خانه » 2015 » نوامبر (برگ 2)

بایگانی/آرشیو ماهانه: نوامبر 2015

بازارچه کتاب با بهارک عرفان

صفحه‌ی بازارچه‌ی کتاب ما؛ بیشتر از هر مطلب دیگری بوی ایران و امروز و کتاب می دهد. باز هم به همراه خبرنگارمان بهارک عرفان در تهران؛ سری به پیشخوان کتاب فروشی‌های شهر زده ایم و عناوین تازه را برگزیده ایم. با هم بخوانیم…

sd0023sd+a6dewجادوسخن جهان، نظامی
نویسنده: بهروز ثروتیان
ناشر: معین
قیمت: ۴۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۷۵۲ صفحه
بهروز ثروتیان یکی از بزرگ ترین نظامی شناسان ایران است که آثار زیادی درباره این شاعر بزرگ دارد. «جادوسخن جهان، نظامی» آخرین کار تحقیقی است که ثروتیان درباره نظامی انجام داده‌است. این کتاب درباره کل آثار نظامی است و زنده یاد ثروتیان در آن، اشعار نظامی را تشریح کرده است. کتاب دو بخش دارد که یکی درباره «مخزن الاسرار» و دیگری درباره آثار موجود در «هفت پیکر» است. این اثر، تصحیح نسخه نیست بلکه تفسیر و تشریح است.

sdfdd06sd6f3edsقاتل غمگین
نویسنده: فردریک دار
مترجم: عباس آگاهی
ناشر: جهان
قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه
در ادبیات معاصر فرانسه، نام فردریک دار به‌عنوان نویسنده‌ای پرکار ثبت شده است. دار متولد سال ۱۹۲۱ و درگذشته در سال ۲۰۰۰ است. زندگی پرماجرای او، موضوع آثار زیادی شده و مصاحبه های فراوان و آموزنده این نویسنده پلیسی، در سامانه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار علاقه مندان به رمان پلیسی قرار دارد. این نویسنده هم با نام اصلی و هم با ۲۰ نام مستعار مختلف، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه از خود به جا گذاشته است و علاوه بر آن‌ها، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ فیلمنامه سینمایی نیز در کارنامه خود دارد. «سن آنتونیو» یکی از نام‌های مستعاری است که دار بسیاری از رمان های ماندگار خود را با استفاده از آن، منتشر کرده است.
پیش از این، رمان های «آسانسور»، «مرگی که حرفش را می زدی»، «کابوس سحرگاهی»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچه پرروها» و «زهر تویی» عناوین کتاب‌هایی هستند که از فردریک دار با ترجمه آگاهی در قالب مجموعه نقاب به چاپ رسیده اند.
در رمان «قاتل غمگین» سه مرد با استفاده شلوغی و سروصدای کارناوال نیس به یک جواهرفروشی دستبرد می زنند. اما موریس راننده جوان گروه، الماس های ربوده شده را بر می دارد و فرار می‌کند. لینو تبهکار خشن ایتالیایی تبار که معرّف موریس به همدستانش بوده، مامور می شود او را پیدا کند. جست و جوها لینو را به خانه پدری موریس می کشد؛ خانه ای شهرستانی واقع در پشت یک کارگاه صورتک سازی. لینو در ادامه ماجرا، ۲ بار با موریس روبرو می شود و هر بار، با تردستی فرار می کند. لینو برای گرفتن موریس و جواهرات، مادر و دو خواهر جوان او را در خانه شان گروگان می گیرد. لینو تبهکار وقیحی است که اعضای پیر و جوان خانواده را آزاد می دهد و به آن ها بی احترامی می کند. اما در این میان خودش نیز از زندگی در یک خانواده سنتی و درستکار که از آن محروم بوده، تاثیر می گیرد.در ادامه داستان، روی دیگر شخصیت آدم کش ایتالیایی مشخص می شود و قهرمان منفور داستان، ظرف چند روز به موجودی ترجم انگیز و قابل احترام مبدل می شود که حتی از به خطر انداختن جانش برای دیگران نیز دریغ ندارد.
در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:
همه چیز جلوی چشمایم تیره و تار شد. به مدت ده ثانبه، چنان عصبانی شدم که عنان اختیار را از دست دادم. فراموش کردم که با یک دختر رو به رو هستم و ضربه‌ای با مشت به پهلویش زدم. ضربه نفسش را قطع کرد. او دهانش را باز کرد، ولی هیچ صدایی از آن خارج نشد. بالاخره توانست نفسش را که شبیه خرناسه ای بود، بیرون بدهد. و نقش زمین شد. آن وقت پرده سرخ رنگی از جلوی چشم هایم کنار رفت. متوجه شدم که دستم را روی زنی بلند کرده‌ام. نمی‌شود گفت که شرمنده شدم؛ نه، می‌دانید، من و شرمندگی… ولی کمی دلم به حالش سوخت…

fsd003s+df6sde

ما یک خانه آبی داریم
مترجم: سیروس نورآبادی
ناشر: شورآفرین
این کتاب، کتاب دوم از مجموعه «تجربه‌ها»ست که شامل تجربه‌ حضور زندگی و مرگ در داستان کوتاه است و با مقدمه فتح‌الله بی‌نیاز منتشر شده‌است.
مجموعه‌ «تجربه‌ها» شامل دو کتاب است که کتاب دوم این مجموعه «ما یک خانه آبی داریم» هم‌زمان با چاپ سوم کتاب اول مجموعه، «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام» (تجربه‌ زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) منتشر شده است.
مجموعه‌ «تجربه‌ها» امکان زیست زندگی‌ «همه‌ ما» در جمهوری جهانی ادبیات است. تجربه‌ زندگی و مرگ در بهترین داستان‌های کوتاه جهان؛ داستان‌هایی که هر کدام، پنجره‌یی است بر دیوارهای محفظه‌ دربسته‌یی از فضا و زمان، که «همه‌ ما» در آن زندگی می‌کنیم. این داستان‌ها، به ما اجازه می‌دهد تا در ذهن‌های یکدیگر وارد شویم، نه‌تنها از طریق همذات‌پنداری با شخصیت‌ها، بلکه با مشاهده‌ی دنیا از منظر بزرگ‌ترین نویسندگان جهان. و این همان قدرت ادبیات است که بیش‌ترین توان را برای همدلی دارا است؛ داستان‌های خوب، از ما انسان‌های بهتری می‌سازد. داستان‌های خوب، از نیروی فرهنگی شگرفی برخوردار است، و به ما اجازه می‌دهد تا با کسانی همدلی کنیم که گوشه‌یی از زندگی‌ «همه‌ ما» را در دنیای کلمات بازی می‌کنند: و این‌گونه شما به کشف تاریکی‌ها و ناشناخته‌های خود و دیگری، و تجربه‌ مرگ و زندگی من دیگرتان می‌روید: یک سفر مکاشفه‌آمیز، برای لذت آگاهی.
«ما یک خانه‌ آبی داریم» مجموعه‌ ده داستان کوتاه مدرن با مضمون زندگی و مرگ است از ۱۰ نویسنده‌‌ بزرگ جهان: آلیس مونرو، جان آپدایک، ترومن کاپوتی، شرلی جکسون، ردیارد کیپلینگ، فرانک اوکانر، پریمو لوی، کیت والبرت، نوئل روآز و الیستر مورگان. نویسندگان این مجموعه، با محوریت‌قراردادن زندگی‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی، و سپس جنگ و آسیب‌های آن و درنهایت مرگ، کاراکترهای خود را به سمت یک نوع خودآگاهی سوق می‌دهند تا خواننده را با داستان و کاراکترهای‌شان در گریز از دنیای کلمات به جهان واقعی همراه کنند؛ گویی کاراکترها روی دیگر «همه‌ ما» هستند، تا با ما از زندگی روزمره‌یی بگویند که مرگ روی دیگر آن است؛ چراکه عظمت انسان در این است که با این‌که می‌داند می‌میرد، اما باز می‌زید، و به زندگی ادامه می‌دهد؛ گویی تصویر حزن‌انگیز دلپذیر این شعر است: زاده‌شدن برای آزادی، و بزرگ‌شدن برای مرگ.

sad00212asd+-+3ew
به شوهرم چیزی نگو
نویسنده: مهدی نورعلیشاهی
ناشر: ماه باران
قیمت: ۸۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۵۰۰ صفحه
نویسنده این داستان ها که از اهالی مطبوعات است، درباره داستان های این کتاب نوشته است: روایت های این مجموعه همه واقعی هستند. مانند همه آدم هایش.آدم هایی که در کوچه خیابان های شهرم هر کدام داستانی دارند برای خودشان. آدم هایی که در سال های سال روزنامه نگاری ام با آنان روبرو شده ام و دلم نیامده آهسته از کنارشان عبور کنم؛ یا نگاهی از روی ترحم به آنها بیاندازم.
اکثر داستان های این کتاب طی دهه ۸۰ در قالب ستونی در آخرین صفحه روزنامه جام جم به چاپ رسیده اند. نورعلیشاهی همچنین درباره این داستان ها می گوید: داستان های این مجموعه از دریچه نگاه بی طرف یک روزنامه نگار به جامعه پیرامون خود نگاشته شده است. می خواستم با حذف زمان و مکان و حتی اسامی، راوی صرف باشم و بس. اساسا معتقدم آدم های بی تفاوت مرده های متحرک هستند.
برخی عناوین داستان های این کتاب عبارت اند از: به شوهرم چیزی نگو، نوزده قدم، ماهی گیر، زندان شیشه ای، تلفن، کوهی از جنس توتون، شاخک های سوسک مرده، آقای خان بزرگ، کاسه قرمز، آقا آتیش داری؟، چند کلاس درس خوندی؟، چارتا هزاری، بینی ها در مقابل فولوتوس ها، لطفا یک لیوان پلاستیکی، طعم خوب خرس بودن، میت هایی که مرده اند، لطفا یک گاو و پسر می خواهی چیکار!
در قسمتی از داستان «شاخک های سوسک مرده» می خوانیم:
دختر جوان با دست سوسک مرده را از زمین برداشت و مقابل چشمانش گرفت و رو به پسر گفت: «می دونستی سوسک ها برای زندگی کردن باید اول عاشق هم بشن؟» پسر نیش خندی زد و در حالی که ته لیوان چای اش را مزه می کرد گفت: «چند ماهه ما ازدواج کردیم؟ هان؟ به نظرت بس نیست هی واسه هم شعر بگیم؟»
دختر نگاهش را از پسر برگرداند و گفت: «ببین من نمی ترسم از سوسک؟ اصلا حواست هست من با دست گرفتمش؟» پسر سر برد به تلفن همراهش و گفت: «دستت کثیفه ها نری به ظرف و ظروف دست بزنی ها.»…

خواب های طلایی مردمان دور از خانه… رهیار شریف

” ترنم یادها و خاطره ها در غربت “؛ این عنوان مشخص کننده ی روال برنامه ی آخرین بنیاد توس بود؛ برنامه ای که عصر روز یکشنبه در سالن لوگان هال دانشگاه لندن به روی صحنه رفت و چونان عنوانش، شبی سرشار از خاطرات خوش روزهای رفته را برای حاضرین در سالن پدید آورد.
بنیاد توس که در جملگی برنامه هایش بیشتر از همه بر آن بوده تا گوشه هایی از تاریخ و فرهنگ غنی ایران و مشرق زمین را به مخاطبین غربی و فرزندان نسل دوم مهاجرت معرفی کند، در این آخرین برنامه به سراغ نغمه های آشنا رفته بود؛ ترانه ها و نواهایی که برای بیشینه ی ایرانیان یادآور خاطرات روزهای دور و نزدیک اند؛ از صدای پیانوی خواب های طلایی که سالها هنر جواد معروفی را به خانه های ایرانیان می آورد تا نوای بسیار دلنشین و سرمست کننده ی رقص دایره که با هنر و ذوق ” حشمت سنجری ” برای صندوق خانه ی هنر ایران به یادگار مانده.
جالب اینکه این پل میان هنر شرق و دنیای غرب؛ سویه ای دو جانبه داشت و در خلال این ترانه ها، بسیاری از جاذبه های هنر( موسیقی ) غرب هم به مخاطبین ایرانی معرفی می شد. از رقص باله و فلامنکو تا ترانه های بسیار شهره ی ” Historia di un amor” و ” Torna a soriento” که از جمله ی آشنا ترین ترانه های مردمی مغرب زمین به حساب می آیند.
در ادامه ی این صفحه، گزارش تصویری اختصاصی ” خلیج فارس ” از برنامه ی یکشنبه شب را از پی بگیرید…

d02ds+65sa

راهروهای سالن لوگان هال با عکس هایی از برنامه های پیشین بنیاد توس همراه شده بود؛ تا حاضرین در سالن پیش تر از آغاز برنامه در جریان شمه ای از فعالیت های این مجموعه قرار بگیرند.

swsaasvc

حوادث غمگنانه ی این روزهای دنیا، باعث شده بود تا مسئولان امنیت سالن بیشتر از قبل در این زمینه فعال باشند.

asd00069a+-sa

سالن لوگان هال از جمله سالن های دانشگاه لندن است که در سالهای اخیر میزبان بسیاری از برنامه های ایرانی بوده. بنیاد توس بیشینه ی برنامه هایش را در این سالن برگزار کرده است.

d002.s25ws

جمیله خرازی، بنیان گذار بنیاد توس؛ در تمامی برنامه های این بنیاد رقص نگاری و طراحی لباس رقصنده ها را عهده دار بوده است.

s0+96-9a

در صحنه ی نمایشی آغازین برنامه، بازیگران با شبیه سازی یک حراج هنری، به آثار و اشیاء قیمتی بازمانده از هنر ایران چوب زدند.

ds05+-9dssafd

یک گروه کر؛ با نوازنده هایی از چهارسوی دنیا، اجرای زنده ی قطعات موسیقی را عهده دار شده بودند. ویلن؛ ویلن سل و پیانو از جمله سازهای این گروه بود. آرش فیاضی از اعضای گروه عجم؛ از جمله خواننده های حاضر در برنامه بود.

fdd0-9d8saas

ترزا گورگین، خواننده ی ارمنی الاصل ساکن لندن، از جمله خوانده های برنامه بود. او با صدای سوپرانوی دلنشین چندین ترانه ی ایرانی و ترک، از جمله ترانه ی خاطره انگیز جان مریم را آواز کرد.

s0+-95dsa

ماریو تقدسی؛ خواننده ی شهره ی اوپرای ایرانی، دیگر از هنرمندان برنامه ی یکشنبه شب بود. جالب اینکه طبق گفته های خانم خرازی، آقای تقدسی تنها ساعاتی قبل از برنامه، در حادثه ی افتادن از روی استیج، دچار شکستگی دست شد، اما به خاطر احترام به مردم و صحنه با دست شکسته خود را به برنامه رسانید.

s++6.2021jhf

رقص فلامنکو با موسیقی اسپانیایی ( که با ترانه های فارسی همراه شده بود ) دیگر از قسمت های برنامه ی شب گذشته بود.

d0-9856-d855re

برنامه ی بنیاد توس، نگاهی هم به دنیای سیاست داشت و از اوضاع و احوال این روزهای ایران هم قصه می کرد. از همین قرار، تکه رقصی طراحی شده بود که به تلاش های آخرین زنی می پرداخت که لحطات آخر زندگی را در مواجهه با چوبه ی دار تجربه می کند.

