خانه » مقاله » هواپیماى مالزى: سینما رکس اوکراین؟ جاماسب سلطانی

هواپیماى مالزى: سینما رکس اوکراین؟ جاماسب سلطانی

454we45r4w5

چنانچه همه دنیا متوجه شده است هفتهُ پیش پنجشنبه یک هواپیماى مسافربرى مالزى که حامل ٢٩٨ مسافر بوده در اوکراین سقوط کرد و همۀ مسافرین جان باختند. از همان ابتدا شایعهُ زدن این هواپیما با راکت بوک رواج یافت و این ادعا هیچگاه جداً زیر سوال نرفت در حالی که در مورد آن یک هواپیماى مالزى که چند ماه پیش ناپدید شد همهُ گزینه ها براى مدت زیادى روى میز ماند. اما چون پای روسیه در میان است (یعنی چون غرب می خواهد پای روس ها را به میان بکشد) این بار هیچ احتیاطی در نتیجه گیری نیست. در هر حال روسیه نیز احتمال زدن هواپیما را بالا مى داند— البته آنها تقصیر را به دولت اوکران می اندازند. پس از این نکتۀ مهم علت سقوط مى گذریم و این فرضیه را فعلاً می پذیریم که هواپیما با موشک پایین آورده شده تا به اصل ماجرا که احتمال دسیسه سازی است بپردازیم.


هواپیما در شرق اوکراین و در منطقهُ شورشیان طرفدار روسیه سقوط کرده و از همان اخبار نخستینى که در این مورد گفته شد تا کنون تمام رسانه هاى بزرگ غربى شورشیان را مقصر دانسته اند و مى گویند با راکت هایى که پوتین در اختیارشان گذاشته دست به این کار زده اند. از آنجا که بسیار روشن است که جدایى طلبان هیچ منفعتى در زدن این هواپیما و برآوردن خشم غرب ندارند، از ابتدا حدس رسانه هاى غربى این بوده که شورشیان (که تربیت نظامى درستى هم ندیده اند) هواپیما را اشتباهى هدف گرفته بودند و قصد اصلی شان یک هواپیماى نظامى باربرى اوکراین بوده. ولى چه قصدشان این بوده و یا نبوده، صدمهُ سنگینى به چندین جامعه وارد کرده اند، بخصوص به کشور هلند که ١٩٣ کشته داده است و جامعه شان در شک کامل به سر مى برد. نتیجه ای که غرب گرفته هم اینست که چون پوتین از این شورشیان حمایت کرده و (به گفته غرب) این سلاح را در اختیارشان گذاشته و عمداً اوکراین را در جنگ داخلى واداشته است، اکنون روسیه باید با تحریم های اقتصادى مجازات شود و دستش از اوکراین کوتاه گردد (و دست غرب البته به آنجا بازگردد).

چندین و چند سند هم رو شده است که مهمترین ها از این شمارند:

١) یک مکالمهُ تلفنى بین سران جدایى طلبان در مورد سقوط این هواپیما؛
٢) صفحهُ شبکهُ اجتماعى یکى از سران جدایى طلب که پس از زدن هواپیما بر عهده گرفته که یک هواپیماى نظامى زده شده است (وبنابراین فرضیۀ هدف گیری اشتباه را تثبیت میکند) ؛
٣) ادعاى وجود عکس هاى ماهواره اى از سوی آمریکا که نشان مى دهند از شرق اوکراین شلیک شده است؛
۴) عکس دستگاه موشکى بوک بر سر کامیونى که به ادعاى دولت اوکراین در حال گریختن به روسیه است؛
۵) نقل قول از یکی از سران جدایی طلبان که اعتراف میکند یکی از این گروه ها دارای موشک بوک است و آنها هواپیما را زده اند و سپس برای پنهان کاری دستگاه را به روسیه برده اند…و دگر اسناد از این دست.

