستهایی رو می بینم که به هم دست می دن و چاق سلامتی می کنن
They’re really saying I love you.
و از ته دل شون همدیگه رو دوست دارن
I hear babies crying, I watch them grow
من دیدم، بچه هایی که یه روزی گریه می کردن چه جور بزرگ شدن
They’ll learn much more than I’ll never know
اونها یه روزی خیلی بیشتر از من می بینن و یاد می گیرن
And I think to myself what a wonderful world
و من با خودم فکر می کنم؛ چه دنیای هیجان انگیزی ئه
Yes I think to myself what a wonderful world.
آره؛ من با خودم فکر می کنم، راستی که چه دنیای جالبی ئه
نیمه دوم ماه آگوست مصادف است با سالروز تولد ” تد هیوز” ، همان مرد خوش زبانی که در آغاز به واسطه ی عشق ش به سیلویا پلات و رابطه ی زناشویی ش با او در میان مردم به شهرت رسید و کمی آن سو تر هم با اتکا به اشعارخودش؛ ملک الشعرای بریتانیا شد.
تد هیوز
هیوز در سال ۱۹۸۴ موفق به دریافت نشان ملی ملک الشعرایی شد. آن هم درست در زمانی که تمام گذشته اش مثال یک کابوس سیاه پیش رویش بود. مصائبی چون زندگی در فقر روزهای دانشجویی و زندگی پر حاشیه ای که با سیلویا پلات داشت به واقع که از زندگی او آشفته بازاری ساخته بودند، آرام ناشدنی.
به تمام این حواشی می توانیم خودکشی پلات رو هم علاوه کنیم که درست بعد از جدایی از هیوز اتفاق افتاد. همون حادثه ای که از سوی مردم و روزنامه ها به بی مهری هیوز مربوط شد و روزگار این جوان رو سخت تر از سخت کرد.
اما تد هیوز با پشت کاری مثال زدنی و قدرتی جالب توجه به دشواری های زندگی اش چیره شد و علاوه بر دریافت نشان ملک الشعرایی به یکی از بزرگ ترین شاعران انگلیسی قرن بیستم هم تبدیل شد.
شعر “هیوز” سرشار از نبوغ و کشف هاى تازه است. نگاه او به جهان نگاه شاعریست که هرچه در اطرافش وجود دارد را دوباره روایت مى کند. تخیل او مى تواند اشیا و اتفاقات، زندگى و لحظه ها، کلمات و نشانه ها را پیوند بزند.
او این توانایى را داشت که نه تنها اتفاقات زندگى بلکه تمام آنچه در اطرافش در جریان بود را به زبان شعر بیان کند. او با پشت سر گذاشتن معضلات جدى شعر در سال هاى پس از جنگ جهانى دوم در نهایت شعر خودش را خلق کرد. شعرى که مفاهیم جدیدى داشت و هر سطر و هر کلمه اش را خود شاعر آفریده بود.
مجموعه ی «کلاغ» از زیباترین آثار تد هیوز به شمار می آید. کلاغ ِ تد هیوز در سفرش ازپی کشف جهان به بازسازی افسانه و اسطوره های کهن می پردازد.
تکه ای از اشعار او با صدای شاعر ؛ به همت اعضای تحریریه ی مجله ی فرهنگی چهارسو به فارسی ترجمه و زیرنویس شده. این ویدئو را ببینید با قید این توضیح که این برنامه هر شنبه غروب به روی آنتن تلویزیون جهانی ایران فردا می رود.
در هفتهی گذشته علی خامنهای، دیکتاتور ایران برای چندمین بار گفت: «رابطه با آمریکا نهتنها برای کشور نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و عاقل دنبال ضرر نمیرود.»
خامنهای در دیدار با «مسوولان وزارت امور خارجه، سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور» بر تعامل با دنیا تاکید کرد، اما گفت در این تعامل دو استثنا وجود دارد: آمریکا و اسراییل. خامنهای دربارهی نفی تعامل با ایالات متحده گفت: «رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نهتنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود؟!»
اشاره:
نیمه ی مرداد، هر ساله یادآور یکی از تلخ ترین مرگ های تاریخ معاصر ایران است. مرگی با نهایت خشونت و در انتهای سنگ دلی؛ مرگ مردی که با سلاح کلمه و آواز به جنگ باورها و سنت های غلط رفته بود؛ هم او که در سالهای نه چندان دراز زندگی اش؛ با جادوی شادی و سرخوشی به نزاع با دیو غم و پریشانی رفته بود و سرآخر هم جان شیرینش را در راه این هدف فدا کرد؛ در این مجال یاد و خاطره ی فریدون فرخزاد را زنده کردیم؛ تنها چند روزی پس از سالروز کوچ ش به دیار آرامش… شرح این مطلب را در ادامه از پی بگیرید…
فریدون فرخزاد
از جمله ی تاثیرگذارترین چهره های موسیقی مردمی ایران بود و آیینه ی تمام نمای شادی و سرمستی. جلوه ای از هنر معترض بود و نمونه ای درست و تمام از معنای راستین وقف کردن زندگی در راه شادمانی خلق…
فریدون فرخزاد در مهرماه ۱۳۱۷ شمسی و در خانواده ای از اهل ادب ایران؛ و در محله های جنوبی تهران متولد شد و از همان روزگار نوجوانی انس و الفت بی پایانش به علوم انسانی را عیان کرد. او پس از تحصیل در مدرسه ی دارالفنون و آشنایی اولیه با شعر و زبان فارسی؛ رخت عزیمت به اروپا بست و در آلمان به تحصیل علم سیاست پرداخت.
