خانه » هنر و ادبیات » به من بگو ای پری چهره / ترانه ای از ناظم غزالی با ترجمه ی فارسی … محمد سفریان

به من بگو ای پری چهره / ترانه ای از ناظم غزالی با ترجمه ی فارسی … محمد سفریان

ترانه ها و صدایی که مثال خاستگاه شان، پیر اند و سرشار از رمز و راز و شیرینی؛ ترانه هایی در وصف زیبایی زن و شرح عشق جانسوز شرقی؛ حرف از موسیقی دلنشین ” ناظم الغزالی ” ، بت موسیقی مردمی عراق است که تاثیری شگرف بر موسیقی مشرق زمین گذاشت و خیلی زود هم جهان زنده ها را بدرود گفت و به مادر عجایب پیوست.
” ناظم غزالی ” با سرودن ترانه ها و تنظیم آهنگ ها و اجراهای نابش، موسیقی عراق را در نزد مردمان دنیا پر رنگ کرد و نشانه ای از شکوه این سرزمین در روزگار گذشته شد.
حالا و در این وانفسا شاید تکرار دوباره ی ترانه ای از ناظم مرهم درد سرزمینی مهن و پر افسانه ای باشد که امروز در دام تندروهای مذهبی گرفتار آمده و مزه ی آرامش را از یاد برده.
ترانه ای از او با ترجمه ی فارسی به همراه نشانی ویدئوی این ترانه که به همت تیم چمتا با زیر نویس فارسی ارائه شده در ادامه ی این صفحه از پی می آیند. با این توضیح که برنامه های چمتا در دوازدهمین شماره از فصل پنجم به سراغ این صدای دوست داشتنی سرزمین ناموس اعراب رفته و زندگی و آثار و احوال ” ناظم غزالی ” را مروری دوباره کرده؛ دیگر اینکه این ترانه و دیگر آثار او هم، به سعی و لطف ” جمال بزرگ زاده ” و ” رمضان ساعدی ” به فارسی آورده شده اند.
وقت و حوصله اگر یارتان بود، تماشای چمتای این هفته در شنبه ی پیش رو را در برنامه تان بگنجانید که به قول شاعر ما نی خوش نغمه و ساز خوش آهنگ، انده می برند از خاطر تنگ…

قولی یا حلو …

قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی وش شفت منی أذیه
به من بگو چه آزاری از من دیده ای
قلبک من صخر ما حن علیا
که اینگونه نسبت به من سنگدل شده ای
بیدی جبت لنفسی حجایه
با دست خودم برای خودم دردسر ساختم
خلیت الخلق تحجی ورایا
و حالا همه مردم پشت سرم درباره ام حرف میزنند
قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی یا حلو شجابک علیا
ﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ، ﭼﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﯼ
جمدت الالم والهم بیا
ﺁﺗﺶ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺍﺳﺖ
وانا اللی اجرحت ایدی بیدیا
این من هستم که با دستان خود دستم را زخمی کردم
هویتک وانت مغتر بجمالک
عاشق تو گشته ام اما تو مغرور زیبائی خودت هستی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*