به مشام من بوی دسیسه می آید و شخصاً احتمال قوی می دهم که این فاجعه هوایی یک توطئه باشد. دلیل اصلى که براى این فرضیه دارم هم دو چیز است. اول باید دید که چه کسی از این ماجرا سود می برد وچه کسی زیان و آن هم به چه میزانی و در چه مقطع زمانی (یعنی در هنگام دعوای روسیه و غرب بر اوکراین و چند روز بعد از اینکه اتحادیه اروپا خلاف میل آمریکا و به خاطر حفظ روابط اقتصادی تصمیم گرفت روسیه را تحریم نکند). دوما، همهُ ماجرا استوار بر این ادعاست که شورشیان این هواپیما را «اشتباهى» زده اند، از آنجا که واضح است که آنان تعمدی در سرنگونی هواپیما نداشتند در حالی که رقیبشان یعنی دولت مرکزی اوکراین تمام منفعت را در این کار دارد. این ادعاى به اشتباه هدف گرفتن بسیار بودار است، چون هواپیمایى که در بلندى ١٠ کیلومترى پرواز مى کند را با آر پى چى نمى شود زد که فرض بگیریم یک سرباز حواس پرت اشتباهی هدف گرفته باشد. دستگاه موشکى که بتواند چنین هدفى را بزند بسیار پیچیده است و بگفتهُ صاحب نظران نظامى هلند فقط یک متخصص مى تواند با آن کار کند. به گفته خود ایشان—که البته مایل به مقصر دانستن شورشیان هستند—چنین دستگاهى دارندهُ رادارهاى پیشرفته اى است که کل فضاى هوایی منطقه را به نقشه مى کشد و هر هواپیما را همراه با شماره و مشخصات پروازش و نظامى بودن یا تجارى بودنش شناسایى مى کند. این ظرافت دستگاه و تخصص لازم خلاف هدف گیری اشتباهی گواهی می دهند. اگر تنها یک متخصص بالا رتبه مى تواند چنین دستگاهی را بکار بگیرد و دستگاه دارندهُ رادارى است که هشدار مى دهد هدف یک هواپیماى مسافربرى است و نه یک جنگنده، چگونه ممکن است که این متخصص چنین اشتباه عظیمی را مرتکب شود؟ بخصوص که شرایط جنگى هم حاکم بر آسمان آن منطقه نبوده که بگوئیم در هیجان جنگ و لابلاى ١٠ جنگنده این مسافربرى را اشتباه هدف گرفته اند. و اگر چنین شرایطی حاکم بوده مسئولیت تام با دولت اوکراین است که به جای ضمانت امنیت هواپیمای مسافرری بر فراز آسمانش مانور نظامی با هواپیماهای جنگنده اش داده (تازه آنهم در مسیرسفر این هواپیما) و آنرا به خطر انداخته است.

بدیهی است احتمال چنان اشتباه تحریک نشده ای بسیار پائین است، و حتا پائین تر هم مى شود اگر در نظر گیریم که شرایط روسیه و عملیاتش در آن منطقه بسیار حساس است و مسکو تمام کوشش خود را مى کند که بهانه اى دست دشمن ندهد. بعید به نظر مى آید که روسیه چنین دستگاهى را در اختیار چهارتا شورشى نیمه نظامى گذارد، بلکه (اگر این دستگاه را واقعاً به اوکراین فرستاده باشد) احتمالاٌ یک تیم متخصص از نظامیان روس را هم با آن راهى کرده تا دقیقاً از چنین اتفاقاتى جلوگیرى شود.

هرچه هم که احتمال اشتباه تحریک نشده ای پائین تر رود احتمال سوء قصد و بنابراین توطئه برعکس بالاتر مى رود. بخصوص به این دلیل که خود ارتش اوکراین هم داراى همین موشک هاى بوک هست (اوکراین هم منکر این موضوع نیست) چون تا همین امسال تحت حمایت روس بود و سلاحش را از آنجا مى گرفت. البته کل کوشش رسانه های غربی بر اینست که این اطلاع به گوش عام نرسد.

بارى، این ماجرا (مانند اتهام حملۀ شیمیایی پارسال که به بشار اسد زدند) مرا یاد سینما رکس انداخت و سیاه رویی که تندروان انقلابی برای شاه فراهم آوردند. متاسفانه در تاریخ دنیا بسى از این سیاه بازى ها شده است. مسئله اینست که زمانى دست یک توطئۀ رو مى شود که دیگر خر توطئه گر از پل گذشته و به قول معروف آب از آسیاب افتاده است. در دنیاى سیاست هم نمى توان شست سال منتظر ماند تا طرف، بطور مثال، اعتراف کند که کودتا کرده و با یک نیمه پوزش بى مزه اى بگوید “ببخشید”. باید همان موقع جلوى دسیسه اش را گرفت و از ضربه جلوگیرى کرد وگرنه باید بهای گرانی پرداخت، چنانکه ما هزینه دسیسه ۲۸ مرداد را همچنان می پردازیم. اما چون توطئه ذاتاً عملی پنهانی است، سوال اینجاست که چگونه مى توان شناختش تا خنثایش کرد؟