زندگی فرخزاد در اروپا؛ با موفقیت های چشمگیری همراه بود؛ او علاوه بر سرودن شعر به زبان آلمانی توانست تا پای خودش را به رادیوی آلمان هم باز کند… با این همه اما علاقه ی وافر او به سرزمین آبا و اجدادی اش باعث شد تا او تمامی زحمات و موفقیت هایش در دیار ژرمن ها را نادیده بگیرد و به منظور ارتقای فرهنگ مردمی به ایران بازگرد.
فرخزاد خیلی زود با شرایط فرهنگی ایران هم سازگاری پیدا کرد. شعر و ترانه و موسیقی و برنامه تلویزیونی موفق ” میخک نقره ای ” از جمله فعالیت های او در این دوران به حساب می آیند. او با شناخت درست از موسیقی و شعر؛ توانست تا ملودی های جا افتاده ی موسیقی غربی را با ترانه های زبان فارسی پیوند دهد و طرحی نو در موسیقی ایران در اندازد. طرح و نقشی تازه که با رخوت و کاهلی جنگی عیان داشت و با وجد و شادی صلحی تمام.
در روزگاری که موسیقی ایرانی، تنها به ساز و آواز سنتی محدود می شد و نخستین تکاپوهای موسیقی پاپیولار هم بیشتر به تقلیدی کورکورانه از نمونه های غربی شباهت داشتند ؛ سعی فرخزاد در ارتقای درک عمومی مردم از موسیقی بسیار موثر واقع شد؛ تا آنجا که برخلاف رای روشنفکران دوران که او را به سطحی بودن متهم می کردند؛ ارباب راستین فرهنگ؛ نخستین نشانه های موسیقی شهری و مدرن ایران را به تلاش های بی مزد و منت او نسبت می دهند.
او علاوه بر ستایش شادی و نکوهش ظلم در برنامه های تلویزیونی اش؛ بسیاری از چهره های امروز موسیقی پاپیولار ایران را هم به مردم معرفی کرد و با بسیاری از بزرگان دوران هم برنامه اجرا کرد تا این طور شوی تلویزیونی او به یکی از پر مخاطب ترین برنامه های وقت رادیو و تلویزیون بدل شود و خاطرات شیرنش هم از پس عبور ایام فراوان؛ همچنان در دل ها باقی بماند و فراموش نشود…
علاوه بر میخک نقره ای؛ پرده ی نقره ای سینما هم دیگر از مجال های فعالیت هنری او به حساب می آید. او در سال۱۳۵۰ در فیلم دلهای بی آرام، به کارگردانی اسماعیل ریاحی ظاهر شد و در کنار ایرج قادری و شهلا ریاحی دو چهره ی بنام سینمای وقت به ایفای نقش پرداخت، تا استعداد بی مثالش را در این زمینه هم سنجیده باشد.
فرخزاد با درک درست از موقعیت تاریخی اش؛ مردمان میانی جامعه را با اوضاع و احوال دنیا آسنا می کرد و به زندگی نیک اندرزشان می داد. با این همه اما، شیوه ای که او برای بیان نصایح به حق و انصاف اش انتخاب کرده بود آنقدر شیرین و شاد بود که آنچه مورد نظر او بود، بی هیچ ابرام و اصراری به جان مخاطب می رفت و در زندگی روزمره اش نمود پیدا می کرد.
علی رغم تمامی فعالیت ها و موفقیت های هنری؛ کار اصلی او انگار همان سیاست بود و تلاش برای به شدن امور زندگی مردمان. اعتراض های بی پایان او به ظلم و جور حکام اما، هیچگاه از جانب سیستم های امنیتی تاب آورده نشد؛ تا آنجا که در دوران هر دو حکومت وقت مغضوب اهل قدرت بود. این طور که آورده اند، همراهی او با بازماندگان یکی از جانباختگان جنبش چپ ایران؛ باعث شد تا او در سال ۱۳۵۵ از رادیوی ملی اخراج شود…
وقوع انقلاب اسلامی برای او و بسیاری از اهالی موسیقی ایران؛ دلیلی برای کوچ اجباری از وطن شد. فرخزاد اما بر خلاف بسیاری از همکارانش؛ هرگز چهره ی منفعل و در کنار ایستاده ای از خود نشان نداد. اگر پیش تر از این، مبارزه ی سیاسی را در کنار کار موسیقی اش انجام می داد؛ پس از انقلاب پنجاه و هفت؛ رسما بدل به بلندگویی برای اعتراض شده بود و بیشتر از یک شو من و خواننده، از یک معترض نترس نشان داشت، هم او که به قول شاعر ما اسرار هویدا می کرد و از چوبه ی دار هراسی نداشت.
زندگی خصوصی او هم نشانه ی تمامی ست از ” انسان ” بودن. او در روزگاری که تابوهای فراوان ذهنی، زندگی مردمان میانی و حتی طبقه ی اهل فکر جامعه را در بر گرفته بود؛ فاش و اشکار از عشق بی حد و مرز گفت و هرگز به اندیشه ی گه گدار احمقانه ی بدنامی شهری اعتنا نکرد. فعالیت های نوع دوستانه ی او هم گواه دیگری بر ادعای انسانیت تام و تمام اوست. فرخزاد در سالهای جنگ ایران و عراق؛ چند بار به مناطق جنگی سفر کرد و سبب ساز زندگی دوباره برای بسیاری از کودکان زخمی جنگ شد. کمک های شایان او به افراد بی بضاعت در روزگاری که دولتمندی نصفه و نیمه ی اقتصادی را تجربه می کرد هم دیگر از نشانه های قلب پر سخاوت او به حساب می آید.