بررسی کتاب حلقه ی گمشده سیروس نهاوندی | رضا اغنمی

bagher-mortezavi-halgheye-gomshodehحلقه ی گمشده
سیروس نهاوندی
باقر مرتضوی
طرح روی جلد: آرتا داوری
تنظیم جلد: پیترمرتضوی
صفحه آرائی: چاپخانه مرتضوی
چاپ مرتضوی: کلن ، آلمان
چاپ دوم : با تصحیحات واضافات تابستان ۱۳۹۴
پخش: انتشارات فروغ. کلن، آلمان

چاپ اول حلقه گمشده پس ازانتشار بین اهل مطالعه دست به دست گشت و درمدت کمی نایاب شد. تا به چاپ دوم رسید با اضافه شدن مقداری به برگ های چاپ اول؛ که حاوی چند نامه و آرای برخی ازخواننده ها و چند نقد دربارۀ محتوای این اثر که درنهایت، بخشی ازعارضه ها، تکان و دگرگونی های فکری و فرهنگی اجتماعی را خاطر نشان شده ؛ و این که دراین جدالِ بی سرانجام خونین ملی، برندۀ اصلی ارتجاع کهن گردیده با آفت های بنیادی و پرده از ایستائی و جمود فکری ملتی برداشته که دل وایمان درگرو نبوده ها و نشدنی ها به انتظاراسب سواری نشسته که روزی از اعماق سیاهی های جهل تاریخ به نجاتش خواهد آمد تا برده های مطیع ش را هدایت کند.
اما دربارۀ چاپ دوم این کتاب پرمحتوا بگویم که درمیان نامه ها هریک بیانگر مسائلی ست که ازعلاقمندی وهشیاری خواننده ها سخن می گوید و هریک در جایگاه فکری قابل احترام و تآمل است. آقای قاسم نورمحمدی که دستی در فعالیت های گذشته حزب توده داشته می پرسد: « هارون نام مستعار کدامیک از رهبران یا کادرهای حزب توده است. من خود دربایگانی های آلمان شرقی هرگز به چنین نامی برنخورده ام اما شاید تذکر زیر به رمز گشائی این نام باشد.» همو با ذکر نام دبیران سه گانه و شرح مسئولیت هریک اضافه می کند که « به نطر من هارون کس دیگری جز عبدالصمد کامبخش نیست هرچند که کامبخش درآلمان شرقی با نام مستعار “قنبری” فعالیت می کرد».
پس ازدونامه که درباره اش خواهم گفت، نامۀ سپاسگزاریست ازنویسندۀ کتاب که از طرف «یکی ازبستگان [زنده یاد بانو] معصومه طوافچیان» فرستاده شده است. نامه بعدی ازآقای اصغر ایزدی است به اضافۀ بخشی از مطالبی که قبلا «درسایت اجتماعی زنان مبارز مسلمان درتاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۱ منتشرشده است». نویسنده، دراین نامه با شرح شکنجه های وحشیانه قاتلان معصومه طوافچیان و مهوش جاسمی را معرفی می کند. و به دنبال آن مطلبی فشرده و سنجیده از مهدی اصلانی ست به این کتاب و دوبررسی ونقدواره ازصاحب این قلم وسیامک مؤیدزاده، ودرپایان یادی از زنده یادان: جمال الدین سعیدی وبهرام نوذری با شرحی کوتاه از زندگی شرافتمندانه وفعالیت های سیاسی آن دو انسان شریف.
در بستر این روایت ها، نشریه «جهان کتاب» سال بیستم شماره ۷ مهرماه ۱۳۹۴ که درتهران منتشر می شود و از نشریات سابقه دار و پربارفرهنگی وطن است، نقد جالبی به قلم آقای مجید رهیابی باعنوان «پدیدۀ سیروس نهاوندی» منتشرکرده و سخن خود را اینگونه آغاز می کند : « درمرور تاریخ معاصر ایران گاه به رویدادهایی بزرگ یا کوچک برمی خوریم که اطلاعات کلی درباره شان نداریم وپرسش های بسیاری درمورد آنها بی پاسخ مانده است. کتاب حاضر به یکی ازاین رویدادها اختصاص دارد» رهیابی، با وجدان پاک قلم و قلم زن آشناست. نقبی به گذشته ها ی نه چندان دور می زند و دل حوادث را می شکافد، تاروایتگرعللل نارضائی ها باشد. با ترسیم فضای زمانه انگیزه ها را نشان می دهد مردم را با شکل گیری بذرهای خشونت آشنا می کند. به امید این که اثرات شوم بی اعتنائی مسئولان و حکومت ها را به بی اعتنائی به آمال ملت را دریابند. ازمشوق ها می گوید و از رواج نا بخردانۀ آن. از خط مشی مسلحانه و تشویق و ترغیب شتابان ناراضیان به آن گونه رفتارهای خشونت زا.
همو، به مطلب بسیار بنیادی انگشت نهاده که برخی پژوهشگران وجامعه شناسان نیز کم و بیش بارها ازآن سخن گفته اند:« بسیاری ازفعالان سیاسی و اجتماعی دهۀ ۴۰ – ۵۰ امروزه دربارۀ آن چه درآن زمان روی داد قضاوت های متفاوت با گذشته دارند. اما اغلب روش ساواک تحت رهبری پرویز ثابتی را یکی ازعوامل پیوستن جوانان و دانشجویان به جنبش چریکی یا هواخواهی ازآن می دانند. جوانانی که میانگین سنی آن ها کمی بیشتر از بیست سال لبود وآگاهی اغلب شان از خواندن چند رمان غیرمجاز تهییجی (مانند چگونه فولاد آبدیده می شود، مادر و ) فراتر نمی رفت. ساواک در عمل بیشتر به جوانان مخالف پیشنهاد می کرد یا همکاری حکومت و تسلیم یا خروج از کشور و پیوستن به گروه های طرفدار مشی مسلحانه که سرنوشت اعمالشان از پیش معلوم بود». رهیابی، با شکافتن چنین درد قابل علاج جوانان و تحصیل کرده ها درپایان، با همان نگاه و آرای درست اجتماعی فرهنگی اش اضافه می کند: «حلقۀ گمشده ازجهت بازسازی « روح زمان » در یک رویداد کمتر شناخته شده تاریخ معاصرایران و ثبت یادمانده ها و روایات شاهدان عینی حی و حاضر آن ارزشمند است دربارۀ رویدادهای بسیاری می شد ومی شود چنین کرد». و سخنان عبرت آموز تاریخی را به پایان می رساند.
قبلا اشاره به دونامه کردم یکی ازخانم فلورا غدیری است که باید به دقت خواند. نامه ای سرشار ارعواطف انسانی و تکان دهنده: « باقر عزیز کتاب را خواندم سماجت و پی گیری چندین ساله ات را برای اثبات و حفظ ارزش های انسانیت ارج می نهم. درمصاحبه ای که با شهروند تورونتو داشتی از نهاوندی به عنوان یک پدیده یاد کردی، پدیده ای که هنوز وجود دارد – این به نظرم دشواری وظیفه برعنصر آگاه میباشد. تو سیروس را قربانی نظام شاهنشاهی و کسی که به آرمان هایش پشت کرد و به ضد آن چه بود تبدیل شد موجودی وحشی، تهی ازانسانیت، موجودی چون ضحاک . . . دردناکترین قسمت این کتاب تصویری بود ازکشته شدن مهوش جاسمی و معصومه طوافچیان زیر شکنجه، درسکوت خلوت ذهنم به سوگ نشستم و اشک خون برگونه روان . . . خانم معلم های کلاس ها. در مجموع اولین و آخرین دیدارم با مهوش درکلاس یک هفته ای درخانه تیمی شیراز درسال ۱۳۵۳. آموزش هایی که از شخصیت والای این زن بزرگوار آموختم به مراتب از درس های تئوریک کلاس برایم پُربار بود بود. دردی جانکاه بر وجودم غالب شده و مغز استخوانم را می فشارد. کشتن عزیزان، ضربه، خیانت از دوست، نه از دشمن بار این خشم فروخورده تاکی؟ تا چند؟
واما نامه دوم ازابراهیم گلستان اندیشمندِ والای روزگاران تلخ و شیرین ماست. همین :

ابراهیم گلستان
جمعه ۱۹ ژوئن ۲۰۱۵
آقای مرتضوی گرامی

باید با کمال سپاسگزاری و احترام چاپ «حلقه ی گمشده» را به سرکار تبریک بگویم. این یک کتاب کلیدی است که اگر چه مطالب فراوان و گاه به گاه آن را کلیدی فربه و سنگین میکند اما آن قطر و آن شبه مکررات قدرت کم کردن از قدر و لزوم و از اهمیت آن هیچ نمیکاهد. کتاب به طور خلاصه سرگذشت یک پیچ دیگر است درخط ناصاف و پُرزاویه نسل و رویدادهای ناگزیر و ناچار کج و کوله، و کج و کوله کننده نسل های این یکصد سال اخیر تاریخ مردمی که بار زیاد بر دوش و بر حس و بر شرف و حتا بیشرفی دسته ایشان بود و چون از تاریخ عقب افتاده بودند، تاریخ در دستشان نبود بلکه مانند تیغی روی گردنشان بود که گاهی در آونگ خوردن هایش گردن ها را از سرها جدا میکرد اما همیشه بر گردن ها زخم میزد، چنانکه امروز هرکس در هر کجای دنیا که باشد و خود را ایرانی بداند یا او را ایرانی بنامند آن زخم ها و آن بریدگی ها را روی نه فقط گردن بلکه در جاهای گوناگون تن و جان و خیال و خواب خود حس میکند، و بدجوری هم حس میکند حتی با هر پوست کلفتی که داشته باشد یا با هر پرروئی که بخواهد وضع اساساً خراب خود را خوب بخواهد و خوب بجوید و خوب نباشد .
کتاب شما باید که این جوری هم بود اما کاش حادثه ها و مردمی که آن حادثه ها برشان گذشته این جور نبودند. و بدتر از هر چیز هنوز همانجورند. حداکثر کسانی که پاک اند و پاک مانده اند خواه از بیکارگی و خنگیشان خواه ازشرف و کوشششان است که فدا نشده اند، به هر صورت، همه در همان یک سپاه و گروه وسیع ضربخوردگان و باخته ها هستند. و این وضع عمومی است و جز اینکه در میان حادثه هاشان لحظه های غرورآمیز بجویند، یا بجوئیم، چندان کار دیگری نمیشود کرد. حُسن اعلای کتاب شما اینست که واقعیت های آورنده تنگدلی ها و یأس ها را نشان میدهد، ندانم کاری ها و قربانی شدن ها را نشان میدهد .
کتاب درجه اولی است. همین. خوب کاری کردید که آن را فراهم آوردید. اگر درفضای خفه و خنگ و خوابروی امروز بیشتر خوانده شود حتماً از نفهمی ها، از غرورهای احمقانه، از امیدهای موهوم پروراننده، از بادکردن های بیجا خواهد کاست. به هرحال مطلب ها برای درس گرفتن وآموختن تفاوت ها، و دیدن کج از راست، دیدن خوب از بد، و همه این چیزها را شما فراهم آورده اید به قوت راستی و واقعیت ها .
موفق هستید. موفق باشید. با احترام ا. گلستان
تصاویر پایان کتاب با نگاه های پُر امید جوانان، خواننده را غرق حیرت و تآسف عمیق می کند. این همه انسان نورسیده و دانش آموختۀ رو به کمال، چرا باید به چنین سرنوشت شوم دچار می شدند؟ هنوزاین پرسش آزار دهنده برلب هاست : چرا مسئولان ساواک کور کورانه رفتار می کردند و جز شکنجه و کشتار راه دیگری نمی شناختند؟ چرا با مسالمت و روش های سالم و پاکیزۀ انسانی آشنا نبودند؟ و ده ها پرسش دراین باره که اگر بررسی شود و پژوهشی منصفانه و بیطرفانه صورت گیرد، بدون تردید نقش اساسی و ویرانگرِ عامدانۀ این سازمان جهنمی با گردانندگان فرومایه، انگیزه های فروپاشی رژِیم و ظهور سلطنت فقها روشن می شود.
این نکته نیز جای تآکید و یادآوریست که زحمات صادقانۀ باقر مرتضوی با همۀ خستگی و کسالت های جسمی و روانی در تنظیم و انتشار این کتاب ماندنی ومستند قابل تآمل وقدردانی ست. ایشان به موازات تلاش درجمع آوری و تنظیم آثار نویسنده ها علاوه بر اینکه به بار ادبیات تبعید افزودند، بخشی از عارضه های فکری و ناپختگی هارا نیز در تاریخ جنبش اجتماعی آن سال های پرتنش مستند و ثبت کردند .

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

برای حضور در رقابت های کشتی آزاد باشگاه های جهان تیم آمریکا به ایران می آید.
مسابقات کشتی آزاد باشگاه های جهان برای دومین بار روزهای ۵ و ۶ آذربه میزبانی تهران برگزار می شود و تیم تایتان مرکوری برای دومین بار به نمایندگی از آمریکا و با ترکیبی قدرتمند در این مسابقات حاضر خواهد شد.
البته قرار بود تیم تایتان مرکوری در وزن ۶۵ کیلوگرم از آرون پیکو دارنده مدال نقره جوانان جهان استفاده نماید که این کشتی گیر به دلیل مصدومیت بینی نتوانست در ترکیب این تیم حضور یابد و احتمال استفاده از کشتی گیران کشورهای دیگر با توجه به مقررات این رقابتها، وجود دارد.

jdhs

طاهری:برانکو هنوز لیستی ارائه نکرده است.
علی‌اکبر طاهریسرپرست باشگاه پرسپولیس پس از حضورش در تمرین تیم فوتبال این باشگاه
در پاسخ به این سوال که برانکو به او لیستی برای جذب بازیکن ارائه داده است گفت: نه. برانکو لیستی برای نیم فصل ارائه نداده است مسائلی که در این باره شنیده‌اید شایعه است.
وی همچنین درباره جریمه ۱۰ میلیون تومانی باشگاه پرسپولیس از جانب کمیته انضباطی گفت: کمیته انضباطی باشگاه ما را به خاطر اعتراض به داور ۱۰ میلیون تومان جریمه کرده است که روز دوشنبه با نشستی با مسئولان وزارت خواهیم داشت حتما در این مورد صحبت‌های لازم را انجام خواهیم داد.