جواب خیلى صریح و کوتاه اینست که هرگز نمى توان صد در صد مطمئن بود که کى توطئه در کار است و کى نه. دلیلش هم ساده هست: توطئه گر زمان زیادى صرف برنامه ریزى کرده و داستانى را بافته که بعد از رخداد به عام عرضه کند و اسناد و اشاراتى را نیز از پیش هماهنگ کرده. بنابراین، توطئه همیشه توجیهى دارد که در دید اول معقول به چشم مى آید. پنهان کاری هم که جای خود دارد.

با ان حال می توان با اندکی دقت احتمال به توطئه داد یا چنین احتمالی را رد کد. بپردازیم به امکان توطئه در اوکراین.

بررسی اسناد

آنچه همهُ توطئه ها با هم مشترک دارند اینست که دو چیز را نمى توانند پنهان کنند: اینکه چه گروهى از آن رخداد سود مى برد و چه کسى ضرر. ضرر را شورشیان و بخصوص دولت روسیه مى برد چون تحت فشار غربى قرار خواهد گرفت که اکنون با خشم افکار عمومى اش مى خواهد روسیه را به زور تحریم ها (که امروزه ابزار جدید جنگ هستند) از اوکراین بیرون راند و شورشیان را زیر کنترل دولت مرکزى در آورد. این زیان بزرگى براى روسیه خواهد بود که در چنین شرایطى در مدتى کوتاه تر از یکسال کشورى به بزرگى اوکراین را که بسیار نزدیک به پایتخت روسیه هم هست از دست خواهد داد. سود هم با دولت مرکزى اوکراین است که تسلطش بر کشور کامل مى شود و دست روسیه را از اوکراین کوتاه کرده، تا کشور کاملاً زیر پرجم غرب در آید (و نه مستقل شود). مسلماً سود اصلى هم با غرب است و بخصوص با آمریکا که اکنون مى تواند موشکها و بمب هاى اتمى و ناوهاى جنگى خود را در کل قلمرو آبى و خاکى اوکراین مستقر کند تا نوک موشک ها ١٨٠ درجه بتابد و مسکو را هدف گیرند. حادثهُ مرگبار سقوط هواپیما که اذهان عمومى جوامع اروپا را بهم ریخته است بهترین زمینۀ سیاسى را براى فشار جدى بر روسیه اى که اروپا نیازمند گازآن است آماده مى کند—بقول « متخصص»روابط بین الملل هلندى که گفت: فوقش زمستان ها یک پولیور اضافه مى پوشیم (البته بهتر است به اکثر این مفسرین گفت مبلغ تا متخصص).

نشانهُ دوم، آن کسى که توطئه علیه اش صورت مى گیرد اصولاً موضع متزلزى از پیش داشته و در حال از دست دادن قدرت است. توطئه اکثراً به عنوان ضربهُ آخر به مشروعیت طرف صاحب قدرت صورت مى گیرد تا بلکه تمام نیروهاى ممکن را علیه او بسیج و وى را از کار بى کار توان کرد. در مورد شاه هم چنین بود. پوشیده بر کسى نیست که نفوذ حکومت روسیه در اوکراین متزلزل است چون بر علیه تبلیغات غرب که بر اساس تجزیه «کریمه» توسط روس ها اتهام جهانگشایى به مسکو مى زند، واقعیت اینست که روسیه تا شش ماه پیش کل اوکراین را در اختیار داشت و اکنون فقط کریمه را. حمایتش از جدایى طلبان شرق هم از این لحاظ است که مى خواهد آن تکه را حفظ کند، نه اضافه. در نبرد جهانى میان شرق و غرب اوکراین اهمیت زیادى براى روسیه دارد چون این ابرقدرت پس از فروپاشى شوروى چندین و چند جمهورى را از دست داد که اکثرشان اکنون کشورهاى تحت نفوذ آمریکایی هستند که در آنان پادگانهاى نظامى برقرار کرده که تهدیدی جدى براى روسیه بشمار مى روند. روسیه به هر قیمتى شده مى خواهد که از دست دادن اوکراین جلوگیرى کند، بخصوص که از لحاظ قلمرو آبى مهم است و هم بسیار نزدیک به مسکو.

