خانه » هنر و ادبیات » یادی از “چاولا وارگاس” صدای خشن مهربانی / محمد سفریان

یادی از “چاولا وارگاس” صدای خشن مهربانی / محمد سفریان

Chavela-Vargas0608
بلبل خوش خوان آمریکای لاتین بود و رها از صدای زخم خورده اما مهربانش، کوشش گر فروتن آزادی آدمی و از جمله ی افرادی که بار سنگین سنت را به دوش کشید تا آیندگان سنگینی این قیود را کمتر درک کنند. در این مقال، آخرین روزهای ماه آوریل، که هنگامه ی به دنیا آمدن اوست را بهانه ای کرده ایم برای یک مرور گذرا به زندگی و آثار او. ( باشد که در فرصتی غنیمت تر، بیشتر و بیشتر از او بگوییم و خودمان را به میهمانی سخاوتمند صدایش دعوت کنیم)
“چاولا وارگاس” در آوریل سال ۱۹۱۹ در کاستاریکا به دنیا آمد و هنوز طعم امان خانه را مزه نکره بود که آواره ی دنیا شد؛ آن هم به واسطه‌ی فرار از جامعه و خانواده‌ی سنتی اش، که تاب یاغی گری های او را نداشتند.


او از سالهای آغازین دهه ی ۱۹۵۰ و در مکزیک خوانندگی را به شکل حرفه ای آغاز کرد و نخستین آثارش را در سال ۱۹۶۱ ضبط کرد و در کشورهای آمریکای لاتین صاحب آوازه شد.
شهرت او در سالهای دهه های شصت و هقتاد، در سراسر قاره آمریکا و اروپا گسترده شد و انبوهی از انسانهای روی این کره ی خاکی، با ضماد صدایش زخم های روح و روان شان را مرهم گذاشتند.
شهرت بیشتر و گسترده تر او اما، در سالیان قرن جدید فراهم آمد؛ هم آن وقت که ” پدرو آلمادووار” فیلمساز بزرگ اسپانیایی، در آثارش از هنر اساطیری چاولا بهره گرفت و صدای او را ” صدای خشن مهربانی” نام کرد.
زندگی چاولا سرشار بود از پستی و بلندی های فراوان بود؛ سالهای پرکاری فراوان در کنار دوره های استراحت و می گساری؛ او در سال ۱۹۷۹ به‌خاطر اعتیادش به الکل از صنعت موسیقی کناره گرفت و ده سالی در کنار خانواده ای زندگی کرد که هیچ شان نمی شناخت تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۹۳ و پس از سالها دوری از دنیای موسیقی، با ضبط یک آلبوم استودیویی مجددا فعالیت موسیقی‌اش را از سر گرفت.
این خواننده که سبک اکثر ترانه هایش، موسیقی فولکوریک مکزیک بود، با آمیختن احساس بر کلام، انگار به کیمیایی ناب می رسید که صدایش را حتی برای مخاطبان بیگانه با واژگان او هم دل نشین و آرامش بخش می کرد.
لباس های مردانه ، علاقه ی وافر به سیگار برگ و مشروب، به همراه داشتن هفت تیر و احساسات عاشقانه نسبت به زنان از جمله خصایص ویژه ی این زن هنرمند بودند. او که در هشتاد سالگی اعلام کرده بود همیشه یک همجنسگرا بوده و به تمام دوران زندگی اش هیچگاه، با هیچ مردی همبستر نشده، مضمون اشعار و ترانه هایش را بیشتر در وصف دلدادگی و شوریدگی نسبت به زنان و شرح غم قصه ی عشق و جدایی می چرخانید.
چاولا وارگاس با اجرای ترانه های “کبوتر سیاه” و “زن گریان” در فیلم “فریدا” بار دیگر قدرت و صلابت صدای گرم، پر طنین، خشن و گیرای خود را به نمایش گذاشت و گویی با صدای پیر و مهربانش ، چونان چون مادربزرگی دنیا دیده، داستان دلدادگی و روابط عاشقانه اش با “فریدا کالو ” را برای کودکان در انتظار خواب روایت کرد.
تیم چمتا، در اردیبهشت ماه گذشته و در سومین شماره ی این برنامه، به مرور اجمالی موسیقی آمریکای لاتین پرداخته بود و در قطعه ای از آن برنامه، ترانه ی ” زن گریان ” وارگاس را هم گنجانده بود. این تکه ی چمتای سوم ( که بریده ای از فیلم فریداست ) را در ادامه ی این مطلب ببینید. با داشتن این امید که در روزگار آتی فرصت ساختن برنامه ی که تمام و کمال از هنر این زن بزرگ بگوید، نصیب مجله ی موسیقیایی چمتا شود.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*