سرانجام؛ زبان سرخ، سر سبزش بر باد داد؛ چه اعتراض های دائمی او به استبداد دینی و به سخره گرفتن قوانین مذهبی از جانب او؛ باعث شد تا حکومت وقت زنده بودنش را تاب نیاورد و برای حذف فیزیکی اش دست به کار شود. او در روز شانزدهم مرداد هزار و سیصد و هفتاد و یک خورشیدی در آپارتمان کوچکش در شهر بن آلمان به قتل رسید.
هفتصد مارک، قرض بانکی، چند ماه کرایه ی عقب افتاده و گوری رایگان؛ همه ی آن چیزی بودند که او از پس زیستن سالیان در راه اعتلای فرهنگ ایران، اندوخته داشت. او به سنگدلانه ترین شیوه ی ممکن و با ضربات پیاپی چاقو به قتل رسید تا بار دیگر قساوت اهل قدرت و ظرفیت کم ایشان در پذیرش انتقاد نمودی علنی پیدا کند. گمان قریب به یقین، قتل او را به سیستم امنیتی جمهوری اسلامی نسبت می دهد؛ با این همه اما فقدان قانونی فراگیر و مرجعی ذی صلاح در حکومت ایران باعث شده که مسببین قتل او پس از بیست و یک سال همچنان ناشناخته باقی بمانند.
پانویس: نوشته ی حاضر صورت خلاصه شده ای از متن برنامه ی ” چمتا ” ست که پیشتر از تلویزیون ایران فردا پخش شده است. شما می توانید ویدئوی این برنامه را در صفحه ی آرشیو چمتا پیدا کنید.
هردم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد
ازقرار کلاهبرداری بابک زنجانی و همدستان سپاهی او درمقابل سایر کلاه برداریها که بتازگی یکی دیگر از آنها برملا شده درحد پول تو جیبی بوده است . جدیدترین کلاه برداری روشده مربوط به شرکت نفتی نیکو ثبت شده در سوئیس میباشد که بعلت دور از دسترس بودن آن خبرها قطره چکانی اعلام میگردد. ولی در همین حد هم گفته شده که بدهی نفتی این شرکت به خزانه ۵ برابر رقمی است که بابک زنجانی اختلاس کرداه است. به عبارت دیگر گفته میشود که شرکد تیکو در حال حاضر رقمی حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان از بابت معاملات نفتی را به حساب شرکت نفت واریز نکرده است که تنها مربوط به سالهای ۲۰۱۰ و۲۰۱۱ میشود.
ایده تشکیل این شرکت در اصل توسط رفسنجانی مطرح شد. هاشمی رفسنجانی که در واقع مغز متفکر اقتصادی رژیم انقلابی و در واقع اقای خمینی بشمار میرفت ازهمان ابتدا توصیه میکرد که انقلابیون بایستی پشتوانه مالی قوی درخارج از کشور داشته باشند و در همان اوائل انقلای ارقام نجومی بخارج حکاله شد که معلوم نیست چه شد. ظاهرا گفته شد که بخش اعظم آن خرج خریدهای اسلحه شد که شاید ۵۰% آن درست باشد. بهرحال شرکت نیکو اییده این فکر بود که رفسنجانی به هدایت زاده که در آن زمان معاون وزارت بازرگانی بود ماموریت داد آنرا سازمان دهد که خود هم به نوایی رسید و اکنون یکی از ثروتمندان بزرگ کشور بشمار میرود.
شرکت نیکو پس از آن تبدیل به یکی ازشرکتهای مافیایی حکومت اسلامی شد که مستقیما زیر نظر شخص اقای خامنه ای قراردارد. این شرکت ، در سال ۱۹۹۱ در بندر جرسی، انگلستان بمنظور تجارت نفت خام و محصولات آن، همچنین بعنوان یک شرکت سرمایه گذار در پروژههای نفت و گاز و یک نماینده خارج از کشور و تابعه شرکت ملی نفت تاسیس شد و ثبت گردید. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۳ شعبهای از نفتایران، در شهر لوزان سوئیس، بنام شرکت نفتایران سارل تاسیس گردید، که ، تصمیم گرفته شد، که دفتر مرکزی نفتایران به سوئیس منتقل شود. نیکو شعبهها و شرکتهای زیادی در کشورهای مختلف دارد.
شرکت پترو سوئیس، هنگ کنگ اینترترید، نور انرژی مالزی، پترو انرژی دبی و… که در سال ۲۰۱۲ تمامی آنها توسط ایالات متحده آمریکا در فهرست تحریم قرار گرفتند. وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا در آخرین گزارش خود در سال ۲۰۱۳ بار دیگر شرکت نیکو و مدیرعامل آن؛ را در فهرست تحریمهای خود قرار داد و از شرکت و مدیرعامل آن، بهعنوان سکانداران اصلی دور زدن تحریمها، یاد کرد. از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ میزان درآمد شرکت نفتایران، درحدود ۵۰% درصد افزایش یافت و از مبلغ ۱۴٫۷ میلیارد دلار، به ۲۱٫۹ میلیارد دلار رسید. که درآمد خالص این شرکت از ۱۲۹ میلیون دلار به ۱۳۴ میلیون دلار افزایش پیدا کرد.
با توجه به آمار و اسنادی که در این گزارش منتشر شده است، تنها در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ ، بیش از ۳۲ هزار میلیارد تومان از درآمد نفتخام ایران بدون دلیل مشخصی به خزانه واریز نشده است. در صورت محاسبه هزینههای غیر منطقی ذخیرهسازی نفتخام در کشور مصر از بیش از ۲۰ سال پیش تاکنون، قطعاً رقم هزینهها بیش از ۳۲ هزار میلیارد تومان خواهد شد.