نکتهُ سومی که در نظر باید گرفت ماجراى تبلیغات است. مسئلهُ حیاتى براى توطئه گران اینست که هرچه زودتر پس از رخداد فاجعه و با کمک تبلیغات ضربه اى از التهاب و شور و هیجان مردم استفاده کرده و به مردمى که خشم چشمانشان را پوشیده است بقبولانند که رقیبشان مسئول این فاجعه است. اکثراً براى این کار اسناد جعلى از پیش آماده کرده اند که پشت سر هم عرضه مى شود. تبلیغات یکدست و گستردهُ رسانه هاى غرب اذهان عمومى را به روسیه خشمگین کرده و پیش از انجام هرگونه تحقیقى شورشیان و روسیه را مقصر شمرده است. صرفاً خود سرعت رو شدن آنها مشکوک است—اسنادی که توسط دستگاه اطلاعاتی اوکراین عرضه می شوند؛ سازمانی که پس از تعویض قدرت در اوکراین بدست «آندری پاروبی» (١) افتاده که یک«نئو نازی» شناخته شده ایست. نگاهى به این اسناد بیاندازیم.

مکالمهُ تلفنى را تا زمانى که متخصصین بى طرفى بررسى نکرده باشند کلاً نمى توان جدى گرفت، چون براى دستگاه اطلاعاتى اوکراین کارى ندارد که آن را جعل کرده باشد. روسیه مى گوید جعل است، اما از آنجا که یکى از طرفین دعواست به حرف آنها نیز باید شک داشت. ولى در این میان دو کارشناس اطلاعات آمریکا این اسناد را زیر سوال بردند، آنهم روى تلویزیون سى ان ان! (٢) اولى گفت که در چهل سال سابقهُ کار اطلاعاتى اش هرگز ندیده اسناد به این زودى و به این راحتى جمع آورى شوند و این موضوع او را مشکوک به صحتشان کرده: «هیچوفت به این خوبى و آسانى نیست». دومى که متخصص بررسى فایل صوتى بود گفت که گمان دارد فایل صوتى جعلى است و «نباید فراموش کرد که دولت اوکراین یکى از طرفین دعواست». از آنجا که این متخصصین آمریکایى هستند و می توانند خلاف منفعت دولت کشورشان حرف بزنند مى توان سخنانشان را جدى گرفت.

اگر هم واقعاً توطئه اى در کار باشد که هک کردن شبکه اجتماعى اوکراین (سند دوم) و دست بردن به صفحهُ آن رهبر جدایى طلب کار چندانى براى یک دستگاه اطلاعاتى نباید داشته باشد. یا حتا می توانند یک صفحه برایش درست کنند! در هر حال کسی هنوز با آن شورشی مصاحبه نکرده است.

عکسى هم که از دستگاه بوک بر یک کامیون گرفته اند کاملاً بی ارزش است، چون معلوم نیست که کى راننده هست و آیا واقعاً به روسیه مى رود یا خیر. به راحتى مى تواند کامیون خود ارتش اوکراین باشد. روسها می گویند از آدرس فروشنده ای بر تابلو تبلیغاتی که کامیون از کنارش رد می شود می توان فهمید کامیون دریک شهر شرقی است که در کنترل دولت مرکزی می باشد.

