خانه » اقتصاد هفته » حکومتی درمانده با اقتصادی ازهم پاشیده/دکتر منوچهر فرحبخش

حکومتی درمانده با اقتصادی ازهم پاشیده/دکتر منوچهر فرحبخش

اصطلاح درماندگی و نسبت دادن آن به یک نظام حکومتی در جهان امروز به ندرت مصرف میشود و معمولا هم در زمانی بکار میرود که نظام حاکم جامعه را درگیرمشگلاتی لاینحل درحوزه های مختلف کرده باشد و مسئولین نظام  نتوانند در جهت رفع مشگلات راه حل مناسبی ارائه دهند. حکومت اسلامی ایران در حال حاضر گرفتار چنین وضعیتی است و در اثر ندانم کاریهای خود جامعه را در گرداب چهار بن بست، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی درگیر کرده که در حال دست وپا زدن است. علت وجودی این بن بست ها تصاحب کشور واشغال مصادر و پست های مدیریتی بدست عده ای عمامه به سر عقده ای، دلالان و میدانیان ، نان به نرخ روز خوران و مفسدین با ظاهری اسلامی مربوط میشود. بدون تردید این معضلات یکشبه رخ نداده ، بلکه حاصل کار این مدیریت فاسد و نالایق حاکم بر کشور است که با انجام خطا پشت خطا ، فساد پشت فساد و محدودیت پشت محدودیت، طی یک پروسه طولانی ۴۰ ساله میباشد.

متاسفانه در جریان این حرکت خرابکارانه حکومتگران اسلامی و ناهنجاریهای حاکم برجامعه درآمد نجومی نفت نقش بسیار موثرو تعیین کننده ای داشته است. به عبارت دیگر درآمدی که میبایست مانند سایر کشورهای مشابه پشتوانه وعامل پیشرفت، توسعه و رفاه عمومی درجامعه باشد در دست این حکومتگران نالایق و فاسد، تحت نام اسلام تبدیل به چماق ظلم و فساد و در واقع سرپوشی بسیار موثر در جهت اختفای اعمال خطاکارانه و ضد منافع ملی مافیای حکومتی گردیده است. در این رابطه وجود دستگاه عظیم تبلیغاتی  رژیم با هزینه های نجومی آن نقش تعیین کننده ای را ایفا کرده و با ایجاد خطوط انحرافی اجازه نداده تا جامعه نسبت به خلافکاریهای رژیم آگاه شود. یک مورد مشخص آن تبلیغات عظیم حکومتی در جریان جنگ با عراق است که با تبلیغات فریبنده خود هزاران جوان را روانه قتلگاه صدام کردند. مورد دیگر هزینه بیمورد ده ها میلیارد دلاری برنامه هسته ای است که کشور را درگیر با جهان کرده است. موارد دیگری همچون تامین مخارج حزب الله لبنان، حماس، جنگ سوریه، ریخت و پاشهای کلان در عراق و یمن و بحرین و افغانستان و بسیاری جاهای دیگرنیز وجود دارد که هریک به نوعی مسئله ساز هستند . ولی از همه خرابکارانه تر دور زدن تحریمهای امریکا است که نه تنها هزینه بسیار گزافی را متوجه کشور کرده، بلکه عامل بسیارموثر و تعیین کننده ای در دزد پروری وتاراج منابع ملی بدست مافیاهای حکومتی بوده است. خمینی در اولین سخنرانی خود پس از ورود به کشوراعلام کرد که من به پشتوانه ملت،  دولت تعیین کرده، آب و برق و اتوبوس را مجانی میکنم. ولی جانشین او در زمان سی ساله رهبری خود نه تنها آب و برق را مجانی نکرد، بلکه به پشتوانه پول نفت کار رژیم را بجایی رسانده که چند گروه مافیایی غارتگر دست پرورده بیت رهبری بجان ملت افتاده و کار مملکت را به اینجا کشانده اند که دولت درمانده از اداره کشور و از پا افتاده شده و مملکت را دچار مشگلات عدیده ای لاینحل نموده است.

