خانه » مقاله » پاسخی به فتوای ادیب برومند / هوشنگ کردستانی

پاسخی به فتوای ادیب برومند / هوشنگ کردستانی

fds41adib

دیرینه دوست ارجمند،
جناب عبدالعلی ادیب برومند،
تاکنون به دو جهت از انتشار نگرانى هاى معترضانه اى که به برخی از موضع گیری های شورای مرکزی جبهه ملی داشته ام خودداری کرده ام.
یکى به خاطر پیامی که دوستان به هنگام تجدید فعالیت جبهه ملی پس از فتوای خمینی فرستادند، که حاکی از آن بود که موضع گیری ها و مصاحبه هایم در خارج می تواند برای جبهه ملى داخل مشکل آفرین باشد، دیگر آنکه نمى خواستم تضاد یا تقابلى در موضع گیری هاى جبهه ملى خارج و داخل ظاهر گردد و مانع انسجام نیروهاى ملى شود. ولى اکنون که جنابعالى با انتشار اعلامیه ها و اعلام مواضع ساختارشکن از یک سو از ملیون خارج کشور تبرى جسته اید و از سوى دیگر در جایگاه رهبرى و ریاست شوراى مرکزى جبهه ملى داخل کشوربه جاى آنکه، موجب اتحاد و همبستگى باشید عملا عامل انشعاب و تفرق نیروهاى ملى گشته اید، ضرورى مى بینم مصلحت اندیشى پیشین را کنار نهم و توجه جنابعالى را به نکات زیر جلب کنم:
عجیب است که جنابعالی نیز مانند برخی از آخوندها که فتواى خودى وغیر خودى صادر می کنند، فتوا داده اید کسی که داراى عقائد مذهبى شیعى و اسلامى نباشد نمى تواند درجبهه ملى جاداشته باشد وایرانیت بدون اسلامیت مقبول جبهه ملى ایران نیست !


شما به خوبی آگاهید که جبهه ملی از بدو تأسیس تا کنون دارای دو بُعدِ سازمانی و آرمانی بوده است. بُعد سازمانی جبهه مجموعه قدرت محدود تشکیلاتی سازمان ها و احزاب و اتحادیه های صنفی وابسته به آن را در بر مى گیرد و بُعد آرمانى جبهه منشاء قدرتى فراگیر و برتر مى شود چنانکه همین بُعد أرمانی است که بارها در تاریخ معاصرایران قدرت واقعی خود را نشان داده است، تظاهرات گسترده سی ام تیر ماه ۱۳۳۱در تهران و شهرستان ها، حضور میلیونی مردم در احمد آباد پس از انقلاب، ونیز مخالفت گسترده مردم در۲۵ خرداد سال ۱۳۶۰ با جنایت های سردمداران استبداد مذهبی جمهوری اسلامی و ابراز نظر به عدم حقانیت قانونی و نداشتن پایگاه مردمیش که منجر به فتواى شتاب زده خمینى شد و ملی ها و مصدقی ها را مرتد نامید، همه از مقوله تبلور عملى قدرت آرمانى جبهه ملى و توانایى فراگیر آن بود.

شگفتا شما به جاى آنکه به ابراز مخالفت با کسانی بپردازید که مذهب تشیع را آلت دست و وسیله رسیدن به قدرت و سرکوب مردم و از میان بردن آزادی‌ها کرده اند و با چپاول منابع قدرت و ثروت على رغم سردادن شعار تو خالى نه شرقی، نه غربی مراتب خدمتگزاری عملى خود به قدرت های خارجى را نشان مى دهند، در پى آنید که با اعلام مواضعى که از ضعف ناشى مى شود، جهبه ملى ایران را از قدرت فراگیر آرمانى اش که ناشى از طیف وسیع ایران دوستان فارق از مذهب و مشرب دینى مشخص است ساقط کنید.

در پایان بیانیه خود به سخن مصدق استناد کرده اید که گفته است «من ایرانی مسلمانم و علیه هر چه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم.» آیا این سخن به معنى آن است که ایرانى مشروطه خواهى همچون یپرم خان ارمنی مذهب، ایرانی و ملى گرا نیست؟ وایرانیان غیر مسلمان و ناباوران مذهب شیعه، نمى توانند، ایران خواه و ایران دوست باشند؟ و در طیف وسیع طرفداران و هواخواهان جبهه ملى ایران قرار گیرند؟

آقای عبدالعلى برومند
شعار بنیادین جبهه ملى استقرار حاکمیت ملى است و نه تحمیل عقائد مذهبى. شما که عمرى در پى استقرار حاکمیت ملى بوده اید چه لزومی دارد که در سن بالای نود سالگی خود را همچنان رئیس هیئت رهبری جبهه ملی بدانید، و به اعلام مواضعى مغایر با هدف های واقعى جبهه ملى تن در دهید و بعد به فاصله چند روز اعلام موضع خود را شتاب آمیز و تحمیلى قلم داد کنید و در صدد رفع و رجوع برآیید؟ چرا از شورا کناره گیری نمی کنید تا تن به تحمیل و اجبار ندهید و جوان ترها بتوانند منشاء خدمتى در خور آرمان هاى ملى شوند؟ عرصه عملى کار سیاسى با دنیاى تخیلى شعر و شاعرى یکى نیست که بتوان گفت “خدمت از دست نیاید گنهى باید کرد ” این جا سرنوشت افراد و آحاد ملتى مطرح است که طالب آزادى و سربلندى است. چه لزومى دارد پیرامون مسائلی اظهار نظر کنید که به شیوه مبارزاتی و سیاسی جبهه ملی به عنوان کانون ملی گرایان ایرانی ارتباط ندارد و خود را در حد روزنامه نگارانی قرار دهید که در جهت خلاف منافع ملی قلم می زنند و بدین شکل نه تنها آبروی ده ها ساله جبهه ملی بلکه آبروی خود و خاندان گرامی تان را به باد دهید!
در پایان در جایگاه هموند پیشین شورای مرکزی جبهه ملی و به عنوان کسى که از سیزده سالگی پیرو آرمان های جبهه ملی و جهان بینی ملی گرایانه حزب ملت ایران بوده ام، اعلام می کنم:
هدف جبهه ملی از آغاز تأسیس تاکنون تحقق آزادی های فردی و اجتماعی و مذهبی، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و استقرار مردم سالاری، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون ناشی از اراده ملت بوده است. از این رو هیچ نظام استبدادی آزادی ستیز اعم از مذهبی و سلطنتی و انواع دیگر نمی تواند مورد پذیرش جبهه ملی، این نماد ملی گرایی ایرانیان باشد.

هوشنگ کردستانی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*