پس از حملات تروریستی پاریس، تیم ملی آلمان شب را در ورزشگاه گذراند.
ایسنا به نقل از ‌‌‌روزنامه مارکا اسپانیا دراین باره نوشت:پس از بمب گذاری جمعه شب در شهر پاریس، پایتخت فرانسه که یکی از آنها در نزدیکی ورزشگاه «استادو فرانس»، جایی که دیدار دوستانه فرانسه و آلمان برگزار می‌شد، بازیکنان تیم ملی فوتبال آلمان شب را نیز در همین ورزشگاه گذراندند.
ژرمن‌ها صبح شنبه با پرواز اختصاصی و به شکل مستقیم به فرانکفورت آلمان بازگشتند.
پس از شکست دو بر صفر آلمان برابر فرانسه، آنان به هتل‌شان بازنگشتند و در استادیوم ماندند. اولیور بیرهوف، مدیر تیم ملی فوتبال آلمان در این زمینه گفت: نمی‌توانستیم با خیال راحت در پاریس رفت و آمد کنیم.
یواخیم لوو، سرمربی تیم ‌ملی آلمان و الیور بیرهوف نیز از اتفاقات آن شب در پاریس شوکه شده بودند. هتل پاریس، جایی که تیم ‌ملی آلمان اقامت داشت، صبح جمعه، ساعت‌ها به دلیل وجود بمب احتمالی خالی ماند.
در حملات تروریستی پاریس که بیش از ۱۵۰ کشته بر جای گذاشته است، یکی از نقاط مورد نظر تروریست‌ها ورزشگاه استادو فرانس بود که در این محل «فرانسوا اولاند»، رییس جمهور فرانسه و «فرانک والتر اشتاین مایر»، وزیر خارجه آلمان حضور داشتند.

کریستیانو رونالدو جت اختصاصی خرید.
روزنامه آاس اسپانیا دراین باره نوشت:ستاره پرتغالی تیم فوتبال رئال مادرید که همیشه علاقه خود را به داشتن جت اختصاصی اعلام کرده است، سرانجام یک فروند هواپیمای اختصاصی را به مبلغ نوزده میلیون یورو خرید.
رونالدو ‌‌‌چند ماه پیش هم برای خرید آپارتمانی در نیویورک آمریکا ۲۰ میلیون یورو هزینه کرد. او همچنین به سفر به مکان‌های خاص و گران نیز علاقمند است.

نویل:یونایتد باید دنبال بیل باشد نه رونالدو!
گری نویل مدافع سابق شیاطین سرخ معتقد است که خرید گرت بیل به جای رونالدو، اقدام هوشمندانه تری خواهد بود.
وی افزود:شایعاتی مبنی بر بازگشت رونالدو شنیده می‌شود، اما اینجا برای او مثل قبل نخواهد بود. عملکرد او در یونایتد، در حدود دو سال، به خارج از این دنیا تعلق داشت و فضایی بود. ولی من بیل را ترجیح می‌دهم و این به معنی بی احترامی به رونالدو نیست.
گزارش‌ها حاکی از آن است که رونالدو – که در حال حاضر بهترین گلزن تاریخ رئال است- پس از مشکلاتی که با بنیتس پیدا کرده، به دنبال جدایی از این باشگاه است.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز جمعه با امیر خسروجردی

مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ و پیروزی پرگل ایران مقابل ترکمنستان
دور برگشت مرحله مقدماتی این رقابت ها در قاره آسیا آغاز شد که طی آن پنجشنبه در گروه جهار، تیم ملی فوتبال ایران در ورزشگاه آزادی تهران میزبان ترکمنستان بود که موفق شد با ارائه یک بازی برتر حریف خود را ۳-۱ مغلوب کند، تا ملی پوشان فوتبال ایران با این برد شیرین، یازده امتیازی شده و با تفاضل گل بهتر نسبت به عمان به صدرجدول رده بندی این گروه صعود کنند.
مرتضی پورعلی گنجی، سعید عزت الهی و اشکان دژاگه از روی نقطه پنالتی گل های ایران را دراین دیدار به ثمررساندند.
تیم ملی ایران در دیدار بعدی خود در گوام به مصاف تیم ملی این کشور می روند.

v99ds

عزت الهی جوانترین گلزن تاریخ تیم ملی شد.
سعید عزت الهی در حالی از لحاظ سن جوانترین گلزن است که از لحاظ شناسنامه، حسین کعبی در روز سوم مهرماه ۱۳۸۲ برابر نیوزلند زمانی که شناسنامه اش او را صاحب ۱۸ سال و ۲ روز معرفی میکرد، به نیوزلند گل زد و گل دیگری هم در تابستان ۸۲ به کامرون زد که این بازی البته بازی رسمی ملی نبود، با توجه به این که حسین کعبی خودش بعدها اقرار کرد که سن واقعی او از سن شناسنامه ایش ۲ سال بزرگتر است، باید گفت که حالا سعید رکورد حسن روشن،مهدوی کیا و سردار آزمون را شکست و جوانترین گلزن تیم ملی شد.

استیماچ سرمربی تیم فوتبال سپاهان شد.
ایگور استیماچ کروات که پیش از این یک برای هدایت استقلال به ایران آمده بود، پس از جلسه با مسئولان سپاهان با زردپوشان اصفهانی به توافق رسید و سرمربی سپاهان شد.
منوچهر نیکفر، رییس هیات مدیره باشگاه سپاهان با تایید این خبر مدت قرارداد این مربی را یک فصل و نیم اعلام کرد.
استیماچ در حالی جانشین حسین فرکی شد که از مربیانی چون امیر قلعه‌نویی، زلاتکو کرانچار و دراگان اسکوچیچ به عنوان گزینه‌های جانشینی او یاد می‌شد.

صلاحیت پلاتینی برای انتخابات ریاست فیفا تایید نشد!
صلاحیت میشل پلاتینی، رئیس اتحادیه فوتبال اروپا برای شرکت در انتخابات ریاست فیفا تایید نشد و این چهره سرشناس فرانسوی نمی‌تواند در انتخابات ماه فوریه شرکت کند.
ایسنا به نقل از رویترز نوشت:فدراسیون بین‌المللی فوتبال صلاحیت میشل پلاتینی، رئیس اتحادیه فوتبال اروپا را برای شرکت در انتخابات ریاست فیفا تایید نکرد و بر این اساس پلاتینی که بیشترین شانس را برای نشستن روی کرسی ریاست فیفا داشت نمی‌تواند در انتخابات ماه فوریه شرکت کند.
در بیانیه رسمی فیفا ۵ نامزد تایید نهایی شده‌اند که عبارتند از علی بن‌حسین اردنی، شیخ سلمان بحرینی، ژروم شامپانی فرانسوی، جیانی اینفانتینوی سوئیسی و توکیو سیکسویل از آفریقای جنوبی و قرار است از بین این ۵ نفر جانشین بلاتر انتخاب شود.

واکنش پوتین به رسوایی اخیر ورزش روسیه
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از وزیر ورزش این کشور خواست تا موضوع دوپینگ گسترده و سازمان یافته ورزشکاران این کشور را پیگیری و با آژانس جهانی ضددوپینگ همکاری کند.
رویترز اعلام کرد:ورزش روسیه روزهای بسیار سختی را پشت سر می‌گذارد و ورزشکاران این کشور به خاطر دوپینگ سازمان یافته و فراگیر خطر از دست دادن المپیک ۲۰۱۶ را احساس می‌کنند.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به این رسوایی واکنش نشان داد و گفت: از وزیر ورزش روسیه می‌خواهم که به دور از هر گونه پنهان کاری و لاپوشانی حقایق این موضوع را پیگیری کند. باید همه ما در روسیه این اتهام را به صورت جدی پیگیری و بررسی و با نهایت شفافیت نتیجه‌اش را اعلام کنیم.

اختصاصی سایت خبرنامه خلییج فارس

گفت و گو با هادی خرسندی باب جنجال های اخیر برنامه ی تلویزیونی فیتیله | محمد سفریان

فیتیله برنامه تعطیله…
3ddf5tr43
اشاره:
پخش یکی از قسمت های برنامه تلویزیونی فیتیله از مجموعه برنامه های گروه کودک و نوجوان، در روزهای اخیر جنجال ها و اعتراض ای فراوانی را موجب شده و دامنه ی این قصص را حتی تا خیابان ها هم کشانیده است. به همین بهانه، پای صحبت های ” هادی خرسندی ” شاعر و طنزپرداز قدیمی مطبوعات فارسی زبان نشسته ایم تا به مفهوم و جوانب شوخی و پس آمدهای آن اندکی دقیق تر شویم. آقای خرسندی براین باور است که در این مورد آخر، ” عمد ” ی در کار بوده و عقیده دارد که تمامی این دعواها از فقدان دموکراسی چشمه می گیرد و جز از طریق استقرار آزادی و دموکراسی، چاره ای برای عبور از این مسائل وجود ندارد. شرح این گفت و گو را در ادامه ی این صفحه از پی بگیرید…

آقای خرسندی، برای آغاز گفت و گو می خواستم از سابقه ی این شوخی های قومیتی بپرسم، شما در قامت فردی که از دیر باز با طنز ایران در تماس بوده، لطفا پیش تر از همه از سابقه ی این کشمکش ها برامون بگید؛ آیا این واکنش ها همیشه برقرار بوده یا اوضاع و احوال نا آرام ایران به تشدید این تنش ها دامن زده.

طبیعی است که در هیچ موردی، اوضاع و احوال بی تأثیر نیست. یک هواپیما که میافتد، تا چند روز پرواز سفرهای تفریحی کم میشود. سونامی که آمد سفرهای کنار دریا که کم شد هیچ، مردم لب حوض هم با احتیاط میرفتند. اما این شوخی ها یا جدی های قومیتی را عبید زاکانی دارد، چنانکه شوخی های قبیح ضد زن دارد، چنانکه سعدی به زشتی راجع به یهودیان دارد. حالا رسانه ها سرعت نور و سرعت صوت پیدا کرده است و سه ماه طول نمیکشد که جوک عبید به مقصد برسد.

010

با این تاریخچه ی کلی، برسیم به برنامه ای که تو روزهای اخیر دامنه ی اعتراض ها رو حتی به خیابون ها کشونده و به هر حال جنجالی درست کرده، من دوست دارم که قبل تر از واکنش مردم، به خود این شوخی بپردازیم، به نظر شما این شوخی اساسا چقدر طنز بود و چه اعتبار و جایگاهی داشت؟

یک جوک سخیف کهنه ی پنجاه سال پیش را که به جوک «چطور مگه» معروف بود، برداشته بودند نمایشی کرده بودند با لهجه ی ترکی با چه افتضاح و وزاریاتی. یعنی از نویسنده و کارگردان و سردبیر و ناظر کیفی و دوربینچی ها و نورپردازهای تلویزیون هیچکدام متوجه توهین آمیز بودنش نبودند؟ من باور نمیکنم. اگر شعر حافظ را با لهجه ی ترکی خوانده بودند، یک چیزی، نه این که یک پدر و پسر ندانم کار را آذری نشان بدهند. حالا اگر کارگردان از پشت کوه آمده بود و بازیگران واقعاَ عقب افتاده بودند که نفهمیدند، میتوان پذیرفت که عمدی در کار نبوده!

و در مورد اعتراض های خیابانی… نگاه شما به این اعتراض ها چیه؟ اگر خاطرتون باشه چندی قبل هم جمله ای از یک برنامه ی تلویزیونی خاطر بختیاری ها رو آزرده کرده بود؛ فکر نمی کنید جای عوض کردن شوخی بهتر باشه فرهنگ و آستانه ی تحمل مردم مون رو تغییر بدیم؟

در این مورد آخر که باید آستانه شعور برنامه سازان و کارگردانان و بازیگران را تغییر داد!

سوال بعدی من در مورد، ذات شوخیه، مگه نه اینکه ما به هر روی در طنز – لاجرم با فرد یا موضوعی شوخی می کنیم… منظورم اینه که قرار باشه طنز نویس به آزرده نشدن همه فکر کنه، غیر از شخص خودش موضوع دیگه ای هم برای شوخی باقی می مونه

طنزنویس، فکاهی نویس، کمدین باید کار خودش را بلد باشد. آدم ها با کلمه و عنوان نیست که از هم مشخص میشوند، با مهارت و کاردانی و هوشمندی است که تفاوتشان معلوم میشود. این کارها ریاضیات نیست که جمع و تفریق کنیم و جواب درست را دربیاوریم. در عین حال دودوتا چارتای خودش را دارد.

ccc4re

دوست دارم نظرتون رو در مورد شوخی های قومیتی هم بدونم…. خارج از طنز مکتوب، سالهای ساله که جوک های خونگی ما غالبا با ” یه ترکه … ” ، ” یه رشتیه… ” ، ” یه اصفهانیه … ” و … شروع می شن، می خواستم بدونم که به عقیده ی شما چه عاملی باعث می شه که در طنز شفاهی این حساسیت ها به وجود نیاد و در بسیاری اوقات مثالا خود ترک ها و رشتی ها هم به جوک ترکی و رشتی بخندن

در غرب هم هست. انگلیس ها برای ایرلندی ها، پاریسی ها برای جنوبی ها، برای یهودی ها، هر موقعیتی، هر رسانه ای، هر بذله گوئی اثر مستقیم خودش را دارد. یک کمدین جوکی راجع به یهودی ها میگوید که یهودی ها هم میخندند و تشویق میکنند، کمدین دیگری همان جوک را میگوید، یهودی ها گوجه فرنگی برایش پرتاب میکنند. (البته اگر گران نباشد!)

یه فرضیه ی قدیمی که شاید از تئوری توطئه چشمه بگیره، منشا این جک ها رو به سیاست نسبت می ده و تضعیف نیروهای مبارز ایران… خیلی ها این طور می گن که از اون جایی که ترک ها و کردها و لرها و … در دفاع از ایران و اعتراض به ظلم حکام تلاش بسیاری کردن، ارباب سیاست با ساختن این جوک ها بر این بودن تا روحیه و صلابت عمومی این اقوام رو تضعیف کنن… نظر شما درباره ی این فرضیه چیه؟

من فکر میکنم کار ما و حکومت از این حرف ها گذشته.