رژیم اسلامی و به ویژه شخص خامنه ای به عنوان رهبر نظام  در حالی کشور را به وضعیت اسفبار موجود کشانده که در طول چهار دهه گذشته یک درآمد نجومی حدود ۱۳۰۰ میلیارد دلاری از نفت را در اختیار داشته است. چنین درآمدی حتا اگر در اختیار دولتی مانند سومالی یا بیافرا هم قرار میگرفت اکنون آنها در ردیف جوامع مرفه دنیا به شمار میامدند. درحالیکه حکومت اسلامی که میراث خوار جامعه نسبتا مرفه و رو به رشد قبل از انقلاب شد، گویی ماموریت دارد تا ایران را به سومالی دیگری تبدیل کند.  زیرا بسیاری از مشگلات مبتلابه جامعه به گونه ای غیر عادی و عامدا بر جامعه تحمیل شده است. جنگ با عراق و دشمنی با امریکا که باعث تغییرات بنیادین در جامعه و معضلات بیشمارگردیده به هیچوجه خواسته ملی نبود و توسط حکومتگران اسلامی برنامه ریزی شد.

یک حکومت معتدل ، قانونمند و متعهد به حفظ منافع ملی هیچگاه حاضر نمیشود با درافتادن و ایجاد دشمنی بیمورد با قدرتمندترین کشور جهان جامعه را درگیریک سری مسائل ناخواسته کند. درحالیکه دوستی با چنین قدرتی و بهره وری از سرمایه و فن آوری هایش میتوانست جامعه جوان و آماده پیشرفت ایران را منشاء توسعه و ترقی سازد. متاسفانه حکومت اسلامی این خطای بزرگ تاریخی را مرتکب شد و کشور را از شانس بزرگی محروم ساخت.  ضمن آنکه جنگ زیانبار با عراق و قربانی شدن هزاران جوان و همچنین تحریمهای اقتصادی خسارتبار پیش نمیامد و به درگیریهای مختلف درمنطقه دامن زده نمی شد.

درراس خسارات وارده رژیم به اقتصاد کشور و از هم پاشیده شدن آن عدم وجود نظم اقتصادی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. در هیچ کجای دنیا کشوری را نمیتوان یافت که بیش از ۷۰ درصد اقتصاد خود را به یک شخص بنام ” ولی فقیه” ، آنهم بدون پاسخگویی و هرگونه کنترل عمومی واگذار کرده باشد . اگر چنین برگ برنده ای خدا برای خود صادر میکرد، فاسد میگردید، چه رسد به آدم خود پسندی مانند خامنه ای با انبوهی ازکمبودها ، بی اخلاقیها و اسلام وطنی بودنش.  لذا اگر مشاهده میشود که بیت رهبری به دلال خانه ای بزرگ و مرکز زد و بندهای نجومی و تاراج ثروت ملی شده نباید تعجب آور باشد. خامنه ای و اطرافیان او خزانه کشور را یک غنیمت جنگی به شمار میاورند که فعلا به آنها رسیده و لذا دخل تصرف در آنرا حق خود میداند. یکی از خلافکاریهای ضد مردمی رهبر معاف کردن سازمانها و نهادهای اقتصادی زیر نظر خود به عنوان تافته ای جدا بافته از پرداخت مالیات است که نه تنها اجحاف بزرگی در حق مالیات دهندگان میباشد، بلکه نظام مالیاتی کشور را هم برهم زده است و نتیجه آن شده که فشار مالیاتی هم دمار از روزگار واحدهای تولیدی و صنعتی درآورده و هم بودجه دولت را دچار بلاتکلیفی کرده است. آمار واحدهای تولیدی تعطیل شده نشان میدهد که شمار آنها روزانه به شکل ناامیدکننده ای درحال افزایش است.  چندی پیش محمد علی عزیزی معاون برنامه‌ریزی سازمان وزارت صنعت اعلام کرد که «از مجموع واحدهای تولیدی مستقر در شهرک‌های صنعتی ۱۹ هزار واحد صنعتی و تولیدی غیرفعال هستند، ۶ هزار و ۴۶۹ واحد با ظرفیت بالای ۷۰درصد فعالیت می‌کنند، ۱۲ هزار و ۵۳۳ واحد ظرفیت تولید ۵۰ تا ۷۰ درصد دارند و بیش از ۱۳ هزار واحد با ظرفیت کمتر از ۵۰ درصد فعال هستند. ضمن آنکه هزینه تولید روز به روز افزایش می‌یابد تا آنجا که حداقل با بیش از ۳۰ درصد افزایش نسبت به سال گذشته روبرو شده است. این در حالی است که آمار و ارقام فوق نیمی از حقیقت را بیان میکند و ارقام واقعی به مراتب بیشتر خواهد بود.