در حالی که اجاره مخزن ذخیرهسازی نفتخام در بندر روتردام و بندر اسکندریه موجب تأمین نفت اسپات مطمئن ابتدا برای دلالان و سپس پالایشگاههای نفت اتحادیه اروپا شده است، آیا مدیران نیکو مجوز یا مصوبهای برای ذخیرهسازی نفت خام در مخازن خارج از کشور دارند؟ آیا هیچ نوع گزارش تخصصی از عملیات نفتی “سیدی کریر” ،”عین السخنا” و “روتردام” در حسابرسی نفت که به اصطلاح واحد نظارتی داخلی و تخصصی است، وجود دارد؟ و دیگر این که اگر ذخیرهسازی نفتخام در خارج از کشور منطقی است، چرا شرکت نفتی شل، خود اقدام به ذخیره سازی نفتخام نکرده و مخازن نفتی خود را اجاره داده است؟
علاوه بر این که نهادهای مسؤل ( وزارت نفت، مجلس شورای اسلامی،دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشور ) باید در این زمینه هرچه سریعتر شفافسازی کنند، بهتر است که مدیران کنونی وزارت نفت و شرکت ملی نفت نیز ، آمار مربوط به ذخیرهسازی نفت خام در خارج از کشور در سالهای قبل از ۲۰۱۰ و سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۳ و شش ماه نخست سال ۲۰۱۴ را برای روشن شدن افکار عمومی، به طور شفاف اعلام کنند.
یکی از وظائف نیکو در این سالها ذخیرهسازی مواد و محصول با هدف کاهش هزینه ها با ارسال مستقیم سفارشها از تولید به مصرف بوده است ؛ درحالیکه در ۲۰ سال گذشته طی قراردادی که نیکو با شرکت خطوط لوله نفت چند ملیتی عربی(SUMED) بسته است ایران در مخازن روتردام هلند – متعلق به شرکت نفتی شِل- از طریق خط لوله و مخازن نفتی شرکت سومِد و با عبور از مناطقی به نام “عین السخنا” (Ain Sukhna) و “سیدی کریر” (Sidi واقع در ابتدا و انتهای کانال سوئز- نفتخام خود را ذخیره میکند.
سهامداران عمده شرکت “سومد” یا Arab Petroleum Pipelines Compan خانواده هایی از مصر، عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین و امیرنشین امارات متحده عربی است که در مناطقی که در تصویر زیر نشان داده شده است مخازن ذخیره سازی برای انتقال نفت به دریای مدیترانه دارد. بدون شک قراردادی پنهانی بین نیکو و این شرکت وجود دارد ومبالغ عظیمی رد بدل میگردد که روح ملت ایران از آن خبر ندارد.
سهامداران عمده شرکت “سومد” یا Arab Petroleum Pipelines Companyایران علاوه بر هزینه نفتکش برای انتقال نفت خام از جزیره خارک به عین السخنا در دریای سیاه، باید طبق قرارداد بین نیکو و سومد، برای انتقال هر تن نفتخام از خاک مصر تا ترمینال دریایی سیدی کریر حدود پنج دلار پرداخت کند . همچنین ، ظرفیت ثابت تعیین شده برای ذخیرهسازی نفت خام در بنادر غربی و عربی حدود ۴۰ میلیون تن منظور شده است که هزینه آن بر هر تن سه دلار در ماه است؛ از سوی دیگر در صورتی که شرکت نیکو کمتر از این حجم موفق به ذخیره نفت خام شود باز هم طبق قرارداد باید هزینه کامل اجاره ذخیره سازی را بپردازد. اگرچه عملیات حمل، انتقال و ذخیرهسازی نفتخام در خارج کشور توسط شرکت نیکو با هزینههای بالا صورت میگیرد اما آنچه که هدف این گزارش است اسنادی است که نشان میدهد میلیونها بشکه نفت خام ایران بدون دلیل مشخصی کسر شده است!
در واقع شرکت عربی سومد علاوه بر کسر دو دهم درصدی از نفت انتقال داده شده از خطوط لوله مورد نظر که مورد پذیرش دو طرف قرارداد است، طبق ستون تنظیمات (ADJUSTMENT)، مقدار قابل توجهی از نفت ذخیره شده ایران را بر اساس تنظیماتی خلاف قوانین بین المللی به نفع خود کسر کرده است. بر اساس سند ذیل، در سال ۲۰۱۰ میلادی حدود ۴۴ میلیون بشکه (۶.۲ میلیون تن) نفت ایران کسر شده است؛ یعنی با محاسبه هر بشکه نفت خام ۱۰۰ دلار، مبلغی حدود چهار میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار از درآمدهای نفت ایران نادیده گرفته شده است. در سال ۲۰۱۱ مقدار کسری نفت خام ایران، به ۵۷.۵ میلیون بشکه (حدود ۸.۲ میلیون تن) رسیده است یعنی مبلغی حدود پنج میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار؛ البته این موضوع به تأیید نماینده طرف ایرانی یا همان شرکت نیکو هم رسیده است.
اینها تازه بخشهای برملا شده فعالیتهای شرکت نیکو است. درحالیکه چنانچه اعمال زیرزمینی آن در کمک به سازمانها و گروه هایی مختلف جهادی و غیرجهادی در جهان ، همچنین بسیاری از پرداختهای ریز ودرشت پنهان و آشکاردیگر که برای اهداف مختلف هزینه میشده است علنی شود، درآنصورت معلوم نیست به عنوان یک شرکت سوئیسی دچار چه عواقب مالیاتی ، قضایی وسیاسی خواهد شد.