82088_orig

سوال آخر من درباره ی شوخی و استند آپ کمدی در اروپا و آمریکاست، خب همون طور که می دونید اینجا از آدم های معمول گرفته تا حتی شخصیت های بزرگ سیاسی و تاریخی سوژه ی دست انداختن می شن؛ می خواستم از عقیده ی شما برای یک کار زیرسازی فرهنگی بپرسم و بدونم که از نگاه شما چطور ما می تونیم این فاصله رو برداریم و به یک باور عمومی برسیم که دنیای شوخی با دنیای واقع متفاوته …

در دنیای غرب شوخی کردن با مشاهیر و دست انداختن شخصیت های اجتماعی منعی نداره و قابل تعقیب نیست. در واقع دست انداختن آزاد است اما اتهام نه. شما میتونین بگین آقای کامرون اندازه ی گاو نمیفهمه. ـ این نظر شماست و شما میدونید و خواننده یا شنونده ی خودتون که البته باید عاقل باشه ـ اما اگر بگوئید آقای کامرون صنار دزدی کرده، باید ثابت کنید. اما این قیاس ها ـ یعنی مقایسه ی غربی ها با ما شرقی ها ـ قیاس مع الفارق که نه، قیاس چند کیلومتر اونور مع الفارق است. در زبانی که ما اینهمه در مکالماتمان، «بلانسبت» و «گلاب به روتون» تحویل مخاطب میدیم و اصطلاح «مگوز بر ما» برای بعضی ها داریم، تصور این که میتوانیم به اینها برسیم یا ادای اینها را دربیاوریم، خیال باطلی است. ایرادی هم ندارد، ما اینیم ، اینها این. ما فرهنگ غنی داریم، اینها هم دارند. ما باید در خانه و خیابان به بزرگتر از خودمان سلام کنیم، اینها نباید. هیچ اشکالی ندارد. اشکال اینجاست که ما بخواهیم ادای اینها را در بیاوریم و راه رفتن کبک یاد بگیریم. اگر تلویزیون داریم دلیل ندارد عین کمدی تلویزیونی اینها را داشته باشیم. تلویزیون را بگیریم برای اشاعه فرهنگ غنی خودمان. با این فرهنگسازی هم که شما میگویید کنار نمیآیم. فرهنگ بسازیم که بتوانیم لهجه ی ترکی و رشتی را مسخره کنیم؟ چه مرضی داریم؟ اسم این فرهنگ سازی نیست. چرا اینها باید الگوی ما باشند؟ چرا ما الگوی اینها نباشیم؟ چرا باید خودمان را عوض کنیم؟ چون تلویزیون را از اینها گرفته ایم؟
یعنی داستان گفتن ها و بر خوردن ها باید همین طور مدام ادامه داشته باشد؟
اینها همه از فقر آزادی و نبود دمکراسی است. اگر جامعه ای آزاد و متعادل داشته باشیم این چیزها خود به خود تویش حل میشود. آنوقت در همین ایران نخست وزیر به دادگاه شکایت میکند که این بابا به من گفته اندازه ی گاو نمی فهمی. قاضی عادل و آزاد و آزاده جواب میدهد خوب ایشان چنین فکر میکند، جرمی مرتکب نشده. نخست وزیر میگوید ولی برداشته توی روزنامه نوشته یا روی صحنه گفته. همان قاضی میگوید آزادی ابراز عقیده است. مخاطبانش باید جوابش را بدهند. نخست وزیر میگوید ایشان نوشته من صنار دزدیده ام. اینجا قاضی مدارک را می بیند و میگوید متهم به جرم اتهام، بازداشت .!… و در جامعه این وضعیت جا میافتد، بدون اینکه دیکته شده باشد، کپی برداری شده باشد یا از انگلیس ها تقلید شده باشد
و اگر حرف خاصی مانده، … ؟
آقا بریم دنبال آزادی و دمکراسی،. این حرفها مایه ی معطلی است .

یاد ایام خوب رفته… نگاهی به برترین آثار معماری اصفهان | مینا استرابادی

بیست و یکم آبان ماه، به شهادت تقویم تاریخ ایرانیان ، روزی عنوان شده که اصفهان از جانب شاه عباس یکم ؛ پنجمین پادشاه سلسله صفوی، به سال نهصد و نود و هفت هجری، به عنوان پایتخت ایران برگزیده شده. بسیاری از جاذبه های معماری این شهر هم محصول هم آن دوران اند. آثاری که همگی مایه ی فخر ایرانیان اند و از جمله ی مهمترین جذابیتهای توریستی ایران. به بهانه ی فرارسیدن هم این روز، نگاهی گذرا داشته ایم به برترین آثار معماری اصفهان و تاریخچه ای بسیار کوتاه از این آثار را برای مرور دوباره ی شما نازنینان از ی آورده ایم. شرح این مطلب را در ادامه از پی بگیرید.

کاخ چهلستون اصفهان

vvf201d

عمارت چهلستون در اوایل قرن ۱۱ هـ .ق در میان باغ و مجموعه بناها و کاخهای محوطه دولتخانه صفوی ساخته شده است . این عمارت عمدتاً به منظور پذیرائی رسمی از میهمانان و سفرای خارجی ، طی سه مرحله و طبق یک طرح واحد ساخته شده است . مرحله اول ـ تالار اصلی و بزرگ . مرحله دوم ـ ایوان آئینه و اطاقهای طرفین آن . مرحله سوم ـ ایوان ستون دار که از هجده عدد ستون و سقف چوبی تشکیل شده است . نام چهلستون به نشانه کثرت ستونها و انعکاس تصویر بیست ستون در آب استخر است .

نقاشی های دیواری چهلستون زیر نظر هنرمند نامدار عصر صفوی ، رضا عباسی با خصلت بزرگ نمائی به شیوه مینیاتورهای ایرانی انجام گرفته است . چهار تابلو بزرگ داخل سالن ، صحنه هایی از میدانهای جنگ و مجالس پذیرائی پادشاهان صفوی را نشان می دهد . دو تابلو بزرگ میانی از الحاقات بعدی با موضوعات مشابه است که به قلم صادق نقاش باشی (هنرمند دوره قاجار) ترسیم شده است . متأسفانه بسیاری از نقاشی های دوره صفوی در زمان حکومت ظل سلطان ، تخریب گردیده است . از اشعار دلپذیر نجیب کاشانی که به (خط محمد صالح اصفهانی) بر پیشانی ایوان ستوندار مرقوم گردیده ، چنین مستفاد می گردد که این عمارت بی نظیر در اوایل قرن ۱۲ هـ.ق دچار آتش سوزی گردیده و در زمان شاه سلطان حسین صفوی تعمیر شده است .

میدان نقش جهان (میدان امام) اصفهان

sdas3ew

یکی از زیباترین میدانهای جهان به طول حدود ۵۱۲ متر و عرض ۱۶۰ متر است که در اطراف آن اطاق هائی در دو طبقه با یک اندازه و شکل احداث شده است . تعداد چهار اثر تاریخی بی نظیر در اطراف میدان قراردارد . عمارت عالی قاپو ـ مسجد امام ـ مسجد شیخ لطف اله و سر درب بازار قیصریه ، در وسط میدان اصلی ، زمین و دو دروازه سنگی چوگان بوده است . میدان امام امروزی یکی از مراکز خرید صنایع دستی و همچنین محل برگزاری بسیاری از مراسم ملی و مذهبی می باشد . در هر هفته نماز پرشکوه جمعه در این میدان برگزار می گردد .

بازار قیـصـریه اصفهان

ds002sd155

سردر قیصریه در شمال میدان امام (نقش جهان) ساخته شده است . این سردر ، یکی از زیباترین نقاشی های مربوط به دوران صفویه را نشان می دهد . از این سردر ، وارد یکی از زیباترین بازارهای جهان می شویم . این بازار در دوران صفویه مرکز فروش کالاهای گران قیمت بوده است و نمایندگان شرکتهای خارجی در این مکان دارای حجره هائی بوده اند . بازار اصفهان یکی از بزرگترین بازارهای ایران است که دارای قسمتهای مختلف است و در هرقسمت کالاهای خاصی را به فروش می رسانند . برای مثال قسمت صنایع دستی ، طلا و نقره ، قالی ، کفش و غیره . بازدید از همه قسمتهای بازار ساعتها به طول می انجامد .

عمارت عالی قاپو اصفهان

fsd2212sd5f8sa

این کاخ در قرن یازدهم هجری در شش طبقه احداث شده است . جالب اینکه تالار موسیقی طبقه ششم و تزئینات گچبری بی نظیر آن و اغلب کارهای هنری، باز هم به وسیله رضا عباسی هنرمند مشهور آن دوران انجام شده است .

مسجد امام اصفهان

fd5+-df4

در جبهه جنوبی میدان نقش جهان ـ (میدان امام) ـ یکی از زیباترین مساجد جهان اسلام قراردارد که به دستور شاه عباس اول ، توسط استاد علی اکبر اصفهانی احداث گردیده است . در مرحله اول سردر اصلی و جلوخان ورودی با دو مناره خارجی مسجد ساخته می شود . در مسجد با ورقهای نقره و طلا تزئین گردیده و مربوط به دوره شاه صفی ، جانشین شاه عباس اول است . در داخل مسجد یک حیاط اصلی و مرکزی ، با چهار ایوان و دو حیاط فرعی جانبی قراردارد . گنبد خانه جنوبی به صورت دو پوش اجرا گردیده و فضای بین این دوگنبد حدود ۱۲ متر ارتفاع دارد . ارتفاع گنبد خارجی از کف مسجد ۵۰ متر می باشد . کتیبه های مسجد، توسط خطاطان و خوشنویسان معروف دوران صفویه مانند : علیرضا عباسی ، عبدالباقی تبریزی ، محمدصالح اصفهانی و محمدرضا امامی مزین شده است . تمام سطوح جرزها و دیوارها و گنبد و مناره ها و طاق نماهای داخلی و خارجی مسجد از کاشیهای هفت رنگ و مرعق پوشیده شده است . نقوش این کاشی کاریها (گل و بوته ها) به صورت مجرد و رمزی ظاهر می شود .

مسجد شیخ لطف اله اصفهان

sdf03+965sdf

در ضلع شرقی میدان امام (نقش جهان) مسجدی قراردارد که در زمان شاه عباس اول صفوی ، هنگام احداث میدان و همراه با بناهای اطراف آن به منظور محل عبادت و حوزه تدریس مرحوم شیخ لطف اله ، که از علما و روحانیون بزرگ جبل عامل در لبنان بوده ، ساخته شده است . ساختمان مسجد در سال ۱۰۱۱ هـ .ق آغاز و در سال ۱۰۲۸ به پایان رسیده است . به خاطر استفاده های خاص علمی ـ مذهبی از این مسجد ، نیازی به احداث حیاط و مناره نبوده است . گنبد بر روی هشت طاق جناغی قرار گرفته و لبه این طاقها با کاشیهای پیچ به رنگ فیروزه ، تزئین یافته است .

مسجد جامع اصفهان

Untitled-5

مسجد جامع اصفهان در گوشه شمال غربی میدان قدیم احداث گردیده است . مسجد اولیه درکنار روستای قدیمی یاوان و احتمالاُ بر روی یک بنای مربوط به قبل از اسلام احداث گردیده است .

کاخ هشت بهشت

das002+sa

کاخ هشت بهشت در میان باغ بلبل ، داخل مجموعه دولتخانه دوره صفوی در زمان حکومت شاه سلیمان (در نیمه دوم قرن ۱۱ هجری قمری) ساخته شده است . موقعیت ممتاز باغ و عمارت هشت بهشت به گونه ای بوده که ورودی های باغ از کلیه اضلاع آن انجام می گرفته است . در جنوب باغ هشت بهشت در زمان شاه سلطان حسین ، مجموعه مدرسه و کاروان سرا و بازارچه احداث گردیده است .

پل خواجو اصفهان

df

در قسمت شرق رودخانه زاینده رود و پل خواجو از آثار دوره صفویه در سال ۱۰۶۰ هجری ، مصادف با زندگی شاه عباس دوم احداث شده است . پل خواجو در طراحی قدیم برای چندین منظور در نظر گرفته شده است . قسمت فوقانی برای حرکت سریع و عبور کالسکه ها و چهارپایان بوده در حالی که بخش تحتانی عمدتاً برای حرکت آرام و توقف و تأمل عابرین پیاده بوده است . قسمت زیرین تماماً از سنگ و ملات ساروج ساخته شده و دهانه های عبور آب به صورت بند با تخته های قطور چوبی قابل کنترل بوده و با بستن کامل دهانه ها سطح آب در قسمت غربی پل بالا آمده و دریاچه کوچکی را به وجود می آورد . در سمت شرقی ، پلکانهای سنگی انسان را تا حد تماس با آب به پائین هدایت می کند . ضمن اینکه این پلکانها خود محلی برای نشستن و لذت بردن از مناظر طبیعی می باشد . در قسمت مرکزی پل ، عمارت بیگلربیگی در طبقه فوقانی و در دو طرف راهروی پل برای پذیرائی و تشریفات رسمی ساخته شده است که اطاقهای آن در دوره های مختلف با نقوش رنگ طلائی تزئین گردیده است .

سی وسه پل اصفهان

Untitled-7

زمانی که اصفهان به عنوان مرکز حکومت دولت صفویه انتخاب می گردد ، جهت گسترش شهر به طرف جنوب متمایل می شود . و عنصر مهم شهرسازی در آن طرح ، محور چهار باغ بوده که از دروازه دولت به سوی جنوب احداث می گردد و حدود شش کیلومتر طول آن بوده است . این خیابان الزاماً از رودخانه عبور می نماید و بدین جهت معماران آن زمان، پل الهوردیخان را که به سی و سه پل معروف می باشد بر روی زاینده رود و منطبق بر محور چهارباغ ایجاد می نمایند . زمان احداث پل درحد فاصل سالهای ۱۰۰۸ تا۱۰۱۱ هجری قمری بوده و طول آن سیصد متر و عرض آن ۱۴ متر می باشد . این پل از معماری بسیار زیبا و متناسب برخوردار است ، نظم طولانی دهانه های آن ، ابهت و وقار خاصی در آن به وجود آورده است . در طرفین سطح فوقانی ، دو راهروی سرپوشیده ساخته شده که هم در زمستان و هم در تابستان سرپناه مطمئنی برای عابرین می باشد . پل الهوردیخان را می توان نتیجه مطلوب ترکیب فنون در مهندسی با هنر معماری محسوب کرد .

کلیسا و موزه وانک اصفهان

sdf002sd+f6s3

در قرن یازدهم هجری ، تعدادی از ارامنه ساکن در ارمنستان فعلی به اصفهان منتقل گشته و در دهکده ای در جنوب غرب اصفهان سکونت داده شدند . نام آن دهکده را جلفا گذاشتند . پادشاهان صفوی براساس فرامینی که صادر کردند ، آزادی های مذهبی برای آنها را تضمین نمودند و این اقلیت ارامنه را مورد حمایت قراردادند . در بین ساکنان جلفا ، تجار و افرادی که دانش فنی آن دوران را دارا بودند ، وجود داشتند . با کمک و مساعدت تجار ارمنی چند کلیسا از جمله کلیسای وانک احداث گردید . اکنون جلفا بخشی از شهر اصفهان محسوب می گردد . کلیسای وانک یکی از زیباترین کلیساهای ایران است که دارای آمیخته ای از معماری ایرانی و اروپائی می باشد . داخل کلیسا تزئینات هنری از جمله گچبری ، نقاشی و طلاکاری وجود دارد . در کنار کلیسا ، موزه با ارزشی وجود دارد که در آن تابلوهای نفیس نقاشی ، کتب خطی و سایر اشیا نفیس هنری دیده می شود .

منـارجـنـبــان اصفهان

ds023d25s

منارجنبان یکی از آثار تاریخی مشهور ایران است که در ۵ کیلومتری غرب اصفهان در جاده اصفهان به نجف آباد قراردارد . ساختمان دارای یک ایوان و دو مناره است . قبر عبداله این محمد ابن محمود یکی ازچهره های شاخص قرن ۸ هجری در این بنا قراردارد . احداث این بنا همزمان با دوران حکومت ایلخانیان مغول می باشد . این بنا از نقطه نظر معماری ، دارای ارزش فراوانی است . یکی از ویژگیهای این بنا این است که اگر یکی از مناره ها تکان داده شود ، مناره دوم و تمام ساختمان تکان و حرکت بسیار محسوس دارد . ارتفاع ایوان از سطح زمین ۱۰ متر و ارتفاع مناره ها ۵/۱۷ متر می باشد . مسئله بسیار مهم این است که این بنا را برای تکان دادن نساخته اند وتکان دادن زیاد آن موجب ویرانی بنا می گردد .