درچنین وضعیتی آقای رهبر صحبت از سال ” رونق تولید ” میکند.انگاری همه امکانات، تجهیزات و تسهیلات بانکی و غیره برای رونق این بخش فراهم شده است وتنها همت کارآفرینان و کارگران را می طلبد تا ایران تبدیل به بهشت برین شود، درحالیکه همه شواهد حکایت از آن دارد که تولید روند فروپاشی را طی میکند.                    از آنجایی که بخش تولید پایه های اقتصاد و کلید پیشرفت و توسعه را شکل میدهد، لذا روند نزولی تولید نمیتواند به سقوط اقتصادی منجر نشود. در این رابطه اظهار نظرمراکز اقتصادی موجه در جهان مانند صندوق بین المللی پول که رشد اقتصادی سال جاری کشور را منفی ۶ درصد پیش بینی کرده است ، که هنوز رقمی خوشبینانه به شمار میرود، میتواند گویای وضعیت وخیم اقتصادی موجود باشد.                                                               این در حالی است که بودجه دولت که دچار کسری مدهشی است در اثر شدت تحریمها و ضربه ناگهانی ناشی از سیل ویرانگر اخیر بهمریخته تر شده و رقم کسری آن قابل پیش بینی نیست، با این وجود اگر نظر مسئولین از خسارات سیل را که رقم آنرا حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد میکنند قبول کنیم بیش از ده درصد بودجه را تشکیل خواهد داد که رقم قابل ملاحظه ای میباشد. این درحالی است که گرانی هم بیداد میکند و بطور روزمره رو به افزایش است که طبیعتا تاثیر منفی آن متوجه بودجه دولت هم میشود.

ولی نگران کننده تر از همه قرار گرفتن نام سپاه پاسداران به عنوان سازمانی تروریستی توسط دولت امریکا است که پیامدهای آن میتواند بسیار گسترده تر از انتظار باشد و به نوعی مجموعه اقتصاد کشور را متاثر از خود کند. سپاه پاسداران به جز بخش مربوط به قاچاق مواد مخدر و مشروبات الکلی که بازار وسیع و پردرآمدی رابه خود تخصیص داده است، با داشتن ده ها موسسه تولیدی، تجاری و مالی وسیع و معتبر، همچنین مشارکت وسهامدار بودن در ده ها موسسه اقتصادی بزرگ دیگر از موسسات بانکی گرفته تا مخابرات، قرارگاه خاتم الانبیاء، حمل و نقل دریایی، سرمایه گذاریهای درخارج، همچنین سرمایه گذاری و دخالتهای گسترده اش درمنطقه، چنان در گیرفعالیتهای اقتصادی است که در صورت برخورد جدی امریکا با بخش اقتصادی سپاه همین ته مانده نظم اقتصادی موجود در کشور هم که هنوز به برکت درآمد نفت جریان دارد را به شدت تخریب خواهد کرد. در این رابطه بدون تردید موج گرانی، کاهش ارزش ریال، توقف سرمایه گذاری، هرج ومرج در بخش تولید و تجارت وارد فاز جدیدی از بن بست اقتصادی را رقم خواهد زد که خروج از آن تقریبا غیر ممکن خواهد بود.

در چنین شرایطی آقای رهبر فرو رفته درخواب خرگوشی رویای رونق تولید را می بیند و در دنیای غیر واقعی خود ساخته مشغول سیر و سیاحت است و در حالیکه کشور را آب میبرد، رهبر برای خود رویا پردازی میکند. متاسفانه ملت همه این نابسامانیها، گرانیها، خرابیها، دزدی و کلاشیها را با پوست و گوشت خود حس میکند، مسبب اصلی این فجایع را هم میشناسد، ولی هنوز غیر مصمم و متزلزل روز را به شب میرساند و نظاره گر نابودی خود میباشد. ولی ادامه وضع موجود و روند این جریان اقتصادی، کشور را دیر یا زود به بن بست واقعی و پایان خط خواهد رساند و جامعه را وادار خواهد کرد که خواسته یا نا خواسته تکلیف خود را روشن کند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*