تخصیص ۵ درصد اعتبارات پروژههای عمرانی در پنج ماهه اول سال
علی محمد احمدی نماینده مردم دهلران، آبدانان و دره شهر در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از اینکه منابع خوبی به پروژههای حوزه انتخابیهاش اختصاص نیافته است، گفت: درپنج ماهه اول سال جاری تنها ۵ درصد اعتبار به پروژههای استانی تخصیص داده شده است. وی افزود: رییسجمهور قول دادند بسیاری از پروژهها اجرایی شود و معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور نیز دستورتخصیص آن را دادند اما خزانه تاکنون در این راستا اقدام نکرده است. وی گفت: بیم آن میرود بسیاری از پروژههای فعال تعطیل شود و این با روح اقتصاد مقاومتی مغایر است. این عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با تاکید بر اینکه با سیاستهای انقباضی نمیتوان از رکود خارج شد، گفت: پروژههای حوزه انتخابیه بنده ۱۰۰ پروژه است که اگر استانیها هم اضافه شود به بیش از ۱۰۰۰پروژه میرسد. وی با بیان اینکه استان ما صعبالعبور است از این رو اجرای پروژههای راهسازی مهم است، گفت: پروژههای آبخیزداری هم منتظر تخصیص اعتبار است. این نماینده مجلس با تاکید بر ضرورت تزریق منابع به پروژه بالای ۷۰ تا ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی تاکید کرد و گفت: مطالبه اصلی این است که اگر تخصیص داده نشود کارگاهها تعطیل میشود و فرصت برای احیای دوباره کارگاهها از دست میرود
سهم ایران در تجارت جهانی گاز نزدیک صفر است
مسعود نیلی در همایش استادان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور با بیان اینکه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نقش چارچوب اقتصاد ایران را دارد، اظهار کرد: نسبت به سایر کشورها اسناد بالادستی بسیاری داریم اما کمتر سندی توانسته سازگاری لازم بین سیاستهای اتخاذی را فراهم کند؛ این درحالیست که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی قابلیت این را دارد که علاوه برهدایت برنامههای اقتصادی در کوتاهمدت، در برنامه ششم توسعه نیز برای برنامه میانمدت مفید واقع شود . همچنین وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه ترکیب درآمدهای دولت در بودجه عمومی باید تغییر کند، از نحوه تامین مالی طرح مسکن مهر انتقاد کرد. داوود دانشجعفری در این همایش با بیان اینکه برخی از عوامل درون اقتصاد ایران مربوط به سیاستهای نادرستی بوده که ایجاد نوسان کرده است، گفت: مثلا طرح مسکن مهر از این جهت که اقشار ضعیف را هدفگیری میکرد، طرح مهمی بود اما مشکل این بود که تامین مالی این طرح از محل استقراض از بانکمرکزی انجام شد. وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه یکی از مواردی که اقتصاد ایران در آن آسیبپذیر است، وابستگی به مواد غذایی وارداتی است، اظهار کرد: در حال حاضر ۸۵ تا ۹۰درصد از روغننباتی مصرفی کشور، وارداتی است
قطع فاینانس چین و احتمال همکاری با کشورهای اروپایی
ارسلان فتحیپور، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس با تشریح دلایل قطع فاینانس چین، گفت: درصورتی که مذاکرات ایران و چین به سرانجام نرسد، احتمال همکاری با کشورهای اروپایی تقویت میشود. وی در خصوص چرایی قطع فاینانس چین طی هفتههای اخیر، اظهار داشت: چین میخواهد کمتر از مبالغی که ایران در آنجا پول دارد «فاینانس» را انجام دهد در حالی که بنا بود ۲ برابر این مبلغ را تامین اعتبار کند. وی با تاکید براینکه دلیل مذکور موجب شد تا ایران تصمیم بگیرد فاینانس را قطع کند، افزود: همچنین کشور چین قصد دارد فاینانس را برای کالا و پروژههایی که خودش تشخیص میدهد برقرار کند درحالی ایران باید تعیین کند این اعتبار صرف خرید چه کالا و یا تکمیل چه پروژهیی شود. وی دو دلیل مذکور را به عنوان مهمترین عوامل قطع فاینانس چین برشمرد و در ارتباط با قول رییس کل بانک مرکزی برای رفع این مشکل تا هفتههای آینده، تصریح کرد: البته ایران و چین در حال مذاکره هستند که در این خصوص به نتیجه برسند و باید دیپلماسی دو طرف تقویت شود. فتحی پور در پاسخ به این پرسش که آیا این احتمال وجود دارد که ایران به جای چین کشورهای اروپایی را جایگزین کند؟ گفت: کشورهای اروپایی در سفر به ایران بازدیدهایی را از پروژههای اقتصادی داشته و اعلام آمادگی برای همکاری با ایران کردهاند.