مسجد حکیم اصفهان

sdf02+6d

مسجد حکیم اصفهان یکی از مساجد بسیار نفیس چهار ایوانه است که در فاصله سالهای ۱۰۵۱ تا۱۰۷۳ هـ .ق مقارن با سلطنت شاه صفی و شاه عباس دوم به همت طبیب حکیم محمد داوودخان ملقب به تقرب خان بر روی ویرانه های مسجد جامع جور جیراز بناهای قرن چهارم هجری ساخته شده است . براساس کتیبه های موجود ، معمار این بنا محمدعلی بن ستاد علی بیک اصفهانی است . آنچه مسجد حکیم را در عداد مساجد بسیار نفیس دوران صفویه قرار می دهد ، ارزشهای خاص معماری ، کتیبه های متعدد آن است که به دست استاد محمدرضا امامی ، خوشنویس نامدار عصر صفویه تحریر شده است . از دیگر قسمتهای دیدنی این بنا می توان به محراب بسیار زیبایی که با مقرنسها و کتیبه ها که به خط ثلث بر زمینه لاجوردی تزئین یافته است اشاره کرد .

مسجد سید اصفهان

sf00+2s5ds

مسجد سید بزرگترین و مشهورترین مسجد اصفهان از قرن سیزدهم هجری است که به دستور(حجت الاسلام حاج سیدباقر شفتی ) از علمای بزرگ امامیه که در دوره سلطنت محمدشاه قاجار می زیسته بنا شده است ، در تزئینات کاشیکاری با طرح گلدان و منظره هائی که نمایش داده شده است . رنگ قرمز روشن نقش عمده ای دارد و این همان رنگی است که در مساجد دیگر دوره قاجار مانند مسجد رحیم خان و مسجد رکن الملک نیز مشاهده می شود . آرامگاه (سید حجه الاسلام ) که بسیار مجلل و باشکوه بنا شده است ، در گوشه شمال شرقی صحن مسجد قرار دارد . در این مسجد تاریخهای متعددی از سال ۱۲۵۵ تا۱۳۱۱ هجری دیده می شود که کتیبه های آن به خط محمدباقر شریف شیرازی است . تزئینات داخل گنبد آرامگاه ، از نوع تزئینات گچبری ، آئینه کاری و طلاکاری است که به همراه ضریح نقره و طلاکوب آن با خطوط بسیار زیبا از قسمتهای تماشائی این مسجد می باشد .

اخبار ورزشی روز پنجشنبه امیر خسروجردی

کی روش:من مردی از جنس احترامم، در زندگی ام کسی به من نگفته صحبت نکن
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید جبران دو امتیاز از دست رفته در دیدار رفت مقابل ترکمنستان در بازی فردا اهمیت بسیاری دارد.
کارلوس کی‌روش در نشست خبری پیش از دیدار تیمش و ترکمنستان از دور انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ اظهار کرد:همان گونه که مطلع هستید فردا بازی مهمی را مقابل ترکمنستان برگزار خواهیم کرد و بسیار حائز اهمیت است که امتیازی را که در دیدار رفت از دست دادیم، جبران کنیم. در دیدار رفت بازی خوبی انجام دادیم اما فرصت‌های زیادی را از دست دادیم و در بعد هجومی نتوانستیم از ضربات نهایی خود استفاده کنیم. امیدوارم فردا در ورزشگاه آزادی از موقعیت‌های خودمان استفاده کنیم.
کی‌روش در پاسخ به سوال بعدی مبنی بر این که چرا باید این فضا در تیم ملی حاکم شود که سرمربی آن عنوان کند اگر بخواهد اظهارنظری داشته باشد ممکن است اخراج شود گفت: من مردی از جنس احترام هستم. اگر شخصی به من بگوید نمی‌تواند صحبت کنم، صحبت نمی‌کنم. اگر بعد از ۳۴ سال دوران مربی‌گری و در سن ۶۲ سالگی از من بپرسید که آیا حس خوبی نسبت به این مطلب دارم می‌گویم حس خوبی ندارم. من در بهترین‌ تیم‌های دنیا از جمله رئال و منچستر مربی‌گری کردم اما هیچ گاه هیچ کس به من نگفته که نمی‌توانم صحبت کنم اما اگر این درخواست از من خواسته شود بنابراین حرفی نمی‌زنم ترجیح می‌دهم راجع به بازی با ترکمنستان صحبت کنم.

2595

تیموریان بازی با ترکمنستان را از دست داد.
کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران به دلیل صادر نشدن ویزای گوام خود مجبور است چهارشنبه شب به قطر سفر کند. او به همین دلیل با اجازه کادر فنی اردوی تیم ملی را ترک کرد.
این مساله موجب شده است تا تیم ملی ایران در دیدار پنجشنبه مقابل ترکمنستان در مرحله مقدماتی بازی های ۲۰۱۸ روسیه کاپیتان اول خود را در اختیار نداشته باشد.

سرانجام استقلال تصمیمش را گرفت، کرار به زودی اخراج می شود.
بهرام افشارزاده سرپرست باشگاه استقلال تهران در خصوص آخرین وضعیت کرار جاسم بازیکن عراقی این تیم اظهار داشت: در حال مقدمات انجام کارها هستیم تا قرارداد این بازیکن به‌زودی فسخ شود. 
وی افزود: پس از بررسی انجام شده تصمیم گرفتیم که با این بازیکن ادامه همکاری نداشته باشیم، ضمن اینکه ما پولی نداریم که به این بازیکن بدهیم و به همین دلیل دنبال فسخ قراردادش هستیم.

اینفانتینو:اگر رئیس فیفا شوم جام جهانی را با ۴۰ تیم برگزار خواهم کرد.
جیانی اینفانتینو دبیرکل اتحادیه فوتبال اروپا- یوفا که خودش را نامزد ریاست فدارسیون جهانی فوتبال کرده است، در صورتی که به عنوان جانشین سپ بلاتر سوئیسی برگزیده شود، برنامه‌های برای افزایش تعداد تیم‌ها در پیکارهای جام جهانی دارد.
وی در این مورد در گفت‌وگوی مطبوعاتی اظهارداشت که یکی از طرح‌هایش افزایش تیم‌های جام جهانی از ۳۲ به ۴۰ تیم است.
اینفانتینو گفت: من به گسترش جام جهانی فکر می‌کنم. این همان چیزی است که در اروپا ما براساس تجربه کسب شده به آن رسیدیم.
انتخابات ریاست فیفا در تاریخ ۷ اسفند برگزار می‌شود.
به علت دریافت یک میلیون رشوه، رئیس سابق فدراسیون جهانی دوومیدانی بازداشت شد.
لامین دیاک به عنوان یک عضو افتخاری کمیته بین‌المللی المپیک هفته گذشته به دلیل فساد دستگیر شد.
دیاک ۸۲ ساله سنگالی روز گذشته از سوی هیات اجرایی آی او سی متهم به همکاری در خصوص مشکلات دوپینگ روسیه شد. پلیس فرانسه در حال بررسی اتهامات اوست مبنی بر اینکه زمانی که رئیس فدراسیون جهانی دوومیدانی بود از روسیه برای سرپوش گذاشتن در نمونه‌های مثبت تست دوپینگ رشوه می‌گرفت.
پیش از این دیاک از ریاست فدراسیون دوومیدانی استعفا کرده بود.وی از سال ۱۹۹۹ ریاست فدراسیون جهانی را برعهده داشت. بعد از استعفای او، سباستین کو انگلیسی ریاست این فدراسیون را عهده‌دار شد. فرانسه اعلام کرده دیاک بیش از یک میلیون یورو به دلیل دستکاری در نمونه‌های تست دوپینگ رشوه گرفته است.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی چهارشنبه با امیر خسروجردی

دادکان:وزارت ورزش در پرسپولیس دخالت می کند.
محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال دراین باره گفت:وزارت ورزش صددرصد در امور باشگاه پرسپولیس دخل و تصرف می‌کند، بدون اینکه مشورتی انجام دهد و روی ارتباطات افرادی را انتخاب می‌کنند که به سود این تیم نبوده است
رئیس سابق فدراسیون فوتبال درباره برانکو ایوانکوویچ هم اظهارداشت: برانکو یک مربی فهیم و کاربلد است و در طول ۴ سالی که با یکدیگر همکاری می‌کردیم شاهد تفکرات بالای فنی و فرهنگی این مربی بودم.از لحاظ کاری هم مربی بسیار فهیم و کاربلد است اما حمایت نمی شود.
وی درباره سرمربی تیم ملی ایران نیز گفت:کی‌روش مربی بسیار خوبی است و اگر من هم رئیس فدراسیون بودم دوست داشتم چنین مربی داشته باشم، اما این مربی در چارچوب وظایفش عمل نکرده و پا را فراتر از چیزی گذاشته که باید آن را انجام می داد.

w222wqsaq

دست خالی کی روش در بازی با گوام، حقیقی و حاج صفی این بازی را از دست دادند، تیموریان هم شاید نرسد.
۴ ملی‌پوش ایران به احتمال زیاد نمی‌توانند در سفر به گوام تیم ملی را همراهی کنند.این در حالی است که درخواست ویزای احسان حاج صفی و علیرضا حقیقی رد شد تا این دو بازیکن به طور حتم نتوانند تیم ملی را در این دیدار همراهی کنند.
همچنین آندرانیک تیموریان و سعید عزت‌اللهی نیز باید یک بار دیگر به سفارت‌خانه‌های آمریکا در کشورهای قطر و روسیه مراجعه کنند که با توجه به زمان کم باقی مانده تا دیدار با گوام، این سفرها نیز کمی دور از تحقق به نظر می‌رسد تا شانس همراهی این دو بازیکن با تیم ملی در سفر به گوام نیز بسیار کم باشد.
تیم ملی ایران در چارچوب مرحله مقدمات بازی های جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، ۲۶ آبان در گوام به مصاف تیم ملی این کشورمی‌رود.

داورزنی:لوزانو هنوز سرمربی تیم ملی والیبال نشده است.
رئیس فدراسیون والیبال گفت: مذاکرات ما با سرمربیان هنوز تمام نشده است و رسانه‌ها نباید این گونه شتابزده عمل کنند.
محمدرضا داورزنی در خصوص تکلیف نهایی سرمربیگری تیم ملی گفت: ما با لوزانو به عنوان یکی از گزینه‌ها مذاکره کردیم. در واقع مذاکرات رسمی ما با آناستازی از امروز آغاز می‌شود. افشاردوست و خوش خبر امروز با مدیر برنامه‌های آناستازی صحبت می‌کنند و فردا با خود آناستازی جلسه‌ای خواهند داشت.
وی با رد ادعای برخی رسانه‌ها درباره توافق قطعی یا امضای قرارداد با سرمربی جدید تیم ملی عنوان کرد: باید از شتابزدگی بپرهیزیم. باز هم از همه به خصوص رسانه‌ها می‌خواهم با شتابزدگی فرصت‌سوزی نکنند.

سیلمی هفته آینده جراحی می شود، باقری:بهداد به المپیک می رسد.
قهرمان المپیک لندن هفته آینده توسط دکتر کیهانی جراحی خواهد شد و به گفته رییس کمیته پزشکی فدراسیون وزنه‌برداری او با گذراندن پروسه درمان می‌تواند به المپیک برسد.
داوود باقری، رییس کمیته‌پزشکی فدراسیون و‌ز‌نه‌بر‌د‌ار‌ی نیز در مورد نرسیدن بهداد به بازی‌های المپیک بیا‌ن‌کرد:بهداد سلیمی هفته‌آینده عمل می‌شود و تا اردیبهشت شش ماه دوره ترمیم ای سی ال او به پایان می‌رسد و تا المپیک سه، چهار ماه فرصت دارد. در این شش ماه که باید رباط پاره او ترمیم شود می‌تواند تمرینات بالا تنه را انجام دهد و حتی زانوی راست او هم مشکلی ندارد. ممکن است بگویند در این میان مسایلی مشکل‌ساز شود مثل افزایش وزن که با مشاوره تغذیه نمی‌گذاریم وزن او زیاد شود.
باقری همچنین گفت: یکی مانند کیانوش دو ماه قبل از المپیک توانست خود را به ر‌قا‌بت‌ها برساند بنا‌بر‌این بهداد هم می‌تواند و او سه، چهار ماه فرصت دارد. بنا‌بر‌این چه کسی می‌گوید که او نمی‌تواند به المپیک برسد.

لالوویچ جانشین سپ بلاتر شد.
سایت اتحادیه جهانی کشتی از عضویت نناد لالوویچ رئیس این اتحادیه در آژانس جهانی ضددوپینگ خبر داد.
ایسنا دراین باره نوشت:نناد لالوویچ انتصاب خود به عنوان نماینده کمیته بین‌المللی المپیک در کمیسیون و هیات مدیره آژانس جهانی ضد‌دوپینگ وادا را پذیرفت. این اولین باری است که یک رئیس فدراسیون بین‌المللی کشتی، نماینده کمیته بین‌المللی المپیک در وادا می‌شود.
رئیس صربستانی اتحادیه جهانی کشتی در این باره گفت: افتخار می‌کنم که با آژانس جهانی ضددوپینگ همکاری خواهم داشت؛ سازمانی که کار جالبی در آموزش ورزشکاران ما دارد تا در سطوح بین‌المللی مختلف بدون کمک دوپینگ به رقابت بپردازند. اعتقاد دارم که می‌توانم به این سازمان در ارائه ابتکارات بیشتر کمک کنم و بی‌صبرانه منتظر فعالیت در آژانس جهانی ضد‌دوپینگ هستم.
لالوویچ جای سپ بلاتر، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال را در هیات‌مدیره وادا را گرفت.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز سه شنبه با امیر خسروجردی

حاج صفی بازی با گوام را از دست داد، اضافه شدن میلاد محمدی به تیم ملی
در حالی که خبر می‌رسد احسان حاج‌صفی به دلیل مشکل در تایید کارت پایان خدمت توسط آمریکایی‌ها دیدار مقابل گوام را از دست بدهد، افشین پیروانی ضمن اعلام قطعی این خبر، عنوان کرد که حاج‌صفی دیدار مقابل گوام را به دلیل مشکل ویزا از دست داد.
پس از این اتفاق به دستور کی‌روش، میلاد محمدی بازیکن تیم فوتبال راه‌آهن که پیش از این از جمع ملی‌پوشان کنار گذاشته شده بود، به اردوی تیم ملی دعوت شد تا با سایر ملی‌پوشان به تمرین بپردازد.

باقریان:اسکوچیچ با سیاست های سپاهان همخوانی دارد.
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان با بیان اینکه «دراگان اسکوچیچ» با سیاست‌های این باشگاه همخوانی دارد، گفت: با این حال حضور این مربی در سپاهان منوط به رضایت باشگاه فولاد است.
خبرنگار مهر دراین باره نوشت:باشگاه سپاهان اصفهان بعد از کناره گیری حسین فرکی با گزینه‌های مختلفی وارد مذاکره شد که در نهایت این باشگاه روی «دراگان اسکوچیچ» سرمربی فولاد به نظر نهایی رسیده است. با این حال حضور اسکوچیچ در سپاهان به نظر نهایی باشگاه فولاد بستگی دارد ولی به نظر می‌رسد مشکل خاصی در این ارتباط نباشد و اسکوچیچ را باید سپاهانی دانست.
چرا باشگاه سپاهان سراغ مربی‌ای رفته که این فصل با تیم فولاد در قعر جدول قرار دارد؟» باقریان در پاسخ به این سئوال تاکید کرد: برای انتخاب یک مربی، رزومه او را در مجموع بررسی می‌کنیم نه یک فصل. ما کارنامه ۱۰ ساله اسکوچیچ را بررسی کردیم و دیدیم با سیاست‌های سپاهان همخوانی دارد.