ادعاى عکس هاى ماهواره اى آمریکا را هم که کلاً مى توان سبک سنجید. دستگاه هاى اطلاعاتى آمریکا کوچکترین اعتبارى دگر ندارند، بخصوص بعد از آن همه دروغ که در مورد بمب هاى صدام گفتند و این همه جاسوسی که از عالم وآدم کرده اند. علاوه بر آن، خود مسکو هم منکر نیست که موشک از شرق اوکراین شلیک شده، ولى مى گوید که نطامیان اوکراین که در آن منطقه فعالند مسئول این کار بوده اند. روسیه مى گوید سند ماهواره اى این ادعا را، همراه با افزایش فعالیت رادارى اوکراین در آن روز را، به گروه جرم شناسان بین المللى واگذار خواهد کرد و از آمریکا خواسته که سند ماهواره اى اش را رو کند. جالب تر آنکه یک پژوهشگر نامدار آمریکایى که در این زمینه بسیار معتبر است، بنام «رابرت پرى» (۳)، مدعى شده که طبق اطلاعات وى سازمان سیا آمریکا نیز داراى تصاویر ماهواره اى است که نشان مى دهند ارتشیان اوکراین شلیک کردند، نه شورشیان. البته امروز (چهارشنبه) همان سازمان ها برای بی طرف وانمود کردن خود گفته اند که سندی بر مسئولیت مستقیم روسیه پیدا نکرده اند ولی همه علائم به شورشیان اشاره می کند. این حرف چیزی نیست جز تثبیت همان اتهام که شورشیان مقصرند و روسیه مسئول غیر مستقیم. این وسط فقط آبرویی برای خودشان خواسته اند بخرند و اتهامات روسیه علیه اوکراین را سست کنند.

و اما سند پنجم، یعنى اعتراف یکى از سران جدایى طلبان که نه گروه وى، اما گروه دیکرى چنین موشکى داشته و سپس پنهانی به روسیه پس فرستاده است. بسیار بعید بنظر مى آید که شورشیانى که کاملاً وابسته به حمایت روس هستند اینچنین دست اربابان خود را رو کنند. بنابراین امکان نقل قول ناکامل یا جعلى آن وجود دارد، بخصوص که فرماندهُ اصلى شورشیان بعد از این انتشار دوباره منکر داشتن دستگاه بوک و زدن هواپیما شد. دوماً، آن فرمانده ای هم که به گفته خبرنگارى رویترز این اعتراف را کرده همچنان در مصاحبه اش گفته است که جنگندهُ اوکراین در هنگام گذر هواپیماى مالزى بر شرق اوکراین اهدافى در نزدیکى جایگاه شلیک را هدف گرفته و واکنش شورشیان را تحریک کرده است. البته غرب آمریکا فقط به بخش اول این مصاحبه کار دارد و بقیه اتهامات علیه اوکراین را رد کرده. اما اگر چنین باشد و واقعاً شورشیان اشتباهى این هواپیما را زده باشند آنگاه اشتباهى تحت فشار نظامى اوکراین بوده و بنابراین کاملاً تحریک شده. مسئولیت امنیت پروازهاى غیر نظامى بر آسمان هر کشورى هم با دولت آن کشور است. اینکه همان موقع دقیقاٌ در مسیر پرواز هواپیماى مالزى نیروى هوایى اوکراین عملیاتى انجام دهند همچنان احتمال قوى دسیسه را بالا نگه مى دارد و تنها چیزی که فرق می کند اینست که از هواپیماى مالزى به عنوان دام استفاده کرده باشند. بارى، اگر این مصاحبه صحت داشته باشد نشان دهندهُ اینست که این فرماندۀ شورشی آبش با روسیه و دگر کروه هاى جدایى طلب در یک جو نمى رود که بدین گونه اتهام به یاران طبیعى خود وارد مى کند. بنابراین حتا اگر نقل قول از وى کاملاً درست باشد، به انگیزهُ حرفهاى وى مى توان شک اساسى داشت.

نکتهُ آخر و مشکوک هم مربوط به اختصاص دادن رفتار نامعقول به دولت روسیه است که هیج با منطق روابط بین الملل جور در نمى آید. چگونه آدمى انتظار دارد که روسیه، آنهم با این همه تجربه و با این منافع گسترده، این میزان ناپرهیزکار باشد و موشک هاى ضد هوایى از این نوع را دست شورشیان ناحرفه اى دهد تا جایگاه بین المللى اش را بدینگونه به خطر اندازد؟ یا یک تیم متخصص از نظامیان خود همراه دستگاه مى فرستد، همانطور که دگر نظامیان روسیه هم در اوکراین فعال هستند و رهبرى عملیات شورشى ها را بر عهده دارند؛ یا اینکه هواپیماهاى جنگنده اوکراین را از خاک خود مى زند، دقیقاً طبق همان اتهامى که اوکراین دائم به روسیه در این ماه گذشته وارد مى کرد.