معوقههای بانکی ۲ برابر آمار رسمی است
۱۶۰هزارمیلیارد تومان، جدیدترین رقم معوقات بانکیای است که علیاکبر ترکان، مشاور ارشد رییسجمهور آن را بیان کرده است. آماری نزدیک به آنچه وزیر اقتصاد، اولتیر اعلام و بلافاصله آن را تکذیب کرد. اواخر خردادماه بود که علی طیبنیا در جلسه مشترک مجمع کارآفرینان کشور و وزرای اقتصادی دولت با نمایندگان مجلس گفت: «بگذارید بگویم برخلاف اینکه اعلام میشود معوقات بانکی حدود ۸۰هزارمیلیاردتومان است اما بهصورت واقعی این رقم ۱۵۰هزارمیلیاردتومان است.» رقمی قطعی و آماری جدید از مطالبات معوق. این اظهارات طیبنیا در حالی بود که آخرین رقمی که تا آنلحظه درخصوص مطالبات معوق عنوان شده بود، رقم ۸۲ هزار میلیارد تومانیای بود که رییس کل بانک مرکزی و معاون اول رییسجمهور اردیبهشتماه سالجاری عنوان کرده بودند. اختلاف میان آمار طیبنیا و سیف، یکی در کسوت وزیر اقتصاد و دیگری در قامت رییس مهمترین نهاد مالی کشور، ۶۸هزارمیلیاردتومان بود. اختلافی که نمیتوانست اشتباه آماری یا گفتاری باشد. جالبتر از اختلاف میان آمار، تکذیب خبر توسط طیبنیا بود. فردای روزی که رسانهها آمار ۱۵۰هزارمیلیاردتومانی معوقات بانکی را به نقل از وزیر اقتصاد، تیتر یک کردند، علیطیبنیا این رقم را تکذیب کرد و گفت «آنچه در کمیسیون اقتصاد مجلس گفتهایم آن بود که ما حدود ۸۰هزارمیلیاردتومان معوقات بانکی داریم و حدود ۷۰هزارمیلیاردتومان هم از معوقات استمهال شده است که دیگر جزو معوقات قرار نمیگیرد.» وی در ادامه توضیح داده بود: مبالغ استمهالشده عمدتا در قالب تکالیف بودجهای و دولتی طبقهبندی میشود و نباید با معوقات قطعی نظام بانکی جمع زده شود. اما دیروز ترکان رقمی جدید از مطالبات معوق را رو کرد و گفت: ” در حال حاضر معوقه رسمی بانکها بیش از ۸۲ هزار میلیارد تومان و معوقات غیررسمی آنها نیز به همین میزان است.”
صندوق بینالمللی پول: امسال رشد اقتصادی ایران به ۵/۱ درصد میرسد
مسعود احمد رییس اداره خاورمیانه و آسیای مرکزی صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد، بعد از دو سال انقباض در سیاستهای پولی، رشد اقتصادی ایران به ۵/۱ درصد ارتقا یابد. وی درخصوص فضای کسب و کار در ایران در گفت: امسال بهبود بزرگی در اقتصاد ایران ایجاد شده است. وی اظهار داشت: نرخ تورم در ایران کاهش یافته و پیشرفت در تثبیت نرخ ارز عملی شده و این بهبودها به دلیل اقدامات صورت گرفته از سوی دولت ایران است. به گفته وی، سیاستهای مقتدرانه کلان و اصلاحات جامعی که در عرصه اقتصادی ایجاد شده توانسته شرایط اقتصادی را متحول و مقاوم و با تولید بیشتر در مقایسه با دیگر اقتصادها بتواند مقابله کند. وی تاکید کرد: چارچوب اقتصاد ایران با هدف بهبود سیاستهای پولی، افزایش بهرهوری و گسترش رقابت تنظیم شده که در نهایت این سیاستها باید به ایجاد فرصتهای شغلی متعدد برای جوانان منتهی شود. رییس اداره خاورمیانه و آسیای مرکزی صندوق بینالمللی پول گفت: دکتر حسن روحانی، رییسجمهوری ایران معتقد است که اشتغالزایی و دادن امید به جوانان موضوع مهمی است. وی یادآور شد: تلاش مسوولان ایرانی ضمن کم کردن نرخ تورم، کاهش تدریجی وابستگی به اقتصاد نفتی است به طوریکه بتوانند این وابستگی را تا حداقل ممکن کاهش دهند. به گفته احمد، باید اقتصاد ایران به سمت پویایی و بهرهوری گام بردارد بطوریکه اقتصاد به مرحلهیی برسد که بتواند اشتغال ایجاد کند. وی گفت: رسیدن به اهداف یادشده نیاز به اصلاح جامع دارد زیرا میتوان گفت بدون اینکه در خارج از ایران چه روی میدهد دولتمردان ایرانی از هم اکنون انجام این اصلاحات را شروع کنند.
27هزار میلیارد ریال سهم دولتی واگذار شد
سازمان خصوصیسازی از ابتدای امسال تاکنون، ۲۷ هزار میلیارد ریال سهم دولتی را از طریق بورس، فرابورس، مزایده و مذاکره به فروش رسانده است. بالغ بر ۲۷ هزار و ۴۱۹ میلیارد ریال سهم دولتی از ابتدای سال ۹۳ تاکنون توسط سازمان خصوصیسازی از طریق بورس، فرابورس، مزایده و مذاکره واگذار شده است. براساس این گزارش، از این میزان واگذاری بالغ بر ۷۵ میلیارد ریال در بورس اوراق بهادار و ۲۱ هزار و ۵۳ میلیارد ریال در بازار فرابورس به فروش رسیده است؛ بهعلاوه اینکه یک میلیارد ریال سهم دولتی هم از طریق مذاکره و شش هزار و ۲۹۰ میلیارد ریال از طریق مزایده فروخته شده است. همچنین آمار واگذاریهای امسال به تفکیک حجم واگذاری سهام نشان میدهد ۲۷ هزار و ۳۳ میلیارد ریال به صورت بلوکی، ۷۵ میلیارد ریال به صورت تدریجی و ۳۱۱ میلیارد ریال به صورت ترجیحی به بخش خصوصی داده شده است که ۲۳ هزار و ۵۰۸ میلیارد ریال آن مربوط به شرکتهای گروه یک ماده دو قانون اصل ۴۴ و ۳ هزار و ۹۱۰ میلیارد ریال مربوط به شرکتهای گروه دو ماده ۲ این قانون بوده است.