سیچلو در کادر فنی تیم ملی والیبال ایران
دومین روز مذاکرات نمایندگان فدراسیون والیبال ایران با گزینه های سرمربیگری تیم ملی والیبال هم رو به پایان است و هنوز تمام مسائل در حال بررسی است. هنوز تصمیم نهایی در مورد مذاکرات گرفته نشده است اما در اولین اظهار نظرات همکاری سیچلو با ایران قطعی شد و حالا لوزانو یا آناستازی به عنوان سرمربی تیم را هدایت خواهند کرد.
سیچلو به عنوان مربی حضورش در تیم ملی والیبال ایران قطعی شد و روز گذشته لوزانو کار با او را بدون مشکل دانست و حالا نمایندگان فدراسیون والیبال در این باره با آناستازی هم به مذاکره خواهند پرداخت.

حسین فرکی:نه با فولاد مذاکره کرده ام نه با هیچ باشگاه دیگری
وی در گفت‌وگو با ایسنا با رد هرگونه مذاکره با باشگاهی اظهار کرد: در حال حاضر در تهران نیستم و در مسافرت به سر می‌برم و در این مدت نه با باشگاه فولاد و نه با باشگاه دیگری مذاکره نداشتم.

انتقاد کلوپ از هواداران لیورپول
سرمربی لیورپول در بازی یکشنبه شب تیمش مقابل کریستال پالاس احساس تنهایی کرده است.
یورگن کلوپ پس از شکست خانگی ۱-۲ لیورپول به خبرنگاران گفت:بازی در دقیقه ۸۲ زمانی که گل خوردیم تمام شد. به اطرافم نگاهی انداختم و احساس تنهایی کردم، اما از ترک زودهنگام استادیوم توسط هواداران ناامید نشدم، آن‌ها دلایل خودشان را دارند.
اما ما مسئول هستیم که نگذاریم کسی قبل از پایان بازی استادیوم را ترک کند چون هر چیزی ممکن است رخ بدهد. بین دقایق ۸۲ تا ۹۴ اگر بخواهید می‌توانید ۸ گل بزنید اما برای رسیدن به این هدف باید کار کنید. باید این را نشان می‌دادیم اما موفق نبودیم. ما تصمیم می‌گیریم که بازی چه زمانی تمام شود.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

روایتی از نامه‌نگاری‌های ایرج افشار با جمالزاده 119 سال پس‌از تولدش در 24 دی 1274

بیله دیگ بیله‌چغندر
سید جواد میرهاشمی – مستند ساز

907eeac617f12fed7748dbc842316ff7سی‌ام مهر ماه هشتاد و هشت خورشیدی از استاد «ایرج افشار» کتابی هدیه گرفتم که مرا به کارزار دیگری می‌فرستاد و اکنون آهسته و پیوسته یا به قول هم دکه‌ای‌اش دکتر «محمدابراهیم باستانی‌پاریزی»، میرزا میرزا خواسته‌ آن «فرزانه فروتن ایران‌مدار ما» در آستانه انجام و تکمیل است. سایه‌دست استاد بر کتاب «نامه‌های ژنو از سید محمدعلی جمالزاده به ایرج افشار» چنین است: «برای حضرت جواد میرهاشمی که اگر مرد است از جمالزاده فیلمی بسازد. ۳۰/۷/۸۸ ایرج افشار» با مشورت و توصیه استاد به یاری گرفتن از دو دوست جمالزاده (علی دهباشی و ناصرالدین پروین) امتداد فیلم از خیابان جمالزاده تا آرامگاه جمالزاده در ژنو، سوئیس ترسیم و به ثبت رسید. یافتن سنگ مقبره محمد علی جمالزاده و همسرش اِگی خانم در ژنو به سختی و با راهنمایی ناصرالدین پروین دوست دیرینه جمالزاده در میان علف‌های هرز میسر شد، قرار شد حداقل در ویکی‌پدیا محل دقیق مقبره آورده شود تا بیش از این در غربت غریب نماند.
شامگاه یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۵ در مراسم «شب سیدمحمدعلی جمالزاده» آقای فیلیپ ولتی سفیر وقت سوئیس در ایران از اینکه پدر داستان‌نویسی ایران بخش اعظمی از زندگی خود را در سوئیس گذرانده و بخش عمده آثار ادبی خود را در موطنش نوشته ابراز خرسندی کرد. اما این تمام ماجرا نبود و در خیابان‌گردی دوباره و چندباره حد فاصل خیابان لویی پاستور (Louis Pasteur) تا خیابان سید حسین فاطمی (وزیر امور خارجه دکتر مصدق) ساکنان و کسبه خیابان جمالزاده جنوبی و شمالی شناختی از جمالزاده نداشتند! کمال محبت سکنه خیابان نامگذاری مرغ‌فروشی و تأسیسات لوله و داروخانه و… به نام جمالزاده است. در چند جلسه تصویربرداری (آخرین تصویربرداری پنجشنبه ۱۸/۱۰/۹۳) با جملاتی مواجه شدم که نشان از بی‌اطلاعی مردم از جمالزاده داشت.در این بین البته باید اعتراف کرد دو خانم یکی خانه‌دار و دیگری دانشجو و عکاس محلی، جمالزاده را بخوبی می‌شناختند. اما طنز گزنده این مشاهدات پرسش خانم معلمی بود از راقم این سطور: «خانم جمالزاده یا آقای جمالزاده؟ آدم شک می‌کند این جمالزاده همان جمالزاده مورد نظر باشد! نه اسم کوچکی و نه نشانی و نه یادی و…»

 ایرج افشار

ایرج افشار

گزارش را مکتوب کردم و به منزل استاد ایرج افشار رفتم و گفتم شوربختانه خوش‌خبر نیستم. امید داشتم چند عکسی که برداشته بودم مقبول آن دانشی مرد بشود. گزارش را می‌خواندم و «معلومم شد که هیچ معلوم نشد» و هر چه اطلاعاتم را برای‌شان توضیح می‌دادم او بیشتر می‌دانست. مترصد این بودم تا اجازه بدهد دوربین را روشن کنم. ناراحت‌تر از آنی بود که فکر می‌کردم. به کتابخانه‌اش رفت و پاکت و زونکن نامه‌های جمالزاده را آورد. از نتیجه کار راضی نبود ولی تشویقم نمود تا پس از به پایان رساندن فیلم، گزارش آن را به مقامات شهرداری بدهم. در این بین آنچه بر ساخت فیلم رفت بماند. می‌گفت: «به‌واسطه چاپ مجله کاوه در برلین و سکونت در ژنو جمالزاده شناخته شده‌ترست تا تهران.»
روزی دیگر شرح حال نامگذاری خیابان جمالزاده را برای‌شان خواندم. حکایتم با ایشان مثل زیره به کرمان بردن بود. خواستند حتماً عکسی را که از جمالزاده برداشته‌اند و پیش از این در مجله «یغما» منتشر شده بود در فیلم استفاده کنم:
«این عکس را در تابستان ۱۳۳۶ گرفته‌ام و چون جمالزاده آن را نیک پسندیده بود بر نسخه‌ای از آنکه به خودم داد یادداشتی برایم نوشت به این‌گونه: این عکس را دوست محبوب ما آقای ایرج افشار که نمونه صفات بارز بسیاری است برداشته است و مال بد بیخ ریش صاحب‌اش. همین عکس را که برعکس خودم خوب از آب در آمده به یادگار به خدمت ایشان تقدیم می‌دارم.
ژنو ۱۴ اکتبر ۵۷، جمال‌زاده»
پس از اسکن عکس‌ها و چند نامه از جمالزاده، درخواست ذکر خاطره‌ای از جمالزاده کردم: بر حاشیه کتاب خاطرات جمالزاده چنین نوشت«کتاب متعلق به جلال (جواد) میرهاشمی است چون خاطره‌ای از جمالزاده می‌خواهد این است که در نخستین نامه خود به من که از و (او) سال تولدش را پرسیده بودم نوشت سال تولد معلوم نیست ولی سال درگذشتم حتماً مشخص و معین خواهد بود. ۲۴/۳/۱۳۸۹ ایرج افشار»
٭ ٭ ٭
در نخستین نامه جمالزاده به ایرج افشار می‌خوانیم «حضرت آقای ایرج افشار… سال تولدم را خواسته‌اید. دوستان آن را از جمله اسرار مگو می‌دانند. ولی حقیقت این است که بر خودم هم مجهول است ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشن‌تر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجه آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد. ژنو، اول مه ۱۹۵۰ (یازدهم اردیبهشت ۱۳۲۹) ارادتمند، سید محمدعلی جمالزاده»
در مجله ارمغان به مدیر مسئولی وحید دستگردی (۱۳۲۱ – ۱۲۵۸) دوره چهل و سوم، آبان ۱۳۵۳ – شماره ۸ مقاله جریان نامگذاری خیابان جمالزاده (۳ صفحه – از ۴۵۹ تا ۴۶۱) به قلم ابراهیم صهبا (۱۳۷۷ – ۱۲۹۱) شرح ماجرای نامگذاری خیابان جمالزاده تمام و کمال
آمده است:
«پیشنهاد نامگذاری «خیابان جمالزاده» به‌جای «جمشید آباد» سال‌ها پیش توسط اینجانب «ابراهیم صهبا» به‌عمل آمده و توسط نخست‌وزیر وقت دستور اقدام آن صادر شده و کمیسیون نامگذاری آن را اجرا کرده‌اند چنانکه کتاب «مرکب محو» را استاد به همین مناسبت نوشته‌اند.» (صفحه ۴۵۹)
ابراهیم صهبا شاعر بداهه‌سرا شوخ‌طبع، بذله‌گو و شیرین زبان در مقدمه داستان مرکب محو نوشته سید محمدعلی جمالزاده (سال ۱۳۴۴ به‌سرمایه کتابخانه ابن‌سینا) می‌نویسد: «این نام نیک و خدمات صادقانه عده کثیری از علاقه‌مندان را بر آن داشت که از دولت و شهرداری تقاضا نمایند خیابان بزرگی به‌نام جمالزاده نامگذاری شود تا او نیز بداند که مردم قدر آثار گرانبهای او را می‌دانند و به وجودش افتخار می‌کنند.»
نقل از نامه شهرداری تهران
به آقای ابراهیم صهبا
«… طبق تصویب‌نامه صادره تابلوی خیابان سابق جمشیدآباد به نام آقای جمالزاده نصب شد.»
رئیس شهرداری ناحیه یک: ملک
شماره ۱۰۴۶۶ تاریخ ۱۳/۶/۴۲
با دیدن اسنادی که برایم تازه‌یاب بود لبخند رضایتی بر لب استاد نشست و می‌دانستم تازه اول راه قرار دارم. هزار هزار افسوس که او غایب از نظر است تا دست‌گیر و راهنمایم شود.
در نامه‌ای دیگر جمالزاده به ایرج افشار می‌نویسد «قربان دوست واقعاً کم‌نظیرم می‌روم… وانگهی نظر خودم را در این قبیل امور در ضمن داستان «مرکب محو» مفصلاً بیان کرده‎ام. دنیا دنیایی است که گم می‌شود در آن لشکر سلم و تور. مجسمه‌ها سرنگون می‌گردد و خیابان‌ها تغییر نام می‌یابد و «هر کسی پنج روزه نوبت اوست.»… قربانت جمالزاده، ژنو، ۵ اسفند ۲۵۳۶ (۲۴ فوریه ۱۹۷۸)»
این چند سطر گزارش تکمله‌ای بود برای آقایان احمد مسجدجامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران و محمدباقر قالیباف شهردار تهران و طرح این پرسش مؤلفه‌های انسانی هویت شهر تهران کجاست؟ آیا پس پشت ترافیک و شهر بی‌آسمان تهران گم شده است؟ آیا هویت شهر تهران مابین «ط» و «ت» مفقوده شده است؟
آیا جمالزاده پزشک بوده است یا مرغدار و گل‌فروش یا لوله‌کش بوده است؟ آیا فقط به وقت مرگ باید به یاد مفاخر ادبی و تاریخی این سرزمین بیفتیم و بس؟ هویت این شهر و مردمان و مسئولین‌اش کجاست؟ (راستی چرا همیشه مردمان و مسئولین‌اش را جدا از هم می‌نویسم؟ مگر نه اینکه مردم و مسئولین همگی شهروندان یک شهر هستند!) حکایت این سطور مثل بیله دیگ بیله چغندر است و بس. خبر ذیل آشناست ولی گویی خاک سردی می‌آورد!
ما که گفتیم و نوشتیم ولی می‌دانیم…
٭ بیله دیگ بیله چغندر نام داستانی است از سید محمدعلی جمالزاده. بیله دیگ بیله چغندر؛ مثل مرکب از کلمه بله ترکی است که معنی چنین می‌دهد و دیگ و چغندر فارسی. گویند ترکی می‌گفت مسگران الکه ما دیگ‌ها سازند، هریک چندِ خانه‌ای. شنونده گفت در روستای ما چغندرها آید هریک همچندِ خرواری. ترک گفت چنین چغندر را در کدام دیگ پزند؟ گفت در دیگ مسگران الکه شما.
(امثال و حکم دهخدا).
منبع : روزنامه ایران

نگاهی به مجموعه شعر آنجا که شانه‌ای نیست سروده‌ جواد طالعی | رهیار شریف

rfddxتا سپیده‌ی نیزار

میهنم
شانه به سرهایش پرپر شده‌اند
میهنم
خسته از برشدن، افتادن‌های بی پایان
میهنم
دارد بر خاکستر ققنوسان‌اش
اشک می‌ریزد
تا نخیزند بسی دیگر بار
و نسوزند بسی بسیاران دیگر بار.
این خطوط، واگویه‌های خیال‌انگیز و مرثیه‌گون شاعری‌ست بالیده در سرزمینی لبریز از تب و خروش و شیدایی. شعری که در بطن واژگان‌ سودایی‌اش، حوادث ریز و درشت چندین نسل در تپش است. اینها شاید زبده‌ترین مشخصه‌ی سروده‌های جواد طالعی شاعر کهنه‌کار ایرانی باشند، نویسنده‌ای که از سویه‌های روزنامه‌نگاری‌اش برای هرچه هشیارتر کردن اشعارش بهره جسته و زبان غنایی‌اش را بر بستر رویدادها‌ی اجتماعی و سیاسی زادگاهش گسترانده‌است.
جواد طالعی زاده‌ی تهران است و سرودن شعر را از میانه‌ی دهه‌ی ۴۰ خورشیدی و در اوان نوجوانی آغاز کرده‌است. او به واسطه‌ی شیفتگی‌اش به هنر و ادبیات روزنامه ‌نگاری را به‌عنوان حرفه‌ی اصلی‌اش برگزید و با وجود فراز و فرودهای بی‌شمار حالا بیش از چهار دهه است که در این عرصه قلم می زند. فعالیتهای فراوان او برای مقابله با سانسور مذهبی در روزنامه‌ها، حضور فعال در شبهای شعر گوته و همکاری در بنیان‌گذاری روزنامه‌ی «کیهان آزاد» تنها گوشه‌ای از تلاشهای این نویسنده برای حفظ روزنامه‌نگاری راستین است.
طالعی در سال ۱۳۶۵ و به دنبال دشوار‌ی‌هایی که پس از انقلاب ۵۷ گریبان‌گیر روزنامه‌نگاران شد، ایران را به مقصد آلمان ترک کرد و در این کشور سکنی گزید.
این شاعر پرکار به تازگی گزیده‌ای از اشعارش را در کتابی با نام «آنجا که شانه‌ای نیست» گرد هم آورده، این دفتر شعر با همت نشر گوته و حافظ در شهر بن آلمان منتشر شده‌است و در حقیقت منتخبی‌ست از اشعاری که شاعر پیشتر در دفترهای «باد و ماهورهای خکستر» و «یک‌شنبه‌ی خاکستری» منتشر کرده‌بود. به جز اینها اشعار سال‌های اخیر او هم در این مجموعه گنجانده‌شده است:
از عشق و پاکبازی وقتی می گویم
مشتی هزار مرتبه سنگین تر از پتک
از پشت شیشه دهانم را تهدید میکند
و از میان گلهای قالی
صد زنده یاد سرک می کشند
انگار باید اینها
که در من اند و با من
از عشق مرده باشند.