اختصاص دادن رفتار غیر معقولانهُ بین المللى که امروز به نظام اسلامگرا هم داده مى شود (مانند این شعار که بمب اتم بر اسرائیل خواهد انداخت) هیچ مطابقت با منطق و بازبینى وقایع بین المللى ندارد.این تبلیغات غرب و اسرائیل است که متاسفانه دامن عده اى از ایرانیان را هم گرفته.

نتیجه

چنانچه بالاتر اشاره شد نمى توان مطمئن بود که این حادثه یک توطئه است یا خیر، اما مى شود سوالات بسیارى برانگیخت. در عین حال تا یک تحقیق کامل انجام نگیرد و دادگاهى تشکیل نشود نمى توان روسیه و جدایى طلبان را مقصر شمرد. اما دقیقاً این همان کارى است که غرب می کند–غربى که مدعى دادخواهى و دادگسترى در جهان است پیش از اثبات جرم روسیه را محکوم کرده و با این کار مشغول سوق دادن روابط جهانی به رودررویى بیش از پیش است. یکى از دلایلش شرایط نابسامان اقتصادى این کشورهاست و در عین حال افزایش قدرت رقبایشان. دلیل دگر رقابت پایان نا پذیری است که یکى از خاصیت هاى روابط بین الملل هست و غرب در چارچوب آن مى خواهد با قلدرى و دسیسه سازی مقام خود را حفظ کند.

این رودررویى در روابط بین الملل جوى را ایجاد کرده (چه در سیاست، چه در دانشگاه، چه در جامعه) که یا باید طرفدار غرب بود و خریدار همهُ تبلیغاتش (همچون تبلیغ خطر هسته اى جمهورى اسلامى یا مظلومیت اسرائیل) یا اینکه باید در جبههُ مخالفش ایستاد و طرفدار خامنه اى شد و پوتین. به عبارتى دیگر، مرز میان روابط بین الملل و سیاست داخلى در هر دو گفتمان مردود است و اصلاً کاملاً از بین رفته: یا سیاست داخلى (مثل دمکراتیک بودن دول غربى یا اسرائیل) هر سیاست خارجى را توجیه مى کند یا بر عکس سیاست خارجى (همچون ایستادگى روسیه و جمهورى اسلامى علیه فشار غرب) سیاست داخلى و استبداد این دول را ناچیز مى شمرد. در میان این دو افراط چیزى نیست جز برهوتى که ما ایرانیان آزادیخواه در آن گیر افتاده ایم. این واماندگى میان شرق و غرب هم، هرچند شرایطش اندکى دگرگون شده، مسئلهُ جدیدى برایمان نیست: کم و بیش دویست سال است که در آن دربدریم.

منظور از این نوشته اینست که اولاً دنیاى روابط بین الملل کوچکترین رحمى ندارد و دوما ً دول دمکراتیک براى مردمان خودشان دمکراتیک هستند، نه براى من و شماى ایرانى یا هر کشور دیگر. آنها برای منافع خود حاضرند دست به هر توطئه ای بزنند. دسیسه هم این زمان را به ما نمى دهد که با قاطعیت روایتى را تثبیت یا رد کنیم. باید با دقت بسیار وقایع را دنبال کرد وگرنه مانند ماجراى سینما رکس دوباره کلاه بر سرمان خواهد رفت.

از این لحاظ ما ایرانیان نباید فراموش کنیم که میان دو آتش گرفتاریم: یکى جمهورى اسلامى و دیگر قدرت هاى جهانى که همه به نوبهُ خودشان به کمین نشسته اند تا کشورمان را تکه تکه کنند. در پیرامون چنین برداشتى از روابط بین الملل، نتیجه اى که مى بایست گرفت اینست که اگر بخواهیم سیاوش وار از دل این دو آتش بیرون آئیم باید اپوزیسیونی که علیه نظام اسلامى تشکیل می دهیم کاملاً مستقل باشد تا خوراک کرکس هاى شرق و غرب نشویم.

جاماسب سلطانى
۲۳ ژوئیه ۲۰۱۴، لاهه

این مقاله برای سایت ایران لیبرال نوشته شده است و مجله خلیج فارس این مطلب را باز نشر نموده.

۱. Andrij Parubij
۲. CNN International, Newsroom, 19-07-2014, 10 PM CET
۳. Robert Parry

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*