واکنش مقامات ایرانی به انتشار خبر تفاهمنامه نفتی با روسیه
|در حالیکه خبرگزاریهای خارجی از امضای تفاهمنامهیی مابین وزرای نفت ایران و روسیه برای تهاتر نفت و کالا خبر داده بودند اما واکنش تکذیبی ماجدی معاون امور بینالملل و بازرگانی وزیر نفت ایران موجب شد تا این تفاهمنامه در هالهیی از ابهام تایید و تکذیب باقی بماند. بااین وجود ظاهرا مقامات نفتی ایران نمیخواهند براحتی از کنار این تفاهمنامه بگذرند ، جون وی به گونهیی به تایید این خبر پرداخته و گفته است که “جمهوری اسلامی ایران و روسیه صرفا تفاهمنامهیی اقتصادی و تجاری امضا کردهاند. ماجدی در پاسخ به این سوال که آیا تهاتر نفت در برابر کالا هم بخشی از این تفاهمنامه است؟ اظهار داشت: این تفاهمنامه اقتصادی و تجاری بوده که ممکن است تهاتر نفت و کالا هم بخشی از آن باشد. البته با انتشار گزارشی اعلام کرده بود که الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه در مورد یادداشت تفاهم ایران و روسیه گفته بر اساس پیشنهاد ایران ما در ساماندهی محمولههای نفت ایران از جمله به بازار ایران مشارکت میکنیم. وی البته پیشتر نیز در مورد این تفاهمنامه گفته بود که توافق اولیه و مقدماتی با وزارت نیروی ایران برای امضای ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار قرارداد برقی در چهار حوزه نیروگاههای حرارتی، برقابی، شبکه انتقال، افزایش راندمان شبکه انتقال و توزیع برق و تبادل و ترانزیت برق انجام شده است. هرچند که در این توافق جدید بحثی در مورد سایر توافقات نشده . ظاهرا یک توافق هم در زمینه واردات برق از روسیه انجام گرفته است. د چیتچیان، وزیر نیرو گفت قرار است با سنکرون شبکه برق بین ایران، آذربایجان و روسیه امکان واردات ۵۰۰ مگاوات برق در فاز اول و ۷۰۰ مگاوات در فاز دوم نهایی شود. از این رو با این توافق بزرگ برقی بین دو کشور گام نخست برای تهاتر نفت خام صادراتی ایران در ازای برق و سایر خدمات فنی و مهندسی وارداتی از روسیه برداشته شده است. با این حال امریکا که در واکنش به قضایای اوکراین روسیه را مورد تحریم قرار داده بود نیز به این خبر واکنش نشان داده و بنا به گفته دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری امریکا هرگونه مشارکت شرکتهای روسی در انعقاد قراردادی مربوط به فروش نفت ایران با مجازات امریکا مواجه میشود. وی که مسوول ارشد دولت اوباما در امور تروریسم و اطلاعات مالی است، هشدار داد که هرگونه مشارکت شرکتهای روسی در انعقاد قراردادهای نفتی با ایران، با مجازاتهایی از سوی دولت امریکا مواجه خواهد شد.
50 شرکت فعال بورسی کدامها هستند
شاخص بورس نیز که معاملات نخستین روز سال ۹۳ را در ارتفاع ۷۹ هزار و ۱۵ واحدی آغاز کرده بود، از ابتدای امسال تاکنون در مجموع با افت ۴۴۰۲ واحدی به عدد ۷۴ هزار و ۶۱۳ واحد رسیده است. افت شاخص بورس در حالی این روزها به ۴۴۰۲ واحد در سال جاری رسیده است که دماسنج بورس از ابتدای سال ۹۳ تا پایان هفته اول تیرماه بیش از ۸۱۰۰ واحد افت را به خود دیده بود و در چند هفته گذشته حدود ۴۰۰۰ واحد از تب آن کاسته شده است.. صنایع پتروشیمی خلیج فارس، گسترش نفت و گاز پارسیان، پالایش نفت بندرعباس، فولاد مبارکه اصفهان و مخابرات ایران پنج شرکت فعالتر بورس اوراق بهادار در بهار امسال بودند. همچنین سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین (تاپیکو)، سرمایهگذاری غدیر، ارتباطات سیار، معدنی و صنعتی گل گهر، ملی صنایع مس ایران، بانک پاسارگاد، بانک ملت، معدنی و صنعتی چادرملو، گروه مپنا و سایپا در رتبههای ششم تا پانزدهم جدول فعالترین شرکتهای بورسی در سه ماهه اول سال ۹۳ قرار دارند. در عین حال، رتبههای ۱۶ تا ۲۰ نیز برای شرکتهای گروه مدیریت سرمایهگذاری امید، فولاد خوزستان، بانک صادرات ایران، ایران خودرو و بانک پارسیان به ثبت رسیده است. بانک تجارت، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی، توسعه معادن و فلزات، پتروشیمی پردیس، پالایش نفت تبریز، پتروشیمی خارک، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، سرمایهگذاری گروه توسعه ملی، فولاد خراسان و نفت سپاهان نیز در ردیفهای ۲۱ تا ۳۰ این ردهبندی قرار دارند. همچنین بانک اقتصاد نوین، پتروشیمی شازند، خدمات انفورماتیک، نفت بهران، پتروشیمی فناوران، حفاری شمال، سرمایهگذاری دارویی، بانک کارآفرین، پتروشیمی شیراز، مارگارین، سرمایهگذاری خوارزمی، سیمان فارس و خوزستان، سرمایهگذاری سایپا، گروه بهمن، بانک سینا، بانک انصار، گروه صنعتی پاکشو، توسعه صنایع بهشهر، صنایع شیمیایی ایران و تجارت الکترونیک پارسیان رتبههای ۳۱ تا ۵۰ را به خود اختصاص دادهاند
توافق اتمی حکومت اسلامی ایران و آمریکا تنها به شرطی نهایی خواهد شد که تمام درهای ورود ایران به مسیر ساخت بمب اتمی به نحوی اطمینان بخش مسدود گردد. این فراز، شاه بیت اظهارات بسیار با اهمیت وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا طی رویارویی هفته گذشته سناتور های آمریکایی با نمایندگان دولت در محل کنگره آن کشور بود.