با ورق زدن برگها این دفتر شعر تازه، می توان سیر تاریخی امید و یاس، شوق و حرمان و طغیان و سرخوردگی روشنفکران را از سالهای دهه‌ی چهل تا همین روزها رصد کرد. شعرهای طالعی با غلیان شور و سرزندگی جامعه به وجد می‌آیند و با دلمردگی و رکودش سر در گریبان فرو می‌برند:
من می روم با دستهایم
چتری برای شمعدانی ها بسازم
تو می توانی نبض باران را بگیری
زخم خیابان را ببین
انکار کن تنهایی ات را
تو می توانی با خیابان دوست باشی
شعر جواد طالعی از پس تجربه‌ی مهاجرت، رها و بی‌مکان است. شعرهایی که اگرچه با حزن غربت عجین‌اند، اما بیش از همه سوگوار دنیایی‌ست که آشتی و مدارا جایش را به جنگ و خشونت داده‌است، شعر «شب نیزاری» یکی از سروده‌های مشهور طالعی با چنین مضمونی‌ست:
از هر رودخانه این جهان سنگی
از هر جنگل این جهان برگی
از هر شهر این جهان پنجره ای می خواهم.
کوره ای برای آب کردن دشنه ها و شمشیرها
و صخره ای برای تماشای خورشید
که بر شانه بلور تو می لغزد در مغرب
تا در به روی ماه شرقی بگشایی.
از کدام گذرگاه می گذرد
آن غول مهربان که فقط برای عاشقان قایق می سازد
و باریکه راه های همه نیزارها را می شناسد؟
قایقی می خواهم
و دست و بوسه و نفس تو
تا سپیده نیزار
وقتی که دشنه ها و شمشیرها همه آب شدند.
تمنای صلح و آشتی و آرزوی بازگشت طبیعت راستین آدمی آن چیزی‌ست که از میان خطوط این شعر می‌تراود. شاعر آتش‌افروختن را تنها برای نابود کردن ابزار خشم و انتقام می‌خواهد و مشتاق رسیدن به «سپیده‌ی نیزار» است.
جواد طالعی از پس گذر از دل رویدادهای سیاسی و اجتماعی فراوان، آرزومند عشق و آرامشی‌ست که با سرگذاردن به «شانه‌» اش لختی بیاساید، آرامگهی که مرز و باور را از معنا تهی می‌کند و خلسه و استغنای آدمی را رقم می‌زند.
در سال های نوری می مانم
با مزمزه مزه تو و زمزمه نامت
تا آفتاب برآید و
باران ببارد و
رنگین کمان مرا به شانه تو نشاند و
با تو درآمیزم
که در آستان چهل
هنوز بوی باکره ارمک داری.
آه ای زنی که بر نرمای شانه می کشی دلو لبالب را
تا تشنه کام نمانم
با این زبان که تو را می سرایم، می نوشمت
در آن سپیده شیری که از شانه رنگین کمان
بر چشمه سخاوت تو فرود آیم.

نگاهی به زندگی و آثار محمد علی جمالزاده به بهانه‌ی سالروز درگذشتش | مینا استرآبادی

محمدعلی جمالزاده

محمدعلی جمالزاده

راوی مدرن حکایات کوچه بازار
هفدهم آبان مصادف است با سالروز درگذشت محمدعلی جمالزاده، نویسنده‌ای که به پدر نوول نویسی فارسی ملقب است و از آغازگران سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی به شمار می‌رود. او نخستین نویسند‌ه‌ای‌ست که توانست تکنیک داستان نویسی اروپایی را آگاهانه به کار گیرد و در عین حال یکسره به تکنیک داستان پردازی غربی تسلیم نشود. او با دمیدن روحی ایرانی به روشی که از غرب به عاریت گرفته بود توانست آن را صیقل دهد و در قالبی هماهنگ با ذوق و حوصله و نیاز فرهنگی زمان، به هموطنانش عرضه کند.
جمال‌زاده در اصفهان زاده شد به تاریخی که اطلاع دقیقی از آن در دسترس نیست، دکتر ایرج افشار در مقاله ای که در مجله «نامه فرهنگستان» شماره۱۱ منتشر کرده می نویسد از قول خود جمال‌زاده می‌نویسد:«سال تولدم را خواسته اید دوستان آن را از جمله اسرار مگو می دانند ولی حقیقت این است که برخودم مجهول است. ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشن تر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجه آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد». پدر او سید جمال الدین واعظ اصفهانی، از آزادی خواهان مشروطه بود و رهبری مشروطه خواهان اصفهان را برعهده داشت. سید جمال الدین خطیبی توانا بود و در سخنرانی هایش به زبان ساده و در حد فهم عوام سخن می گفت. به سبب اختلافی که بین سید جمال الدین و حاکم اصفهان پدید آمد او به همراه خانواده اش به تهران هجرت کرد و به مبارزات خود ادامه می داد. جمالزاده در شانزده سالگی بنا به خواست پدرش عازم بیروت شد و در آنجا تحصیلات خود را در دوره متوسطه ادامه داد. چند ماه بعد در لبنان اطلاع یافت که به دستور محمد علی شاه پدرش را مسموم کرده اند. مرگ پدر، محمد علی را در اعتقادات سیاسی و اخلاقی که از او به ارث برده بود استوارتر کرد. دو سال بعد به فرانسه رفت و در دانشگاه های لوزان و دیژون تحصیل کرد در رشته حقوق فارغ التحصیل شد.
در این زمان، عده ای از روشنفکران ایرانی مخالف استبداد قاجارها در برلین گرد آمده و فعالیت می کردند. جمالزاده در سویس می زیست، به دعوت آنان به برلین رفت. یک ماه بعد به منظور انجام ماموریتی به بغداد رفت و چند ماه بعد به کرمانشاه آمد و روزنامه رستاخیز انتشار داد. او سپس دوباره به برلین بازگشت و با جمعی دیگر از آزادی خواهان ایرانی در انتشار مجله سیاسی- فرهنگی کاوه همکاری کرد.
جمالزاده در مجله کاوه مقالاتی می نوشت که اغلب آنها در زمینه موضوع هایی چون سیاست، اقتصاد، ایران شناسی و فرهنگ و ادب بود و در نگارش این مقالات شیوه ساده نویسی را که خصلت عمومی و نثر فارسی این دوره بود به کار می گرفت.

ddvvc3edsw

نخستین کتاب جمالزاده به نام گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران در سال ۱۹۱۸ میلادی منتشر شد و در مجله کاوه از آن به عنوان یکی از بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در مورد اقتصاد نوشته شده سخن راندند.
جمالزاده از آن پس نیز به نوشتن مقالات علمی- انتقادی در مجله کاوه ادامه می داد و این همه پیش از انتشار مجموعه داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» در سال ۱۳۰۰ شمسی بوده است. «یکی بود یکی نبود» اولین و مهم‌ترین مجموعه‌ی داستانی جمال زاده است. این کتاب مشتمل بر شش داستان است با نامهای فارسی شکر است ، درد دل ملا قربانعلی ، دوستی خاله خرسه ، رجل سیاسی، بیله دیگ بیله چغندر و ویلان الدوله . اهمیت این داستان ها به غیر از پیشگام بودنشان نثر ساده و روان و قابل فهم آن هاست که در راستای تحقق همان دموکراسی ادبی است که جمال زاده در مقدمه ی کتاب به آن اشاره می کند . البته نویسنده در مقدمه ، از فرم در ادبیات بحثی نمی کند و درباره ی ساختار داستان پردازی، صناعات و شیوه های داستان نویسی چیزی نمی گوید . در مقابل جمال زاده به محتوا در ادبیات توجه می کند . مثلاً می گوید رسالت اصلی داستان نویس، توصیف نحوه ی زندگی اقشار گوناگون جامعه و ضبط کلام و لهجه های گوناگون زبان آنها است تا به این وسیله موجب شناخت اقشار جامعه از یکدیگر شود و بر سنت پرستی عشیره ای و قبیله ای غلبه شود .
نثر روان جمال زاده ادامه ی نوشته های تالبوف ، زین العابدین مراغه ای و به خصوص چرند و پرند دهخدا در روزنامه ی صور اسرافیل است . دومین ویژگی این داستان ها نگاه انتقادی و از بیرونشان به مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران است . در واقع می توانیم این مجموعه را در چهاچوب سبک رئالیسم انتقادی قرار دهیم که البته از لحاظ ادبی هم قابل توجه است . یعنی مثل نوشته های بسیاری از نویسندگان این سبک که در سال های بعد داستان هایشان را نوشتند ، صرفاً بیانگر شعارهای اجتماعی و سیاسی نیست . نکته ی دیگر استفاده از طنز در داستان های جمال زاده است . داستان‌های جمال زاده، طعن‌نامه‌هایی بودند بر احوال زمان، ساده، طنزآمیز، و آکنده از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات عامیانه‌.
از عناصر مهم دیگر می توانیم به گفت و گو یا دیالوگ اشاره کنیم . جمال زاده این گفت و گو ها را به شکل مستقیم و سر راست به کار نمی گیرد بلکه آن ها را از ذهن و زبان شخصیت های داستان می گذراند و به صورت نمایشی بیان می کند .
دیگر کار مهم جمال زاده، تاریخ نگاری او بود. مسعود رضوی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در این باره گفته‌است: «تا قبل از جمال زاده تاریخ نگاری در ایران به شکل سنتی و بر اساس شیوه‌ی ناسخ التواریخ صورت می گرفت . به این صورت که مورخ، نوشتن تاریخ را از دوران پیامبران سلف آغاز می کرد و بعد به عصر پادشاهان می رسید و تاریخ هریک را به ترتیب روایت می کرد و جلو می آمد تا همه ی تاریخ را به صورتی کلی بازگو کرده باشد . اما جمال زاده یک موضوع خاص را (تاریخ روابط ایران و روس ) که همیشه برای مملکت ما مساله ساز بوده انتخاب کرد و براساس اسناد تاریخی، کتابی تحلیلی نوشت . او ارائه ی تحلیل را وارد فرهنگ تاریخ نویسی ما کرد چیزی که در تاریخ نگاری سنتی ایران وجود نداشت.»
از میان دیگر پژوهش های تاریخی جمال زاده می توان به آزادی و حیثیت انسانی و تصویر زن در فرهنگ ایرانی اشاره کرد .
جمال زاده در زمینه ی ترجمه به نسبت سایر زمینه ها کار کمتری انجام داد . برخی از ترجمه های مهم او عبارتند از: ـ ویلهم تل اثر معروف شیلر ، خسیس اثر معروف مولیر و داستانهای برگزیده از چند نویسنده . با این همه او نخستین کسی بود که در دو شماره از مجله ی سخن در مورد جیمز جویس و شاهکار بزرگش رمان اولیس مقاله نوشت و آنان را به هم میهنانش معرفی کرد .
او در سال ۱۹۳۱ م. به سوئیس رفت و برای همیشه در ژنو ماندگار شد. او در دانشگاه همین شهر به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول بود.
آخرین اثر داستانی جمالزاده کتابی است به نام «قصه ما به سر رسید» که به سال ۱۳۵۷ در ایران منتشر شد. پدر داستان نویسی نوین ایران سرانجام پس از بیش از یک قرن زندگی پر فراز ونشیب در ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در صد و شش سالگی، زندگی را بدرود گفت. جمال‌زاده در وصیت نامه‌ای کلیه ی حقوق مادی و معنوی آثارش را به دانشگاه تهران بخشید و برای این کار هیاتی تعیین کرد . اعضای هیات اولیه اش کسانی چون دکتر علی اکبر سیاسی ، دکتر جواد شیخ الاسلامی ، باستانی پاریزی و ایرج افشار بودند.

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

دستور ویژه روحانی برای حل مشکل ویزای تیم ملی فوتبال بانوان ایران اعزامی به گواتمالا
حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در پی گزارش وزیر ورزش و جوانان مبنی بر شرایط حضور تیم ملی فوتسال زنان ایران در مسابقات جام جهانی فوتسال زنان در گواتمالا ، از وزرای امور خارجه و ورزش و جوانان خواست هر چه سریعتر مقدمات اعزام تیم ملی فوتسال زنان ایران به مسابقات جام جهانی را فراهم کنند.
علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال ایران پیش از این از عدم اعزام تیم ملی فوتسال بانوان به رقابت‌های جام جهانی به دلیل مشکلات مالی و همچنین نبود فرصت کافی برای اخذ ویزای گواتمالا خبر داده بود که با دخالت مستقیم رئیس جمهوری ایران و پیگیری های وزارت ورزش و همکاری جدی وزارت امور خارجه مقدمات این اعزام فراهم شده است.
فدراسیون فوتبال گواتمالا از تیم ملی فوتسال زنان ایران برای شرکت در مسابقات جهانی این رشته که قرار است از سوم تا هشتم اذربرگزار شود دعوت کرده است این رقابتها با حضور هشت تیم برزیل ، پرتغال ، کاستاریکا ، اسپانیا ، روسیه ، ژاپن و ایران به میزبانی گواتمالا برگزار شود.
قرار است به دلیل اینکه گواتمالا سفارت خانه در ایران ندارد وزارت امور خارجه از طریق سفارت گواتمالا در مکزیک ویزای تیم ایران را پیگیری کند.

kskfde

با کسب سهمیه المپیک برای ایران توسط یک ورزشکار معلول، زهرا نعمتی در ورزش ایران جاودانه شد.
در مسابقات تیراندازی با کمان کسب سهمیه المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیور برزیل در آسیا، زهرا نعمتی توانست در مرحله نیمه نهایی ٧-٣ حریف ویتنامی اش را شکست دهد و سهمیه المپیک را کسب کند.او اولین ورزشکار معلول ایرانی است که توانسته سهمیه المپیک را به دست آورد.
زهرا نعمتی نخستین و تنها زن در تاریخ ورزش ایران است که موفق به کسب مدال طلا در سطح بازی‌های پارالمپیک شده است و هیچ زن ایرانی تاکنون مدال طلای المپیک کسب نکرده است.
همچنین وی مفتخر به دریافت جایزه معتبر ورزشکار پار المپیک شده بود.