بدون تردید نمایندگان قوه قانونگذاری آمریکا در هر دو مجلس نمایندگان و سنا، به هیچ توافقی کمتر از خواسته های فوق تن در نخواهند داد. دولت آمریکا منتخب مردم و در چارچوب قانون، مطیع رای نمایندگان مردم است. به این ترتیب عقل سلیم حکم میکند که بر اساس اظهارات رسمی وزیر خارجه آمریکا توافق اتمی محتمل ایران و گروه ۱+۵ را “توافق برای برائت از بمب اتمی” تلقی کنیم.
فرهنگ معین برائت را : دوری، رهایی، خلاص شدن از تهمت و تبرئه تعریف کرده است که یکایک این تعریفها در مورد وضعیت کنونی برنامه های اتمی و محتوای توافق آینده جمهوری اسلامی با آمریکا صادق است. این توافق قرار است تا پیش از ۲۴ ماه نوامبر ( انتهای شهریور سال جاری) نهایی شود.
جمهوری اسلامی همواره مدعی بوده که نیت ساختن بمب اتمی را نداشته و آنچه در این زمینه علیه آن مطرح شده تهمت است! جامعه جهانی ( به گونه ای که خانم شرمن هم سه شنبه هفته رفته آنرا با زبان صریح و ساده بار دیگر نزد سناتور های آمریکایی تکرار کرد، مدعی است که جمهوری اسلامی طی بیست سال گذشته با تلاش پنهان برای براه انداختن یک راکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین و همچنین ساخت کارخانه تولید آب سنگین ( برای در اختیار داشتن عامل خنک کننده کوره آن )، ساخت مرکز غنی سازی زیر کوههای فوردو، تلاش برای بهره برداری پنهان از معدن اورانیوم گچین، مبادرت به آزمایش ماشه بمب اتمی در پارچین و اقدامات بی شمار و اعلام نشده دیگر، و در نتیجه زیر پا نهادن تعهدات خود به عنوان عضو پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی ( ایران از سال ۱۹۶۸ میلادی به پیمان یاد شده ملحق شده است)، قصد حرکت به سمت ساختن بمب اتمی را داشته است.
یک سال از خاموشی مرشد “ولی الله ترابی” یکی از آخرین بازماندگان نقالی ایران می گذرد.
این طومار نویس و نقال بنام، که طی پنج دهه ی اخیر در پویا نگاه داشتن این هنر اصیل تلاشهای فراوانی کرده بود، در حالی مغلوب بیماری سرطان شد، که قلبش از بی توجهی مدیران هنری نسبت به نقال و نقالی دردمند بود. “مرشد ترابی”، پس از “سعدی افشار” و “محمود استادمحمد” سومین هنرمندی ست که در طی ماه های اخیر غریبانه می کوچد، هنرمندانی که همگی در زمینه ی نمایشهای آیینی – سنتی فعالیت می کردند و این هنر را با جانشان آمیخته بودند و سرآخر هم به علت کمبود دارو، بی توجهی و فقر رخت از دنیا برکشیدند.
مرشد ترابی در سال ۱۳۱۵ و در خانواده ای تعزیه خوان متولد شد و از همان کودکی با نمایشهای سنتی و آیینی خو گرفت. او در سالهای بعد و پس از تلمذ در محضر استادان هنر نقالی مکتب تهران، خود بدل به یکی از زبده ترین استادان این رشته شد، به نحوی که سبک مخصوص به خود را در این زمینه بنا نهاد.
این نقال پرآوازه، هنری را نمایندگی می کرد که این روزها چراغش رو به خاموشی ست، هنری که روزگاری آتش کاروانسراها و قهوه خانه ها را شعله ورمی کرد و با نقالی داستانهای ملی، حماسی و اسطوره ای سرزمین مادری، جمعی سراپاگوش را، گرد هم می آورد.
حافظه ی قوی، فصاحت کلام، سخنوری و اشراف تمام و کمال بر شاهنامه از جمله خصایصی بود که “مرشد ترابی” در نقالی هایش از آنها سود می جست. قدرت بیان و انعطاف حرکات بدنی او به گونه ای بود که بیننده را برجای خود میخکوب می کرد، حرکاتی چابک، اغراق آمیز، غلو شده و صحنه پر کن. درست مثل زمانی که با دور زدن وارد صحنه می شد، “منتشا” را زیربغلش می گذاشت، دستانش را بر هم می کوبید و می گفت : ” یکی داستان است پر آب چشم / دل نازک از رستم آید به خشم” و بعد با بهره گیری از شگردهای سخن چون طومار خوانی، حال گردانی، رجز خوانی، حاشیه گویی و … صدای گرم و گیرا و زنگ دارش را از دل حنجره ی توانمندش اوج و فرود می داد و سرانجام زخم خوردن پهلوی سهراب را به تصویر می کشید.
فن بداهه گویی در کنار تسلط بر متن نقل های تاریخی و ادبی هم از جمله ی دیگر توانایی های ترابی بود، آنجا که او بی هیچ پرده پوشی با مخاطبش سخن می گفت و حتی از او برای ادامه ی نمایشش یاری می گرفت.
این استاد هنر نقالی ، علاوه بر تهیه و تنظیم چندین طومار نقالی – که اساس کار نقال است – روایتهای گوناگون شاهنامه را نیز در چندین جلد گردآوری نموده که یک جلد آن با عنوان مشکیننامه توسط انتشارات “نمایش” به چاپ رسیده است.
او سرانجام در انزوا و تنهایی، در بیمارستان “مدائن” تهران و در سن هفتاد و هشت سالگی زندگی را بدرود گفت.