تمجید سرمربی چارلتون از مهاجم ایرانی، کارل فرایه:گل قوچان نژاد ما را از زیر فشار درآورد.
کارل فرایه سرمربی جدید تیم چارلتون اتلتیک انگلیس که موفق شد با پیروزی سه به صفر مقابل شفیلد ونزدی بعد از هفته ها این تیم را به یک برد شیرین برساند به تمجید از گلزنی رضا قوچان نژاد مهاجم ایرانی اش پرداخت و گفت:بعد از شروع خوبی که در نیمه اول داشتیم می دانستیم که در نیمه دوم تحت فشار شدیدی از سوی شفیلد قرار خواهیم گرفت اما گل رضا قوچان نژاد در بهترین شرایط به ثمررسید و باعث شد تا این فشار از روی تیم من برداشته شود. من برای رضا و تیمم خیلی خوشحالم که توانستند به آن چه استحقاق داشتند برسند چون با شرایطی که چالتون داشت این برد از هر چیزی مهم تر بود تا امیدهای مان برای رقم زدن روزهای خوب زنده شود.

رومینیگه:در نیم فصل با پپ مذاکره می کنیم.
مقامات باشگاه بایرن مونیخ قصد دارند با پایان دور رفت رقابت های این فصل بوندسلیگا قرارداد پپ گواردیولا سرمربی اسپانیایی خود را تمدید کنند. کارل هاینس رومینیگه ،نایب رئیس این باشگاه، پس از برد ۴ به صفر بایرن مقابل اشتوتگارت در هفته دوازدهم بوندسلیگا راجع به آخرین وضعیت گواردیولا گفت:قرار است بعد از آخرین بازی دور رفت او را پای میز مذاکره بنشانیم.
گفتنی است قرارداد این مربی ۴۴ ساله با باواریایی‌ها در پایان فصل جاری به پایان می‌رسد و حال آنکه او تا کنون از مذاکره و حتی اظهارنظر در باره ماندن یا رفتنش بعد از این تاریخ خودداری کرده است.

شایعه در لندن، سه گرینه چلسی برای جانشینی مورینیو 
شکست شنبه شب چلسی مقابل استوک سیتی، بار دیگر شایعات در مورد اخراج ژوزه مورینیو را قوت بخشید و اکنون از براندن راجرز، روبرتو دی متئو و گاس هیدینک به عنوان گزینه های جانشینی او نام برده می شود.
گاس هیدینک در سال ۲۰۰۹ و پس از اخراج لوئیس فیلیپه اسکولاری هدایت آبی ها را برعهده گرفت و این تیم را تا نیمه نهایی چمپیونزلیگ پیش برد.
دی متئو نیز در سال ۲۰۱۲ جانشین آندره ویلاس بواس روی نیمکت آبی ها شده بود و هرچند توانست اولین قهرمانی این تیم در لیگ قهرمانان اروپا را رقم بزند در اوایل فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۳ از کار برکنارشد.براندن راجرز هم که به تازگی از لیورپول اخراج شده، در اولین مقطع حضور مورینیو در چلسی، یکی از اعضای کادر فنی او بود.
چلسی در حالی با یک گل مغلوب استوک سیتی شد که مورینیو به دلیل محرومیت، اجازه ورود به ورزشگاه را نداشت.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

سیاستهای گازی در آستانه اجلاس مجمع جهانی کشورهای صادرکننده گاز | دکتر منوچهر فرحبخش

روحانی رئیس جمهور برای کشورهای صادر کننده گاز در ” سومین اجلاس سران کشورهای صادر کننده گاز” که در دوم آذرماه در تهران برگزار میشود دعوتنامه ارسال کرده است. این مجمع ١٢ عضو اصلی و پنج عضو ناظر دارد که اعضای اصلی این مجمع عبارتند از ایران، الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، لیبی، امارات، قطر، تیرینیداد و توباگو، ونزوئلا و روسیه.

rrfvz22w

با توجه به اینکه روسیه بزرگ‌ترین صادرکننده گاز طبیعی از طریق خط لوله است، لذا حضور نماینده این کشور اهمیت ویژه ای به اجلاس خواهد داد. در حال حاضر حدود ۳۵ درصد از مصرف گاز طبیعی بیش از ده کشور اروپا یی از طریق خط لوله روسیه تامین میگردد. روسیه سالهاست که سیاست گازی مشخصی را دنبال میکند و برنامه ریزیهای حساب شده ای را به اجرا گذارده که این اجلاس میتواند در تثبیت بیشتر برنامه هایش مفید واقع گردد. اما آیا حکومت اسلامی به عنوان میزبان اجلاس و دارنده بزرگترین ذخائر گازی جهان چطور، آیا برنامه مدون و قابل قبولی برای توسعه صادرات گازی خود در اختیار دارد؟
بزرگترین آفت برای نابودی دستاوردهای یک ملت سپردن اداره امور به دست نادانان است. این بدان معنا نیست که حکومت نادانان حتما فاسد هم هست، ولی تجربه نشان داده که مفسدین و سودجویان با استفاده از نادانی و بی تجربگی تازه به دوران رسیده های سیاسی خیلی سریع در آن نفوذ میکنند و حکومت آلوده به انواع و اقسام خلافکاریهای اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی میشود که حاصل آن از هم پاشیدگی کشور است. حکومت اسلامی ایران در طی ۳۷ سال گذشته نشان داده است که در سپردن امور بدست نادانان نه سهوا که عمدا ید طولایی داشته است. از ابتدای انقلاب تاکنون به کمتر موردی میشود اشاره کرد که افراد متناسب با تخصص و تجربه شان دارای مقام های کلیدی شده باشند. البته مدرک و تجربه سازیهای قلابی که یکی از شگردهای معمول در بین انقلابیون حرفه ای مسلمان به شمار میرود، مد نظر نمیباشد، زیرا برهمگان روشن است که اگثر تیترهای دکتر و مهندس که انقلابیون مسلمان مفتخر به آن شده اند یا خریداری شده و یا دست ساز و تقلبی میباشد و ربطی به تحصیلات دانشگاهی ندارد.
از طرفی هم اینکه بخواهیم چنین قضاوت کنیم که انقلاب یک تلاطم اجتماعی است که قاعده نمیشناسد و نمیشود در میان خیل انقلابیون سره را از ناسره جدا کرد نیز قضاوتی ساده انگارانه است. تاریخ هیچ کشوری به یاد ندارد که انقلابی ۳۷ سال به طول انجامد وهنوز زمان پایان آن معلوم نباشد، مگر “انقلاب اسلامی ایران”
صنعت نفت و گاز کشور از جمله مراکزی بود که از همان ابتدای انقلاب برای متلاشی کردن آن برنامه ریزی شده بود. به همین جهت هم تعجب آور نبود که بیشترین اخراج مدیران و متخصصان در صنعت نفت صورت گرفت. زمانیکه محمد غرضی وزیر نفت گردید، پاکسازی شرکت نفت بقول او از متخصصین غرب زده و نشاندن حزب اللهی ها بجای آنها بطور فله ای انجام شد و صدها کارشناس از این صنعت اخراج و فراری شدند. او هنوز هم این خیانت مسلم را از افتخارات و خدمات خود به انقلاب توصیف میکند. سایر وزرای نفت هم دست کمی از او نداشتند. اگر هم یکی دو وزیر از درون شرکت نفت مسئولیت پذیرفتند مدت خدمتشان کوتاه تر از آن بود که بتوانند کار مثبتی انجام دهند.
اقدام تخریبی دیگر افزایش بهای گاز درهمان ابتدای تشکیل دولت موقت بود که از شوروی خواسته شد تا بهای خرید گاز را افزایش دهد، که نه زمان درستی بود و نه شانسی برای موافقت شوروی تصورمیشد. در نتیجه جریان صدور گاز به شوروی متوقف گردید. خط لوله به ترکیه نیز بارها دچار بحران شد ولی به هرحال هنوز جریان دارد، ولی ادامه آن به اروپا که هدف اصلی شاه بود فعلا منتفی شده است.
به هرحال آن قدرتهایی که میخواستند این صنعت به نابودی کشانده شود به مراد خود رسیدند، چون از آن صنعت پیشرفته و فعال آن زمان که بیش از شش میلیون بشگه نفت تولید روزانه داشت، دومین تولید کننده در جهان نفت به شمار میرفت و با بزرگترین شرکتهای نفتی جهان برابری میکرد، چیزی جز یک صنعت از هم پاشیده و اسقاط شده باقی نمانده که با هزار زحمت خود را سرپا نگهداشته است. شاید در میان مسئولین نفتی در حکومت اسلامی ، زنگنه وزیر فعلی نفت صادق ترینشان باشد که به هر حال پس از سالها تصدی این سمت تجربه و اطلاعات لازم را نیز کسب کرده است. اگر او زبان گشاید خیلی از حقایق روشن میشود که متاسفانه نه قدرتش را دارد و نه جسارتش را ، نان را به نرخ روز میخورد و به قول معروف آسه میرود، آسه میاید که گربه حکومت اسلامی شاخش نزند
در رژیم گذشته هم مدیریت شرکت نفت در دست هرکس که بود در ردیف همین زنگنه به شمار میامد، یعنی اونیز در سیاستگذاریهای نفتی از خود اختیارچندانی نداشت. ولی یک تفاوت اساسی با امروز وجود داشت و آن نقش شاه در تعیین سیاستها و برنامه ریزیهای نفتی بود. شاه برخلاف خامنه ای تمام هم و غمش توسعه و نوسازی این صنعت بود، ضمن آنکه دانش ، تجربه وعلاقه به این صنعت نیز در وی نهادینه شده و نیاز به پیشرفت این صنعت را هم به خوبی درک میکرد. از همه مهمتر اینکه با تسلطی که بر بازار نفت داشت، میدانست با مسئولین انرژی جهانی چگونه برخورد کند. در یک کلام سکان هدایت صنعت نفت کشور دردستان یک متولی قدرتمند و آشنا به این صنعت قرار داشت.
سیاست نفتی شاه به طور خلاصه درچهارجهت جریان داشت که عبارت بودند ازگسترش کمی و کیفی صنعت نفت، برنامه ریزی برای توسعه صنعت گاز که قدمهای اولیه آن در حال برداشته شدن بود. در این رابطه دو خط لوله گاز آیگات یک و آیگات دو اولی به مرز روسیه و دومی به مرز ترکیه کشیده شد تا گاز کشور ابتدا به این دو کشور و سپس از طریق ترکیه به اروپا صادر شود. نکته حائز اهمیت اینکه پرداخت بدهی دولت ایران به شوروی بابت ایجاد مجتمع ذوب آهن اصفهان از محل همین صدورگاز تامین میشد. خط لوله سومی هم که در حکومت اسلامی خط ” لوله گاز صلح ” نام گرفت در دست بررسی بود تا گاز به پاکستان و از آنجا به هند و در مراحل بعدی به چین صادر شود. جهت سوم سیاست نفتی شاه، توسعه صنعت پتروشیمی با ایجاد مجتمع های مختلف بالادستی و پایین دستی با این هدف که کشور از حالت صدور تک محصولی نفت خارج شود، بود و بالاخره سرمایه گذاریهای خارجی به ویژه در شرکتهای نفت و گاز کشورهای مختلف که با ایجاد پالایشگاه هایی در هند و افریقای جنوبی و سنگال کلید خورده بود.
اکنون ۳۷ سال است که صتعت نفت کشور دچار خلاء مدیریتی و در حال درجا زدن است. زیانهای ناشی از این خلاء تنها به فرسودگی دستگاه نفت، عقب ماندگی از تکنولوژی پیشرفته روز و یا دزدیهای میلیاردی نظیر بابک زنجانی خلاصه نمیشود، بلکه سیاستگذاریهای صنعت هیدروکربور کشور دچار نقصان وگرفتاربی برنامگی است. دادن رتبه اول در ذخیره گازی جهان به ایران و افزایش مصرف روز افزون آن در بازار انرژی نشان از آن است که صنعت نوپای گاز کشور آینده رو به گسترشی را در پی دارد. درحالیکه صنعت نفت کشورهرچند که هنوز چهارمین ذخیره نفت را در اختیار دارد، معهذا بعداز ۱۱۰ سال فعالیت به دوران بازنشستگی نزدیک میشود، ولی صنعت گاز دوره جوانی خود را شروع کرده و لذا نیاز به برنامه ریزی و سرمایه گذاریهای هدفمند و آینده ساز دارد که خارج از درک و فهم مدیریت موجود این صنعت است.
رهبری حکومت اسلامی برخلاف شاه اصلا در باغ نیست که داشتن مقام اول ذخیره گازجهان به لحاظ اقتصادی و استراتژیک دارای چه مزایایی است و چه معنا میدهد، که اگر میدانست اینگونه به مخالفت بی منطق با امریکا بر نمی خاست تا از صدور گاز به هند و پاکستان محروم شود، راه دستیابی به تکنولوژی مدرن بر رویش بسته باشد و راه اروپا نیز بنا به توصیه امریکا باکارشکنی ترکیه مواجه گردد. میلیاردها دلار در پزوژه گازی پارس جنوبی هدر رود واز تکنولوژی عقب مانده در رابطه با صنعت گازاستفاده شود. بزرگترین فرصت و منبع درآمد برای صنعت گاز ایران رساندن آن از طریق خط لوله ترکیه به اروپا است. اروپا نیز برای شکستن بازار انحصاری روسیه از کشیدن این خط لوله استقبال میکند ، تا آنجا که حاضر است سرمایه گذاری هم بکند. روسیه نیز تا به حال از این بی کفایتی حکومت اسلامی نهایت بهره را برده است . زیرا اگر ایران در خط لوله گاز ناباکو مشارکت داشت، روسیه نمیتوانست با باز و بسته کردن لوله گاز به اوکراین بر اروپا فشار‏آورد . بنابراین دود آتش خصومت حکومت اسلامی با امریکا به چشم اروپا هم رفته است .
صنعت گاز برخلاف نفت از پیچیده گیهای استراتژیک و سیاسی کمتری برخوردار است و در واقع دو بازیکن اصلی دارد ایران و روسیه. روسیه برنامه و سیاستهای اجرایی مدونی را دنبال میکند و میداند چه میخواهد. درحالیکه حکومت اسلامی هنوز تکلیف خود در بازار گاز نمیداند و در واقع راه خود را پیدا نکرده است. متاسفانه خسارتهای میلیارد دلاری به این صنعت هم تاگنون نتوانسته حکومت نادانان را از خواب غفات بیدار کند. حکومت اسلامی خواسته یا ناخواسته بایستی گاز خود را از طریق ترکیه به اروپا و از طریق پاکستان به هند و سپس چین رساند، از اینرو نیاز به برنامه ریزیهای ویژه دارد که آثار و علائم آن مشاهده نمیشود.